الشورى ٤٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و اگر روی‌گردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مأمور اجبارشان) قرار نداده‌ایم؛ وظیف‌ه تو تنها ابلاغ رسالت است! و هنگامی که ما رحمتی از سوی خود به انسان بچشانیم به آن دلخوش می‌شود، و اگر بلایی بخاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنها رسد (به کفران می‌پردازند)، چرا که انسان بسیار کفران‌کننده است!

|پس اگر روى برتافتند، ما تو را نفرستاديم كه نگهبانشان باشى. بر تو جز تبليغ [رسالت، چيزى‌] نيست. و به راستى ما چون به انسان رحمتى از جانب خود بچشانيم، بدان شاد [و سرمست‌] گردد، و اگر به سزاى كارى كه پيش فرستاده‌اند بديشان گزندى رسد [اين جاست كه‌] انسا
پس اگر روى برتابند، ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‌ايم. بر عهده تو جز رسانيدن [پيام‌] نيست، و ما چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم، بدان شاد و سرمست گردد، و چون به [سزاى‌] دستاورد پيشين آنها، به آنان بدى رسد، انسان ناسپاسى مى‌كند.
(ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بی‌صبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهره‌ای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
پس اگر [از دعوتت] روی برگردانند [اندوهگین مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ایم [تا آنان را به اجبار در دایره هدایت قرار دهی]، جز رساندن [پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیبی به آنان رسد [رحمت حق را فراموش می کنند]، بی تردید انسان بسیار ناسپاس است.
اگر اعراض كنند، تو را نفرستاده‌ايم كه نگهبانشان باشى. بر تو جز تبليغ رسالت هيچ نيست. و ما چون به انسان از رحمت خود بچشانيم شادمان مى‌گردد، و اگر به خاطر كارهايى كه كرده است ناروايى بدو رسد ناسپاسى مى‌كند.
پس اگر رویگردان شدند بدان که تو را نگهبان ایشان نفرستاده‌ایم، بر تو جز پیام‌رسانی نیست، و ما چون از جانب خویش به انسان رحمتی بچشانیم، به آن شاد شود، و اگر به خاطر کار و کردار پیشینشان به ایشان بلایی رسد، آنگاه است که انسان ناسپاس است‌
پس اگر روى گرداندند، ما تو را بر آنها نگهبان نفرستاده‌ايم بر تو جز رساندن پيام نيست. و هر گاه آدمى را از جانب خويش رحمتى- نعمتى- بچشانيم بدان شادمان شود- و از ما غافل گردد- و اگر بديى- گزندى- به آنان رسد بدانچه دستهايشان از پيش فرستاده- از كارهاى ناشايسته-، پس آنگاه آدمى ناسپاس است- نعمت را فراموش مى‌كند-.
اگر (مشرکان از پذیرش دعوت تو) روی‌گردان شدند (باک مدار و غمگین مباش) چرا که ما تو را به عنوان مراقب و مواظب (کردار و رفتار) ایشان نفرستاده‌ایم. بر تو پیام باشد و بس. هنگامی که ما از جانب خویش لطف و مرحمتی به انسان برسانیم (و فراخی و گشایشی نصیبش گردانیم) به سبب آن سرمست و شادان می‌گردد (و غرور دارائی و اموال او را فرا می‌گیرد)، و اگر بلا و مصیبتی (و زیان و ضرری) به خاطر کارهائی که کرده است (و معاصی و گناهانی که نموده است) بدو برسد (لطف و مرحمت ما را فراموش می‌نماید و) کفران نعمت می‌کند (و چه بسا کافر و بی‌دین می‌گردد).
پس اگر روی برتابند، ما تو را بر آنان (به عنوان) نگهبان نفرستاده‌ایم (و) بر عهده‌ی تو جز رسانیدن پیام رسا‌(ی رسالتی) نیست‌. و ما همواره چون رحمتی از جانب خود به انسان بچشانیم، بدان شاد (و سرمست) گردد و چون به (سزای) دستاورد پیش‌‌فرستاده‌شان به آنان بدی در رسد، انسان بی‌گمان پس از آن ناسپاس و کفران‌کننده است.
پس اگر روی برتافتند همانا نفرستادیمت بر ایشان نگهبانی نیست بر تو جز رسانیدن و ما هر گاه چشانیم انسان را از خود رحمتی شادمان شود بدان و اگر رسدشان بدی بدانچه پیش آورده است دستهای ایشان همانا انسان است بسی ناسپاس‌


الشورى ٤٧ آیه ٤٨ الشورى ٤٩
سوره : سوره الشورى
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَفِیظاً»: مراقب و محافظ. (نگا: نساء / ، انعام / . «إِنْ»: حرف نفی است. «رَحْمَةً»: نیکی و خوبی. لطف و مرحمت. نعمت و ثروت. «سَیِّئَةٍ»: بلا و بدی. زیان و ضرر و فقر و بیماری (نگا: زاد المسیر). «کَفُورٌ»: بسیار ناسپاس و ناشکر (نگا: هود / . بسیار کافر و بی‌دین (نگا: المنتخب).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - وظیفه پیامبر(ص)، تنها ابلاغ رسالت الهى است; نه ممانعت قاهرانه از کفر و حق گریزى مردم (فإن أعرضوا فما أرسلنک علیهم حفیظًا إن علیک إلاّ البلغ)

۲ - علاقه و اهتمام شدید پیامبر(ص)، نسبت به هدایت تمامى انسان ها (فإن أعرضوا فما أرسلنک علیهم حفیظًا) از لحن آیه شریفه که در مقام دلدارى است و نیز پیام آیه (ما تو را حفیظ و نگهبان قرار ندادیم) استفاده مى شود که پیامبر(ص) دلبستگى شدیدى به هدایت و ایمان مردم داشتند.

۳ - رهبران دینى، تنها موظف به تبلیغ عقاید و آرمان هاى مکتب اند; نه تحمیل آنها بر مردم. (فما أرسلنک علیهم حفیظًا إن علیک إلاّ البلغ)

۴ - آزادى در انتخاب راه و عقیده، حق مسلم هر انسان است. (فما أرسلنک علیهم حفیظًا) این که حتى پیامبر(ص) وظیفه اى جز تبلیغ دین ندارد و در فرض روى گردانى باید مشرکان را به حال خود واگذارد، نشان مى دهد که انسان در انتخاب عقیده آزاد است.

۵ - خداوند، خواهان آگاهى انسان ها و نقش خود آنان در انتخاب مسیر و فرجام خویش (فما أرسلنک علیهم حفیظًا إن علیک إلاّ البلغ)

۶ - هر انسانى، خود مسؤول عملکرد و باورهاى خویش است. (فما أرسلنک علیهم حفیظًا) آیه شریفه مى تواند در مقام بیان این نکته باشد که پیامبر(ص) مسؤول نافرمانى امت خویش نیست; بلکه هر کسى مسؤولیت تخلف خویش را خود برعهده دارد.

۷ - وظیفه رهبران الهى، آگاهى دادن به مردم و فراهم ساختن زمینه هاى انتخاب صحیح است; نه تصمیم گیرى از قِبل آنان. (فما أرسلنک علیهم حفیظًا إن علیک إلاّ البلغ)

۸ - انسان، گرفتار سرخوشى به هنگام برخوردارى از کمترین رفاه و نعمت هاى دنیوى (و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها) «إذاقة» (مصدر «أذقنا») به معناى چشاندن است. این تعبیر در موردى به کار مى رود که بهره کمى از چیزى گرفته شود.

۹ - غفلت از سرچشمه اصلى نعمت ها (خداوند) امرى ناشایست و زمینه ساز غرور و سرمستى است. (و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها) با توجه به تکرار ضمیر «نا»، مى توان استفاده کرد که خداوند غفلت و فراموشى از مبدأ اصلى نعمت ها را، مورد سرزنش قرار داده است.

۱۰ - دلخوشى به دنیا و مظاهر آن، نکوهیده و ناروا است. (و إنّا إذا ... فرح بها)

۱۱ - تمامى امکانات دنیایى، نمودى از رحمت الهى است. (و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که از ثروت و امکانات دنیوى، تعبیر به «رحمت» شده است.

۱۲ - رحمت الهى، عام و فراگیر نسبت به تمامى انسان ها است. (و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة)

۱۳ - کفران و ناسپاسى انسان، به هنگام برخورد با کوچک ترین دشوارى در زندگى (و إن تصبهم سیّئة بما قدّمت أیدیهم فإنّ الإنسن کفور) از نکره آمدن «سیّئة» - که براى تحقیر است - «کوچک ترین دشوارى» استفاده شده است.

۱۴ - «نعمت ها» برخاسته از لطف و رحمت الهى و «مصائب و سختى ها» نتیجه عملکرد خود آدمى است. (و إنّا إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة ... و إن تصبهم سیّئة بما قدّمت أیدیهم)

۱۵ - انسان، موجودى کم ظرفیت، کوته بین و ناسپاس است. (و إنّا إذا أذقنا ... و إن تصبهم ... الإنسن کفور) این که انسان در برخورد با اندک نعمت و یا سختى، تغییر روحیه مى دهد، نشانه کم ظرفیتى او است و این که به امکان تغییر و تحول شرایط رفاه نمى اندیشد و به آن دلخوش است، نشانگر کوته نظرى او است.

۱۶ - انسان، گرفتار تناقض در مواجهه با خوشى ها و ناخوشى ها (إذا أذقنا الإنسن منّا رحمة فرح بها و إن تصبهم سیّئة ...فإنّ الإنسن کفور) از مضمون آیه شریفه چنین استفاده مى شود که انسان، در حال رفاه و آسایش یادى از خدا نمى کند; گویى منشأ آن نعمت ها کسى غیر خداوند است; ولى زمانى که ناگوارى به او رو مى آورد، خدا را متهم کرده و ناسپاسى مى کند.

۱۷ - دلخوشى به مظاهر دنیا و کفران و ناسپاسى انسان، موجب روى گردانى وى از پیام وحى است. (فإن أعرضوا ... فإنّ الإنسن کفور) جمله «و إنّا إذا ... کفور» مى تواند اشاره به وجه اعراض و روى گردانى کافران از پیام وحى باشد.

۱۸ - انسان، بدون تأثیرپذیرى از مکتب وحى، گرفتار کفران و ناسپاسى است. (فإن أعرضوا ... فإنّ الإنسن کفور)

۱۹ - لزوم شکر و سپاس خداوند، در خوشى ها و ناملایمات زندگى (و إنّا إذا أذقنا ... فإنّ الإنسن کفور)

۲۰ - نسبت دادن ناگوارى ها و سختى هاى زندگى به خداوند، کفران و ناسپاسى است. (بما قدّمت أیدیهم فإنّ الإنسن کفور) خداوند باتصریح به «بما قدّمت أیدیهم»، درصدد رفع این اندیشه باطل است که معمولاً انسان هاى سطحى، مشکلات زندگى خود را به او نسبت مى دهند و احتمال نمى دهند که نتیجه کارهاى خودشان باشد.

موضوعات مرتبط

  • آزادى: اهمیت آزادى ۵
  • امکانات دنیوى: نقش امکانات دنیوى ۱۱
  • انتخاب: زمینه انتخاب صحیح ۷
  • انسان: آزادى انسان ۵; اختیار انسان ۴; انسان در سختى ۱۶; انسان هنگام سرور ۱۶; حقوق انسان ها ۴; زمینه سرور انسان ها ۸; زمینه کفران انسان ۱۸; صفات انسان ۱۵، ۱۶; ضعف انسان ۱۵; علم انسان ۵; کفران انسان ها ۱۳، ۱۵; کوته بینى انسان ۱۵; مسؤولیت انسان ۵، ۶; ویژگیهاى انسان ۸; هدایت انسان ها ۷
  • تبلیغ: اهمیت تبلیغ ۳
  • تکبر: زمینه تکبر ۹
  • خدا: آثار رحمت خدا ۱۴; آثار لطف خدا ۱۴; اسناد سختیها به خدا ۲۰; مشیت خدا ۵; نشانه هاى رحمت خدا ۱۱; وسعت رحمت خدا ۱۲; ویژگیهاى رحمت خدا ۱۲
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۱۷; سرزنش دنیاطلبى ۱۰; ناپسندى دنیاطلبى ۱۰
  • دین: آسیب شناسى دینى ۱۷; عوامل اعراض از دین ۱۷; نفى اکراه در دین ۱; نقش دین ۱۸
  • رفاه: آثار رفاه ۸
  • رهبران دینى: محدوده مسؤولیت رهبران دینى ۳، ۷; نقش رهبران دینى ۳
  • سختى: آثار سختى ۱۳; منشأ سختى ۱۴
  • سرمستى: زمینه سرمستى ۹
  • شکر: اهمیت شکر خدا ۱۹; شکر هنگام سختى ۱۹; شکر هنگام سرور ۱۹
  • عقیده: آزادى عقیده ۴; مسؤول عقیده ۶; نفى تحمیل عقیده ۳
  • علایق: علاقه به هدایت انسانها ۲
  • عمل: آثار عمل ۱۴; مسؤول عمل ۶
  • غفلت: آثار غفلت از منعم ۹; ناپسندى غفلت ۹
  • کفر: ممانعت از کفر ۱
  • کفران: آثار کفران نعمت ۱۷; زمینه کفران نعمت ۱۳; کفران نعمت ۲۰
  • محمد(ص): تبلیغ محمد(ص) ۱; علایق محمد(ص) ۲; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۱; هدایتگرى محمد(ص) ۲
  • مصیبت: منشأ مصیبت ۱۴
  • نعمت: آثار نعمت هاى دنیوى ۸; منشأ نعمت ۹، ۱۴
  • وحى: نقش وحى ۱۸

منابع