مريم ٦٥
کپی متن آیه |
---|
رَبُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيّاً |
ترجمه
مريم ٦٤ | آیه ٦٥ | مريم ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ ...»: (رَبُّ) بدل از (رَبُّ) آیه قبلی است. «إِصْطَبِرْ»: شکیبا باش. بر دوام باش. «سَمِیّاً»: همنام. مثل و مانند. شبیه و نظیر (نگا: مریم / شوری / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۴ - ۶۵ سوره مريم
- وجه اتصال دو آيه: «وَ مَا نَتَنَزَّلُ إلّا بأمرِ رَبِّك...»، با آيات قبل
- سخن ملائكه در آیه شریفه، بیانگر مالكيت حقيقيه و مطلقه خداوند است
- وجوه مختلف ديگر، در معناى آیه: «لَهُ مَا بَينَ أيدِينَا وَ مَا خَلفنَا وَ مَا بَينَ ذَلِك»
- معانى و نكات آيه: «رَبُّ السَّمَاوَات وَ الأرض...»، در سخن ملائكه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا «65»
پروردگار آسمانها وزمين وآنچه ميان آن دو قرار دارد؛ تنها او را پرستش كن و براى عبادتش شكيبا باش، آيا براى او همتا و هم نامى مىشناسى؟
نکته ها
براى كلمهى «سمىّ» چند معنا ذكر شده است: شريك، همانند، همنام و فرزند.
كلمه «رَبِّكَ» در آيه قبل و كلمه «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در اين آيه نشان وحدت مديريّت در اداره زندگى بشر با تمام هستى است.
عبادت، تنها ذكر خداوند و نماز نيست، زيرا اين گونه عبادتها مشكلى ندارد تا به صبر و مقاومت نيازمند باشد. پس مراد از «فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ» عبادتى است كه انسان را دچار تضادها، طاغوتها ومشكلات فراوان مىكند وبخاطر همين، نيازمند صبر واستقامت است. در روايتى از حضرت على عليه السلام مىخوانيم كه درباره معناى «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا» فرمودند: هيچ
«1». ضحى، 3.
«2». تفسير فى ظلالالقرآن؛ تبيان.
جلد 5 - صفحه 294
كس به نام اللّه ناميده نشده است. «1»
پیام ها
1- فلسفهى عبادت ما در برابر خداوند، ربوبيّت انحصارى او نسبت به همهى هستى است. رَبُّ السَّماواتِ ... فَاعْبُدْهُ
2- عبادت، صبر لازم دارد. «فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ» (عبادت، يك نوع مبارزه با هوسها و طاغوتهاست كه صبر مىخواهد.)
3- خداوند تورا فراموش نكرده است، پس تو نيز او را فراموش نكن. وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ... فَاعْبُدْهُ
4- خداوند، فرزند ندارد و هيچ موجودى مثل او نيست. «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
بعد از آن بيان امتناع نسيان را نسبت به ذات خود فرمايد:
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: ذات الهى پروردگار آسمانها و زمين. وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه ميان آنهاست، يا پروردگار آسمان و زمين و پرورنده اهالى آن نشايد كه فراموش كار باشد. فَاعْبُدْهُ: پس ذات احديت او را پرستش نما.
وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ: و شكيبا باش مر پرستش او را. يعنى چون دانستى كه تو را يا اعمال بندگان را فراموش نفرمايد، بر عبادت خود ثابت قدم باش و به ناملايمات كفار و شدائد اطاعت دلتنگ مشو.
بعد از تقرير امر به عبادت، انكار مثليت و اثبات يگانگى ذات خود فرمايد كه: هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا: آيا مىدانى براى خدا مانندى كه او را اله توان گفت يا همنامى؟ يعنى نمىدانى ذاتى را غير از ذات احديت اللّه نام بوده باشد. و اين از جمله سطوات آثار الهى است كه هيچكس از مشركان معبود خود را اللّه نام ننهاده، بلكه آن را اله گفتهاند. يا مىدانى احدى را ناميده شود اللّه خالق رازق محيى مميت قادر بر جزاى ثواب و عقاب، سواى ذات احديت پروردگار تا او را عبادت كنى؟ پس چون ندانى اين را، ملزم و ملازم شو به پرستش او سبحانه، زيرا چاره نيست از تسليم امر الهى و امتثال فرمان سبحانى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا (61) لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا (62) تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا (63) وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا (64) رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
ترجمه
بهشتهاى اقامت دائمى كه وعده داده خداوند بخشنده بندگانش را بامر ناپيدا همانا باشد وعده او بجا آورده شده
نميشنوند در آن سخن بيهودهاى ولى ميشنوند سلام را و مر ايشانرا است روزيشان بامداد و شبانگاه
اين آن بهشتى است كه بميراث ميدهيم از بندگان خود آنرا كه باشد پرهيزكار
و فرود نمىآئيم مگر بفرمان پروردگارت مرا و را است آنچه در پيش روى ما است و آنچه در پشت سر ما است و آنچه ميان اين دو است و نباشد پروردگار تو فراموش كار
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است پس عبادت كن او را و بردبارى كن بر عبادت او آيا ميدانى براى او همنامى.
تفسير
- خداوند متعال در آيه قبل بكسانيكه توبه نمودند و كار خوب كردند وعده بهشت داد و در اين آيه اوصاف آنرا بيان فرموده باين تقريب كه آن يك بهشت نيست بلكه بهشتهاى متعدد است كه جاى اقامت دائمى است چون اصل
جلد 3 صفحه 484
عدن بمعناى اقامت است و دوام مستفاد از اضافه جنّات بآن ميشود پس تصوّر نشود كه تمام اهل بهشت در يك جا جمع ميشوند بلكه گفتهاند هر مؤمنى بهشت مخصوصى دارد و خداوند وعده داده است بندگان مؤمن خود را بآن و ايشان مطمئن شدند با آنكه غايب بود از انظارشان چون ميدانستند كه وعده خدا تخلّف نميكند و بهشت موعود و اصل بايشان ميگردد و ايشان هم واصل بآن ميشوند پس بهشت هم آتى است و هم مأتى و وعده خدا منجز است و بجا آورده شده و نميشنوند اهل بهشت در آن كلام لغو و بيهوده و بىفائده و زيادى و باطل و دشنام و امثال اينها را بلكه ميشنوند تحيّت و درود و سلام ملائكه و خودشان را بيكديگر كه موجب سلامتى و ايمنى از آلام و اسقام است و روزى ايشان صبح و شام بآنها ميرسد و ظاهرا مراد آنستكه روزى آنها پيوسته در تمام اوقات بايشان ميرسد چون آنجا آفتاب و ماه و روز و شبى نيست بلكه عالم نور و روشنى صرف است و تاريكى و ظلمتى وجود ندارد ولى قمّى ره نقل فرموده كه اين در بهشتهاى دنيا پيش از قيامت است چون صبح و شام در بهشت آخرت و دائم نيست بلكه در بهشتهائى است كه منتقل ميشود بآنها ارواح اهل ايمان و در آنها آفتاب و ماه است اين بهشت با اين اوصاف را خداوند مانند ارثى كه از مورث بعد از ارتحالش از دنيا بوارث ميرسد كه ملك طلق او است و هيچ مسئوليّت و گرفتارى براى او ندارد عطا ميفرمايد به بندگان پرهيزكار خود بعد از انتقال آنها از اين عالم بعالم ديگر در مجمع از ابن عباس نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بجبرئيل فرمود چرا بيش از اين نزد ما نميآئى اين آيه نازل شد كه مفادش جواب جبرئيل است كه بتلقين الهى عرض ميكند و فرود نميآئيم ما مگر بامر خدا يعنى من باراده خودم نميتوانم خدمت برسم تقدير امور آتيه و امور گذشته و امر فعلى ما بدست خدا است از هيچ مكانى بمكان ديگر منتقل نميشويم و در هيچ زمانى تا زمان ديگر حركت نميكنيم مگر بدستور الهى و هيچگاه خداوند تو را بحال خود واگذار و فراموش نميكند اگر چه براى مصلحتى در وحى تأخيرى روى دهد در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام در اين آيه نقل نموده كه خداوند تبارك و تعالى نيست آنكه فراموش كند يا غفلت نمايد بلكه او است حفيظ و عليم او پروردگار آسمانها و زمين و ما بين آنها است از موجودات بايد همه را در تمام
جلد 3 صفحه 485
احوال مراقبت و نگهدارى و نگهبانى كند چگونه ممكن است فراموش كار باشد پس صبر كن و ثابت قدم باش بر عبادت و اطاعت او آيا اى حبيب من ميدانى و مىيابى كسى را كه سزاوار نام الهى باشد كه بشود او را خدا خواند و شريك او يا مثل و شبيه و مانند او قرار داد و نيز در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه آيا ميدانى احدى را كه نام او خدا باشد غير از خدا و واضح است كه مراد از سؤال نفى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
رَبُّ السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ ما بَينَهُما فَاعبُدهُ وَ اصطَبِر لِعِبادَتِهِ هَل تَعلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65)
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه بين آسمان و زمين است، پس بايد او را عبادت كني و خود را صابر گرداني از براي عبادت او آيا ميداني از براي او هم اسمي که مقام ربوبيت داشته باشد و لو در خلقت يك مورچه و پشه.
رَبُّ السَّماواتِ اينکه فضاي عالم هر قسمت او که در او يكي و زيادتر از كرات علويّه مثل قمر و شمس و كواكب باشد او را بسماء تعبير ميكنند که او را بيك نامي ميخوانند (قمر است و عطارد و زهره و شمس و مرّيخ و مشتري و زحل) و ثوابت که كرسي نام شده و عرش که فلك غير مكوكب ميگويند.
وَ ما بَينَهُما که هواي بين آسمان و زمين است و رعد و برق و غيم و باران و رياح و برف و تگرگ و امثال اينها. فاعبده که اصل خلقت جن و انس براي عبادت پروردگار عالميان است.
وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلّا لِيَعبُدُونِ و الذاريات آيه 56 و اقسام عبادت بسيار است از امور قلبيه و نفسيه و بدنيه و خارجيه و اجنبيه و مستحبيه.
وَ اصطَبِر لِعِبادَتِهِ البته عبادت زحمت و مرارت دارد و بر خلاف هواي نفس است،
جلد 12 - صفحه 466
بايد انسان دشمنهاي خود را دور كند که دنيا و هواي نفس و شيطان هستند و كنار گذارد و خود را مهيّا نمايد براي بندگي و اطاعت و فرمان برداري پروردگار خود.
هَل تَعلَمُ لَهُ سَمِيًّا ذات مقدس پروردگار عالميان يكي است مثل و مانند و شبيه و عديل و ضدي و ندي از براي او نيست ذاتا و صفة و فعلا و عبادة و نظرا که شرح آنها را مكرر بيان كرديم آن هم بتوحيدي که امير المؤمنين بيان ميفرمايد:
در جنگ صفين که بدو معني صحيح است و بدو معني غلط و باطل است و شرحش در مجلّد دوم در آيه شريفه شهد اللّه بيان شده، توحيد بمعني نفي اعضاء و اجزاء حتي وجود و ماهيت، و بمعني نفي صفات و عوارض، نه توحيد عددي و نه جنسي و نوعي ..
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 65)- سپس اضافه میکند: اینها همه به فرمان پروردگار توست «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو قرار دارد» (رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما).
ج3، ص99
حال که چنین است و همه خطوط به او منتهی میشود، «پس تنها او را پرستش کن» (فَاعْبُدْهُ). عبادتی توأم با توحید و اخلاص.
و از آنجا که در این راه- راه بندگی و اطاعت و عبادت خالصانه خدا- مشکلات و سختیها فراوان است، اضافه میکند: «و در راه عبادت او صابر و شکیبا باش» (وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ).
و در آخرین جمله میگوید: «آیا مثل و مانندی برای او (خداوند) مییابی»؟
(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا).
این جمله در حقیقت دلیلی است بر آنچه در جمله قبل آمده، یعنی، مگر برای ذات پاکش شریک و مانندی هست که دست به سوی او دراز کنی و او را پرستش نمائی؟!
نکات آیه
۱- خداوند، پروردگار آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو است. (ربّ السموت والأرض و ما بینهما)
۲- حد فاصل بین آسمان ها و زمین، مشتمل بر موجوداتى است. (ربّ السموت والأرض و ما بینهما)
۳- ربوبیت و تدبیر کارآمد و دقیق خداوند بر سرتاسر هستى، دلیل منزّه بودن او از نسیان (و ما کان ربّک نسیًّا . ربّ السموت والأرض و ما بینهما)
۴- جهان آفرینش، حاوى آسمان هایى متعدد (ربّ السموت)
۵- پیامبر(ص)، وظیفه دار پرستش خداوند و صبر و تحمل در راه عبادت او (فاعبده واصطبر لعبدته)
۶- توحید در عبادت و اطاعت خداوند، امرى دشوار و نیازمند صبر و تحمل است. (فاعبده واصطبر لعبدته هل تعلم له سمیًّا) «اصطبار»; یعنى، براى چیزى صبر قراردادن (لسان العرب). فرمان به کارگیرى صبر براى عبادت، گویاى مشکلات و موانعى است که بر سر راه عبادت خداوند وجود دارد و گذر از آن، نیازمند بهره گرفتن از صبر است.
۷- لزوم شکیبایى و پایدارى در عبادت و اطاعتِ خداوند یگانه و پرهیز از هرگونه شرک (فاعبده واصطبر لعبدته هل تعلم له سمیًّا) «اصطبار» نوعاً با «على» متعدّى مى شود. تعدیه آن به «لام» دراین آیه، به جهت تضمین معناى «ثبات» است. جمله «هل تعلم» نیز قرینه است براین که مراد از «واصطبر...»، صبر بر توحید در عبادت و اجتناب از پرستش غیر او است.
۸- خداوند، به عبادت و اطاعت بندگان آگاه است و هرگزآن را فراموش نمى کند. (و ما کان ربّک نسیًّا ... واصطبر لعبدته)
۹- عبادت و پایدارى بر آن، توصیه فرشتگان به پیامبر(ص) (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک ... فاعبده واصطبر لعبدته) آیه مورد بحث بر حسب ظاهر، در ادامه سخنان فرشتگان با پیامبر(ص) در آیه پیش است.
۱۰- توجه به نبود فراموشى در خداوند و ربوبیت او بر سراسر هستى، برانگیزنده آدمى به عبادت و اطاعت او و پایدارى بر آن (و ما کان ربّک نسیًّا . ربّ السموت ... فاعبده واصطبر لعبدته) تفریع لزوم عبادت بر معارف ذکر شده در جملات پیشین، گویاى برداشت یاد شده است.
۱۱- نزول آیات تاریخ پیامبران و یگانه پرستى آنان، به امر خداوند و در جهت منظور تقویت بندگى و یکتاپرستى پیامبر(ص) بود. (و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک ... فاعبده واصطبر لعبدته) ارتباط دو آیه اخیر با آیات پیشین - که بیانگر تاریخ انبیا بود - گویاى نکته یاد شده است.
۱۲- هیچ موجودى نظیر خداوند و شایسته هم نامى با او نیست. (ربّ السموت ... هل تعلم له سمیًّا) «سمىّ» به معناى نظیرى است که استحقاق هم نام شدن را داشته باشد (لسان العرب). جمله «هل تعلم ...» استفهام انکارى براى نفى معلوم است ; نه علم و گویاى این است که: چیزى وجود ندارد که در اوصاف نظیر خداوند باشد تا هم نام او گردد.
۱۳- جز خداوند، هیچ موجودى شایسته نام مقدس «ربّ و پروردگار جهان» نیست. (ربّ السموت والأرض ... هل تعلم له سمیًّا)
۱۴- از نام گذارى افراد و اشیا به نام هاى اختصاصى خداوند باید اجتناب کرد. (هل تعلم له سمیًّا) چنان که گفته شد، «سمىّ» به معناى هم نام است گفتنى است که آیه در صدد بیان امرى حقیقى در مورد یکتایى خداوند و بى نظیر بودن او است; ولى نفى هم نام مى تواند متضمن این پیام نیز باشد که نام گذارى افراد به نام هاى ویژه خداوند - هر چند اعتبارى بیش نیست - ولى کارى ناروا است.
۱۵- ربوبیت خداوند بر سرتاسر هستى و بى نظیر بودن او (توحید ربوبى)، دلیل لزوم یکتاپرستى و پایدارى در آن ( توحید عبادى) (ربّ السموت ... فاعبده واصطبر ... هل تعلم له سمیًّا)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تدبیر آسمان ها ۱; تعدد آسمان ها۴; مربى موجودات آسمان ها ۱
- آفرینش: مربى آفرینش ۱۳
- احکام ۱۴:
- اسماء و صفات: احکام اسماء و صفات ۱۴; دلایل صفات جلال ۳; نامگذارى با اسماء و صفات ۱۴
- اطاعت: اهمیت صبر در اطاعت از خدا ۷; سختى اطاعت از خدا ۶; صبر در اطاعت از خدا ۶
- انبیا: تاریخ انبیا ۱۱; فلسفه توحید انبیا ۱۱
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۰
- بندگان: علم به اطاعت بندگان ۸; علم به عبادت بندگان ۸
- توحید: آثار توحید ربوبى ۱۵; اهمیت صبر در توحید عبادى ۷; توحید ذاتى ۱۲; توحید ربوبى ۱۳; دلایل توحید عبادى ۱۵; سختى توحید عبادى ۶; صبر در توحید عبادى ۶
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۲، ۱۳; جهان بینى و ایدئولوژى ۱
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; اختصاصات خدا ۱۲، ۱۳; بى نظیرى خدا ۱۲;خدا و فراموشى ۳، ۸، ۱۰; دلایل تنزیه خدا ۳; ربوبیت خدا ۱، ۱۳; علم خدا ۸
- ذکر: ذکر ربوبیت خدا ۱۰; ذکر صفات جلال ۱۰
- زمین: تدبیر زمین ۱
- شرک: اهمیت اجتناب از شرک ۷
- عبادت: اهمیت صبر در عبادت ۹; صبر در عبادت ۵; عوامل صبر در عبادت ۱۰; عوامل عبادت خدا ۱۰
- محمد(ص): تکلیف محمد(ص) ۵; توصیه به محمد(ص) ۹; صبر محمد(ص) ۵; عبادات محمد(ص) ۵; عوامل تقویت توحید عبادى محمد(ص) ۱۱; عوامل تقویت عبودیت محمد(ص) ۱۱
- ملائکه: توصیه هاى ملائکه ۹
- موجودات: مربى موجودات ۱; مربى موجودات فضایى ۱; موجودات فضایى ۲
- نامگذارى: احکام نامگذارى ۱۴
منابع