هود ٩٧
ترجمه
هود ٩٦ | آیه ٩٧ | هود ٩٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَشِیدٍ»: راهبر. راهیاب. مترقّیانه (نگا: هود / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ... (۰) فَکَذَّبَ وَ عَصَى (۰) ثُمَ أَدْبَرَ يَسْعَى (۰) فَحَشَرَ فَنَادَى (۰) فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى (۰) فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ... (۰) إِنَ فِي ذٰلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ... (۰) يَا قَوْمِ لَکُمُ الْمُلْکُ... (۱)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ «97»
به سوى فرعون و اشراف قومش (فرستاديم)، پس آنها (بجاى پذيرفتن دعوت موسى،) از فرمان فرعون پيروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مايهى رشد (و نجات) نبود.
نکته ها
تعداد آياتى كه در قرآن مجيد دربارهى حضرت موسى عليه السلام و قوم بنىاسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگرى نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سى مرتبه و در بيش از سى سوره نام برده شده است كه خلاصهترين آنها در اين سوره است.
جلد 4 - صفحه 117
كلمهى «سُلْطانٍ»، به معناى سلطه است. گاهى به سلطهى ظاهرى گفته مىشود و گاهى در سلطهى منطقى و استدلالى بكار مىرود.
پیام ها
1- ادّعاى نمايندگى از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد. «أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ»
2- منطق و معجزهى انبيا عليهم السلام براى همهى مردم، روشن و قابل فهم است. «مُبِينٍ»
3- از مهمترين فلسفهى بعثت انبيا عليهم السلام، طاغوت زدايى، آزادى و رهايى انسانها از قيد بندگى ديگران است. «إِلى فِرْعَوْنَ»
4- بسيارى از مردم، پيروان طاغوتها بودهاند. «فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ»
5- بايد شعارهاى تبليغاتى طاغوتها را خنثى كرد. چون فرعون به دروغ اظهار مىداشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمىكنم؛ «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ» «1»، اين آيه در مقام جواب مىفرمايد: «وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ»
6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. (موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مىكرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مىكرد و مردم از فرعون پيروى مىكردند)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97)
إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ: به سوى فرعون و گروه اشراف از قوم او. فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ: پس پيروى كردند فرمان فرعون را در كافر شدن و ايمان نياوردن به موسى عليه السّلام. يا تابع طريقه فرعون شدند كه منهمك بود در گمراهى و سركشى و داعى به آنچه ظاهر الفساد بود به سبب فرط جهالت و عدم استبصار ايشان. وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ: و نبود كار فرعون راه راست نماينده، يا نبود صاحب رشد و صواب، بلكه غىّ محض و ضلال صريح بود. و امر ممكن است كه قول يا فعل باشد: قول فرمان او، و فعل كارهائى است كه او مىكرد و ايشان به او اقتدا مىنمودند و چون در دنيا قوم تابع فرعون شدند، لا جرم در آخرت هم تابع او باشند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (96) إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97) يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (98) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (99) ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ (100)
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (101) وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103)
ترجمه
و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خودمان و حجّتى آشكار
بسوى فرعون و اتباعش پس پيروى كردند فرمان فرعون را و نبود امر فرعون موجب هدايت
پيشرو ميشود قومش را روز قيامت پس وارد نمايد آنها را در آتش و بد است آن مورديكه ورود شده در آن
و از پى آورده شدند در اين سراى لعنت را و در روز قيامت بد است آن عطائى كه عطا كرده شده است
اين از اخبار بلدها است كه نقل نمائيم آنرا بر تو بعضى از آنها بر پا است و برخى درو شده
و ستم ننموديم ما آنها را ولى ستم نمودند آنها بخودشان پس كفايت ننمودند از آنها خدايا نشان كه ميخواندند از غير خدا هيچ چيز چون آمد فرمان پروردگارت و نيفزودند آنها را جز هلاكت و خسارت
و اين چنين است گرفتن پروردگارت چون گرفت بلدها را با آنكه آنها ستم كار بودند همانا گرفتن او دردناك سخت است
همانا در آن هر آينه عبرت است براى آنكه بترسد از عذاب آخرت آن روزى است كه جمع كرده شوند براى آن مردم و آنروزى است حاضر كرده شده.
تفسير
خداوند حضرت موسى عليه السّلام را با معجزات بسياريكه شمهاى از آنها در ضمن قصص راجعه بآن حضرت ذكر شد مبعوث فرمود بر فرعون و اعيان قوم او كه هر يك از آن معجزات باعتبار دلالتشان بر صدق آنحضرت آيه و دليل بودند و باعتبار دلالتشان بر كذب مخالفان او حجت و سلطان و عصا در ميان آنها ممتاز بود بحجّيت واضحه كه موجب سلطنت و غلبه بر خصم بود و باين اعتبار معبّر بلفظ مفرد و معنون بسلطان مبين شده است و بقدرى حب دنيا و تقليد و تعصّب در آنقوم رسوخ پيدا كرده بود كه با مشاهده آن معجزات كثيره ظاهره باز متابعت نمودند امر فرعون را بكفر و اقرار بخدائى او و معلوم است كه چنين امرى موجب رشد و هدايت نيست بلكه موجب غوايت و ضلالت است و در روز قيامت هر مفسد و ضالّ و مضلّى پيشرو و مقدّم و امام اتباع خود است تا خود و پيروان خود را بمنزل اصلى برساند چنانچه هر مصلح و مهتدى و هادى هم پيشرو و مقدّم و امام پيروان خود است تا بمقصد برسند مثلا ابو بكر
جلد 3 صفحه 107
و عمر و عثمان ائمّه و پيشروان اهل سنّتند تا آنها را بجايگاه خودشان برسانند و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ائمّه و پيشروان شيعيانند تا آنها را بمقام خودشان و اصل فرمايند و پيرو پيروان كفر و ضلال لعنت و محروميّت از رحمت احديّت است در دنيا و آخرت و اين لعنت كه ملازم با عذاب است چون در مقابل عطايا و نعم اهل بهشت است بمنزله عطائى است كه بدوزخيان اعطاء شده و اين اجمالى است از اخبار بلاد و اقواميكه بعذاب الهى در نتيجه طغيان گرفتار شدند كه خداوند بغرض عبرت خلق براى پيغمبر خود نقل فرموده و بعضى از آن بلاد هنوز باقى است باعيان يا آثارشان مانند زراعتى كه بجاى خود ايستاده و ثابت است و بعضى بكلى محو و نابود شده كه اثرى هم از آن باقى نيست مانند مزرعهاى كه درو شود و اثرى از زراعت در آن باقى نماند و العياذ باللّه تصوّر نشود خداوند بآنها ظلم نموده كه در دنيا و آخرت از نعمت خود محروم و بعذاب دائم گرفتار فرموده چون آنها خودشان ظلم نمودند در باره خودشان كه سرمايه ترقى و تعالى را از دست دادند و موجبات فنا و زوال و استيصال و استحقاق خلود در عذاب را براى خودشان تهيّه نمودند و بهيچ وجه پرستش خدايان باطل و تبعيّت سلاطين جور براى آنها نافع و مفيد نشد و اينها نتوانستند از پرستش و ستايش كنندگان خودشان دفاع نمايند در موقع ورود عذاب الهى و جز هلاكت و خسارت براى اتباع خودشان چيزى زياد ننمودند و كيفيّت گرفتن خداوند اهل بلاديرا كه ستم نمودند بخودشان و خلق براى انتقام و تعذيب آنستكه بآنها مهلت ميدهد تا بنهايت شقاوت برسند و پس از آن غضب ميكند و از آنها انتقام ميكشد بعذاب دردناك سخت كه رهائى از آن ممكن نيست چنانچه قريب باين معنى در باره هر ظالمى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده با تمسّك باين آيه شريفه و در اين اخبار و قصص اقوام سابقه هالكه عبرت است براى كسيكه از عذاب آخرت مىترسد چون معتقد بمعاد است و ميداند كه اينها نمونهاى از آن عذاب عظيم است نه كسيكه بكلى غافل است و متوجّه باين معانى نيست و اين روز عذاب و آخرت و روز قيامت روزى است كه خداوند خلق اوّلين و آخرين را براى جمع شدن در آنروز خلق فرموده كه هر كس بكمال لايق و نتيجه عقايد و اعمال خود از خير و شرّ برسد و آنروز مشهود است كه تمام مخلوقات از جنّ و انس و اهل آسمان و زمين
جلد 3 صفحه 108
آنروز را خواهند ديد و مانند آن روزى نيست و تمام انبياء و رسل شهادت بوقوع آن داده و مىدهند چنانچه قمّى ره فرموده و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده در تفسير اين آيه كه آنروز قيامت است و آن روز موعود است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِلي فِرعَونَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمرَ فِرعَونَ وَ ما أَمرُ فِرعَونَ بِرَشِيدٍ (97)
ارسال موسي بسوي فرعون و گروه او که قبطيان باشند بوده لكن قوم فرعون پس از مشاهده اينکه معجزات باهره متابعت فرعون را كردند و ايمان نياوردند و بامر فرعون رفتار كردند و حال آنكه امر فرعون بر خلاف عقل و صلاح و حسّ و و جدان بوده احمقانه طبق هوي و هوس و كبر و عناد و عصبيت بوده و هيچ گونه رشدي
جلد 11 - صفحه 117
در آن نبود.
إِلي فِرعَونَ وَ مَلَائِهِ حضرت موسي فقط مبعوث بر آنها نبود بلكه بر بني اسرائيل هم مبعوث شده بود و دينش ناسخ دين ابراهيم بود نسبت بامّت خود و باقي بود تا زمان عيسي لذا اولوا العزم بود فقط بني اسماعيل بدين ابراهيم باقي بودند تا زمان بعثت حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم.
فَاتَّبَعُوا ملاء فرعون که قبطيان و لشگريان او بودند فقط مردي از آل فرعون که مخفيانه ايمان آورد که در سوره مؤمن شرح حالش بيان شده و زن فرعون آسيه که فرعون او را كشت بنحو سختي که در قرآن از قول او نقل ميفرمايد إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لِي عِندَكَ بَيتاً فِي الجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِن فِرعَونَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ القَومِ الظّالِمِينَ تحريم آيه 11.
أَمرَ فِرعَونَ که منع شديد كرد از ايمان بموسي آنها هم متابعت كردند و چندين مرتبه در مقام قتل موسي و كساني که باو ايمان آورده بودند بر آمدند تا خدا دفع شرّ آنها را كرد و تماما در رود نيل غرق شدند.
وَ ما أَمرُ فِرعَونَ بِرَشِيدٍ رشد مقابل سفاهت است سفيه كسي را گويند که افعال و اقوالش عقلايي نباشد چه سفاهتي است بالاتر از اينكه بگويد فَأَوقِد لِي يا هامانُ عَلَي الطِّينِ فَاجعَل لِي صَرحاً لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلي إِلهِ مُوسي قصص آيه 38 يا بگويد أَنَا رَبُّكُمُ الأَعلي نازعات آيه 24، يا بگويد يا هامانُ ابنِ لِي صَرحاً لَعَلِّي أَبلُغُ الأَسبابَ مؤمن آيه 38، يك عاقل در اينها نبود که بگويد صرح غايت ارتفاعش چهل متر است آيا خداي موسي در چهل متري در هوا منزل كرده آنهم اينکه طرف که صرح تو بنا شده، يا اسباب سماوات در چهل متري است، يا بگويد تو ربّ اعلا هستي پيش از وجودت كجا بودي و بعد از مردنت كجا هستي، يا بگويد يا أَيُّهَا المَلَأُ ما عَلِمتُ لَكُم مِن إِلهٍ غَيرِي قصص آيه 38 و غير اينها از مزخرفات
118
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 97)- موسی را با آن معجزات کوبنده و آن منطق نیرومند «به سوی فرعون و ملأ او فرستادیم» (إِلی فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ).
اما اطرافیان فرعون که با قیام موسی، منافع نامشروع خود را در خطر میدیدند، حاضر نشدند در برابر او و معجزات و منطقش تسلیم گردند «لذا از فرمان فرعون پیروی کردند» (فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ).
«اما فرمان فرعون هرگز ضامن سعادت آنها و مایه رشد و نجات نبود» (وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ).
نکات آیه
۱- خداوند ، موسى(ع) را براى هدایت فرعون و بزرگان دربارش ، به سوى آنان فرستاد. (و لقد أرسلنا موسى ... إلى فرعون و ملإیه)
۲- فرعون و قوم او ، در محدوده رسالت موسى(ع) بودند. (و لقد أرسلنا موسى ... إلى فرعون و ملإیه) کلمه «ملإیه» به معناى گروه و جمعیت و نیز به معناى اَشراف و بزرگان مى باشد. بر اساس معناى اول، جمله «أرسلنا موسى... إلى فرعون و ملإیه» در اینکه قوم فرعون و جمعیت وابسته به او در محدوده رسالت موسى(ع) بودند، صراحت دارد و بر اساس دومین معنا، این جمله به حقیقت یاد شده اشاره دارد; زیرا اگر فرعون و بزرگان دربارش در محدوده رسالت موسى(ع) باشند، طبعاً قوم او نیز چنین خواهند بود.
۳- فرعون و قوم او و بزرگان دربارش ، رسالت موسى(ع) را نپذیرفتند. (فاتبعوا أمر فرعون) پیروى از دستور فرعون (فاتبعوا أمر فرعون) پس از رسالت موسى(ع) (أرسلنا موسى) گویاى مخالفت قوم فرعون و بزرگان دربارش با رسالت موسى(ع) است.
۴- درباریان و قوم فرعون به فرمان وى ، با رسالت موسى(ع) به مخالفت برخاستند. (فاتبعوا أمر فرعون) بیان مخالفت قوم فرعون با جمله «آنان از فرمان فرعون پیروى کردند» براى رساندن این نکته است که: مخالفت قوم فرعون با رسالت موسى(ع) برخاسته از فرمان فرعون بود.
۵- فرمانهاى فرعون ، هرگز هدایتگر مردم به راه صواب و صحیح نبود. (و ما أمر فرعون برشید) «رشید» به معناى درست و صحیح است و گاهى به معناى مرشد (راهنماى به درستى و راستى)نیز مى آید.
۶- پیامها و رسالتهاى موسى(ع) ، هدایتگر مردمان به راه درست و طریق صواب (أرسلنا موسى ... إلى فرعون و ملإیه فاتبعوا أمر فرعون و ما أمر فرعون برشید)
۷- رهبران ناصالح و گمراه ، از عوامل ضلالت و گمراهى امتها مى باشند. (فاتبعوا أمر فرعون و ما أمر فرعون برشید)
موضوعات مرتبط
- اشراف فرعون: اشراف فرعون و موسى(ع) ۳; هدایت اشراف فرعون ۱
- اطاعت: اطاعت از فرعون ۴
- جامعه: آسیب شناسى جامعه ۵
- رهبران: اضلال رهبران ۷; نقش رهبران گمراه ۷
- فرعون: اضلال فرعون ۵; اوامر فرعون ۴، ۵; فرعون و موسى(ع) ۳; هدایت فرعون ۱
- فرعونیان: فرعونیان و موسى(ع) ۳
- گمراهى: عوامل گمراهى ۷
- موسى(ع): رسالت موسى(ع) ۱; قصه موسى(ع) ۳; محدوده رسالت موسى(ع) ۲; مکذبان موسى(ع) ۳، ۴; موسى(ع) و فرعون ۲; موسى(ع) و فرعونیان ۲; ویژگى تعالیم موسى(ع) ۶; هدایتگرى موسى(ع) ۱، ۶