الأنعام ٩٥
ترجمه
الأنعام ٩٤ | آیه ٩٥ | الأنعام ٩٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَالِقُ»: شکافنده. پدیدآورنده. «الْحَبِّ»: دانه. «النَّوَی»: هسته. «مُخْرِجُ»: بیرون آورنده. «أَنَّی»: چگونه؟ «تُؤْفَکُونَ»: منصرف و منحرف میگردید. برگردانده میشوید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ... (۷) وَ جَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ... (۰)
لِيَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ مَا... (۰) سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام
- موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .
- وجود كتب آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم ، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم ازجانب خدا است .
- بيان اينكه در آيه : (( قل من انزل الكتاب )) كه در آن به نزول تورات بر موسى احتجاج شده ، رسول خدا(ص ) ماءمور به سؤال از يهود شده نه از مشركين .
- اشكالاتى كه بر بيان فوق وارد نموده و گفته اند مسؤل در آيه شريفه مشركين هستند نه يهود، و جواب آن اشكالات .
- اشكال سوم و پاسخ آن .
- آنچه از معارف الهى و ارزشهاى معنوى كه در گوشه و كنار جهان وجود دارد، ميراثانبياء(ع ) و از آثار وحى است .
- داشتن بركت و خير كثير و هدايت انسان به سعادت ، نشانه نزول قرآن از سوى خدا است .
- بيان اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است ، ونزول بركت ، با عمل ساير عوامل منافات ندارد.
- مراد از افتراء زدن به دروغ بر خدا در: (( فمن اظلم ممن افترى على الله كذبا )) .
- سختى مرگ ظالمان (مرتكبين افتراء بر خدا، ادعاى نبوت به دروغ و استهزاء به آيات خدا).
- حقيقت زندگى انسان پس از مرگ .
- مراد از انشاء و پديده آوردن بنى آدم از (( نفس واحدة )) و تقسيم آنان به (( مستقر )) و (( مستودع )) .
- وصف (( بديع السموات والارض )) متضمن حجت بر استحاله فرزند داشتن خدا است .
- دقائق و لطائفى كه از جمله : (( لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار )) استفاده مىشود.
- در قرآن كريم افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون (( عليت )) مسلم دانسته شدهاست .
- از نظر قرآن ذوات تمامى اشياء مخلوق خدا است ولىاعمال و رفتار آنان منسوب به (( تقدير و هدايت )) مى باشد.
- دو اشكال بى اساس بر عموميت خلقت .
- خلقت و حسن ، متلازمند و هر چيزى ذاتا و به لحاظ اينكه آفريننده خدا است ، نيكو است .
- حسن و قبح ، از امور اعتباريه مى باشند و قابل خلق و ايجاد نيستند.
- پاسخ به اشكالى ديگر و بيان اينكه انحصار خلقت و عليت ايجاد در خدا، مستلزم نفىقانون عليت نيست .
- جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است .
- موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند.
- نظام جارى در عالم دلالت بر وجود صانع مى كند.
- رواياتى در ذيل (و ما قدروا الله حق قدره ).
- رواياتى در مورد نزول آيه : (( و من اظلم ممن افترى على الله ... )) درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح .
- روايتى راجع به (( طينت )) آدمى .
- رواياتى درباره (( مستقر )) و (( مستودع )) در آيه شريفه .
- چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).
نکات آیه
۱- خداوند شکافنده دانه ها و هسته ها براى روییدن است. (إن الله فالق الحب و النوى) «حب» به دانه هایى مانند گندم و جو گفته مى شود (راغب) و «نوى»، جمع «نواة»، به معناى هسته است.
۲- خداوند پدیدآورنده حیات از دل طبیعت بى جان و مرده است. (إن الله ... یخرج الحى من المیت)
۳- رویش گیاهان و درختان از دانه ها و هسته ها، نمودى از بیرون آوردن موجود زنده از مرده است. (إن الله فالق الحب و النوى یخرج الحى من المیت و مخرج المیت من الحى)
۴- پدید آمدن موجود زنده از دل مردگان و مرده از دل زندگان، قانونى مستمر در طبیعت است. (یخرج الحى من المیت و مخرج المیت من الحى) جمله «یخرج الحى»، که جمله اى است فعلیه و با فعل مضارع آغاز شده، دال بر استمرار و تجدید است. همچنین جمله دوم (مخرج المیت ... )، که به صورت اسمیه آمده، دال بر دوام و ثبوت است.
۵- خداوند از نهاد موجودات جاندار، موجوداتى بى جان و فاقد حیات پدید مى آورد. (إن الله ... و مخرج المیت من الحى)
۶- قدرت خداوند بر رویاندن گیاه زنده از دل دانه و هسته مرده، نمودى از قدرت او بر زنده ساختن آدمى پس از مرگ است. (لقد جئتمونا فردى کما خلقنکم أول مرة ... إن الله فالق ... مخرج المیت من الحى)
۷- تفکر در چگونگى شکافته شدن دانه ها و هسته ها و رویش گیاهان و پیدایش مرگ و حیات، زمینه راهیابى به توحید و پرهیز از شرک است. (إن الله فالق الحب و النوى ... ذلکم الله)
۸- مطالعه در طبیعت و نظام آن، راهى براى رسیدن به توحید است. (إن الله فالق الحب و النوى ... ذلکم الله فأنى تؤفکون)
۹- گرایش به توحید امرى فطرى و معقول، و شرک پندارى دور از حقیقت و موجب شگفتى است. (ذلکم الله فأنى تؤفکون) در مفردات راغب آمده است که «افک» به معناى دروغ و نیز هر چیزى است که در غیر مجرا و مسیر صحیح خود قرار گرفته باشد. جمله «فأنى تؤفکون» در عین استفهام همراه با تعجب، بر انحراف و دروغ بودن شرک و در نتیجه بر حقانیت و راستى توحید اشاره دارد.
روایات و احادیث
۱۰- عن أبى عبدالله (ع): ... قال الله عز و جل: «یخرج الحى من المیت و مخرج المیت من الحى» فالحى المؤمن الذى تخرج طینته من طینة الکافر و المیت الذى یخرج من الحى هو الکافر الذى یخرج من طینة المؤمن ... .[۱] از امام صادق (ع) درباره آیه «یخرج الحى ... » روایت شده است: «حى»، مؤمنى است که از کافر متولد شود. و «میت» که از «حى» بیرون مى آید، کافرى است که از مؤمن متولد شود ... .
موضوعات مرتبط
- امور: شگفتخ آور ۹
- انسان: گرایشهاى انسان ۹
- تعقل: آثار تعقل ۷، ۸ ; تعقل در آفرینش ۷ ; تعقل در آیات آفاقى ۸ ; تعقل در حیات ۷ ; تعقل در رویش گیاهان ۷ ; تعقل در طبیعت ۸ ; تعقل در مرگ ۷
- توحید: زمینه توحید ۷، ۸ ; فطریت توحید ۹
- حیات: پیدایش حیات از موجودات بیخجان ۲، ۳، ۴ ; منشأ حیات ۲
- خدا: افعال خدا ۱، ۲، ۵ ; خالقیت خدا ۵ ; قدرت خدا ۶
- شرک: بطلان شرک ۹ ; موانع شرک ۷
- طبیعت: قانونمندى طبیعت ۴
- کافر: تولّد کافر از مؤمن ۱۰
- گرایشها: ى فطرى ۹
- گیاهان: بذر گیاهان ۱ ; رویش گیاهان ۳، ۶ ; منشأ رویش گیاهان ۱ ; هسته گیاهان ۳، ۶، ۷
- مؤمن: تولد مؤمن از کافر ۱۰
- مردگان: احیاى مردگان ۶
- موجودات: پیدایش موجودات بیخجان از جانداران ۴، ۵ ; خلقت موجودات ۴
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۵، ح ۷ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۴۸- ، ح ۱۹۳.