روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۹۰

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۳ توسط Move page script (بحث | مشارکت‌ها) (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۶۹۰ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۹۰ منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن عمر بن اذينه عن فضيل بن يسار قال سمعت ابا عبد الله ع يقول لبعض اصحاب قيس الماصر :

إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ‏ نَبِيَّهُ‏ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ اَلْأَدَبَ قَالَ إِنَّكَ لَعَلى‏ََ خُلُقٍ عَظِيمٍ‏ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ اَلدِّينِ وَ اَلْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ‏ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ مََا آتََاكُمُ‏ اَلرَّسُولُ‏ فَخُذُوهُ وَ مََا نَهََاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ اَلْقُدُسِ‏ لاَ يَزِلُّ وَ لاَ يُخْطِئُ فِي شَيْ‏ءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ اَلْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اَللَّهِ ثُمَّ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ اَلصَّلاَةَ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ عَشْرَ رَكَعَاتٍ فَأَضَافَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ إِلَى اَلرَّكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ‏ وَ إِلَى اَلْمَغْرِبِ رَكْعَةً فَصَارَتْ عَدِيلَ اَلْفَرِيضَةِ لاَ يَجُوزُ تَرْكُهُنَّ إِلاَّ فِي سَفَرٍ وَ أَفْرَدَ اَلرَّكْعَةَ فِي اَلْمَغْرِبِ فَتَرَكَهَا قَائِمَةً فِي اَلسَّفَرِ وَ اَلْحَضَرِ فَأَجَازَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ‏ فَصَارَتِ اَلْفَرِيضَةُ سَبْعَ عَشْرَةَ رَكْعَةً ثُمَّ سَنَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ اَلنَّوَافِلَ أَرْبَعاً وَ ثَلاَثِينَ‏ رَكْعَةً مِثْلَيِ اَلْفَرِيضَةِ فَأَجَازَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذَلِكَ وَ اَلْفَرِيضَةُ وَ اَلنَّافِلَةُ إِحْدَى وَ خَمْسُونَ رَكْعَةً مِنْهَا رَكْعَتَانِ بَعْدَ اَلْعَتَمَةِ جَالِساً تُعَدُّ بِرَكْعَةٍ مَكَانَ اَلْوَتْرِ وَ فَرَضَ اَللَّهُ فِي اَلسَّنَةِ صَوْمَ‏ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ وَ سَنَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ صَوْمَ‏ شَعْبَانَ‏ وَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ فِي كُلِّ شَهْرٍ مِثْلَيِ اَلْفَرِيضَةِ فَأَجَازَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذَلِكَ وَ حَرَّمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَ حَرَّمَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ اَلْمُسْكِرَ مِنْ كُلِّ شَرَابٍ فَأَجَازَ اَللَّهُ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ وَ عَافَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ أَشْيَاءَ وَ كَرِهَهَا وَ لَمْ يَنْهَ عَنْهَا نَهْيَ حَرَامٍ إِنَّمَا نَهَى عَنْهَا نَهْيَ إِعَافَةٍ وَ كَرَاهَةٍ ثُمَّ رَخَّصَ فِيهَا فَصَارَ اَلْأَخْذُ بِرُخَصِهِ وَاجِباً عَلَى اَلْعِبَادِ كَوُجُوبِ مَا يَأْخُذُونَ بِنَهْيِهِ وَ عَزَائِمِهِ وَ لَمْ يُرَخِّصْ لَهُمْ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فِيمَا نَهَاهُمْ عَنْهُ نَهْيَ حَرَامٍ وَ لاَ فِيمَا أَمَرَ بِهِ أَمْرَ فَرْضٍ لاَزِمٍ فَكَثِيرُ اَلْمُسْكِرِ مِنَ اَلْأَشْرِبَةِ نَهَاهُمْ عَنْهُ نَهْيَ حَرَامٍ لَمْ يُرَخِّصْ فِيهِ لِأَحَدٍ وَ لَمْ يُرَخِّصْ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ لِأَحَدٍ تَقْصِيرَ اَلرَّكْعَتَيْنِ اَللَّتَيْنِ ضَمَّهُمَا إِلَى مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَلْ أَلْزَمَهُمْ ذَلِكَ إِلْزَاماً وَاجِباً لَمْ يُرَخِّصْ لِأَحَدٍ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ إِلاَّ لِلْمُسَافِرِ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يُرَخِّصَ‏ شَيْئاً مَا لَمْ يُرَخِّصْهُ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فَوَافَقَ أَمْرُ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ أَمْرَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَهْيُهُ نَهْيَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَجَبَ عَلَى اَلْعِبَادِ اَلتَّسْلِيمُ لَهُ كَالتَّسْلِيمِ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏


الکافی جلد ۱ ش ۶۸۹ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۶۹۱
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث درباره ادب در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ التَّفْوِيضِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِلَى الْأَئِمَّةِ ع فِي أَمْرِ الدِّين‏
موضوعات : ادب، ادب

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۳۲۵

فضيل بن يسار گويد: شنيدم امام صادق به يكى از ياران قيس ماصر مى‏فرمود: به راستى خدا عز و جل پيغمبر خود را پرورش داد و او را خوب پروريد و پرورش او به حد كمال رسيد به او فرمود (۴ سوره قلم): إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ سپس امر دين و كار امت را به او واگذارد تا بندگان او را تدبير كند و پرورش دهد و فرمود (۷ سوره حشر): ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا و به راستى رسول خدا مسدد و موفق بود، از روح القدس تأييد مى‏شد، و در پرورش خلق و تدبير آنها به هيچ وجه لغزش و خطائى نداشت و به آداب خدا پرورش يافته بود، سپس خدا عز و جل نماز را دو ركعت دو ركعت در هر وقتى واجب كرده و همه پنج وقت ده ركعت بود و رسول خدا به دو ركعت (ظهر و عصر و عشاء) دو ركعت افزود و به نماز مغرب يك ركعت و اين هم مانند همان فريضه الهى واجب شد و ترك آنها جز در سفر روا نيست و به مغرب همان يك ركعت افزود و آن را در سفر و حضر بر جا گذارد و خدا همه اين مقررات را اجازه كرد و نماز واجب يوميه هفده ركعت شد، سپس رسول خدا (ص) نمازهاى نافله را سنت نهاد در سى و چهار ركعت، دو برابر فريضه، و خدا اين را هم براى او اجازه كرد و همه نماز شبانه روزى از فريضه و نافله پنجاه و يك ركعت شد كه دو ركعت آن بعد از نماز عشاء است و نشسته است و به جاى يك ركعت است عوض نماز وتر (در صورتى كه به واسطه غلبه خواب ترك شود). و خدا در همه سال روزه ماه رمضان را واجب كرد و رسول خدا (ص) روزه ماه شعبان را سنت نهاد و روزه سه روز در هر ماه را كه دو برابر فريضه مى‏شود (۱۰ ۲- ۱۲ و ۳۰ ۳* ۱۰) خدا اين را هم برايش اجازه كرد و خدا عز و جل خصوص خمر (شراب انگور) را حرام كرد و رسول خدا (ص) هر نوشابه مست‏كننده را حرام كرد و خدا برايش اجازه نمود و رسول خدا از چيزهائى كناره كرد و آنها را بد شمرد و بطور غدقن از آنها نهى نكرد و همانا براى بد بودنِ آنها، از آنها نهى كرد و سپس در ارتكابِ آنها رخصت داد و اخذ به رخصت هم بر بندگان لازم شد مانند وجوب أخذ و عمل به غدقن او و تصميمات او، ولى رسول خدا نسبت به آنچه به طور غدقن حتمى نهى كرد و يا در آنچه به طور حتم دستور داد رخصتى نداده، پس از شرب مقدار زياد از هر مُسكِرى نهى حتمى كرده و به أحدى در ارتكاب آن رخصت نداده. و رسول خدا به أحدى رخصت نداده آن دو ركعت كه به دو ركعتِ واجب از طرف خدا افزوده ترك كند بلكه به طور لزوم آن را بر همه واجب كرد و رخصت نداده به احدى در ترك چيزى از آن جز براى شخص مسافر و أحدى حق ندارد رخصت دهد نسبت به چيزى كه رسول خدا در آن رخصتى نداده و أمر رسول خدا (ص) موافق امر خدا عز و جل است و نهى او موافق نهى خدا عز و جل، و واجب است بر بندگان تسليم بدان مانند تسليم براى خداى تبارك و تعالى.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۵

فضيل بن يسار گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام ببعضى از اصحاب قيس ماصر ميفرمود: همانا خداى عز و جل پيغمبرش را تربيت كرد و نيكو تربيت كرد، چون تربيت او را تكميل نمود، فرمود: «تو بر خلق عظيمى استوارى- ۴ سوره ۶۸-» سپس امر دين و امت را باو واگذار فرمود تا سياست بندگانش را بعهده گيرد، سپس فرمود: «آنچه را رسول براى شما آورده بگيريد و از آنچه شما را نهى كرده باز- ايستيد- ۷ سوره ۵۹-» همانا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله استوار و موفق و مؤيد بروح القدس بود، نسبت بسياست و تدبير خلق هيچ گونه لغزش و خطائى نداشت، بآداب خدا تربيت شد. خداى عز و جل نمازهاى پنجگانه را دو ركعت دو ركعت واجب ساخت تا ده ركعت شد. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بدو ركعت (ظهر و عصر و عشا) دو ركعت و بمغرب يك ركعت افزود، و اين اضافات با واجب خداى تعالى همدوش گشت، بطورى كه ترك آنها جز در سفر جايز نيست و چون در نماز مغرب يك ركعت افزود، آن را در سفر و حضر بر جا گذاشت. خداى عز و جل تمام اين اضافات پيغمبر را اجازه كرد و نمازهاى يوميه واجب هفده ركعت گشت. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نمازهاى نافله را كه سى و چهار ركعت دو برابر نمازهاى واجب است مستحب قرار داد. خداى عز و جل هم آن را اجازه كرد، و نمازهاى واجب و مستحب پنجاه و يك ركعت گشت دو ركعت نماز نشسته بعد از عشا بجاى نماز وتر است و يك ركعت بحساب مى‏آيد. و خدا در ميان سال، تنها روزه ماه رمضان را واجب ساخت و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله روزه ماه شعبان و سه روز از هر ماه را سنت كرد تا دو برابر مقدار واجب شد (زيرا چون در ده ماه غير از رمضان و شعبان ماهى سه روز روزه بدارد، سى روز مى‏شود و باضافه ماه شعبان، دو برابر سى روز رمضان ميگردد) خداى عز و جل اين را هم براى او اجازه كرد. و باز خداى عز و جل خصوص شراب انگور را حرام ساخت و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هر نوشابه مست‏كننده‏اى را حرام كرد، خدا هم براى او اجازه كرد، و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله از چيزهائى خود- دارى كرد و آنها را بد دانست ولى بطور حرمت از آنها نهى نكرد، و تنها نهى خوددارى و كراهت نمود و در ارتكاب آنها رخصت داد، اخذ برخصت او هم بر بندگان واجب گشت، مانند واجب بودن اخذ بنهى‏ و غدقنهاى او، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نسبت بآنچه نهى حرام نمود و امر واجب فرمود، بمردم رخصت تخلف نداد، از اين جهت بيشتر نوشابه‏هاى مست‏كننده را كه از آن نهى حرام فرمود، رخصت ارتكاب آن نداد و نيز نسبت بدو ركعت نمازى كه بواجب خداى عز و جل اضافه فرموده بود، بهيچ كس رخصت تقصير نداد، بلكه آن را بطور واجب بر ايشان ملزم ساخت، براى هيچ كس جز مسافر رخصت تقصير نداد، و هيچ كس را نرسد كه نسبت بآنچه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله رخصت نداده رخصت دهد، پس امر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله با امر خداى عز و جل و نهى او با نهيش موافق و برابر است، بر بندگان لازمست تسليم او باشند همچنان كه تسليم خداى تبارك و تعالى هستند.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۸۴۳

على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عُمير، از عمر بن اذينه، از فُضيل بن يسار روايت كرده است كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه به بعضى از اصحاب قيس ماصر مى‏فرمود كه: «خداى عزّوجلّ پيغمبر خويش را ادب آموخت و ادب او را نيكو ساخت. پس چون ادب را از براى او كامل گردانيد، فرمود: «إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ» «۳»، بعد از آن، امر دين و امّت را به او تفويض فرمود تا بندگان او را سياست كند، و متوجّه امور ايشان باشد، و خداى عزّوجلّ فرمود كه: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا». و به درستى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله، بر راه راست بود كه خدا او را تسديد فرموده بود، و موفّق و مؤيّد بود به روح القدس، كه لغزش نمى‏نمود و خطا نمى‏كرد در چيزى، از آنچه خلائق را به آن سياست و ادب مى‏فرمود، و به آداب خدا ادب‏مند گرديد. پس به درستى كه خداى عزّوجلّ نماز را دو ركعت دو ركعت واجب گردانيد كه همه آن ده ركعت بود. بعد از آن، رسول خدا صلى الله عليه و آله به سوى آن دو ركعت، دو ركعت ديگر و به سوى نماز شام، يك ركعت ديگر را اضافه فرمود، و اضافه آن حضرت، همتاى فريضه شد در وجوب كه ترك آنها جائز نيست، مگر در سفر و يك ركعت را در نماز شام زياد كرد، و آن را ثابت و برپا قرار داد در سفر و حضر كه ترك آن، در هيچ يك تجويز نكرد. پس خدا همه اينها را از براى او اجازه فرمود و ممضى داشت و به اين سبب، نماز فريضه هفده ركعت شد. بعد از آن رسول خدا صلى الله عليه و آله نمازهاى نافله و مستحبّه را سى و چهار ركعت قرار داد، و برابر __________________________________________________ (۳). قلم، ۴.

فريضه، و خداى عزّوجلّ اين را از براى او اجازه فرمود و همه فريضه و نافله پنجاه و يك ركعت است كه از جمله آنهاست دو ركعت بعد از نماز خفتن كه مصلّى آن را نشسته به جا مى‏آورد كه به يك ركعت حساب مى‏شود و به جاى وتر است، و خدا در سال، روزه ماه رمضان را واجب گردانيد و رسول خدا صلى الله عليه و آله روزه شعبان را و سه روز در هر ماهى قرار داد به طريق استحباب كه دو چند فريضه باشد، و خداى عزّوجلّ اين را از براى او اجازه فرمود. و خداى عزّوجلّ شراب انگور را به خصوص حرام گردانيد، و رسول خدا صلى الله عليه و آله مست كننده‏اى از هر شرابى را حرام گرانيد و خدا اين را از براى او اجازه فرمود. و رسول خدا صلى الله عليه و آله چيزى چند را مرتكب نشد و آنها را ناخوش داشت و از آنها نهى نفرمود به نهيى كه مستلزم حرمت آن باشد، بلكه نهى كرد از آنها به نهيى كه موجب دورى و كراهت است. بعد از آن، در آنها رخصت داد. پس عمل كردن به رخصت، واجب شد بر بندگان، مانند وجوب عمل كردن به نهى و عزيمت‏هاى او (كه مراد محرّمات و واجبات است)، و رسول خدا صلى الله عليه و آله ايشان را رخصت نداد در آنچه ايشان را از آن نهى فرمود به نهيى كه مفيد حرمت است و نه در آنچه امر فرمود به امرى كه دلالت بر وجوب كند، و لزوم داشته باشد. پس بسيار از مست كننده از همه شراب‏ها كه ايشان را از آن نهى فرمود به نهى تحريمى، و هيچ‏كس را در آن رخصت نداد، و همچنين در اندك آن، اگرچه به قدر سر سوزنى باشد (و ظاهر عبارت حديث، كه دلالت مى‏كند بر رخصت در خوردن كمى از مست كننده، متروك است بالنص و الأجماع). و رسول خدا صلى الله عليه و آله هيچ‏كس را رخصت نداد در تقصير كردن دو ركعتى كه آنها را ضمّ فرمود به سوى آنچه خداى عزّوجلّ واجب گردانيده، بلكه آن را بر ايشان الزام فرمود؛ الزامى واجب كه هيچ‏كس را در چيزى از آن، رخصت نداد، مگر از براى مسافر و كسى را نمى‏رسد كه رخصت دهد آنچه را كه رسول صلى الله عليه و آله آن را رخصت نداده. پس امر و نهى رسول خدا صلى الله عليه و آله با امر و نهى خداى عزّوجلّ موافق آمد، و بر بندگان واجب است كه پيغمبر امر او را تسليم كنند، مانند تسليم كردن ايشان خداى تبارك و تعالى و امر او را».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

  1. الحجرات ٢
  2. الحجرات ٤
  3. القصص ٥٥


احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)

  1. الکافی جلد ۱ ش ۱۲۶ (روایت شده از: امام على عليه السلام)
  2. الکافی جلد ۱ ش ۱۸ (روایت شده از: امام رضا عليه السلام)
  3. الکافی جلد ۱ ش ۳۴ (روایت شده از: امام على عليه السلام)
  4. الکافی جلد ۱ ش ۳۵ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  5. الکافی جلد ۱ ش ۶۸۷ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)
  6. الکافی جلد ۱ ش ۶۹۰ (روایت شده از: حضرت محمد صلی الله علیه و آله)
  7. الکافی جلد ۴ ش ۱۰ (روایت شده از: امام رضا عليه السلام)
  8. الکافی جلد ۸ ش ۱۳۲ (روایت شده از: امام جعفر صادق عليه السلام)