سبإ ٤٦
ترجمه
سبإ ٤٥ | آیه ٤٦ | سبإ ٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِوَاحِدَةٍ»: به خصلت و نصیحت یگانهای. «أَن تَقُومُوا لِلّهِ»: و آن این که برای خدا برخیزید و دست به کار شوید. «مَثْنی»: دوتا دوتا. حال است. «فُرَادی»: یک یک. مفرد آن فرد است (نگا: انعام / ). «جِنَّةٍ»: دیوانگی (نگا: اعراف / مؤمنون / و ، سبأ / . «بَیْنَ یَدَیْ»: پیشاپیش (نگا: اعراف / ، نمل / ، فرقان / ). جلو. پیش رو. «بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ»: قبل از وقوع عذاب سخت. رویاروئی عذاب سخت. یعنی انگار عذاب خدا رویاروی انسان قرار گرفته است. یا این که آن اندازه نزدیک است که هر آن به انسان برسد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ وَ لَمْ يَتَفَکَّرُوا مَا... (۵)
وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَکَ الْأَقْرَبِينَ (۱) وَ تَبَ (۱) أَزِفَتِ الْآزِفَةُ (۰)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء
- گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.
- دروغگويى و پنهانكارى كفار در قيامت كه روز كشف اسرار است ، از باب ظهور ملكاترذيله و عادات بد نفسانى است
- وجه اينكه مترقين گفتند ما عذاب نمى شويم
- جواب به آنان با بيان اينكه كثرت مال و اولاد بدون ايمان وعمل صالح مانع از عذاب نيست
- سؤ ال خداوند از ملائكه (آهولاء اياكم كانوايعبدون ) و بيزارى جستن ملائكه از عبادتمشركين
- مقصود از اينكه مشركين به جن ايمان داشته آنها را عبادت مى كرده اند
- اصرار و پافشارى مشركين در پيروى هوى و مقاومت بدوندليل در برابر حق و موعظه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آنان را به قيام الله
- وصف حال مشركين در ساعت مرگ كه از سلطه خدا مفرى نداشته ، ايمان دير هنگامشان سودىبه حالشان نمى رساند
- بحث روايتى
- رواياتى درباره انفاق و صدقه دادن
- رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد
نکات آیه
۱ - رسول اکرم(ص)، پیام بسیار مهمى براى مردم داشت و آن قیام مخلصانه براى خدا است. (قل إنّما أعظکم بوحدة أن تقوموا للّه) «واحدة» به صورت نکره آمده و دلالت بر اهمیت و عظمت موعظه مى کند.
۲ - اخلاص در هر کارى، شایسته و لازم است. (أن تقوموا للّه)
۳ - مردم، موظف اند هر کارى را - چه جمعى باشد و چه فردى - فقط براى رضاى خدا انجام دهند. (أن تقوموا للّه مثنى و فردى) «مثنى و فرادى» حال براى ضمیر فاعلى «تقوموا» است و کلمه «مثنى» کنایه از تعدد مى باشد.
۴ - مردم، موظف اند همدیگر را در انجام هر کار خالصانه، یارى دهند. (أن تقوموا للّه مثنى و فردى) احتمال دارد «مثنى» اشاره به این نکته باشد که مردم دو نفرى به همدیگر کمک کنند.
۵ - مردم، موظف اند کارهاى خود را براى رضاى خدا، یک و یا دو نفره و به دور از غوغا سالارى و هیاهو انجام دهند. (أن تقوموا للّه مثنى و فردى) احتمال دارد سفارش به قیام براى خدا به صورت دو نفرى (اقل جمع) و یا یک نفرى، به خاطر پرهیز از هیاهو و هرچه خالصانه تر شدن آن باشد.
۶ - دعوت پیامبر(ص) از مردم مکه براى اندیشیدن درباره جنون نسبت داده شده به آن حضرت (ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّة) مراد از «صاحب»، به قرینه «هو» در عبارت بعدى، پیامبر(ص) است.
۷ - پیامبر(ص)، سالیان درازى در میان مردم زندگى مى کرد و آنان آن حضرت را به عقل و درایت مى شناختند. (ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّة)
۸ - نسبت جنون به پیامبر(ص) از سوى مردم مکه، ناشى از بى اندیشگى بوده است. (ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّة)
۹ - تأثیر انگیزه هاى درونى و نیز جوّ فکرى جامعه، بر اندیشه و خردورزى افراد آن (أن تقوموا للّه مثنى و فردى ثمّ تتفکّروا) این که خداوند توصیه فرمود: فکر کنید پس از قیام خالصانه به صورت یک و یا دو نفره، نکته یاد شده قابل استفاده است. گفتنى است که کاربرد «ثمّ» - که براى تراخى است - برداشت را تقویت مى کند.
۱۰ - اندیشه و فکر از راه هاى رسیدن به حقیقت است. (ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّة)
۱۱ - انگیزه هاى ناخالص نفسانى و جوّ ناسالم فکرى جامعه، از موانع شناخت درست حقایق (أن تقوموا للّه مثنى و فردى ثمّ تتفکّروا) توصیه به قیام براى خدا، حاکى از رد انگیزه هاى ناخالص است و «مثنى و فرادى» دعوت به پرهیز از جوّ زدگى است. این مى رساند که ناخالصى و غوغاسالارى، به فهم درست آسیب مى زند.
۱۲ - مشورت و هم فکرى در راستاى اقدام خالصانه براى خدا، امرى شایسته و اطمینان بخش تر از کار فردى است. (أن تقوموا للّه مثنى و فردى) تقدیم «مثنى» بر «فرادى» - بنابراین که «مثنى» کنایه از استعانت باشد - اشاره به این نکته دارد که استعانت براى فهمیدن حقیقت، بهتر از اقدام فردى است.
۱۳ - یادآورى مبادى اندیشه جهت نتیجه بخش کردن آن، از شیوه هاى تعلیمى قرآن کریم (أن تقوموا للّه مثنى و فردى ثمّ تتفکّروا) سفارش به تفکر با حرف عطف «ثمّ» - که براى تراخى است - پس از توصیه به اقدام خالصانه فردى و دو نفره براى خدا، نشان مى دهد که به دور بودن از هیاهو و انجام کار براى خدا، فکر را داراى ثمر بهتر و بیشترى مى کند.
۱۴ - هشدار دادن به مردم از عذاب شدید الهى، محور اساسى رسالت پیامبر(ص) (إن هو إلاّ نذیر لکم بین یدى عذاب شدید) قصر در «إن هو إلاّ نذیر» از نوع قصر اضافى و در رابطه با مسأله اتهام جنون به پیامبر(ص) است; یعنى، پیامبر(ص) آن گونه نیست که شما معرفى مى کنید; بلکه او تنها یک انذارگر است و هدفى جز این ندارد.
۱۵ - هشدار پیامبر(ص) به مردم از عذاب الهى، در راستاى نفع رسانى به آنان است. (إن هو إلاّ نذیر لکم)
۱۶ - هشدار دادن به مردم از عذابى که در پیش رو دارند، در نگاه مردم مکه سخن جنون آمیز تلقى مى شد. (ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّة إن هو إلاّ نذیر لکم بین یدى عذاب شدید)
۱۷ - قیامت، نزدیک است. (إن هو إلاّ نذیر لکم بین یدى عذاب شدید) نفس انذار و صفت «شدید»، مى رساند که مراد از «عذاب» در آیه عذاب قیامت است و «بین یدى» به معناى قبل با وصف نزدیک بودن بعد آن است; بنابراین، معنا چنین مى شود: انذار کننده از عذابى شدید قبل از وقوع آن.
موضوعات مرتبط
- اخلاص: آثار اخلاص ۱۲; اهمیت اخلاص ۲
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۶
- اطمینان: عوامل اطمینان ۱۲
- افکارعمومى: نقش افکارعمومى ۹، ۱۱
- انذار: انذار از عذاب ۱۴، ۱۵، ۱۶
- انسان: انذار انسان ها ۱۴; تکلیف انسان ها ۵; مسؤولیت اجتماعى انسان ها ۳; مسؤولیت انسان ها ۴; مسؤولیت فردى انسان ها ۳; منافع انسان ۱۵
- انگیزه: آثار انگیزه ۹
- تذکر: تذکر مبانى فکرى ۱۳
- تفکر: آثار تفکر ۱۰; دعوت به تفکر ۶; عوامل مؤثر در تفکر ۹
- حقایق: روش درک حقایق ۱۰; موانع درک حقایق ۱۱
- خدا: اهمیت رضایت خدا ۳، ۵
- سخن: سخن جنون آمیز ۱۶
- عمل: اخلاص در عمل ۲، ۳، ۴، ۵; تعاون در عمل ۴; عمل پسندیده ۱۲
- فکر: عوامل تقویت مبانى فکر ۱۳
- قیام: اخلاص در قیام ۱; قیام در راه خدا ۱
- قیامت: نزدیکى قیامت ۱۷
- محمد(ص): آثار انذارهاى محمد(ص) ۱۵; انذارهاى محمد(ص) ۱۴; تاریخ محمد(ص) ۷; تعقل محمد(ص) ۷; تهمت جنون به محمد(ص) ۶، ۸; خوشنامى محمد(ص) ۷; دعوتهاى محمد(ص) ۶; عوامل تهمت به محمد(ص) ۸; مهمترین رسالت محمد(ص) ۱، ۱۴
- مشاوره: آثار مشاوره ۱۲
- مکه: آثار بى عقلى اهل مکه ۸; بینش اهل مکه ۱۶; دعوت از اهل مکه ۶
- هدایت: روش هدایت ۱۰
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۱۱