الزمر ٧٣
ترجمه
الزمر ٧٢ | آیه ٧٣ | الزمر ٧٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ فُتِحَتْ أَبْوابُهَا»: در حالی که درهای آن به رویشان باز است. حرف واو، حالیّه است (نگا: ص / ). همین عبارت در آیه بدون واو است، چرا که جهنّم به منزله زندان است و درِ زندان هنگامی گشوده میشود که زندانی یا زندانیانی را بدانجا برسانند. ولی در این آیه حرف واو بیانگر جای خوب و باصفائی است که چون بزرگانی را بدانجا میبرند که در پیش خدا ارجمندند، به احترام ایشان درها قبلاً باز شده و آماده تشریف فرمائی و ورود ایشان است. «سَلامٌ عَلَیْکُمْ»: درودتان باد! در امن و امان هستید. «طِبْتُمْ»: در دنیا خوب بودهاید و به نیکی زیستهاید. خوش باشید و به خوشی زندگی کنید! تلاشتان نیکو بوده است و پاداشتان نیکو خواهد بود (نگا: المراغی). جاه و مکان خوب و خوشی دارید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۲ - ۷۵ سوره زمر
- اشاره به وحدانيت خدا در ربوبيت با بيان اينكه او خالق همه چيز ووكيل بر همه چيز است
- اشاره به عدم منافات عصمت با اختيار و بيان اينكه نهى پيامبر صلى الله عليه و آله ازشرك ورزيدن ،نهى حقيقى است
- معناى اينكه درباره مشركين فرمود: و ما قدروداالله حق قدره
- مراد از اينكه زمين در قيامت در قبضه خداوند است
- توضيحى درباره نفخه صور وصعقه آسمانيان و زمينيان
- مقصود از استثناء الا من شاءالله در آيه و نفس فى الصور...
- نفخه دوم و زنده شدن مردگان در قيامت
- مراد از اشراق زمين به نور پروردگارش در قيامت ، و وجوهى كه در اين باره گفته شدهاست
- كلام صاحب كشاف در معنى روشن شدن زمين به نور پروردگارش در قيامت و دواشكال به آن
- حق به طلب در تفسير و اشرقت الاءرض بنور ربها
- كافران دسته دسته به جهنم و متقين گروه گروه به بهشت هدايت مى شوند
- سخن بهشتيان بعد از ورود به بهشت
- طواف ملائكه گرداگرد عرش الهى در قيامت و تسبيح آنان خداونند را
- رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته
- دو روايت درباره اينكه بهشت و جهنم را درب هايى است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ «73»
و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون به نزد آن رسند، در حالى كه درهاى بهشت گشوده شده است و نگهبانان بهشت به آنان گويند: «سلام بر شما پاك و پسنديده بوديد، پس داخل شويد در حالى كه در آن جاودانه خواهيد بود».
نکته ها
در آيهى 71 خوانديم: همين كه دوزخيان به دوزخ مىرسند درها باز مىشود «جاؤُها فُتِحَتْ» ولى در اين آيه مىفرمايد: «وَ فُتِحَتْ» يعنى بهشتيان به بهشت مىرسند در حالى كه قبلًا درها برايشان باز شده است.
در كتاب خصال از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه بهشت هشت در دارد و هر درى مخصوص گروهى است. يك در براى انبيا و صدّيقان، يكى براى شهدا و صالحان و پنج در براى شيعيان من و يك در براى مسلمانانى كه كينهى مرا ندارند. «1»
سؤال: با آنكه عمر و اعمال نيك و بد انسان در دنيا محدود است، چرا كيفر و پاداش قيامت نامحدود است كه قرآن مىفرمايد: دوزخيان و بهشتيان جاودانه در آتش يا بهشت خواهند بود.
پاسخ: اولًا جاودانگى در بهشت، از باب لطف خداوند است و منافاتى با عدل ندارد. ثانياً جاودانگى در دوزخ براى همه دوزخيان نيست بلكه بسيارى از مجرمان پس از ديدن كيفر اعمالشان و پاك شدن از گناه، وارد بهشت مىشوند. ثالثاً مدّت كيفر بستگى به ميزان سبكى يا سنگينى جرم دارد، نه زمان انجام جرم. چه بسا كسى كه در يك لحظه اقدام به قتل كسى كرده و حتّى موفّق نشده، امّا دادگاه براى او حبس ابد مقرّر مىكند. آيا مجازات كبريت زدن
«1». تفسير الميزان.
جلد 8 - صفحه 205
به يك بشكه بنزين يا يك كشتى بنزين يكسان است؟ آرى، آن كه تمام عمر نافرمانى خالق هستى و خداى بزرگ را كرده است، براى هميشه در عذاب خواهد بود.
پیام ها
1- راه ورود به بهشت، پاكى و پارسايى است. «سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ»
2- بهشت نيز درهاى متعدّدى دارد. «أَبْوابُها»
3- «سَلامٌ عَلَيْكُمْ» درود فرشتگان به بهشتيان است كه در دنيا نيز اين گونه سلام سفارش شده است.
4- شرط ورود به بهشت پاكى است كه يا از اول بوده و يا در اثر توبه پيدا شده است. «طِبْتُمْ فَادْخُلُوها»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ (73)
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا: و برانند به لطف و ملايمت آنان را كه پرهيزكارند از عذاب، يعنى ملائكه شتاب زدگى نمايند به رفتن ايشان، إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً:
«1» سوره هود/ 119.
جلد 11 - صفحه 273
بسوى بهشت فوج فوج بر تقارب مراتب ايشان در شرافت و علو طبقه.
نكته: ايراد لفظ سوق در اين مقام بر طريق مزاوجت است، يا به اعتبار آنكه مراكب ايشان را سوق نمايد؛ چه در خبر است ملائكه متقيان را سواره به بهشت روان كنند.
حَتَّى إِذا جاؤُها: تا چون بيايند بهشت را به سعادت ابدى و نعمت سرمدى فايز شوند، وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها: و گشوده باشد درهاى آن پيش از رسيدن ايشان به آن تا انتظار گشودن آن نكشند و درهاى بهشت باشد. چون به آن رسند، ملائكه به استقبال ايشان بيرون آيند، وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها: و گويند خازنان رضوان، سَلامٌ عَلَيْكُمْ: سلامتى و ايمنى و تحيت و رحمت خدا بر شما باد، طِبْتُمْ: پاك بوديد در دنيا از معاصى و مآثم، لا جرم به اين مرتبه بلند و درجه ارجمند نائل شديد. يا آنكه پاكيزه شديد به مغفرت قبل از دخول بهشت، يا پاكيزه است شما را اين مقام مسرت فرجام.
از حضرت امير المؤمنين عليه السلام مروى است: چون بهشتيان به در بهشت رسند، در آنجا درختى بينند در زير آن دو چشمه بيرون آيد، ايشان را گويند در اين چشمه غسل كنيد، چون غسل كنند ظاهر اعضاى آنها پاكيزه و لطيف شود و هرگز مويهاى ايشان ژوليده نشود و اعضاى آنها چرگين نگردد، و از چشمه ديگر بياشامند باطن آنها از جميع غل و غش و حقد پاك شود، بعد از آن لون آنها متغير نگردد و چيزى كه موجب تنفر باشد از آنها به ظهور نرسد «1»، لذا ملائكه گويند: «طبتم» ظاهر و باطن شما پاك شد.
فَادْخُلُوها خالِدِينَ: پس در آئيد در بهشت در حالتى كه جاويد باشيد.
«1» منهج الصادقين، ج 8، ص 121.
جلد 11 - صفحه 274
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ (71) قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (72) وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ (73) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (74) وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (75)
ترجمه
و سوق داده شوند آنانكه كافر شدند بسوى دوزخ دسته دسته تا چون آيند آنرا گشوده شود درهايش و گويند بآنها نگهبانانش آيا نيامد شما را پيمبرانى از خودتان كه بخوانند بر شما آيتهاى پروردگارتان را و بيم دهند شما را از ملاقات امروزتان گفتند آرى ولى واجب شد حكم عذاب بر ناگروندگان
گفته شود داخل شويد از درهاى جهنم با آنكه جاويد باشيد در آن پس بد است جاى تكبر كنندگان
و سوق داده شوند آنانكه ترسيدند از پروردگارشان بسوى بهشت دسته دسته تا چون آيند آنرا آيند و گشوده شود درهايش و گويند بايشان نگهبانانش سلام بر شما پاك شديد پس داخل آن شويد جاودانيان
و گويند ستايش مر خدائيرا كه براستى وفا فرمود در باره ما بوعده خود و بميراث داد بما زمين را جاى ميگيريم از بهشت هر جا كه خواهيم پس خوب است پاداش عمل كنندگان
و مىبينى فرشتگان را حلقه زنان در گرد عرش تنزيه نمايند بستايش
جلد 4 صفحه 512
پروردگارشان و حكم شود ميان آنها براستى و درستى و گفته شود ستايش مر خداى را است كه پروردگار جهانيان است.
تفسير
- خداوند سوق ميدهد كفار و مخالفين با اهل ايمان و تقوى را مانند بهائم دسته دسته بحسب مراتبشان در كفر و خلاف بسوى جهنم تا وقتى كه برسند بآن باز شود درهاى جهنم بروى آنها و آن هفت در است كه در سوره حجر بيان شد و براى سرزنش و ملامت بآنها ملائكه موكّله دوزخ گويند آيا پيمبرانى از نوع خود شما از جانب خدا نزد شما نيامدند و آيات حق و كتب سماوى را براى شما تلاوت ننمودند و از چنين روز سختى كه ديدار آن در پيش است آگاهتان ننمودند و شما را از آن بيم ندادند و آنها در جواب گويند بلى چنين است آمدند و احكام خدا را بما ابلاغ نمودند و ما را از چنين روزى ترساندند ولى ما گوش نداديم و مستحق عقوبت شديم و حكم خداوند بعذاب ما منجز گرديد و موكلين هر دستهاى را از درى كه مخصوص بخودشان است داخل جهنم مينمايند و فرمان خلود در آن را بآنها ميدهند و خداوند سوق ميدهد مراكب اهل ايمان و تقوى را در حاليكه سوارند بر آنها چنانچه در سوره مريم بيان شد دسته دسته بحسب مراتبشان در اطاعت خدا و ولايت ائمه اطهار بسوى بهشت تا وقتى كه ميرسند ببهشت مشاهده مينمايند از تجليلات و احترام ورودى بقدرى كه نميتوان بيان نمود و قبل از ورود ايشان درهاى هشتگانه بهشت برويشان باز خواهد شد و ملائكه رحمت منتظر قدوم ايشانند و باستقبال ميآيند و عرض سلام و تحيّت و تبريك ورود مينمايند و بشارت ميدهند آنانرا بسلامتى و ايمنى از جميع مكاره و آفات و بليّات و پاكيزگى از تمام كثافات و كدورات و تنعّم بانواع نعم و لذّات تا خدا خدائى ميكند و بنابر اين جواب اذا محذوف شده براى دلالت بر عظمت و قابل وصف نبودن آن چنانچه بيان شد و محتمل است تقدير كلام آن باشد كه چون آيند آنرا آيند و حال آنكه باز شده باشد درهاى بهشت براى ايشان و قمى ره طبتم را بطيب مولد ايشان تفسير نموده و فرموده چون غير از حلالزاده داخل بهشت نميشود و ظاهرا مقصودش دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام ميباشند كه بوى بهشت بمشام آنها نميرسد و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه او بتوسط
جلد 4 صفحه 513
آباء كرام خود از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه فرمود بهشت هشت در دارد يك در مخصوص به انبيا و صدّيقان است و يك در مخصوص بشهدا و نيكوكاران و پنج در مخصوص بشيعيان و دوستان من و هميشه من بر صراط ايستاده و از خدا ميخواهم كه شيعيان و بستگان و دوستان و ياران و كسانى را كه قبول ولايت مرا در دنيا نمودند سلامت بدارد تا جواب از جانب خداوند ميرسد كه دعاى تو را مستجاب نمودم و شفاعت تو را در باره شيعيانت پذيرفتم و هر يك از شيعيان و مواليان و ياران و مخالفان مخالفان من بدست و زبان شفاعت مينمايند در باره هفتاد مرد از خويشان و همسايگان خودشان و يك در براى ساير مسلمانان است كه در قلبشان ذرهئى از بغض ما اهل بيت نباشد و ظاهرا مراد كسانى هستند كه اقرار بامامت نموده باشند نهايت آنكه بلوازم تشيّع و دوستى عمل ننموده باشند و الّا مسلّم است كه اهل نجات نخواهند بود و پنج در مخصوص به پنج عنوانى است كه حضرت در باره آنها دعا فرموده و اهل بهشت حمد و شكر الهى را بجا ميآورند كه بوعده خود كه بتوسط انبياء و اولياء بايشان در دنيا داده بود وفا فرمود و زمين بهشت را مانند ميراث غير مترقّب در اختيار ايشان قرار داد كه هر قدر و هر جاى كه خواهند مخصوص بخود و مأوى براى آسايش دائمى خويش قرار دهند و بالاتر از همه آنكه اين نعم بىپايان بعنوان استحقاق و اجر اعمال ايشان در دنيا بوده كه منّتى برايشان گذارده نشده باشد و حضرت ختمى مرتبت مشاهده فرمايد ملائكه رحمت را كه گرد عرش الهى حلقه زده طواف مينمايند و تسبيح و تنزيه ميكنند او را بحمد و ثنا براى لذّت و شوق خدمت و متذكّرند بسبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و خداوند حكم ميفرمايد بين مردم بحق و عدل و در اين دادستانى اهل جهنم محكوم و اهل بهشت حاكم و منصورند و حمد خدا را بجا ميآورند بر آنكه ميان آنها و دشمنانشان فصل خصومت فرمود و بايشان حكم داد و امر بغلبه آنها خاتمه يافت در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره زمر را تلاوت نمايد خداوند باو شرافت دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود و بدون مال و طائفه او را عزيز و غالب ميفرمايد بطوريكه هيبتش در دلها افتد و بدنش بر آتش حرام شود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 4 صفحه 514
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوا رَبَّهُم إِلَي الجَنَّةِ زُمَراً حَتّي إِذا جاؤُها وَ فُتِحَت أَبوابُها وَ قالَ لَهُم خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيكُم طِبتُم فَادخُلُوها خالِدِينَ (73)
و ميبرند ملائكه رحمت كساني را که متقي و پرهيزكار بودند بسوي بهشت دسته بدسته فوج بفوج تا زماني که رسيدند نزديك بهشت درهاي بهشت که هشت در دارد بروي آنها باز ميشود و خزنه بهشت بر آنها سلام ميكنند و ميگويند پاكيزه شديد پس داخل شويد در بهشت مخلد و هميشه ابد الاباد در بهشت هستيد.
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوا مراتب تقوا را مكرر بيان كردهايم که اولين مرتبه تقوي ايمان است که تقواي از شرك و كفر و ضلالت باشد و البته مؤمنين هم اگر آلوده ببعض معاصي باشند بمغفرت و شفاعت و عفو الهي پاك شدهاند.
إِلَي الجَنَّةِ زُمَراً امم سابقه هر كدام با انبياء و پيغمبران خود و اينکه امت با پيغمبر اكرم و با ائمه اطهار رو ببهشت ميروند.
حَتّي إِذا جاؤُها وَ فُتِحَت أَبوابُها هر فوجي از يكي از ابواب ثمانيه داخل ميشوند.
وَ قالَ لَهُم خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيكُم بشارت بسلامتي از کل بليات و آفات است.
طِبتُم پاك و پاكيزه شديد و هيچگونه آلودگي و كثافت و پليدي نداريد.
فَادخُلُوها خالِدِينَ معني واضح است و بيانش گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 73)- و این جمعیت گروه گروه وارد بهشت میشوند! قرآن در آخرین آیات این سوره همچنان بحثهای مربوط به معاد را ادامه میدهد، و چون در آیات پیشین سخن از چگونگی ورود کافران به جهنم بود در اینجا سخن از چگونگی ورود مؤمنان پرهیزکار در بهشت است، تا به قرینه مقابله مسائل روشنتر و آشکارتر گردد.
نخست میگوید: «و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده میشوند» (وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً).
کلمه «زمر» که به معنی گروههای کوچک است نشان میدهد که بهشتیان در گروههای مختلف که نشانگر سلسله مراتب مقامات معنوی آنهاست به سوی بهشت میروند.
«تا این که آنها به بهشت میرسند در حالی که درهای آن از قبل برای آنها گشوده شده است، و (در این هنگام) نگهبانان آن [فرشتگان رحمت] به آنها میگویند: سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید»! (حَتَّی إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِینَ).
جالب این که در مورد دوزخیان میگوید هنگامی که به دوزخ میرسند درهایش گشوده میشود، ولی در مورد بهشتیان میگوید درهایش از قبل گشوده شده، و این اشاره به احترام و اکرام خاصی است که برای آنها قائلند.
در مورد دوزخیان خواندیم که نخستین سخن فرشتگان عذاب ملامت و سرزنش سخت به آنهاست.
ج4، ص249
ولی در مورد بهشتیان نخستین سخن «سلام و درود و احترام و اکرام» است.
نکات آیه
۱ - تقواپیشگان، پس از حسابرسى اعمالشان، دسته دسته و گروه گروه به سوى بهشت هدایت خواهند شد. (و وضع الکتب ... و قضى بینهم بالحقّ ... و سیق الذین اتّقوا ربّهم إلى الجنّة)
۲ - اعتقاد به ربوبیت الهى، مقتضى تقواپیشگى است. (اتّقوا ربّهم)
۳ - وجود فاصله میان موقف تقواپیشگان در محشر و بهشت (و سیق الذین اتّقوا ربّهم إلى الجنّة زمرًا)
۴ - باز شدن درب هاى بهشت، به هنگام نزدیک شدن تقواپیشگان (حتّى إذا جاءوها و فتحت أبوبها)
۵ - باز بودن درب هاى بهشت، پیش از رسیدن تقواپیشگان (حتّى إذا جاءوها و فتحت أبوبها) برداشت یاد شده بر این اساس است که واو در«و فتحت» حالیه باشد نه زاید. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: به بهشت خواهند رسید در حالى که قبلاً درب هاى آن گشوده شده است.
۶ - بهشت، داراى درب هاى متعدد (فتحت أبوبها)
۷ - تقوا، داراى مراتب مختلف و تقواپیشگان برخوردار از جایگاه هاى گوناگون در بهشت (و سیق ... إلى الجنّة زمرًا حتّى إذا جاءوها و فتحت أبوبها) تقسیم شدن تقواپیشگان به چند دسته و گروه (زمراً) و نیز ورود آنان از درب هاى گوناگون بهشت، مى تواند بیانگر حقیقت یاد شده باشد.
۸ - بهشت، داراى دربانان متعدد (و قال لهم خزنتها)
۹ - سلام و خوش آمدگویى دربانان بهشت به تقواپیشگان، هنگام ورود آنان (و قال لهم خزنتها سلم علیکم)
۱۰ - بشارت دربانان بهشت به تقواپیشگان، مبنى بر در امنیت و سلامت بودن آنان در بهشت جاویدان (و قال لهم خزنتها سلم علیکم) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که عبارت «قال لهم خزنتها سلام»، جمله اخبارى باشد; یعنى، درصدد اخبار از آینده تقواپیشگان در بهشت و در واقع بشارت به ایشان باشد.
۱۱ - تمجید دربانان بهشت از خوبى ها و پاکدامنى تقواپیشگان، در آستانه ورودآنان به بهشت (و قال لهم خزنتها... طبتم)
۱۲ - پاکدامنى و طهارت از گناه، از اوصاف برجسته تقواپیشگان (طبتم) از این که دربانان بهشت در آستانه ورود تقواپیشگان تنها از پاکى و پاکدامنى آنان سخن مى گویند، مى تواند بیانگر برداشت یاد شده باشد.
۱۳ - دعوت دربانان بهشت از تقواپیشگان براى ورود به آن (قال لهم خزنتها ... فادخلوها خلدین)
۱۴ - تقواپیشگان، در بهشت، جاودانه خواهند ماند. (فادخلوها خلدین)
۱۵ - تقوا، عامل جاودانگى در بهشت (الذین اتّقوا ربّهم إلى الجنّة زمرًا ... فادخلوها خلدین)
۱۶ - پادکدامنى و طهارت از گناه، عامل ورود تقواپیشگان به بهشت (طبتم فادخلوها خلدین)
موضوعات مرتبط
- بشارت: بشارت امنیت به بهشتیان ۱۰
- بهشت: بشارتهاى نگهبانان بهشت ۱۰; تعدد دربهاى بهشت ۶; تعدد نگهبانان بهشت ۸; جاودانان در بهشت ۱۴; درجات بهشت ۳; دعوتهاى نگهبانان بهشت ۱۳; سلام نگهبانان بهشت ۹; عوامل جاودانگى در بهشت ۱۵; کیفیت ورود به بهشت ۱; گشودن دربهاى بهشت ۴، ۵; مدحهاى نگهبانان بهشت ۱۱; موجبات بهشت ۱۶; ویژگیهاى بهشت ۴، ۵، ۶، ۸، ۹
- بهشتیان: ۱ سلام بر بهشتیان ۹
- تقوا: آثار تقوا ۱۵; زمینه تقوا ۲; مراتب تقوا ۷
- عفت: آثار عفت ۱۶
- عقیده: آثار عقیده به ربوبیت خدا ۲
- قیامت: مواقف قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۱
- متقین: بشارت به متقین ۱۰; پاکى متقین ۱۱، ۱۲; حسابرسى اخروى متقین ۱; دعوت از متقین ۱۳; سلام بر متقین ۹; عفت متقین ۱۲، ۱۶; فضایل متقین ۱۲; متقین در بهشت ۱، ۳، ۷، ۹، ۱۴; متقین در قیامت ۳; متقین هنگام ورود به بهشت ۴، ۵، ۱۱; مدح متقین ۱۱; مقامات اخروى متقین ۷; مقامات متقین ۱، ۱۴