گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۰: خط ۸۰:
<span id='link90'><span>
<span id='link90'><span>


==اقوال گوناگون مفسران در معناى مبدل شدن زمين و آسمانها ==
==اقوال گوناگون مفسران در معناى مبدل شدن زمين و آسمان ها ==
مفسرين در معناى مبدل شدن زمين و آسمانها اقوال مختلفى دارند:
مفسران در معناى مبدّل شدن زمين و آسمان ها، اقوال مختلفى دارند:


بعضى گفته اند:آن روز زمين نقره و آسمان طلا مى شود.
بعضى گفته اند: آن روز، زمين نقره و آسمان طلا مى شود. چه بسا تعبير كرده اند كه: زمين، مانند نقره پاك و آسمان، مانند طلا درخشان مى شود.
چه بسا تعبير كرده اند كه زمين مانند نقره پاك و آسمان مانند طلا درخشان مى شود.
بعضى ديگر گفته اند:زمين جهنم و آسمان بهشت مى شود.


يكى ديگر گفته :زمين يكپارچه نان خوش طعمى مى شود كه مردم در طول روز قيامت از آن مى خورند.
بعضى ديگر گفته اند: زمين، جهنم و آسمان، بهشت مى شود.
ديگرى گفته :زمين براى هر كسى به مقتضاى حال او مبدل مى شود.براى مومنين به صورت نانى در مى آيد كه در طول روز عرصات از آن مى خورند و براى بعضى ديگر نقره ، و براى كفار آتش مى شود.


عده اى گفته اند:مقصود از تبديل زمين كم و زياد شدن آن است .به اين معنا كه كوهها و تپه ها و گوديها و درختان همه از بين رفته ، زمين مانند سفره ، گسترده تخت مى شود، و دگرگونى آسمانها به اين است كه آفتاب و ماه و ستارگان از بين مى روند، و خلاصه آنچه در زمين و آسمانست وضعش عوض مى شود.
يكى ديگر گفته: زمين، يكپارچه نان خوش طعمى مى شود كه مردم، در طول روز قيامت، از آن مى خورند.
ديگرى گفته: زمين، براى هر كسى به مقتضاى حال او مبدّل مى شود. براى مؤمنان به صورت نانى در مى آيد كه در طول روز عرصات از آن مى خورند و براى بعضى ديگر نقره، و براى كفار آتش مى شود.
 
عده اى گفته اند: مقصود از تبديل زمين، كم و زياد شدن آن است. به اين معنا كه: كوه ها و تپه ها و گودی ها و درختان، همه از بين رفته، زمين مانند سفره، گسترده تخت مى شود، و دگرگونى آسمان ها به اين است كه آفتاب و ماه و ستارگان از بين مى روند، و خلاصه آنچه در زمين و آسمان است، وضعش عوض مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۲۹ </center>
و منشا اين اختلاف در تفسير تبديل ، اختلاف رواياتى است كه در تفسير اين آيه آمده است .و اختلاف روايات در صورتى كه معتبر باشند، خود بهترين شاهد است بر اينكه ظاهر آيه شريفه مقصود نيست ، و اين روايات به عنوان مثل آمده است .
و منشأ اين اختلاف در تفسير تبديل، اختلاف رواياتى است كه در تفسير اين آيه آمده است. و اختلاف روايات در صورتى كه معتبر باشند، خود بهترين شاهد است بر اين كه ظاهر آيه شريفه مقصود نيست، و اين روايات به عنوان مَثَل آمده است.


دقت كافى در آياتى كه پيرامون تبديل آسمانها و زمين بحث مى كند اين معنا را مى رساند كه اين مساله در عظمت به مثابه اى نيست كه در تصور بگنجد، و هر چه در آن باره فكر كنيم - مثلا تصور كنيم زمين نقره و آسمان طلاشود و يا بلنديها و پستى هاى زمين يكسان گردد و يا كره زمين يك پارچه نان پخته گردد باز آنچه را كه هست تصور نكرده ايم .
دقت كافى در آياتى كه پيرامون تبديل آسمان ها و زمين بحث مى كند، اين معنا را مى رساند كه اين مسأله در عظمت به مثابه اى نيست كه در تصور بگنجد، و هرچه در آن باره فكر كنيم - مثلا تصور كنيم زمين نقره و آسمان طلا شود و يا بلندی ها و پستى هاى زمين يكسان گردد و يا كره زمين يك پارچه نان پخته گردد، باز آنچه را كه هست، تصور نكرده ايم.


و اين گونه تعبيرها تنها در روايات نيست ، بلكه در آيات كريمه قرآن نيز آمده است ، مانند آيه «'''و اشرقت الارض بنور ربها'''» و آيه «'''و سيرت الجبال فكانت سرابا'''» و آيه «'''و ترى الجبال تحسبها جامده و هى تمر مرالسحاب '''» - البته در صورتى كه مربوط به قيامت باشد - و همچنين آياتى ديگر، كه مانند روايات از نظامى خبر مى دهد كه ربط و شباهتى به نظام معهود دنيوى ندارد، چون پر واضح است كه روشن شدن زمين به نور پروردگارش غير از روشن شدن به نور آفتاب و ستارگان است .و همچنين سير و به راه افتادن كوهها در آن روز غير از سير در اين نشاه است ، زيرا سير كوه در اين نشاه نتيجه اش متلاشى شدن و از بين رفتن آنست ، نه سراب شدن آن ، همچنين بقيه آيات وارده در باب قيامت .و ما اميدواريم خداى سبحان توفيقمان دهد كه در اين معانى بحث مفصلى ايراد كنيم - ان شاء الله تعالى .
و اين گونه تعبيرها، تنها در روايات نيست، بلكه در آيات كريمه قرآن نيز آمده است. مانند آيه: «وَ أشرَقَت الأرضُ بِنُور رَبّهَا»، و آيه: «وَ سُيّرَتِ الجِباَلُ فَكَانَت سَرَاباً»، و آيه: «وَ تَرَى الجِبَالَ تَحسَبُها جَامِدَة وَ هِىَ تَمُرُّ مَرّ السّحَاب» - البته در صورتى كه مربوط به قيامت باشد - و همچنين آياتى ديگر، كه مانند روايات، از نظامى خبر مى دهد كه ربط و شباهتى به نظام معهود دنيوى ندارد. چون پر واضح است كه روشن شدن زمين به نور پروردگارش، غير از روشن شدن به نور آفتاب و ستارگان است. و همچنين سير و به راه افتادن كوه ها در آن روز، غير از سير در اين نشئه است. زيرا سير كوه در اين نشئه، نتيجه اش متلاشى شدن و از بين رفتن آن است، نه سراب شدن آن، همچنين بقيه آيات وارده در باب قيامت. و ما اميدواريم خداى سبحان توفيقمان دهد كه در اين معانى بحث مفصلى ايراد كنيم - إن شاء الله تعالى.
<span id='link91'><span>
<span id='link91'><span>
==معناى بروز و ظهور خلق براى خداوند در روز قيامت (و برزو الله الواحد القهار) ==
==معناى بروز و ظهور خلق براى خداوند در روز قيامت (و برزو الله الواحد القهار) ==
و معناى بروزشان براى واحد قهار با اينكه تمامى موجودات هميشه براى خداى تعالى ظاهر و غير مخفى است ، اين است كه آن روز تمامى علل و اسبابى كه آنها را از خدايشان محجوب مى كرد از كار افتاده ، ديگر آن روز، با ديد دنيائيشان هيچ يك از آن اسباب را كه در دنيا اختيار و سرپرستى آنان را در دست داشت نمى بينند، تنها و تنها سبب مستقلى كه موثر در ايشان باشد خداى را خواهند يافت ، همچنان كه آيات بسيارى بر اين معنا دلالت دارد و مى رساند كه در قيامت مردم به هيچ جا ملتفت نشده و به هيچ جهتى روى نمى آورند، نه با بدنهايشان و نه با دلهايشان ، و نيز به احوال آن روزشان و به احوال و اعمال گذشته شان توجه نمى كنند، الا اينكه خداى سبحان را حاضر و شاهد و مهيمن و محيط بر آن مى يابند.
و معناى بروزشان براى واحد قهار با اينكه تمامى موجودات هميشه براى خداى تعالى ظاهر و غير مخفى است ، اين است كه آن روز تمامى علل و اسبابى كه آنها را از خدايشان محجوب مى كرد از كار افتاده ، ديگر آن روز، با ديد دنيائيشان هيچ يك از آن اسباب را كه در دنيا اختيار و سرپرستى آنان را در دست داشت نمى بينند، تنها و تنها سبب مستقلى كه موثر در ايشان باشد خداى را خواهند يافت ، همچنان كه آيات بسيارى بر اين معنا دلالت دارد و مى رساند كه در قيامت مردم به هيچ جا ملتفت نشده و به هيچ جهتى روى نمى آورند، نه با بدنهايشان و نه با دلهايشان ، و نيز به احوال آن روزشان و به احوال و اعمال گذشته شان توجه نمى كنند، الا اينكه خداى سبحان را حاضر و شاهد و مهيمن و محيط بر آن مى يابند.
۱۶٬۳۳۱

ویرایش