الطلاق ١١
ترجمه
الطلاق ١٠ | آیه ١١ | الطلاق ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَسُولاً»: مفعولٌبه برای فعل محذوفی است که مقام دلالت بر آن دارد. تقدیر چنین است: أَرْسَلَ رَسُولاً. «یَتْلُو»: در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی به دنبال دارد. «أَبَداً»: ذکر این واژه پس از (خَالِدِینَ) تأکیدی بر خلود و ماندگاری محسوب است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
اللَّهُ وَلِيُ الَّذِينَ آمَنُوا... (۶) لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ... (۳) وَ کَذٰلِکَ أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ... (۳)
تفسیر
- آيات ۸ - ۱۲، سوره طلاق
- مقصود از شدت حساب در جمله ((فحاسبناها حسابا شديدا))
- تقواى خدا و بيم از وبال عتو و استكبار در برابر او مقتضاىعقل و نقل است
- وجه اينكه رسو خدا(ص ) را ((ذكر)) ناميد و از بعثت او تعبير بهانزال فرمود
- مقصود از اينكه خداوند زمينن را مانند آسمان ها هفت تا آفريد
- (دو روايت در ذيل جمله ((قد انزل الله اليكم ذكرا رسولا...)) و درباره خلقت سموات وارضين )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً «11»
(آن وسيله تذكر،) پيامبرى است كه آيات روشنگر الهى را بر شما تلاوت مىكند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، از تاريكىها به سوى نور بيرون آورد و كسانى كه به خدا ايمان آورده و عمل شايسته انجام دهند، خداوند آنان را به باغهايى كه نهرها از زير آنها جارى است وارد مىكند و براى هميشه در آنجا جاودانه هستند. حقّا كه خداوند روزى آنان را نيكو ساخته است.
نکته ها
هدايت به چند عنصر وابسته است:
الف) هدايت كننده، «رَسُولًا»
ب) هدايت شونده، «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
ج) وسيله هدايت، «آياتٍ بَيِّناتٍ»*
د) هدف از هدايت، «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»*
ه) پاداش پذيرش هدايت، يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ ...
جلد 10 - صفحه 116
كلمه «ذكر» هم براى قرآن به كار رفته است، «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» «1» و هم براى پيامبر.
ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا ...
عايشه همسر پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در بيان اوصاف پيامبر مىگويد: «كان خلقه قرآن» «2» يعنى خلق و خوى پيامبر يك پارچه قرآن بود.
پیام ها
1- انسان مىتواند به جايى برسد كه وجودش سراپا ذكر خدا باشد. «ذِكْراً رَسُولًا»
2- مكتب به تنهايى كافى نيست، وجود رهبر لازم است. «رَسُولًا يَتْلُوا»
3- براى نجات و خروج مردم از ظلمات به نور، بهترين راه، بيان و رساندن آيات الهى است. يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ ... لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا ...
4- دعوت بايد روشن و شفاف باشد. «آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ» (واژه «مبين» بيش از صد بار در قرآن به كار رفته است همچون: «الْبَلاغُ الْمُبِينُ» «3»*، «قُرْآنٍ مُبِينٍ» «4»*، «سُلْطاناً مُبِيناً» «5»)*
5- راههاى باطلِ شرك و كفر متعدّد است ولى راه حق، يكى بيشتر نيست.
الظُّلُماتِ ... النُّورِ ( «ظلمات» جمع و «نور» مفرد است).
6- هدف انبيا نجات بشر است. رَسُولًا يَتْلُوا ... لِيُخْرِجَ ...
7- خارج كردن مردم از ظلمات، در اصل كار خداوند است، «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» «6» ولى اين كار از طريق پيامبران انجام مىشود.
رَسُولًا ... لِيُخْرِجَ
8- گرچه هدف انبيا خارج كردن تمام مردم از تاريكىها به نور است، «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» «7» ولى اين هدف تنها در مورد مؤمنان محقق
«1». حجر، 9.
«2». شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 340.
«3». مائده، 92.
«4». حجر، 1.
«5». نساء، 91.
«6». بقره، 257.
«7». ابراهيم، 1.
جلد 10 - صفحه 117
مىشود. لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا ... مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
9- انسان حتّى بعد از ايمان و عمل صالح در ظلماتى به سر مىبرد كه بايد از آن خارج شود. لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا ... مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
10- ايمان و عمل، پيوسته قرين يكديگرند. «يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً»
11- تشويق و تهديد بايد متعادل باشد. عَذاباً نُكْراً ... أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً «11»
رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ: نازل فرمود رسالت را به شما در حالتى كه مىخواند بر شما آيتهاى قرآن را، يا ارسال رسولى كرده كه تلاوت مىكند بر شما آيات خدا را كه قرآن است، مُبَيِّناتٍ: در حالتى كه روشن و آشكار شده آيات آن، يا روشن كنندهاند آيات حدود و احكام شريعت را، و خداى تعالى انزال ذكر و ارسال رسل فرموده، لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا: تا بيرون آورد او سبحانه يا قرآن يا پيغمبر، آنان را كه ايمان آورند، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و به جا آورند كارهاى شايسته و پسنديده، مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: از تاريكيهاى كفر و گمراهى به روشنائى نور ايمان و هدايت، يا از جهل به علم، يا از شبهه به حجت. مراد آنكه حاصل گرداند براى ايشان آنچه الحال برآنند از ايمان و عمل صالح، زيرا قبل از نزول ذكر و رسول، ايمان نداشته، بلكه بعد از پيغمبر و تبليغ او ايمان آوردند. وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ: و هر كه ايمان آورد به خدا و تصديق رسول نمايد، وَ يَعْمَلْ صالِحاً: و بجاى آورد كارهاى شايسته از طاعت و عبادت خالص از ريا و غرض و سمعه، يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي: داخل فرمايد او را در بوستانهائى كه جارى است، مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: از زير مساكن و درختان نهرها
جلد 13 - صفحه 217
شير، عسل، آب، خالِدِينَ فِيها أَبَداً: در حالتى كه جاويد باشند در آن بوستانها، قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً: بتحقيق نيكو گردانيده است خدا در بهشت براى مؤمن صالح. در اين كلام تعجيب و تعظيم آن چيزى است كه مؤمنين در آخرت مرزوق مىشوند از مثوبات جليله و درجات عاليه و نعم باقيه.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً «11» اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً «12»
ترجمه
پيغمبرى را كه ميخواند بر شما آيات خدا را كه واضح است تا بيرون آورد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته از تاريكيها به روشنى و هر كه ايمان آورد بخدا و بجا آورد كار شايسته را داخل ميكند او را در باغهائيكه جارى ميشود از كنار درختان آنها نهرها جاودانيانند در آنها هميشه بتحقيق نيكو گردانيد خدا براى او روزى را
خداوند كسى است كه آفريد هفت آسمانرا و از زمين مانند آنها را نازل ميشود قضاى الهى در ميان آنها تا بدانيد كه خدا بر هر چيز توانا است و آنكه خداوند بتحقيق احاطه دارد بر هر چيزى بدانش.
تفسير
كلمه رسولا ظاهرا بدل است از ذكرا در آيات سابقه و بنابراين مراد از ذكر پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است چنانچه از روايت عيون از امام رضا عليه السّلام استفاده ميشود و محتمل است مراد از ذكر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قرآن باشد چنانچه سابقا ذكر شد و بدليّت رسول از آن باعتبار توصيف آنحضرت بتلاوت آيات قرآن باشد و باين بيان جمع ميشود بين نقل مجمع از امام صادق عليه السّلام در تفسير ذكر برسول و تفسير او و بعضى آنرا بقرآن و روايت عيون از امام كه استدلال فرموده است باين آيه بر آنكه مراد از ذكر پيغمبر و مراد از اهل ذكر ائمه اطهارند و نظر حقير در اين جمع نه بلحاظ قول مفسّرين است در مقابل فرموده امام
جلد 5 صفحه 227
بلكه بملاحظه مناسبت لفظ نزول است در آيه سابقه با قرآن علاوه بر آنكه ذكر هم ملايم با آنست و آنكه اينجا خداوند آنرا بيان فرموده به پيغمبرى كه تلاوت مينمايد آيات قرآن را كه واضحة الدّلالات است تا بيرون ببرد اهل ايمان را از ظلمات جهل و گمراهى و برساند بنور علم و شاهراه هدايت تا بايمان و عمل شايسته مستحق نعيم جاويد بهشت شوند و بروزى احسن اتمّ اكمل الهى واصل گردند و از روايت عيّاشى و قمّى رحمهما اللّه از امام رضا عليه السّلام استفاده ميشود كه آسمان هفت طبقه است هر يك محيط بديگرى و آسمان اوّل باين زمين احاطه دارد و بالاى آسمان اوّل زمين است براى آسمان دوم و بالاى آسمان دوم زمين است براى آسمان سوّم و بهمين ترتيب هفت آسمان و هفت زمين مرتّب شده و امر الهى از فوق همه نازل ميشود بر پيغمبر و امام كه در زمين جاى دارد از بين آسمانها و زمينها براى تدبير امور خلق تا مردم بدانند كه خداوندى كه چنين خلقت با عظمتى فرموده و امور آنرا اداره ميفرمايد بر هر امرى قادر و توانا و بهر چيز عالم و دانا است و چيزى از محيط دانش او خارج نيست از امور و اجزاء عالم و جزئيات آن در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره طلاق و تحريم را در نماز واجب خود قرائت نمايد خداوند او را از خوف و حزن روز قيامت در پناه خود مأمون و از جهنّم معاف و ببهشت نائل فرمايد ببركت تلاوت آندو سوره چون آندو از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 228
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
213
أَعَدَّ اللّهُ لَهُم عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللّهَ يا أُولِي الأَلبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَد أَنزَلَ اللّهُ إِلَيكُم ذِكراً «10» رَسُولاً يَتلُوا عَلَيكُم آياتِ اللّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ مَن يُؤمِن بِاللّهِ وَ يَعمَل صالِحاً يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَد أَحسَنَ اللّهُ لَهُ رِزقاً «11»
جلد 17 - صفحه 62
كساني که ايمان آوردند بتحقيق نازل فرمود خداي متعال بسوي شما ذكر را، رسولي را که تلاوت كند بر شما آيات الهي را واضح روشن با بيان شيرين تا اينكه بيرون آورد از تاريكي بروشنايي كساني را که ايمان آوردند و عمل صالح بجا آوردند و كسي که ايمان بياورد و عمل صالح بجا آورد داخل ميفرمايد او را در بهشتهايي که جاري ميشود از زير آنها نهرهايي هميشه هستند در آن بهشتها ابدا که آخر ندارد بتحقيق چه اندازه خوب خداوند روزي عنايت ميفرمايد بهترين روزيها را.
مهيا فرموده خداوند از براي آنها عذاب سخت و شديدي پس شما مؤمنين بپرهيزيد از مخالفت خدا و رسول اي كساني که صاحب عقل هستيد.
أَعَدَّ اللّهُ اينکه جمله دلالت بالصراحه دارد به اينكه خلق جنت و نار بهشت و جهنم و حور و قصور و سلاسل و اغلال قبلا پيش از خلقت انسان شده که ميفرمايد مهيا فرموده و رد كساني که ميگويند روز قيامت خلق ميشود و آيات و اخبار در اينکه باب بسيار داريم از بودن آدم و حوا در بهشت و تشريف بردن حضرت رسول در ليلة المعراج در بهشت و آيه شريفه. وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخري عِندَ سِدرَةِ المُنتَهي عِندَها جَنَّةُ المَأوي نجم آيه 13 و 14 و 15. و غير اينها.
لَهُم همان اهل قري که امم ماضيه باشند که عتو ورزيدند از امر خدا و رسولان خدا و البته منحصر بآنها نيست كساني که در اينکه امت هم چنين هستند مشمول همين عذابها هستند و براي آنها هم مهيا شده بقر عَذاباً شَدِيداً عذاب جهنم اشد العذاب است که امير المؤمنين ميفرمايد در دعاء كميل:
(فكيف احتمالي لبلاء الاخرة و جليل وقوع المكاره فيها و هو بلاء تطول مدته و يدوم بقائه و لا يخفف عن أهله لانه لا يکون الا عن غضبك و انتقامك و سخطك و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض فكيف بي و انا عبدك الضعيف الذليل الحقير المسكين المستكين ... الدعاء)
و تعبير بشديد دلالت بر شدت او دارد.
فَاتَّقُوا اللّهَ يا أُولِي الأَلبابِ بعد تعيين ميفرمايد که اولي الالباب كيانند از امير المؤمنين است فرمود:
(العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان)
عرض كردند: پس آنچه در معاويه بود چه بود!- فرمود: نكري.
من عرض ميكنم: شيطان از معاويه و صد معاويه نكري و شيطنت او بالاتر است و او است که هزار معاويهها را جهنمي ميكند و بقدر خردلي عقل ندارد زيرا كسي که جهنم را ديده و رانده درگاه الهي شده و مشمول: إِنَّ عَلَيكَ لَعنَتِي إِلي يَومِ الدِّينِ گرديده چه اندازه حماقت است که تقاضا كند که: أَنظِرنِي إِلي يَومِ يُبعَثُونَ و بگويد: فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ و بگويد: لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم
جلد 17 - صفحه 63
وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ که گناهان تمام آنها را هم بگردن بگيرد و مشمول خطاب: لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أَجمَعِينَ شود و باز توبه نكند و پشيمان نشود و دست از كارش بر ندارد، و از اينکه نمره در منافقين صدر اول اسلام داريم که چه اندازه اضلال كردند.
الَّذِينَ آمَنُوا قَد أَنزَلَ اللّهُ إِلَيكُم تخصيص بمؤمنين با اينكه پيغمبر اسلام مبعوث بر كافه جن و انس است براي اينکه است که فقط مؤمنين بهره برداري ميكنند و اما كفار باعث زيادتي خسارت آنها ميشود چنانچه ميفرمايد: وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلّا خَساراً اسراء آيه 84.
ذِكراً نوع مفسرين گفتند: مراد از ذكر قرآن مجيد است بقرينه و ننزل که قرآن را نازل فرمود و يكي از اسامي قرآن ذكر است چنانچه ميفرمايد: وَ هذا ذِكرٌ مُبارَكٌ أَنزَلناهُ انبياء آيه 51، و ميفرمايد: أَ وَ عَجِبتُم أَن جاءَكُم ذِكرٌ مِن رَبِّكُم عَلي رَجُلٍ مِنكُم اعراف آيه 61 و 67 و غير اينها لكن در اخبار اهل بيت فرمودند مراد از ذكر حضرت رسالت است و استشهاد فرمودند بآيه شريفه: فَسئَلُوا أَهلَ الذِّكرِ إِن كُنتُم لا تَعلَمُونَ نحل آيه 45، انبياء آيه 7. و فرمودند: مائيم اهل ذكر که اهل رسول اللّه هستيم.
جلد 17 - صفحه 64
اقول: شاهد بر فرمايشات در اينکه اخبار از خود اينکه آيه ميتوان استفاده كرد يكي كلمه.
رَسُولًا که بعد (ذكرا) فرموده که ذكر و رسول يكي است و ديگر كلمه.
يَتلُوا که تلاوت كننده همان ذكر و رسول است نفس قرآن تلاوت ميشود نه تلاوت ميكند.
عَلَيكُم بر شما مؤمنين زيرا كفار فرار ميكنند چنانچه ميفرمايد: وَ إِذا تُتلي عَلَيهِ آياتُنا وَلّي مُستَكبِراً كَأَن لَم يَسمَعها كَأَنَّ فِي أُذُنَيهِ وَقراً فَبَشِّرهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ لقمان آيه 6.
آياتِ اللّهِ مُبَيِّناتٍ آيات قرآني که هر كدام دليل روشن و معجزه باقيه مبين حقايق است: بَل هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا العِلمَ وَ ما يَجحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظّالِمُونَ عنكبوت آيه 49.
لِيُخرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ لام غرض است يعني نزول رسول و تلاوت او آيات بينات را براي اينکه است که اهل ايمان و اعمال صالحه را از ظلمات كفر و شرك و ضلالت و جهالت بيرون آورد بسوي نور ايمان و نور علم و نور اعمال صالحه.
اما نور ايمان ميفرمايد: يَومَ تَرَي المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ يَسعي نُورُهُم بَينَ أَيدِيهِم وَ بِأَيمانِهِم حديد آيه 12.
و اما نور علم:
(العلم نور يقذفه اللّه في قلب من يشاء).
اما ظلمات كفر و شرك ميفرمايد: ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِم وَ تَرَكَهُم فِي ظُلُماتٍ لا يُبصِرُونَ صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعُونَ بقره آيه 16 و 17، و ميفرمايد: اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَولِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصحابُ النّارِ هُم فِيها خالِدُونَ بقره آيه 257.
وَ مَن يُؤمِن بِاللّهِ که ايمان بجميع عقايد حقه که از جانب الهي و آيات قرآني و بيانات پيغمبر (ص) بما رسيده.
جلد 17 - صفحه 65
وَ يَعمَل صالِحاً که بواجبات شرعي عمل نمايد و از محرمات كبار پرهيز كند.
يُدخِلهُ جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ مكرر تفسير شده و معني كمال وضوح دارد.
خالِدِينَ فِيها أَبَداً که يكي از ضروريات دين است مسأله خلود که منكرش كافر و مرتد ميشود.
قَد أَحسَنَ اللّهُ لَهُ رِزقاً اما در دنيا از طيبات زرق از ممر حلال و در آخرت از اطعمه بهشتي.
تنبيه: براي توضيح اينکه آيه شريفه به يك مثال قناعت ميكنيم و قبلا هم بيان شده و آن اينست که قلب انساني بمنزله بيت است که مورد توجه روح انساني است كأنه مركز و مسكن او است و عقل بمنزله آينه است که در او حقايق مشهود ميشود و علم بمنزله نوري است که قلب را روشن كرده که بتوسط او حقايق را مشاهده كنند، و لكن چند طايفه از اينکه فيض محروماند اول: جاهل که قلب او تاريك است بظلمات جهل، دوم: كور که كفر و شرك چشم و گوش و زبان را گرفته صم بكم عمي فهم لا يفقهون، سوم: نور هست چشم هست لكن روي چشم بسته شده دنيا و زخارف دنيا و حب رياست روي چشم را محكم بسته حقايق را درك نميكند، چهارم: روي آينه سياه شده بكثرت معاصي حقايق مستور گشته كسي درك حقايق ميكند که علم داشته باشد ايمان باشد آلوده بدنيا نشده باشد قلب بمعاصي سياه نشده باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- «رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند از تاریکیها به سوی نور، خارج سازد» (رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الی النور).
هدف نهائی از ارسال این رسول و انزال این کتاب آسمانی این است که با
ج5، ص219
تلاوت آیات الهی آنها را از ظلمتهای کفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بیرون آورده، به سوی نور ایمان، و توحید، و تقوا، رهنمون گردد.
و در پایان آیه به اجر و پاداش کسانی که ایمان و عمل صالح دارند اشاره کرده، میافزاید: «و هر کس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد (و این راه را تداوم بخشد خداوند) او را در باغهایی از بهشت وارد میسازد که از زیر (درختانش) نهرها جاری است، جاودانه در آن میمانند، و خداوند روزی نیکوئی برای او قرار داده است» (و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقا).
تعبیر «رزقا» مفهوم وسیعی دارد که هرگونه موهبت الهی را در آخرت و حتی در دنیا نیز در بر میگیرد، چرا که افراد مؤمن و پرهیزکار در این دنیا نیز زندگی پاکتر و آرامتر و لذتبخشتری دارند.
نکات آیه
۱ - شخصیت پیامبر(ص)، تبلور فرهنگ قرآن و نمایانگر وجود عینى آن است. (قد أنزل اللّه إلیکم ذکرًا . رسولاً) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که «رسولاً» مى تواند بدل براى «ذکراً» باشد. بر این اساس، نزول قرآن مساوى با فرستادن پیامبر(ص) تلقى شده است و این همان حقیقت یاد شده در برداشت بالا است.
۲ - پیامبر(ص)، تلاوت گر آیات الهى (قرآن) براى مردم (رسولاً یتلوا علیکم ءایت اللّه)
۳ - آیات قرآن، روشنگر حقایق است. (ءایت اللّه مبیّنت)
۴ - هدف از نزول قرآن، بیرون آوردن مردم از ظلمت ها و رهنمونى آنان به نور و روشنایى ها است. (لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الصلحت من الظلمت إلى النور)
۵ - پیامبر(ص)، وظیفه دار هدایت مردم به سوى نور و خارج کردن آنان از ظلمت ها (گمراهى ها) در پرتو تعالیم قرآن کریم (لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الصلحت من الظلمت إلى النور)
۶ - انسان ها، بدون تعالیم دین و آموزه هاى قرآن، گرفتار انواع ظلمت ها و گمراهى هایند. (لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الصلحت من الظلمت إلى النور) تأکید خداوند بر این مطلب که قرآن، رهایى بخش انسان ها از ظلمت ها و هدایت به نور است; مى رساند که بدون تمسک به این کتاب، امکان رهایى براى بشر نخواهد بود; زیرا اگر راه دیگرى ممکن بود خداوند آن را به بشر ارائه مى کرد.
۷ - کفر، ظلمت و راه خدا، نور است. (من الظلمت إلى النور) از این قرینه که مقصود از نور قرآن و راه خدا است; استفاده مى شود که مراد از ظلمات، راه هاى کفر است.
۸ - راه خدا، واحد و یگانه و راه کفر و ضلالت، متعدد و گوناگون است. (من الظلمت إلى النور) مطلب یاد شده، با توجه به کاربرد «ظلمات» به صورت جمع و واژه «نور» به صورت مفرد به دست مى آید.
۹ - تحقق آموزه هاى دین و عینیت یافتن تعالیم قرآن در میان مردم، نیازمند به مجرى اى کاردان و رهبرى شایسته است. (لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الصلحت من الظلمت إلى النور) از این که خداوند، پیامبر(ص) را مخاطب قرار داده و مسؤولیت برآوردن غرض و هدف از نزول قرآن را - با آوردن فعل متعدى - بر عهده آن حضرت نهاده است - نه بر عهده مردم - نکته یاد دشده به دست مى آید.
۱۰ - مردم، پیش از بعثت پیامبراسلام(ص)، در انواع ظلمت ها به سر مى برند. (لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الصلحت من الظلمت إلى النور)
۱۱ - سنت پیامبر(ص)، همگام و همتراز قرآن، در نجات مردم از ظلمت ها و هدایت آنان به سوى نور (لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الصلحت من الظلمت إلى النور) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خارج ساختن مردم از ظلمت کفر و هدایت آنان به نور ایمان، هدفى دائمى است. از سوى دیگر پیامبر(ص) همچون سایر انسان ها، از دنیا خواهد رفت. بنابراین تنها سنت آن حضرت، مى تواند همواره چنین نقشى را ایفا کند.
۱۲ - ایمان و عمل صالح، نشانه رهایى از ظلمت ها و هدایت به نور است. (و من یؤمن باللّه و یعمل صلحًا یدخله جنّ-ت) ذکر پاداش بهشت براى مؤمنان نیکوکار - پس از طرح مسأله ظلمت کفر و نور ایمان - مى تواند بیانگر برداشت یاد شده باشد.
۱۳ - خداوند، مؤمنان داراى عمل صالح را به بهشت وارد مى سازد. (و من یؤمن باللّه و یعمل صلحًا یدخله جنّ-ت)
۱۴ - ایمان و عمل صالح، عامل ورود به بهشت (و من یؤمن باللّه و یعمل صلحًا یدخله جنّ-ت)
۱۵ - بهشت، داراى بوستان هاى متعدد با نهرهاى جارى در زیر آنها (جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر) «جنّة» (مفرد «جنّات») به معناى بوستان است و جمع آن، نشان دهنده تعدد آن است.
۱۶ - مؤمنان داراى عمل صالح، به صورت جاودانه در بهشت خواهند ماند. (خلدین فیها أبدًا)
۱۷ - ضرورت توأم بودن ایمان و عمل صالح، در به دست آوردن سعادت اخروى و بهشت جاودانه (و من یؤمن باللّه و یعمل صلحًا یدخله جنّ-ت... خلدین فیها أبدًا)
۱۸ - خداوند، روزى مؤمنانِ داراى عمل صالح را در قیامت به وجه نیک و شایسته خواهد داد. (قد أحسن اللّه له رزقًا)
۱۹ - ایمان و عمل صالح، موجب بهره مندى از روزى نیکوى الهى در قیامت (و من یؤمن باللّه و یعمل صلحًا ... قد أحسن اللّه له رزقًا)
روایات و احادیث
۲۰ - «قال أبوجعفر الطوسى: «قد أنزل اللّه إلیکم ذکراً . رسولاً» فالذکر رسول اللّه... و هو المروى عن الباقر و الصادق و الرضا(علیهم السلام);[۱] ابوجعفرطوسى بعد از نقل آیه شریفه به این صورت (قد أنزل اللّه إلیکم ذکراً . رسولاً) گفته است: «ذکر» رسول خدا است ... و این معنا از امام باقر، امام صادق و امام رضا(علیهم السلام) روایت شده است».[۲] [۳] تذکر: روایت یاد شده، این احتمال را که «رسولاً» بدل «ذکراً» باشد، تأیید مى کند.
موضوعات مرتبط
- ایمانC: ۷
- آثار ایمان ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۷، ۱۹; ایمان و:
- عمل صالح: ۱۷
- بهشتC: ۷
- تعدد باغهاى بهشت ۱۵; جریان نهرهاى بهشت:
- ۱۵; زمینه جاودانگى در بهشت ۱۷; موجبات:
- بهشت: ۱۳، ۱۴
- خداC: ۷
- رازقیت خدا: ۱۸
- دینC: ۷
- زمینه تحقق دین ۹; نقش دین: ۶
- ذکرC: ۷
- مراد از ذکر: ۲۰
- روزىC: ۷
- موجبات روزى اخروى ۱۹; موجبات روزى نیکو: ۱۹
- رهبرانC: ۷
- نقش رهبران: ۹
- سبیل اللهC: ۷
- نورانیت سبیل الله ۷; وحدت سبیل الله: ۷
- سعادتC: ۷
- زمینه سعادت اخروى: ۱۷
- سنتC: ۷
- نقش سنت ۱۱; هدایتگرى سنت: ۱۱
- ظلمتC: ۷
- خروج از ظلمت: ۴، ۵، ۱۱، ۱۲
- عمل صالحC: ۷
- آثار عمل صالح: ۱۲، ۱۴، ۱۷، ۱۹
- قرآنC: ۷
- روشنگرى قرآن ۳; فلسفه نزول قرآن ۴; نقش:
- قرآن ۵، ۶، ۱۱; هدایتگرى قرآن: ۴، ۱۱
- کفرC: ۷
- تعدد راه کفر ۸; ظلمت کفر: ۷
- گمراهىC: ۷
- تعدد راه گمراهى ۸; موانع گمراهى: ۶
- مؤمنانC: ۷
- آثار عمل صالح مؤمنان ۱۳، ۱۶; جاودانگى:
- مؤمنان ۱۶; روزى اخروى مؤمنان ۱۸; مؤمنان:
- در بهشت ۱۶; عمل صالح مؤمنان ۱۸; منشأ روزى:
- مؤمنان: ۱۸
- محمد(ص)C: ۷
- تلاوت قرآن محمد(ص) ۲; رسالت محمد(ص) ۲;:
- فضایل محمد(ص) ۱; محمد(ص) و قرآن ۱; مسؤولیت:
- محمد(ص) ۵; نقش محمد(ص) ۱، ۲۰; هدایتگرى:
- محمد(ص): ۵
- مردمC: ۷
- گمراهى مردم مقارن بعثت: ۱۰
- نورC: ۷
- هدایت به نور: ۴، ۵، ۱۱، ۱۲
- هدایتC: ۷
- نشانه هاى هدایت: ۱۲