الكهف ٢٣
ترجمه
الكهف ٢٢ | آیه ٢٣ | الكهف ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«غَداً»: فردا. مراد آینده است.
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۶ سوره كهف
- وجه اتصال ورابطه آياتى كه داستان اصحاب كهف را حكايت مى كنند با آياتقبل
- بيان اينكه اصحاب رقيم نام ديگر اصحاب كهف است
- مقصود از ((رحمت (( و((رشد(( در دعاى اصحاب كهف : ((ربنا اتنا من لدنك رحمة وهيىلنا من امرنا رشدا((
- معناى جمله : ((فضربنا على اذا نهم فى الكهف سنين عددا((
- معناى اينكه فرمود: سپس اصحاب كهف را بيدار كرديم ((لنعلم اى الحزبين احصى ((
- اقرار به توحيد پروردگار ونفى ربوبيت ارباب وآلهه در گفتگوى اصحاب كهف باخود
- جزئياتى از داستان اصحاب كهف كه از آيات استفاده مى شود
- وضعيت جغرافيايى غار اصحاب كهف وكيفيت قرار گرفتن اصحاب كهف در آن
- نظر مفسرين درباره موقعيت جغرافيائى غار ونقد وبررسى آن
- وجه اينكه با ديدن وضع اصحاب كهف قلب انسان مملواز رعب وترس مى شود
- بيان غايت وهدف از بعث (بيدار كردن ) اصحاب كهف
- چند وجه ديگر درباره غايت بعث اصحاب كهف (ليتسائلوا بينهم ...)
- معناى جمله : ((لبثنا يوما اوبعض يوم ((
- جمله : ((ربكم اعلم بما لبثتم (( انحصار علم حقيقى به معناى احاطه بر عين موجوداتوحوادث ، به خداى تعالى را افاده مى كند
- گفتگوى اصحاب كهف بعد از بيدار شدن درباره رفتن به شهر
- نگرانى اصحاب كهف از فاش شدن رازشان ودست يافتن كفار به آنان
- با اينكه تقيه وتظاهر به كفر از روى اضطرار جايز است سبب نگرانى وبيم اصحاب كهف چه بوده است ؟
- جوابهاى ديگرى كه به اشكال فوق داده شده است
- توضيح آيه : ((فقالوا ابنوا عليهم بنيانا...(( كه گفتگوومجادله مردم را درباره اصحاب كهف حكايت مى كند
- بيان دوگروه متنازع ومسئله مورد تنازع در (اذ يتنازعون بينهم امرهم )
- وجه دلالت بيدار شدن اصحاب كهف بعد از خواب چند صد ساله ، بر حق بودن معاد وقيامت
- وجه ديگرى براى جمله (اذ يتنازعون بينهم امرهم )
- مقصود از: ((الذين غلبوا على امرهم (( در آيه :((قال الذين غلبوا على امرهم ...((
- حكايت اختلاف مردم در عدد اصحاب كهف وبيان اينكه ايشان هفت نفر بوده اند
- عملى از هر عاملى موقوف به اذن ومشيت خداى تعالى است
- انسان بايد كار فردا را به مشيت خدا (ان شاء اللّه ) مشروط كند
- وجوه ديگرى كه درباره استثناء در آيه : ((ولاتقولنّ لشى ء انىفاعل ذلك غدا الاان يشاء الله (( گفته شده است
- معناى آيه : ((واذكر ربك اذا نسيت ...(( ووجوهى كه در معناى آن گفته شده است
- مشار اليه به هذا در (لاقرب من هذا رشدا) وسخن مفسرين درباره آن
- بيان عدد سالهاى اقامت اصحاب كهف در غار
- مدت اقامت اصحاب كهف در غار هم مورد اختلاف مردم بوده است
- ولايت مستقل منحصرا از آن خداست
- بحث روايتى
- روايتى كه مى گويد ((رقيم (( نام دولوح مسى بوده است
- روايتى در شرح داستان اصحاب كهف
- موارد وجهات اختلاف در روايات راجع به داستان اصحاب كهف
- روايات ديگرى پيرامون داستان اصحاب كهف
- چند روايت حاكى از اينكه اصحاب كهف مدتى تقيه مى كرده اند
- روايت مشهورى از ابن عباس در نقل داستان
- اشكالاتى كه به روايت ابن عباس (فوق الذكر) وارد است
- معناى ((رقيم (( در روايت ابن عباس وتطبيق آن با روايات ديگر
- رواياتى متضمن ذكر اسماء اصحاب كهف
- اصحاب كهف ياران حضرت مهدى (عج )اند
- گفتارى در چند فصل پيرامون اصحاب كهف وسر گذشت ايشان
- ۱ - داستان اصحاب كهف در تعدادى از روايات :
- ۱- دوسبب عمده وجود اختلاف شديد در مضامين روايات راجع به اصحاب كهف
- ۲ - داستان اصحاب كهف از نظر قرآن :
- ۳ - داستان از نظر غير مسلمانان
- ۴ - غار اصحاب كهف كجا است ؟
- ۱- غار ((افسوس (( در تركيه
- ۲- غار ((رجيب (( در اردن
- غارهاى ديگر كه اصحاب كهف را به آنها نسبت مى دهند
نکات آیه
۱- خداوند، پیامبر را از قطعى دانستن انجام کارى در آینده، برحذر داشت. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا)
۲- اطمینان بر انجام هرگونه کارى، هر چند کوچک، در آینده معیّن، به صورت مطلق و قطعى، اطمینانى نادرست است. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا) «شىء» نکره اى است که به قرینه نهى، شامل هرگونه کارى - هر چند کوچک و حقیر - مى شود. «غداً» مى تواند در معناى حقیقى خود به کار رفته باشد که فرداى مشخص و معین است - که در برداشت، همین معنا، انعکاس یافته است - و مى تواند براى مطلق آینده باشد.
۳- وعده و تضمین انجام حتمى کارى در آینده، به اتکاى توان و امکانات خویش، مورد نهى أکید خداوند است. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا) «إلاّ أن یشاء اللّه» - در آیه بعد - گویاى این است که نهى «لاتقولنّ» در مورد اتکاى به توان خویش است.
۴- فراهم بودن همه شرایط ظاهرىِ انجام دادن یک عمل، تضمینى بر وقوع آن نخواهد بود. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا)
۵- حوادث آینده، از علم و قدرت قطعى انسان خارج است. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا)
۶- دین، داراى برنامه و آموزه هایى براى شیوه سخن گفتن و تصمیم گیرى انسان است. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا)
روایات و احادیث
۷- «عن أبى عبداللّه فى حدیث: حبس الوحى عنه - أى عن رسول اللّه(ص) - أربعین صباحاً لأنّه قال لقریش: «غداً أخبرکم بجواب مسائلکم» و لم یستثن فقال اللّه: «و لاتقولنّ لشىء إنّى فاعل ذلک غداً إلاّ أن یشاء اللّه» ; از امام صادق(ع) ضمن حدیثى نقل شده که: وحى، از رسول خدا(ص) چهل روز قطع شد; زیرا، به قریش فرمود: «فردا، پاسخ پرسش هاى شما را خواهم گفت.» و (مشیّت خدا را) استثنا نکرد (یعنى إن شاء اللّه نگفت) پس خداوند فرمود: و لاتقولنّ لشىء إنّى فاعل ذلک غداً إلاّ أن یشاء اللّه».[۱]
موضوعات مرتبط
- اطمینان: اطمینان ناپسند ۲
- انسان: انسان و آینده ۵; عجز انسان ۵; محدودیت علم انسان ۵; محدودیت قدرت انسان ۵
- پیشگویى: نهى از پیشگویى ۱، ۳
- تصمیم: روش تصمیم گیرى ۶
- خدا: اهمیت مشیت خدا ۷; نواهى خدا ۱، ۳
- دین: تعالیم دین ۶
- سخن: روش سخن ۶
- عمل: شرایط فعلیت عمل ۴
- قطعى پندارى۲: نهى از قطعى پندارى۲ ۱، ۳، ۴
- محمد(ص): نهى به محمد(ص) ۱
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۱ - ۳۴; نورالثقلین، ج ۳- ، ص ۲۶۴، ح ۲۹.