الدخان ١٧
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جَاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِيمٌ |
ترجمه
الدخان ١٦ | آیه ١٧ | الدخان ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَتَنَّا»: آزمایش کردیم (نگا: انعام / ، طه / ، عنکبوت / ص / ). «کَرِیمٌ»: بزرگوار.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ «17»
و همانا ما قبل از اين كفّار، قوم فرعون را آزموديم و پيامبرِ با كرامتى به سراغشان آمد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ «17»
بعد از آن به جهت تسليه خاطر مبارك پيغمبر از تكذيب و عناد قوم قضيه فرعون را فرمايد:
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ: و هر آينه بتحقيق امتحان و آزمايش نموديم پيش از اين، قَوْمَ فِرْعَوْنَ: قوم فرعون را كه قبطيان بودند به امهال و توسعه ارزاق، و ايشان كفران نعمت نموده، بنى اسرائيل را به بندگى و كارهاى سخت وادار كردند.
وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ: و آمد ايشان را پيغمبرى بزرگوار كه حضرت موسى عليه السّلام باشد كه عظيم الشأن بود نزد خدا به سبب طاعت و عبادت، يا شريف و بزرگوار بود نزد بنى اسرائيل به سبب اخلاق حسنه و افعال مرضيه، و پيغمبر هم بايد بزرگوار باشد از حيث مكرمت و فضيلت. خلاصه حضرت موسى عليه السّلام فرمود:
«1» قحط و غلاء: خشكسالى و گرانى، فرهنگ معين ج 2 ص 2422.
جلد 12 - صفحه 17
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ «12» أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ «13» ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ «14» إِنَّا كاشِفُوا الْعَذابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عائِدُونَ «15» يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ «16»
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ «17» أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «18» وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ «19» وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ «20» وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ «21»
ترجمه
پروردگارا بردار از ما عذاب را همانا ما گروندگانيم
از كجا باشد براى آنان تذكّر با آنكه بتحقيق آمد آنها را پيغمبرى آشكار
پس رو گرداندند از او و گفتند مردى است آموخته شده و ديوانه
همانا ما برطرف كننده عذابيم اندكى همانا شما عودكنندگانيد
روز كه بسختى بگيريم گرفتن بزرگى آنان را همانا ما انتقام كشندگانيم
و بتحقيق آزموديم پيش از آنها قوم فرعون را و آمد آنها را پيغمبرى بزرگوار
كه بسپاريد بمن بندگان خدا را همانا من براى شما پيغمبرى امينم
و آنكه برترى مجوئيد بر خدا همانا من آورندهام براى شما حجّتى روشن
و همانا من پناه بردهام بپروردگار خود و پروردگار شما از آنكه سنگسار كنيد مرا
و اگر ايمان نميآوريد بمن پس كناره كنيد از من و مرا بخود واگذاريد.
تفسير
خداوند تعالى در تعقيب آيات سابقه بيان فرموده است حال معذّبين بعذاب اليم دخان را كه ميگويند با تضرّع پروردگارا عذاب را از ما بردار ما ايمان ميآوريم و خداوند ردّ فرموده است آنها را كه چگونه آنان متذكّر ميشوند و ايمان ميآورند با آنكه پيغمبر خاتم با معجزه باقيه ظاهره آمد از طرف خداوند براى ارشاد و هدايت آنها پس اعراض نمودند از او و گفتند او معلّم بشرى دارد نه الهى و گاهى جنون عارضش ميشود و ما چند روزى عذاب را از شما برميداريم و چون قيامت برسد تمام شما كفّار بعذاب اليم آنروز عود خواهيد نمود يا وعده خلافى نموده بكفر خودتان عود خواهيد كرد و اين مؤيّد فرمايش قمّى ره است كه نقل فرمود دخان در رجعت است چون اگر در قيامت باشد عود محقّق نميشود و نيز مؤيّد اين قول است كه در حديث نبوى مذكور در آيات سابقه نزول
جلد 4 صفحه 623
عيسى عليه السّلام از آسمان مقارن با دخان از علائم ساعت ذكر شده و آن مسلّما در رجعت است كه ميآيد و بامام زمان اقتدا ميكند و مهمّتر از اين دو در تأييد آنكه روى سخن در اين آيات ظاهرا با كفّار معاصر با پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است و اگر مقصود رجعت نباشد بايد سخن را معطوف بجانب نوع كفّار گرفت چون آنها كه تا قيامت زنده نميماندند كه معذّب بدخان شوند ولى در رجعت ممكن است برگردند و بعذاب دخان گرفتار شوند و بيانات مفسّرين در اين مقام خالى از تشويش نيست و تحقيق همانست كه ذكر شد بلى بعضى از مفسّرين اين آيات و آيات سابقه را راجع بظهور قحط و غلا در مكّه بنفرين پيغمبر صلى اللّه عليه و اله دانستهاند و گفتهاند آسمان در نظر آنها از شدّت گرسنگى مانند دودى شده بود و باستدعاء آنها و وعده ايمان و دعاى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رفع شد و آنها خلف وعده نمودند و بكفر عود كردند و بنابر اين خطاب متوجّه بكفّار قريش است و اشكالى نيست ولى اين معنى مخالف با ظاهر آيه دخان و صريح روايات اينمقام است لذا حقير اينقول را آنجا ذكر ننمودم و در هر حال خداوند انتقام پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را در قيامت كه روز اخذ شديد بزرگ خدا است از آنها خواهد كشيد و بعض مفسّرين كه اخيرا قول آنها ذكر شد بطشه كبرى را روز بدر دانستهاند و مخفى نماند كه علامت ساعت بودن با وقوع در رجعت منافات ندارد چون وقائع رجعت از علائم نزديك شدن قيامت است و باز خداوند براى تسليت خاطر پيغمبر خود اشاره بقصّه موسى عليه السّلام و فرعون نموده ميفرمايد كه ما پيش از مشركين مكه قوم فرعون را در معرض امتحان قرار داديم و پيغمبر با شرافتى از نسل حضرت يعقوب براى آنها فرستاديم و تقاضاى او از فرعونيان اين بود كه بنى اسرائيل را از قيد اسارت خود رها كنند و تسليم آنحضرت نمايند كه او آنها را با خود از مملكت مصر خارج فرمايد چون آنها از زمان حضرت يوسف عليه السّلام آنجا مانده بودند و زياد شده بودند و بسختى در تحت نفوذ قبطيان بسر ميبردند و بعضى گفتهاند تقاضاى او اين بود كه آنها حقوق الهى را از قبول ايمان و فعل واجبات و ترك محرّمات اداء نمايند به اجابت آنحضرت و عباد اللّه منادى است و حرف ندا حذف شده يعنى ادا نمائيد بمن اى بندگان خدا و اين معنى را قمّى ره تأييد نموده است و مراد از امانت ظاهرا خيانت ننمودن در پيام
جلد 4 صفحه 624
الهى است و در آنچه باو تأديه ميشود از عرض عقايد و اعمال و بغير متّهم نيز تفسير شده و فرمود علوّ و سركشى از امر حق و تكبّر از اطاعت رسول او ننمائيد كه اهانت اولياء خدا اهانت خدا است و من بىمنطق و دليل با شما صحبت نميكنم بلكه حجّت واضح و معجزه ظاهرى براى شما آوردم و چون سخن به اين جا رسيد قوم او را تهديد بسنگسار كردن نمودند و بعضى گفتهاند مشغول بناسزا گفتن بآنحضرت شدند از قبيل ساحر و كذّاب خواندن و حضرت پناه بخدا برد از شرّ آنها كه رجم يا شتم باشد چون رجم در كلام عرب برشتم هم اطلاق ميشود ولى معناى ظاهر آن سنگسار نمودن است و تقاضا فرمود كه در صورت ترك ايمان و عدم اجابت او دست از ايذاء و آزار او بردارند و نه با او باشند و نه بر او.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد فَتَنّا قَبلَهُم قَومَ فِرعَونَ وَ جاءَهُم رَسُولٌ كَرِيمٌ «17»
و هر آينه بتحقيق ما مبتلا كرديم پيش از اينها قوم فرعون را و آمد آنها
جلد 16 - صفحه 81
را پيغمبر محترمي.
وَ لَقَد فَتَنّا قَبلَهُم قَومَ فِرعَونَ از براي فتنه معاني بسياري دارد:
1- بمعني فساد و ظلم و اذيّت مثل آيه شريفه: إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ ثُمَّ لَم يَتُوبُوا فَلَهُم عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُم عَذابُ الحَرِيقِ بروج آيه 10. و اصحاب اخدود مؤمنين و مؤمناتي بودند که آنها را ميانه آتش انداختند و سوزانيدند و شرح حال آنها در همان سوره بروج ميآيد، و نيز در آيه شريفه ميفرمايد: وَ الفِتنَةُ أَشَدُّ مِنَ القَتلِ بقره، آيه 187. وَ الفِتنَةُ أَكبَرُ مِنَ القَتلِ بقره، آيه 214.
2- بمعني امتحان است چنانچه ميفرمايد: الم أَ حَسِبَ النّاسُ أَن يُترَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنّا وَ هُم لا يُفتَنُونَ وَ لَقَد فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبلِهِم فَلَيَعلَمَنَّ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعلَمَنَّ الكاذِبِينَ عنكبوت، آيه 1 و 2. و امتحانات الهي بسيار است و نسبت باشخاص مختلف است بسا بغني و فقر، بسا ببلا و نعمت، بسا بصحّت و مرض، بسا بعزّت و ذلّت و غير اينها.
3- بمعني عذاب و هلاكت است که ظاهر امر در اينکه آيه شريفه باشد.
وَ لَقَد فَتَنّا قَبلَهُم قَومَ فِرعَونَ يعني قبل از كفّار و مشركين زمان شما که آنها را مبتلا كرديم ببلاهاي زيادي که ميفرمايد: فَأَرسَلنا عَلَيهِمُ الطُّوفانَ وَ الجَرادَ وَ القُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ (الي قوله تعالي) فَانتَقَمنا مِنهُم فَأَغرَقناهُم فِي اليَمِّ ...
الآية اعراف، آيه 130 الي 132. و اينکه براي تنبّه قوم است از مشركين و كفّار زمان حضرت رسالت که شما هم در معرض اينگونه عذابها و بلاها هستيد اگر ايمان نياورديد.
وَ جاءَهُم رَسُولٌ كَرِيمٌ حضرت موسي (ع) که هم رسول بود و هم كليم اللّه بود و هم صاحب كتاب بود و هم اولو العزم بود، و شما هم پيغمبري مثل حضرت رسول براي شما آمده که أفضل جميع انبياء، و كتابش أفضل جميع كتب و معجزه باقيه او است، و اوصيائش افضل جميع أوصياء، و دينش أفضل جميع اديان، و امّتش أفضل جميع امم، و شريعتش افضل جميع شرايع، و خاتم النبيّين و سيّد المرسلين و شفيع يوم الدين است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- در تعقیب آیات گذشته که از سرکشی مشرکان عرب و عدم تسلیم آنها در مقابل حق سخن میگفت، در اینجا به نمونهای از امم پیشین که آنها نیز همین
ج4، ص394
مسیر را طی کردند و سر انجام به عذابی دردناک و شکستی فاحش مبتلا شدند، اشاره میکند، تا هم تسلی خاطری باشد برای مؤمنان و هم تهدیدی برای منکران لجوج. و آن داستان موسی و فرعون است، میفرماید: «ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم» (وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ).
«و در این هنگام) رسول بزرگواری به سراغشان آمد» (وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ).
نکات آیه
۱- آزمون الهى از انسان ها، سنتى مستمر و داراى پیشینه دور در تاریخ امت ها (و لقد فتنّا قبلهم)
۲- قوم فرعون، از جمله امت هاى آزموده شده از سوى خداوند و داراى سرنوشتى عبرت آموز (و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون) «فتنة» (مصدر «فتنّا») در اصل به معناى گداختن در آتش است و مقصود از آن در آیه بالا، آزمودن مى باشد.
۳- وجود نوعى مشابهت در عملکرد، میان مشرکان مکه و فرعونیان در حق ستیزى و مقابله با رسول الهى (و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول کریم) تعبیر «قبلهم»، نوعى ارتباط و همگونى میان مشرکان مکه و فرعونیان را مى رساند.
۴- آمدن رسول الهى، زمینه آزمون امت ها و ظهور میزان خالص بودن و ناخالصى آنان (و لقد فتنّا ... و جاءهم رسول) ارتباط میان «فتنّا» و «جاءهم رسول» و ریشه لغوى واژه «فتنة» - که به معناى گداختن در کوره، براى جدا ساختن ناخالصى ها است - گویاى برداشت یاد شده است.
۵- موسى(ع)، پیامبرى با کرامت و ارجمند در پیشگاه خداوند (و جاءهم رسول کریم)
۶- موسى(ع)، پیامبرى برخوردار از اخلاق و اعمالى شایسته و ارزشمند (و جاءهم رسول کریم) وصف کَرَم هنگامى که در توصیف خداوند به کار رود، به معناى احسان و انعام آشکار او است و چون در مقام توصیف انسان به کار رود، به معناى اخلاق و افعال شایسته او است(مفردات راغب).
موضوعات مرتبط
- امتها: امتحان امتها ۱; تاریخ امتها ۱; زمینه امتحان امتها ۴
- انبیا: مخالفت با انبیا ۳; نقش انبیا ۴
- خدا: امتحانهاى خدا ۲; سنتهاى خدا ۱; فلسفه امتحانهاى خدا ۴
- سنتهاى خدا: سنت امتحان ۱
- عبرت: عوامل عبرت ۲
- فرعونیان: امتحان فرعونیان ۲; حق ستیزى فرعونیان ۳; عبرت از فرعونیان ۲
- مشرکان مکه: حق ستیزى مشرکان مکه ۳; هماهنگى مشرکان مکه و فرعونیان ۳
- موسى(ع): تقرب موسى(ع) ۵; خوش اخلاقى موسى(ع) ۶; عمل صالح موسى(ع) ۶; فضایل موسى(ع) ۵، ۶; کرامت موسى(ع) ۵
منابع