النازعات ٢٥
کپی متن آیه |
---|
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى |
ترجمه
النازعات ٢٤ | آیه ٢٥ | النازعات ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَکَالَ»: تعذیب. عذاب و عقوبت. مفعول مطلق است و یا منصوب به نزع خافض است. «الآخِرَةِ وَ الأُولی»: آن جهان و این جهان. چون عذاب آخرت مهمتر از عذاب دنیا است، ذکر آن پیشتر آمده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ... (۲) وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ... (۰)
فَجَعَلْنَاهَا نَکَالاً لِمَا بَيْنَ... (۱) وَ إِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي... (۰) إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ... (۰) وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا... (۰) وَ أُتْبِعُوا فِي هٰذِهِ لَعْنَةً وَ... (۰) وَ نَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱ - ۴۱ سوره نازعات
- اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات
- نقد و بررسى اقوال فوق
- تدبیر همه امور عالَم توسط فرشتگان
- عدم منافات بين استناد حوادث به خدای تعالی و ملائکه و به اسباب ظاهرى
- معناى اين كه درباره قيامت فرمود: «يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَة»
- حكايت سخن كفار در بعید شمردن معاد
- داستان موسى «ع» و فرعون
- پیامی كه حضرت موسى «ع» مأمور شد به فرعون بگويد
- مراد فرعون از اين كه خطاب به مردم مصر گفت: «أنَا رَبُّكُمُ الأعلى»
- چند وجه در معناى «فاخذه الله نكال الآخرة و الاولى»
- خطاب توبيخى به مشرکان و منکران قیامت
- نامگذاری قيامت به «الطّامَةُ الكُبرى»
- ویژگی های کلّی انسان های بهشتی و دوزخی
- آثار و نشانه های طغيان و خوف از مقام پروردگار
- مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن
- رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى «22» فَحَشَرَ فَنادى «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى «24» فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى «26»
پس معجزه بزرگ را به او نشان داد. امّا او تكذيب كرد و نافرمانى نمود.
آنگاه پشت كرد، در حالى كه (براى خاموشى اين دعوت) تلاش مىنمود.
پس (ساحران را) جمع كرد و ندا داد. و گفت: من پروردگار برتر شما هستم. آنگاه خداوند او را به كيفر دنيا و آخرت گرفتار كرد. همانا در اين ماجرا براى هر كسكه (از سوء عاقبت) بترسد، درس عبرتى است.
نکته ها
در برابر فرعون كه مىگفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» من پروردگار برتر هستم، حضرت موسى مىگويد: «أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ» تو را به پروردگارت رهنمون كنم.
جلد 10 - صفحه 377
«نَكالَ»، كيفر و مجازاتى است كه هر كس آن را ببيند يا بشنود، از ارتكاب مثل آن خوددارى كند. عذاب آخرت، از آن جهت نكال ناميده شده، كه هركس آن را بشنود، از هر عملى كه وى را گرفتار سازد، خوددارى مىكند. «1»
پیام ها
1- براى امثال فرعون بايد بزرگترين معجزهها را آورد. «الْآيَةَ الْكُبْرى»
2- طاغوتها براى حفظ كيان خود از منحرفان استمداد مىكنند. «فَحَشَرَ فَنادى»
3- ادّعاى نبوّت و انتظار تسليم شدن ديگران، به معجزه آوردن نياز دارد.
أَهْدِيَكَ ... فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى
4- در برخى متكبران، حتى بزرگترين معجزات كارساز نيست. «الْآيَةَ الْكُبْرى فَكَذَّبَ»
5- معجزات انبيا يكسان نيست. «الْآيَةَ الْكُبْرى»
6- تكذيب انبيا، براى نافرمانى از تعاليم آنان و آزاد بودن از قيد و بندهاى دينى است. «فَكَذَّبَ وَ عَصى»
7- كسانى كه از استدلال و گفتگوى مستقيم عاجزند، پشت پرده تلاش مىكنند.
فَكَذَّبَ ... ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى
8- جوّ سازى و شعار و هياهو، از ابزار فرعونهاست. «فَحَشَرَ فَنادى»
9- مردم داراى فطرت خداجويى هستند. طاغوتها مسير آن را متوجه خود مىكنند. «أَنَا رَبُّكُمُ»
10- مستكبران، روزى به زانو در خواهند آمد. أَنَا رَبُّكُمُ ... فَأَخَذَهُ اللَّهُ
11- تاريخ وسيله عبرت است، نه سرگرمى و پركردن ايام فراغت. «لَعِبْرَةً»
12- از تاريخ آن قسمتى را بازگو كنيد كه سازنده و عبرتآموز باشد. «لَعِبْرَةً»
13- عبرتها بسيار است، عبرت گرفتن مهم است كه به آمادگى روحى نياز دارد.
«لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى»
«1». تفسير الميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 378
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى «25»
فَأَخَذَهُ اللَّهُ: پس گرفت او را خدا، نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى: به عقوبت آخرت و به عذاب دنيا، كه غرق باشد. ابن عباس گفته معنى آنكه به نكال دو كلمه او را مؤاخذه ساخت. كلمه اول: «ما علمت من اله غيره» و كلمه دوم «انا ربّكم الاعلى». و ميان اين دو كلمه چهل سال بود، و به روايتى بيست سال.
ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: جبرئيل با حضرت ملك جليل عرض كرد:
پروردگارا فرعون را واگذشتهاى و مؤاخذه نفرمائى و حال آنكه نداى «انا ربّكم الاعلى» به اسماع قوم رسانيده و چنين ادعائى نموده؟ خطاب رسيد كه استعجال بر مؤاخذه شأن تو و امثال تو است كه خوف آن داريد كه انتقام و تعذيب از شما فوت شود و او آخر به عقوبت ما در دنيا و آخرت گرفتار آيد. «2» تتمه- از ابن عباس نقل است كه حضرت موسى عليه السّلام گفت: خدايا مهلت دادى فرعون را صد سال كه ادعاى خدائى كند و انكار رسولان تو نمايد.
حق تعالى وحى فرمود: «انّه كان حسن الخلق سهل الحجاب فاحببت ان اكافيه» او مردى نيكو خلق و در قضاى حوائج و مهمات مردمان توجه مىنمود و ايشان را از درگاه خود منع نمىكرد. من خواستم مجازات او را به او رسانم و بدين جهت او را واگذاشتم. «3»
«1» منهج الصادقين، چ سوم اسلاميه، ج 10 ص 143.
«2» مجمع البيان (چ 1403 هج)، ج 5 ص 432.
«3» منهج الصادقين (چ سوم اسلاميه)، ج 10 ص 144.
جلد 14 - صفحه 38
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ فَتَخْشى «19»
فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى «22» فَحَشَرَ فَنادى «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى «24»
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»
وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى (34)
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى (39)
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)
ترجمه
آيا آمد تو را خبر موسى
وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى
جلد 5 صفحه 340
مقدّس طوى
برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود
پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى
و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى
پس نشان داد باو معجزه بزرگ را
پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود
پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود
پس جمع كرد و ندا نمود
پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم
پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا
همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد
آيا شما سختتريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا
برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا
و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا
و زمين را بعد از آن گسترانيد
بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را
و كوهها را استوار گردانيد
براى برخوردارى شما و چهار پايانتان
پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر
روزى كه بياد مىآورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود
و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند
پس اما كسيكه سركشى كرد
و برگزيد زندگانى دنيا را
پس همانا دوزخ جايگاه او است
و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس
پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است
ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن
در چه حالى تو از علم بآن
بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن
همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن
گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمهئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام
جلد 5 صفحه 341
داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بىاثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفتهاند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفتهاند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در
جلد 5 صفحه 342
دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مىآيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 343
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَأَخَذَهُ اللّهُ نَكالَ الآخِرَةِ وَ الأُولي «25»
اما نكال آخرت: وَ حاقَ بِآلِ فِرعَونَ سُوءُ العَذابِ النّارُ يُعرَضُونَ عَلَيها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَومَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدخِلُوا آلَ فِرعَونَ أَشَدَّ العَذابِ مؤمن آيه 45 و 46.
و اما نكال اولي: وَ لَقَد أَخَذنا آلَ فِرعَونَ بِالسِّنِينَ وَ نَقصٍ مِنَ الثَّمَراتِ- الي قوله تعالي- فَأَرسَلنا عَلَيهِمُ الطُّوفانَ وَ الجَرادَ وَ القُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ- الي قوله تعالي- فَأَغرَقناهُم فِي اليَمِّ .. الايه اعراف آيه 130 الي 136.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- به هر حال فرعون سرکشی را به آخرین مرحله رسانده و مستحق دردناکترین عذاب شده و فرمان الهی باید فرا رسد و او و دستگاه ظلم و فسادش را درهم بکوبد لذا در این آیه میفرماید: «از این رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار ساخت» (فاخذه الله نکال الآخرة و الاولی).
در اینجا تفسیر دیگری برای آیه ذکر شده است و آن این که منظور از «الاولی» کلمه نخستین است که فرعون در مسیر طغیان گفت و ادعای الوهیت کرد (قصص/ 38) و «الاخرة» اشاره به آخرین کلمهای است که او گفت و آن ادعای ربوبیت اعلی بود خداوند او را به مجازات این دو ادعای کفر آمیزش در همین دنیا گرفتار ساخت.
نکات آیه
۱ - خداوند فرعون را در پى ادعاى ربوبیت، به عذاب سخت دنیا و آخرت گرفتار ساخت. (فأخذه اللّه نکال الأخرة و الأولى) فاء در «فأخذه...»، آن را بر آیه قبل (فقال أنا ربّکم الأعلى) تفریع کرده است.
۲ - عذاب فرعون در دنیا و آخرت، نمونه اى از برخورد شدید خداوند با مخالفان پیامبران و برحذر دارنده آنان از عواقب مخالفت (فأخذه اللّه نکال الأخرة و الأولى) «نکال» به چیزى گفته مى شود که به وسیله آن، دیگران را تنکیل کنند; یعنى، از کارى بر حذر دارند (قاموس). مصداق آن در آیه عذاب فرعون است که مایه عبرت براى دیگران مى باشد. اضافه «نکال» به «الأخرة و الأولى»، یا گویاى این نکته است که عذاب فرعون در آخرت و دنیا، هر یک مى تواند براى مردم «نکال» و مایه عبرت باشد و یا گویاى این که عذاب فرعون در دنیا مى تواند مایه عبرت مردم نسبت به دنیا و آخرت آنان باشد. برداشت یادشده براساس احتمال اوّل است.
۳ - توجه دادن به عذاب آخرت، بازدارنده تر از تهدید به عذاب دنیوى است. (نکال الأخرة و الأولى) عذاب آخرت، ممکن است از آن جهت نکال و مایه عبرت باشد که توجه به آن در دنیا، دیگران را از فرجام کافران مى ترساند و از همسانى با گرفتاران به عذاب بر حذر مى دارد. در این صورت تقدیم «الأخرة» بر «الأولى»، بیانگر نقش برتر آن در عبرت آموزى است.
۴ - عذاب اخروى فرعون، از زمان مرگ او آغاز شده است.* (فأخذه اللّه نکال الأخرة) فعل «أخذ» ماضى و حاکى از تحقق عذابى است که به «نکال الأخرة» توصیف شده است. این احتمال نیز وجود دارد که قطعى بودن عذاب آینده، سبب ماضى آوردن «أخذ» باشد.
۵ - هلاکت فرعون، هشدارى به مردم در امور دنیا و آخرت آنان بود. (فأخذه اللّه نکال الأخرة و الأولى) اضافه «نکال الأخرة...» ممکن است اضافه لامیه باشد; یعنى، هلاکت فرعون براى دیگران، هم نسبت به دنیاى آنان و هم نسبت به آخرتشان مایه عبرت بود. در این صورت، مراد از «أخذه اللّه» هلاکت فرعون و غرق شدن او است که براى دیگران نکال آخرت و دنیابود; زیرا از طرفى به فرجام تکذیب پیامبران و گناه و انکار ربوبیت خداوند پى مى برند - که امورى مربوط به آخرت است - و از طرفى دنیا را ناپایدار، حتى براى امثال فرعون مى بینند.
۶ - خداوند، فرعون را به دلیل تکذیب رسالت و معجزه موسى(ع) و عصیانگرى و ادعاى ربوبیت، هلاک ساخت. (فکذّب و عصى ... فقال أنا ربّکم الأعلى . فأخذه اللّه نکال الأخرة و الأولى) مى توان گفت: فاء در «فأخذه اللّه»، کیفر را بر تمام کارهاى فرعون که در آیات قبل آمده بود، تفریع کرده است.
۷ - تکذیب پیامبران و معجزات آنان، سرپیچى از رهنمودهاى ایشان و بازداشتن مردم از گرایش به آنان، مایه گرفتارى به عذاب در دنیا و آخرت (فأخذه اللّه نکال الأخرة و الأولى)
موضوعات مرتبط
- انبیا: آثار تکذیب انبیا ۷; عذاب دشمنان انبیا ۲
- انسان: هشدار به انسان ها ۵
- خدا: عذابهاى خدا ۱، ۲، ۶
- ذکر: آثار ذکر عذاب اخروى ۳
- ربوبیت: کیفر ادعاى ربوبیت ۱، ۶
- عذاب: آثار تهدید به عذاب دنیوى ۳; عذاب سخت ۲; عذاب سخت اخروى ۱; عذاب سخت دنیوى ۱; مراتب عذاب ۱، ۲; موجبات عذاب اخروى ۷; موجبات عذاب دنیوى ۷
- عصیان: آثار عصیان از انبیا ۷; کیفر عصیان ۶
- فرعون: آثار عذاب فرعون ۲; آثار هلاکت فرعون ۵; ادعاهاى فرعون ۱; تکذیبگرى فرعون ۶; عذاب اخروى فرعون ۲، ۴; عذاب دنیوى فرعون ۲; عصیانگرى فرعون ۶; عوامل هلاکت فرعون ۶; مرگ فرعون ۴; موجبات عذاب فرعون ۱
- معجزه: آثار تکذیب معجزه ۷
- موسى(ع): تکذیب رسالت موسى(ع) ۶; تکذیب معجزه موسى(ع) ۶
منابع