الفرقان ٥١
ترجمه
الفرقان ٥٠ | آیه ٥١ | الفرقان ٥٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَرْیَةٍ»: شهر. روستا. مراد ناحیه و دیار است. «نَذِیراً»: بیمدهنده. منظور پیغمبری است که مردمان را از سرکشی و عذاب خدا بترساند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ أَيُ شَيْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً... (۲) وَ هٰذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ... (۲) قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي... (۰) أَ فَمَنْ کَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ... (۰)
تفسیر
- آيات ۴۱ ۶۲، سوره فرقان
- بيان استهزاء كفار و پاسخ خداوند به اين عمل آنها
- مراد از معبود گرفتن هواى نفس و توضيحى درباره جمله : ((اتخذ الهه هويه ))
- نفى سمع و عقل از كفار و تشبيه آنان به چهار پايانبل هم اضل سبيلا
- تشبيه و تنظير جهل و ضلالت مردم و هدايت آنان به وسيله انبياء، به كشيدن سايه و...
- معناى ((مد الظل )) از نظر ديگر مفسرين
- اشاره به نعمت باد و آب باران
- مقصود از اينكه فرمود با قرآن با دشمنان جهاد كن (جاهدهم به جهادا كبيرا)
- تشبيه انقسام مردم به مؤ من و كافر، به آب دو دريا (يكى گوارا و ديگرى ناگوار) وبه خلقت زن و مرد از نطفه
- مقصود از استثنا ((الا من شاء ان يتخذ الى زبه سبيلا)) در آيه :((قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء...))
- نظر مفسرين درباره استثناء مذكور
- تنها وكيل و متصرف در امور بندگان خدا است كه داراى حيات و ملك و علم مطلق است
- معناى جمله ((الرحمن فسئل به خبيرا)) و اقوال مختلف مفسرين در اين باره
- حكايت استكبار مشركين از سجده براى خداوند و فزونى نفرتشان از آن
- بيان استغنا و تعزز خداوند در مقابل استكبار مشركين
- تنظير روشنگرى عالم روحانى و معنوى انسانها باارسال رسل ، به روشنگرى عالم طبيعت با شمس و قمر
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - بعثت پیامبران و تعیین تعداد آنان براى هر منطقه و مردم، بسته به مشیت خداوند است. (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا)
۲ - عدم تعلق مشیت خداوند، بر فرستادن پیامبرى جداگانه براى هر منطقه اى در عصر بعثت پیامبراسلام(ص) (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا) برداشت یاد شده با توجه به کلمه «لو» - که براى امتناع جزا به خاطر امتناع شرط است - به دست مى آید; یعنى، ما پیامبر دیگرى مبعوث نکردیم; چون نخواسته ایم.
۳ - با بعثت پیامبراسلام(ص)، امر بعثت به پایان رسیده و آن حضرت خاتم پیامبران است. (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا) از این که خداوند با وجود پیامبراسلام(ص) هیچ پیامبرى را براى هیچ مردمى نفرستاده است، مى توان به دو مطلب دست یافت: ۱- امر بعثت به پایان رسیده و پیامبراسلام(ص) خاتم پیامبران است. ۲- رسالت پیامبراسلام(ص)، رسالتى جهانى و اسلام دین جاودانه است. گفتنى است آیه نخست این سوره (تبارک الذى نزّل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نذیراً) مؤید دو مطلب یاد شده است.
۴ - رسالت پیامبراسلام (ص)، رسالتى جهانى و مکتب اسلام، مکتبى جاودانه (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا)
۵ - پیامبراسلام(ص)، برخوردار از توانایى ها و شایستگى هاى لازم براى ابلاغ رسالت جهانى خویش (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا) اکتفا به رسالت پیامبراسلام(ص) به جاى پیامبران متعدد براى هر منطقه اى، مى تواند حاکى از توان مندى و قابلیت بسیار آن حضرت براى ایفاى نقش جهانى باشد.
۶ - انذار و اخطار به مردمان، محور رسالت و بعثت پیامبران (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا) برداشت فوق، از توصیف پیامبران به انذارگر و اخطار کننده، به دست مى آید.
۷ - پیامبراسلام(ص)، شخصیتى بزرگ و مورد تجلیل و بزرگداشت خداوند (و لو شئنا لبعثنا فى کلّ قریة نذیرًا) از دیدگاه بیشتر مفسران، انتخاب پیامبراسلام(ص) به عنوان پیامبر خاتم، نوعى تجلیل و بزرگداشت خداوند نسبت به ایشان است.
موضوعات مرتبط
- اسلام: جاودانگى اسلام ۴; جهان شمولى اسلام ۴
- انبیا: انبیاى منطقه اى ۲; تعداد انبیا ۱; محور رسالت انبیا ۶; منشأ بعثت انبیا ۱
- انسان: اهمیت انذار انسان ها ۶
- خدا: آثار مشیت خدا ۱، ۲
- محمد(ص): احترام محمد(ص) ۷; جهان شمولى رسالت محمد(ص) ۴، ۵; خاتمیت محمد(ص) ۳; فضایل محمد(ص) ۵، ۷; لیاقت محمد(ص) ۵; ویژگیهاى بعثت محمد(ص) ۳