المسد ١

از الکتاب
کپی متن آیه
تَبَّتْ‌ يَدَا أَبِي‌ لَهَبٍ‌ وَ تَبَ‌

ترجمه

بریده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)!

ترتیل:
ترجمه:
سوره المسد آیه ١ المسد ٢
سوره : سوره المسد
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَبَّتْ»: هلاک شد. نابود گردید. این فعل برای دعا است و به معنی: هلاک باد و نابود باد! «یَدَا أَبِی لَهَبٍ»: دو دست ابولهب. تسمیه کلّ به اسم جزء است و مراد از دست، ذات او است (نگا: جزء عمّ شیخ محمّد عبده). «تَبَّ»: هلاک و نابود گردید. فعل ماضی برای تحقّق است و خبر از آینده قطعی می‌دهد. ابولهب عموی پیغمبر بود و سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت بشمار می‌آمد. دائماً او و همسرش أمّ جمیل بر ضدّ اسلام و برای اذیّت و آزار مسلمین در تلاش و تکاپو بودند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۱ تا ۵:

«شیخ طوسى» گویند: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مردم را جمع کرد و گفت: خداوند مرا به سوى شما عموماً و به سوى قریش خصوصاً مبعوث نموده است و اگر این بعثت مرا بپذیرید، مالک عرب و عجم شده و آن‌ها را به تصرف خویش خواهید درآورد، گفتند: بعثت تو براى چیست؟

گفت: براى آنست که به شما بگویم، بگوئید: لا اله الّا اللّه و انّى رسول اللّه، ابولهب که در آن میان بود. گفت: تبّا لهذا من دین اللّه، سپس این سوره نازل گردید.[۱][۲]

تفسیر


نکات آیه

۱ - خداوند، با نفرین بر ابولهب، او را به ضایع ساختن دستاوردها و تلاش هایش تهدید کرد. (تبّت یدا أبى لهب و تبّ) «تَبٌّ» (مصدر «تبّت» و «تَبَّ»); یعنى، هلاکت (نهایه ابن اثیر). «تَبٌّ» و «تبابٌ» به معناى قرار گرفتن دائم در خسارت است (مفردات). «تبّت یداه»; یعنى، دست هاى او ضایع شدند و زیان دیدند (قاموس). زیان دیدن دست، کنایه از هدر رفتن تلاش ها و دستاوردها است.

۲ - ابولهب، مورد نفرین و تهدید خداوند، به گرفتارى در هلاکت و فرجامى زیان بار (و تبّ) فاعل «تبّ»، ابولهب است و نفرین خداوند به شخص او تعلق گرفته است. از آن جا که معناى حقیقى نفرین، درباره خداوند تصور ندارد; مراد تهدید و توبیخ خواهد بود.

۳ - تلاش شدید ابولهب، براى انهدام اسلام و رویارویى با پیامبر(ص) (تبّت یدا أبى لهب) نفرین بر دستان ابولهب، حاکى از دست زدن او به فعالیت هایى در برابر آیین الهى است و نفرین خداوند، نشانگر شدت تلاش هاى او است. دست ها بدین جهت مطرح شده اند که کارآمدترین اعضا در تلاش اند و سیاق کلام، آن را به دیگر اعضاى مفید نیز سرایت مى دهد.

۴ - ابولهب، در رویارویى با اسلام، ناکام ماند و دستش از رسیدن به مقصود، کوتاه شد. (تبّت یدا أبى لهب و تبّ) استفاده از فعل ماضى در دعا و نفرین، براى حتمى دانستن آن است. برخى گفته اند: «تبّت» نفرین است و «تبّ» خبر. در این صورت برداشت یاد شده، وضوح بیشترى مى یابد.

۵ - ابولهب، با آتش جهنم ملازم خواهد بود. (أبى لهب) نام عموى پیامبر(ص)، «عبدالعزّى» بوده است. استفاده از کنیه او - که یادآور کلمه لهیب (شعله آتش) است - مى تواند گرفتارى همیشگى او را به لهیب دوزخ مطرح سازد.

۶ - خویشاوندى مخالفان اسلام با پیامبر(ص)، مانع نکوهش خداوند از آنان نیست. (تبّت یدا أبى لهب و تبّ)

۷ - آرزوى مرگ و زیان کارى براى دشمن دین و نفرین بر او، کارى پسندیده است. (تبّت یدا أبى لهب و تبّ)

۸ - شکست خوردن ابولهب و بى ثمر بودن تلاش هاى او در برابر اسلام، از پیشگویى هاى قرآن (تبّت یدا أبى لهب و تبّ)

موضوعات مرتبط

  • آرزو: آرزوى زیان براى دشمنان دین ۷; آرزو ى مرگ براى دشمنان دین ۷
  • ابولهب: ابولهب در جهنم ۵; اسلام ستیزى ابولهب ۳، ۴; تباهى تلاش ابولهب ۱; تهدید ابولهب ۱، ۲; دشمنى ابولهب ۳; شکست ابولهب ۴، ۸; فرجام اخروى ابولهب ۵; فرجام شوم ابولهب ۲; نفرین بر ابولهب ۱، ۲; هلاکت ابولهب ۲
  • اسلام: دشمنان اسلام ۳
  • خدا: تهدیدهاى خدا ۱، ۲; سرزنشهاى خدا ۶
  • عمل: عمل پسندیده ۷
  • قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۸
  • محمد(ص): دشمنان محمد(ص) ۳; دشمنى خویشاوندان محمد(ص) ۶; سرزنش دشمنان محمد(ص) ۶; نقش خویشاوندى با محمد(ص) ۶
  • نفرین خدا: مشمولان نفرین خدا ۱، ۲

منابع

  1. صاحب مجمع البیان از سعید بن جبیر و او از ابن عباس نقل نماید که گفت: روزى پیامبر بالاى کوه صفا رفت و فرمود: یا صباحاه قریش به او روى آوردند. گفتند: چه شده است؟ فرمود: اگر به شما خبر بدهم که دشمن در صبح یا در شب در کمین شما است. از من باور می‌دارید یا نه؟ گفتند: بلى باور مى کنیم سپس فرمود: بدانید که من نذیر و ترساننده شما هستم از عذابى که به علت گمراهى و جهالت در جلو روى شما قرار گرفته است. ابولهب گفت: تبا لک، براى همین موضوع ما را به اینجا خوانده اى؟
  2. طبرى صاحب جامع البیان از طریق اسرائیل از ابواسحق و او از مردى از همدان که به او یزید بن زید مى گفتند: روایت کند که زن ابولهب اغلب خار و خاشاک را جمع می‌کرد و جلو راه پیامبر مى گذاشت و راه را بر او مسدود مى ساخت چنان که ابن المنذر نیز در تفسیر خود از عکرمة مانند آن را روایت نموده است.