غافر ٤٠
کپی متن آیه |
---|
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولٰئِکَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ |
ترجمه
غافر ٣٩ | آیه ٤٠ | غافر ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِغَیْرِ حِسَابٍ»: (نگا: آلعمران / ، نور / ، ص / ، زمر / ).
تفسیر
- آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤ من
- داستان ارسال موسى عليه السلام به سوى فرعون و گفتگوى فرعون درباره كشتن او
- موسى عليه السلام از شرّ هر متكبرّ بى ايمان به روز حساب به خدا پناه مى برد
- مؤ من آل فرعون ، فرعونيان را از قتل موسى عليه السلام نهى و نسبت به تصميم بر آنتوبيخ مى كند و بدانان هشدار مى دهد
- اشاره به وجه تسميه روز قيامت به يوم التناد
- مقصود از فرعون از اينكه به وزير خود گفت : يا هامان ابن لى صرحا ابلغ الاسباب ...
- بيان اركان دين حق و سبيل رشاد در سخنى كوتاه از مؤ منآل فرعون
- نفى شريك براى خداى سبحان با بيان اينكه شريك ادعايى فرعونيان براى خدا، نه دردنيا و نه درآخرت دعوتى ندارد
- اشاره به مقامات سه گانه عبوديت : توكل ، تفويض و تسليم
- نكاتى درباره كيفيت و مراحل تعذيب فرعونيان در عالم برزخ و قيامت
- محاجه ضعفاء آل فرعون با اقوياءشان درباره آتش جهنم و پاسخ آنها
- التماس دعاى دوزخيان از خزنه جهنم در خصوص تخفيف پاره اى از عذاب
- وجه اينكه خزنه جهنم در جواب التماس دعاى دوزخيان مى گويند: فادعوا و ما دعاءالكافرين الا فى ضلال
- رواياتى درباره ، تقيه ، تفويض امر به خدا، و اينكه فرعونيان هر صبح و شام برآتش عرضه مى شوند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ «40»
هر كس كار بدى انجام دهد، جز به همان مقدار كيفر داده نمىشود و هر كس از مرد يا زن كه مؤمن باشد و كار شايستهاى انجام دهد، پس اينانند كه داخل بهشت مىشوند و در آن جا بى حساب روزى داده مىشوند.
پیام ها
1- كيفر و پاداش، بر اساس عمل است (نه خيال و آرزو). «مَنْ عَمِلَ»
2- خداوند عادل است و كيفرش بيش از مقدار جُرم نيست. «مِثْلَها»
3- انسان، مختار آفريده شده است. مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً ... مَنْ عَمِلَ صالِحاً
4- كار خوب و بد بى پاداش نيست؛ چه بزرگ باشد و چه كوچك. «سَيِّئَةً- صالِحاً»
5- مقايسه ميان عمل خوب و بد و پاداش و كيفر، بهترين روش شناخت است.
جلد 8 - صفحه 257
عَمِلَ سَيِّئَةً ... عَمِلَ صالِحاً
6- كار خوب به جنسيّت انسان (زن يا مرد بودن) ربطى ندارد. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى»
7- براى ايجاد انگيزه در كارهاى شايسته، تشويق لازم است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ...
فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
8- زن و مرد در پيمودن راه تكامل و دريافت الطاف الهى يكسانند. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى»
9- ايمان و عمل همراه يكديگر كار سازند و هر يك از آنها به تنهايى نجاتبخش نيست. «عَمِلَ- وَ هُوَ مُؤْمِنٌ»
10- ايمان شرط قبولى عمل است. عَمِلَ ... وَ هُوَ مُؤْمِنٌ
11- ورود به بهشت، ايمان لازم دارد. «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»
12- پاداش خداوند بى حساب است. (رحمت خدا بر غضبش سبقت دارد).
«بِغَيْرِ حِسابٍ» (مراد از «بِغَيْرِ حِسابٍ» فراوانى پاداش است، نه بى حساب و كتاب بودن آن.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)
جلد 11 - صفحه 311
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً: هر كه بجا آورد كار بدى را از محرمات، فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها: پس جزا داده نشود مگر مانند آن را، چه زياده بر آن مستلزم ظلم، و آن ضد عدالت سبحانى و متعالى است از آن. وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً: و هر كه بجا آورد كار شايسته و پسنديده خدا، مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى: از مرد و زن، وَ هُوَ مُؤْمِنٌ: در حالتى كه او مؤمن باشد، زيرا قبول اعمال، منوط به ايمان است، فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ:
پس آن گروه به حليه صلاح آراسته باشند داخل مىشوند بهشت جاويد را، يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ: روزى داده شوند در آن از انواع فواكه طيبه و اطعمه لذيذه و مشارب خوش مزه بدون حساب و شماره نه به اندازه اعمال، پس ثواب اعمال صالحه به اضعاف مضاعف زياده خواهد بود بر قدر استحقاق. اين بر سبيل تفضل الهى و لطف سبحانى است.
چون آل فرعون از اين سخنان فهميدند كه حزبيل به حضرت موسى ايمان آورده و از عبادت فرعون دست برداشته، زبان ملامت بر او دراز كردند و گفتند:
عجب از تو كه فرعون را مىگذارى و ديگرى را پرستش مىكنى؟
حزبيل، مرتبه هشتم در مقام نصيحت برآمده در مراعات انصاف (گفت:)
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36) أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فِي تَبابٍ (37) وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ (38) يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ (39) مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)
ترجمه
و گفت فرعون اى هامان بنا كن براى من قصرى شايد من برسم بوسائلى
وسائل آسمانها پس مطّلع شوم بر خداى موسى و همانا من هر آينه گمان ميكنم او را دروغگو و اين چنين زينت داده شد براى فرعون بدى كردارش و باز داشته شد از راه و نبود تدبير و مكر فرعون مگر در تباهى
و گفت آنكس كه گرويد اى قوم من متابعت نمائيد مرا هدايت ميكنم شما را براه صواب
اى قوم من جز اين نيست كه اين زندگانى دنيا مايه اندك تعيّش است و همانا آخرت آن است سراى آرام گرفتن
كسيكه بكند كار بدى پس جزا داده نميشود مگر مانند آن و كسيكه بجا آورد كار شايستهاى از مرد يا زن با آنكه گرونده باشد پس آن
جلد 4 صفحه 528
جماعت داخل ميشوند در بهشت روزى داده ميشوند در آن بيشمار
تفسير
از مواعظ مؤمن سابق الذّكر فرعون بهامان وزيرش دستور بناى رفيع محكمى از آجر و گچ داد كه شايد واقف شود بوسائلى از وسائل علوى براى كشف وجود خدائى كه حضرت موسى از او و اوصافش خبر داده يا براى آنكه برود بر بامش و نظر نمايد در حركات نجوم و از آن استكشاف نمايد محرّك خبير بصيرى را يا براى آنكه بر مردم اشتباه كارى نمايد كه جائى از اين بلندتر نيست بيائيد بهبينيد خدائى وجود ندارد يا واقعا حماقتش گل كرده بود و خيال ميكرد خدا را در بلندى ميشود ديد و در هر حال اظهار نمود كه بگمان من موسى دروغ ميگويد و خدائى كه او را به نبوّت مبعوث نموده باشد وجود ندارد لذا خداوند ميفرمايد اينچنين شيطان جلوه داد در نظر او دستور احمقانهاش را كه نفهميد خدا ديدنى نيست و بام قصر وسيله معرفت باو نمىباشد و بازداشته شد از راه معرفت بخدا كه تأمّل و نظر در آيات آفاق و انفس است و صدّ بفتح صاد نيز قرائت شده است يعنى او بازداشت مردم را از راه خداشناسى و بر هر تقدير اين تدبير و مكر و حيله و اشتباه كارى و چارهجوئى او ابدا براى خودش و پيروانش مؤثّر و مفيد نشد بلكه موجب خسارت و زيانكارى و هلاكت گرديد و مؤمن آل فرعون باز مشغول بموعظه و نصيحت مردم گرديد و گفت اى قوم و قبيله و اهل بلد من پيروى كنيد از مواعظ من راه رشد و صلاح و صواب اينست كه من بشما ارائه ميدهم و براى اظهار ملاطفت باز خطاب يا قوم را تكرار نمود و تذكّر داد كه اين زندگانى موقت و لذّت مشوب بآلام و اسقام دنيا آنقدر ارزش ندارد كه شخص عاقل براى آن مرتكب چنين جنايت بزرگى كه قتل و تكذيب پيغمبر خدا باشد بشود بايد در فكر آخرت كه سراى باقى و جايگاه هميشگى ما است بود هر كس مرتكب كار بد و گناهى شود بميزان استحقاقش معذّب ميشود نه زيادتر و هر مرد و زنى كه ايمان داشته باشد بخدا و روز جزا و وسائط ميان خالق و خلق و كار خوب شايسته بنمايد ببهشت ميرود و از روزى و نعم بىشمار و بىپايان آن بهرهمند خواهد شد و آنجا ديگر حساب ميزان استحقاق نيست خداوند بفضل و كرم خود بايشان اجر و ثواب عنايت خواهد فرمود و ظاهرا اين آيه هم جز و كلام مؤمن است ولى بعضى آنرا مستقلا
جلد 4 صفحه 529
از خود خدا دانستهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَن عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجزي إِلاّ مِثلَها وَ مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَكَرٍ أَو أُنثي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِكَ يَدخُلُونَ الجَنَّةَ يُرزَقُونَ فِيها بِغَيرِ حِسابٍ (40)
كسي که عمل زشتي بجا آورد جزاء داده نميشود، مگر بمثل آن و كسي که عمل صالح بجا آورد از مردي يا زني و او مؤمن باشد پس اينها داخل ميشوند بهشت را و روزي داده ميشوند در آن بهشت بدون حساب.
مَن عَمِلَ سَيِّئَةً چه راجع به عقائد باشد از شرك و كفر و ضلالت و چه راجع باخلاق باشد از كبر و عجب و بخل و نخوت و غير اينها و چه راجع بفعل باشد از ظلم و طغيان و معاصي.
فَلا يُجزي إِلّا مِثلَها زائد بر اعمالش عقوبت نميشود.
وَ مَن عَمِلَ صالِحاً از عبادات و طاعات.
مِن ذَكَرٍ أَو أُنثي هر که باشد و هر چه باشد لكن بشرطي که.
وَ هُوَ مُؤمِنٌ چون ايمان شرط صحّة کل عبادات است.
فَأُولئِكَ يَدخُلُونَ الجَنَّةَ يُرزَقُونَ فِيها بِغَيرِ حِسابٍ صد برابر، هزار برابر، غير متناهي از همه نوع نعم بهشتي بدون حساب.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 40)- مسأله تنها فانی بودن این دنیا و باقی بودن سرای آخرت نیست، مهم مسأله حساب و جزاست: «هر کس عمل بدی انجام دهد فقط به اندازه آن به او کیفر داده میشود، اما کسی که عمل صالحی انجام دهد- خواه مرد یا زن- در حالی که مؤمن باشد آنان وارد بهشت میشوند و روزی بیحسابی به ایشان داده خواهد شد» (مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزی إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ).
او در این سخنان حساب شدهاش از یکسو اشاره به عدالت خداوند در مورد مجرمان میکند.
و از دیگر سوم اشاره به فضل بیانتهای او که در مقابل یک عمل صالح پاداش بیحساب به مؤمنان داده میشود.
و از سوی سوم لزوم توأم بودن ایمان و عمل صالح را یادآور میشود.
و از سوی چهارم مساوات مرد و زن در پیشگاه خداوند و در ارزشهای انسانی را مطرح میکند.
به هر حال او با این سخن کوتاه خود این واقعیت را بیان میکند که متاع این جهان گرچه ناچیز است و ناپایدار، ولی میتواند وسیله رسیدن به پاداش بیحساب گردد، چه معاملهای از این پرسودتر؟!
نکات آیه
۱ - جزا و کیفر الهى در قیامت، عادلانه و متناسب با رفتار زشت انسان است. (من عمل سیّئة فلایجزى إلاّ مثلها) مقصود از مجازات به مثل، عادلانه بودن جزاى الهى و متناسب بودن آن با رفتار انسان ها است.
۲ - عمل و نوع رفتار آدمى، معیار کیفر و جزاى اخروى او است. (من عمل سیّئة فلایجزى إلاّ مثلها)
۳ - زنان و مردان مؤمن نیک کردار، اهل بهشت اند. (من عمل صلحًا من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن فأُولئک یدخلون الجنّة)
۴ - زنان و مردان مؤمن نیک کردار، برخوردار از روزى ها و نعمت هاى بى اندازه و بسیار در بهشت (و من عمل صلحًا ... فأُولئک یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیر حساب)
۵ - پاداش ها و نعمت هاى زنان و مردان مؤمن نیک کردار در بهشت، بیشتر از استحقاق و افزون تر از اقتضاى رفتار آنان است. (و من عمل صلحًا ... یرزقون فیها بغیر حساب) بدون حساب و بى اندازه بودن پاداش مؤمنان، در مقابل گناه کاران - که تنها به میزان گناهشان مجازات خواهند شد - گویاى حقیقت یاد شده است.
۶ - ایمان، شرط بارورى عمل صالح (و من عمل صلحًا من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن) «و هو مؤمن» حال براى «مَنْ» و بیانگر شرط اعتبار و ارزشمندى عمل است.
۷ - توأم بودن ایمان و عمل صالح، موجب ورود به بهشت مى شود (نه یکى از آنها به تنهایى) (و من عمل صلحًا من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن فأُولئک یدخلون الجنّة)
۸ - برابرى زن و مرد، در بهره مند شدن از پاداش هاى اخروى و نعمت هاى بهشتى (و من عمل صلحًا من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن فأُولئک یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیر حساب)
۹ - برابرى ارزش کارها و رفتار زنان و مردان (و من عمل صلحًا من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن فأُولئک یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیر حساب)
۱۰ - خداوند با کافران بدکردار در قیامت، بر مبناى عدل و با مؤمنان نیک کردار براساس فضل و لطف خویش برخورد خواهد کرد. (من عمل سیّئة فلایجزى إلاّ مثلها و من عمل صلحًا ... و هو مؤمن ... یرزقون فیها بغیر حساب) برداشت یاد شده از آن جا است که مجازات گناه کاران، تنها به میزان گناه آنان است; ولى پاداش مؤمنان نیک کردار، بى شمار و افزون بر استحقاق آنان مى باشد.
۱۱ - نعمت ها و روزى هاى بهشت، فراوان و بى شمار است. (یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیر حساب)
۱۲ - مؤمن آل فرعون، مردم را به دل نبستن به دنیا، آخرت خواهى، ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح توأم با ایمان، ترغیب مى کرد. (یقوم إنّما هذه الحیوة الدنیا متع ... من عمل سیّئة ... و من عمل صلحًا ... یرزقون فیها بغیر حساب) گفته هاى مؤمن آل فرعون با مردم و فرعونیان، در مقام دعوت و تبلیغ بود; چنان که آیه بعد (مالى أدعوکم إلى النجاة ...) تأییدکننده همین مطلب است.
۱۳ - دل نبستن به دنیا، آخرت خواهى، ترک رفتار زشت و نیک کردارى، بخشى از اهداف ادیان الهى (إنّما هذه الحیوة الدنیا متع ... من عمل سیّئة ... و من عمل صلحًا ... یرزقون فیها بغیر حساب)
۱۴ - ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح، نتیجه درک صحیح از زندگى دنیایى و حیات اخروى (إنّما هذه الحیوة الدنیا متع ... من عمل سیّئة ... و من عمل صلحًا ... فأُولئک یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیر حساب) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که مؤمن آل فرعون، در آغاز حقیقت دنیا و آخرت را به مردم شناساند آن گاه از آنان خواست تا رفتار زشت را رها کرده و به عمل صالح روى آورند.
۱۵ - رهایى از وابستگى به دنیا، آخرت خواهى، ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح، از نشانه هاى دستیابى به راه درست در زندگى (اتّبعون أهدکم سبیل الرشاد ... إنّما هذه الحیوة الدنیا متع ... من عمل سیّئة ... و من عمل صلحًا) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که یادشدن مسأله زندگانى دنیا و آخرت، ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح - پس از طرح مسأله هدایت به راه درست زندگى - مى تواند به عنوان مصداق و مظهر این هدایت باشد.
روایات و احادیث
۱۶ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: ...إذا عرفت الحقّ فاعمل ما شئت من خیر یقبل منک، انّ اللّه عزّوجلّ یقول: «من عمل صالحاً من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن فأُولئک یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیرحساب»...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: ...هرگاه حق را شناختى پس هر عمل خیرى که مى خواهى انجام بده که خدا از تو قبول مى کند. خداوند عزّوجلّ مى فرماید: «من عمل صالحاً من ذکر أو أُنثى و هو مؤمن فأُولئک یدخلون الجنّة یرزقون فیها بغیرحساب»...».
موضوعات مرتبط
- آخرت طلبى: اهمیت آخرت طلبى ۱۳، ۱۵; تشویق به آخرت طلبى ۱۲
- آل فرعون: تشویقهاى مؤمن آل فرعون ۱۲
- ادیان آسمانى: اهداف ادیان آسمانى ۱۳
- ایمان: آثار ایمان ۶، ۷، ۱۶; ایمان و عمل صالح ۷; تشویق به ایمان ۱۲
- بهشت: موجبات بهشت ۷; وفور نعمتهاى بهشت ۱۱; ویژگیهاى بهشت ۱۱
- بهشتیان: ۳
- بینش: آثار بینش صحیح ۱۴; نشانه هاى بینش صحیح ۱۵
- پاداش: ملاک پاداش اخروى ۲
- خدا: عدالت خدا ۱، ۱۰; کیفرهاى خدا ۱
- زن: ارزش عمل زن ۹; پاداش اخروى زنان مؤمن ۸; پاداش اخروى زنان صالح ۵; پاداش زنان صالح ۳; پاداش زنان مؤمن ۳; تساوى زن و مرد ۸، ۹; روزى اخروى زنان صالح ۴; فضایل اخروى زنان صالح ۵; نعمتهاى اخروى زنان مؤمن ۸
- زهد: اهمیت زهد ۱۳، ۱۵; تشویق به زهد ۱۲
- صالحان: صالحان در بهشت ۳; وفور نعمت اخروى صالحان ۴
- عمل: آثار اخروى عمل ۲; اهمیت ترک عمل ناپسند ۱۳، ۱۵; تشویق به ترک عمل ناپسند ۱۲; زمینه ترک عمل ناپسند ۱۴; ملاک ارزش عمل ۹
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۷; اهمیت عمل صالح ۱۳، ۱۵; تشویق به عمل صالح ۱۲; زمینه عمل صالح ۱۴; شرایط قبول عمل صالح ۶; ملاک قبول عمل صالح ۱۶
- فضل خدا: مشمولان فضل خدا ۱۰
- کافران: کیفر اخروى کافران ۱۰
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۱; عدالت در کیفر ۱۰; ملاک کیفر اخروى ۲
- مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۱۰; مؤمنان در بهشت ۳; وفور نعمت اخروى مؤمنان ۴
- مرد: ارزش عمل مرد ۹; پاداش اخروى مردان مؤمن ۸; پاداش اخروى مردان صالح ۵; پاداش مردان صالح ۳; پاداش مردان مؤمن ۳; روزى اخروى مردان مؤمن ۴; فضایل اخروى مردان صالح ۵; نعمتهاى اخروى مردان صالح ۸
- نظام جزایى: ۱، ۱۰
- نظام کیفرى: ۱، ۱۰
منابع
- ↑ معانى الأخبار، ص ۳۸۸، ح ۲۶; نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۲۰، ح ۴۹.