الدخان ١٨
ترجمه
الدخان ١٧ | آیه ١٨ | الدخان ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَنْ»: این حرف برای تفسیر فعل مقدّری است و تقدیر چنین است: جِئْتُکُمْ أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبَادَ اللهِ. «أَدُّوا إِلَیَّ عِبَادَ اللهِ»: بندگان خدا را به من بسپارید. یعنی فرعونیان جلو بنیاسرائیل را نگیرند و ایشان را آزاد بگذارند (نگا: اعراف / طه / ، شعراء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «18»
(موسى به آنان گفت: بنىاسرائيل، اين) بندگان خدا را به من واگذاريد (تا آزادشان كرده و از استثمارشان نجات دهم) همانا من براى شما پيامبرى امين هستم.
نکته ها
كلمه «فتنه» در اصل به معناى قرار دادن طلا در كوره آتش است، تا از ناخالصىها تصفيه شود، سپس براى هر نوع آزمايشِ سختى كه جوهرهى انسان را نشان دهد بكار رفته است.
پیام ها
1- آمدن انبيا براى مردم نوعى آزمايش است تا مشخص شود چه كسانى حقّ را مىپذيرند و چه كسانى لجاجت مىكنند. وَ لَقَدْ فَتَنَّا ... جاءَهُمْ رَسُولٌ (شايد مراد اين باشد كه آزاد سازى مردم و ترك بهرهكشى و تحقير يكى از آزمايشات الهى نسبت به فرعونيان است.)
2- آزمايش الهى سنّتى مستمرّ و حتمى است. لَقَدْ فَتَنَّا ...
3- عبرتهاى تاريخ، هم دلدارى براى پيامبر است و هم تهديد براى كفّار. «قَبْلَهُمْ»
4- كسى را كه خداوند انتخاب مىكند، بايد از قبل لياقت و شايستگى لازم را داشته باشد. «كَرِيمٌ»
5- نجات مستضعفان از دست ستمگران، از وظايف انبياست. «أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ» (آرى استثمار و بهرهكشى از طبقه محروم، بزرگترين فساد اجتماعى و اقتصادى است كه مبارزه با آن در رأس وظيفه انبياست.)
6- دست بندگان خدا بايد در دست اولياء خدا باشد. «أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ»
جلد 8 - صفحه 495
7- مردم بنده خدايند، چرا فرعون آنان را به بندگى مىكشاند. «أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ»
8- رهبرى انبيا در راستاى منافع بشر است. «إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ»
9- در مواردى انسان بايد كمالات خود را مطرح كند. «إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ»
10- رمز موفقيّت در جامعه جلب اعتماد مردم است. «إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ»
11- امانت دارى در گرفتن وحى و رساندن آن از صفات ضرورى انبياست.
«رَسُولٌ أَمِينٌ»
12- درخواست رهايى بنىاسرائيل از سوى موسى بهخاطر وظيفه رسالت اوست نه به خاطر حمايت از قوم و قبيله خود. «أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «18»
أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ: اينكه بفرستيد به من بندگان خدا را، يعنى بنى اسرائيل را كه به دام تسخير و عذاب شما گرفتارند، يا برسانيد به من اى بندگان خدا آنچه واجب است بر ذمه شما از ايمان و قبول دعوت من و پيروى من.
آنگاه وجوب اتباع ايشان را معلل ساخته به اينكه: إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ:
بدرستى كه من شما را فرستاده امين هستم بر آنچه مأمور شدهام از جانب حق تعالى كه به شما برسانم و ابدا كم و زياد نكنم بلكه بهمان طريق به شما مىرسانم و شما مىدانيد كه من هرگز به خيانت منسوب و در خيرخواهى شما متهم نبودهام، پس بر شما واجب است اينكه اطاعت امر من كنيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ «12» أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ «13» ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ «14» إِنَّا كاشِفُوا الْعَذابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عائِدُونَ «15» يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ «16»
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ «17» أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «18» وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ «19» وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ «20» وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ «21»
ترجمه
پروردگارا بردار از ما عذاب را همانا ما گروندگانيم
از كجا باشد براى آنان تذكّر با آنكه بتحقيق آمد آنها را پيغمبرى آشكار
پس رو گرداندند از او و گفتند مردى است آموخته شده و ديوانه
همانا ما برطرف كننده عذابيم اندكى همانا شما عودكنندگانيد
روز كه بسختى بگيريم گرفتن بزرگى آنان را همانا ما انتقام كشندگانيم
و بتحقيق آزموديم پيش از آنها قوم فرعون را و آمد آنها را پيغمبرى بزرگوار
كه بسپاريد بمن بندگان خدا را همانا من براى شما پيغمبرى امينم
و آنكه برترى مجوئيد بر خدا همانا من آورندهام براى شما حجّتى روشن
و همانا من پناه بردهام بپروردگار خود و پروردگار شما از آنكه سنگسار كنيد مرا
و اگر ايمان نميآوريد بمن پس كناره كنيد از من و مرا بخود واگذاريد.
تفسير
خداوند تعالى در تعقيب آيات سابقه بيان فرموده است حال معذّبين بعذاب اليم دخان را كه ميگويند با تضرّع پروردگارا عذاب را از ما بردار ما ايمان ميآوريم و خداوند ردّ فرموده است آنها را كه چگونه آنان متذكّر ميشوند و ايمان ميآورند با آنكه پيغمبر خاتم با معجزه باقيه ظاهره آمد از طرف خداوند براى ارشاد و هدايت آنها پس اعراض نمودند از او و گفتند او معلّم بشرى دارد نه الهى و گاهى جنون عارضش ميشود و ما چند روزى عذاب را از شما برميداريم و چون قيامت برسد تمام شما كفّار بعذاب اليم آنروز عود خواهيد نمود يا وعده خلافى نموده بكفر خودتان عود خواهيد كرد و اين مؤيّد فرمايش قمّى ره است كه نقل فرمود دخان در رجعت است چون اگر در قيامت باشد عود محقّق نميشود و نيز مؤيّد اين قول است كه در حديث نبوى مذكور در آيات سابقه نزول
جلد 4 صفحه 623
عيسى عليه السّلام از آسمان مقارن با دخان از علائم ساعت ذكر شده و آن مسلّما در رجعت است كه ميآيد و بامام زمان اقتدا ميكند و مهمّتر از اين دو در تأييد آنكه روى سخن در اين آيات ظاهرا با كفّار معاصر با پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است و اگر مقصود رجعت نباشد بايد سخن را معطوف بجانب نوع كفّار گرفت چون آنها كه تا قيامت زنده نميماندند كه معذّب بدخان شوند ولى در رجعت ممكن است برگردند و بعذاب دخان گرفتار شوند و بيانات مفسّرين در اين مقام خالى از تشويش نيست و تحقيق همانست كه ذكر شد بلى بعضى از مفسّرين اين آيات و آيات سابقه را راجع بظهور قحط و غلا در مكّه بنفرين پيغمبر صلى اللّه عليه و اله دانستهاند و گفتهاند آسمان در نظر آنها از شدّت گرسنگى مانند دودى شده بود و باستدعاء آنها و وعده ايمان و دعاى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رفع شد و آنها خلف وعده نمودند و بكفر عود كردند و بنابر اين خطاب متوجّه بكفّار قريش است و اشكالى نيست ولى اين معنى مخالف با ظاهر آيه دخان و صريح روايات اينمقام است لذا حقير اينقول را آنجا ذكر ننمودم و در هر حال خداوند انتقام پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را در قيامت كه روز اخذ شديد بزرگ خدا است از آنها خواهد كشيد و بعض مفسّرين كه اخيرا قول آنها ذكر شد بطشه كبرى را روز بدر دانستهاند و مخفى نماند كه علامت ساعت بودن با وقوع در رجعت منافات ندارد چون وقائع رجعت از علائم نزديك شدن قيامت است و باز خداوند براى تسليت خاطر پيغمبر خود اشاره بقصّه موسى عليه السّلام و فرعون نموده ميفرمايد كه ما پيش از مشركين مكه قوم فرعون را در معرض امتحان قرار داديم و پيغمبر با شرافتى از نسل حضرت يعقوب براى آنها فرستاديم و تقاضاى او از فرعونيان اين بود كه بنى اسرائيل را از قيد اسارت خود رها كنند و تسليم آنحضرت نمايند كه او آنها را با خود از مملكت مصر خارج فرمايد چون آنها از زمان حضرت يوسف عليه السّلام آنجا مانده بودند و زياد شده بودند و بسختى در تحت نفوذ قبطيان بسر ميبردند و بعضى گفتهاند تقاضاى او اين بود كه آنها حقوق الهى را از قبول ايمان و فعل واجبات و ترك محرّمات اداء نمايند به اجابت آنحضرت و عباد اللّه منادى است و حرف ندا حذف شده يعنى ادا نمائيد بمن اى بندگان خدا و اين معنى را قمّى ره تأييد نموده است و مراد از امانت ظاهرا خيانت ننمودن در پيام
جلد 4 صفحه 624
الهى است و در آنچه باو تأديه ميشود از عرض عقايد و اعمال و بغير متّهم نيز تفسير شده و فرمود علوّ و سركشى از امر حق و تكبّر از اطاعت رسول او ننمائيد كه اهانت اولياء خدا اهانت خدا است و من بىمنطق و دليل با شما صحبت نميكنم بلكه حجّت واضح و معجزه ظاهرى براى شما آوردم و چون سخن به اين جا رسيد قوم او را تهديد بسنگسار كردن نمودند و بعضى گفتهاند مشغول بناسزا گفتن بآنحضرت شدند از قبيل ساحر و كذّاب خواندن و حضرت پناه بخدا برد از شرّ آنها كه رجم يا شتم باشد چون رجم در كلام عرب برشتم هم اطلاق ميشود ولى معناى ظاهر آن سنگسار نمودن است و تقاضا فرمود كه در صورت ترك ايمان و عدم اجابت او دست از ايذاء و آزار او بردارند و نه با او باشند و نه بر او.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَن أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللّهِ إِنِّي لَكُم رَسُولٌ أَمِينٌ «18»
جلد 16 - صفحه 82
آن رسول كريم بقوم فرعون فرمود اينكه ادا كنيد بسوي من بندگان خدا را محققا من از براي شما رسول و فرستاده امين هستم. نظر به اينكه قوم فرعون که قبطيان بودند بني اسرائيل را در شكنجههاي سخت انداخته بودند مردان آنها را باعمال شاقّه وادار ميكردند و زنهاي آنها را بكنيزي و كلفتي و كارهاي پست ميگرفتند و اطفال آنها را سر ميبريدند لذا خداوند موسي را که فرستاد براي دعوت فرعون و بهمراهي هارون فرمود: فَأتِياهُ فَقُولا إِنّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرسِل مَعَنا بَنِي إِسرائِيلَ وَ لا تُعَذِّبهُم طه، آيه 48. و گذشت حديثي که حضرت يوسف نزديك وفاتش بني اسرائيل را جمع نمود و در آن موقع هشتاد نفر بودند و خبر داد بآمدن فرعون و تسلط او بر شما بني اسرائيل سپس شخصي از شما ميآيد نامش موسي بن عمران است و شما را از چنگال او نجات ميدهد، و فرعون سيصد سال سلطنت كرد اينکه بني اسرائيل بسياري از آنها نام فرزند خود را عمران گذاردند و آنها نام فرزند خود را موسي باميد اينكه او اينها را از دست فرعون نجات دهد تا آنكه موسي مبعوث شد، اوّلين دعوتش اينکه بود که فرمود:
أَن أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللّهِ و مراد از عباد اللّه بني اسرائيل است.
إِنِّي لَكُم خطاب و لو بقوم فرعون است لكن موسي مبعوث بر بني اسرائيل هم بود.
رَسُولٌ أَمِينٌ در جاي ديگر ميفرمايد: فَقُولا إِنّا رَسُولُ رَبِّ العالَمِينَ أَن أَرسِل مَعَنا بَنِي إِسرائِيلَ شعراء آيه 15.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- موسی با لحنی بسیار مؤدّبانه و دلپذیر و آکنده از محبت آنها را مخاطب قرار داد و گفت: امور «بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینی برای شما هستم» (أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ).
نکات آیه
۱- رهایى بنى اسرائیل از نظام فرعونى، یکى از مهم ترین خواسته هاى موسى(ع) از فرعونیان (أن أدّوا إلىّ عباد اللّه) چنانچه مراد از «عباداللّه» بنى اسرائیل باشد از این که خداوند در رأس همه سخنان موسى درخواست آزادى بنى اسرائیل را مطرح ساخته اهمیت آن استفاده مى شود.
۲- بنى اسرائیل، گرفتار سلطه فرعونیان و ناتوان از رها ساختن خویش (أن أدّوا إلىّ عباد اللّه) مصداق مورد نظر از «عباداللّه» ممکن است بنى اسرائیل باشد.
۳- استثمار و برده ساختن بندگان خدا، از مهم ترین انحراف ها و فسادهاى جامعه فرعونى (أن أدّوا إلىّ عباد اللّه) از این که خداوند، قبل از هر پیام دیگر، درخواست آزادى بنى اسرائیل را از زبان موسى(ع) مطرح کرده است، مطلب بالا استفاده مى شود.
۴- آزادسازى بنى اسرائیل و ترک بهره کشى ظالمانه از آنان، یکى از محورهاى آزمایش الهى براى فرعونیان (و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون ... أن أدّوا إلىّ عباد اللّه) از ارتباط «أن أدّوا» با «و لقد فتنّا»، مطلب بالا استفاده مى شود.
۵- تذکر موسى(ع) به فرعونیان، نسبت به خیراندیشى خود در پیشنهاد رهایى بنى اسرائیل (أن أدّوا ... إنّى لکم رسول أمین) لام در «لکم» براى منفعت و «رسول أمین» تأکیدى بر رعایت امانت در نصیحت است; یعنى، بنى اسرائیل را رها کنید و بدانید که در این پیشنهاد، منفعت واقعى شما نهفته است و من در این سخن صداقت دارم.
۶- درخواست رهایى بنى اسرائیل از سوى موسى(ع)، نشأت یافته از رسالت آن حضرت و نه انگیزه هاى قومى و طبقاتى (أن أدّوا ... إنّى لکم رسول أمین) از تأکید موسى(ع) بر «إنّى لکم رسول أمین» استفاده مى شود که آنچه آن حضرت به فرعونیان پیشنهاد کرده، نه از آن جهت است که با بنى اسرائیل پیوند نژادى و طبقاتى دارد; بلکه صرفاً در این سخن، پیامدارى امین از جانب خداوند است.
۷- پیام موسى(ع) براى انسان ها، عبودیت آنان به درگاه خدا و پایبندى به وظایف بندگى است. (أن أدّوا إلىّ عباد اللّه) «عباد اللّه» ممکن است منادا به حذف حرف ندا باشد و نه مفعولٌ به براى «أدّوا».
موضوعات مرتبط
- بندگان خدا: استثمار بندگان خدا ۳; استعباد بندگان خدا ۳
- بنى اسرائیل: تاریخ بنى اسرائیل ۲; درخواست نجات بنى اسرائیل ۱، ۵، ۶; عجز بنى اسرائیل ۲; نجات بنى اسرائیل ۴
- خدا: امتحانهاى خدا ۴; اهمیت عبودیت خدا ۷
- فرعونیان: استثمارگرى فرعونیان ۳; امتحان فرعونیان ۴; سلطه فرعونیان ۲
- موسى(ع): آثار رسالت موسى(ع) ۶; خواسته هاى موسى(ع) ۱، ۵; خیرخواهى موسى(ع) ۵; رسالت موسى(ع) ۷; قصه موسى(ع) ۵; منشأ خواسته هاى موسى(ع) ۶; موسى(ع) و تعصب قومى ۶; موسى(ع) و فرعونیان ۱