سبإ ٣
کپی متن آیه |
---|
وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا لاَ تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّکُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لاَ يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ لاَ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ أَصْغَرُ مِنْ ذٰلِکَ وَ لاَ أَکْبَرُ إِلاَّ فِي کِتَابٍ مُبِينٍ |
ترجمه
سبإ ٢ | آیه ٣ | سبإ ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَلی»: آری. این حرف برای ابطال نفی ماقبل است. «وَ رَبّی»: به پروردگارم سوگند. «عَالِمِ»: بدل یا صفت (رَبّ) است. «لا یَعْزُبُ»: (نگا: یونس / ). «أَصْغَرُ»: مبتدا و (أَکْبَرُ) عطف بر آن است، (فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ) خبر. «کِتَابٍ مُّبِینٍ»: لوح محفوظ. علم خدا. جهان پهناور هستی. (نگا: انعام / ، یونس / ، هود / نمل / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3»
و كسانى كه كافر شدند گفتند: قيامت براى ما نخواهد آمد. بگو: چرا، به پروردگارم كه آگاه از غيب و نهان است سوگند كه به سراغ شما نيز خواهد آمد. به ميزان ذرّهاى در آسمانها و در زمين از خدا پوشيده نيست، نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر از آن، نيست جز آن كه در كتاب روشنِ (الهى ثبت) است.
پیام ها
1- نقل كلمات كفرآميز براى نقد و ابطال آن مانعى ندارد. «قالَ- قُلْ»
2- با طرح نظريّات مخالفان و ردّ آنها، مؤمنان را بيمه كنيد. «قالَ- قُلْ»
3- منكران معاد فقط ادّعا مىكنند و بر انكار آن دليلى ندارند. «لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ»
4- پاسخ مطالب كفرآميز بايد محكم باشد. لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ ... بَلى وَ رَبِّي ...
جلد 7 - صفحه 419
5- احاطه علمى خداوند بر همه چيز پشتوانه تحقّق قيامت است. «لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ»
6- زمان وقوع قيامت از امور غيبى است. «عالِمِ الْغَيْبِ»
7- دادگاه رستاخيز، بر اساس علم بىپايان الهى است. «عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ»
8- كوچكى و بزرگى اشيا در علم خدا اثر ندارد. «لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ» (چنانكه ديدن يك ميخ كوچك يا برج بلند براى چشم يكسان است و اينگونه نيست كه نگاه به برج فشار اضافهاى به چشم وارد كند، علم خداوند به اشياى كوچك و بزرگ نيز براى او يكسان است).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3»
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند از روى انكار يا استهزاء، لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ: نمىآيد قيامت، قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ: بگو اى پيغمبر به ايشان نه چنين است كه مىگوئيد بلكه سوگند به پروردگار من كه بزودى بيايد شما را قيامت، عالِمِ الْغَيْبِ: آن پروردگارى كه داننده پوشيدهها است، لا يَعْزُبُ عَنْهُ: دور نشود و پوشيده نگردد از علم او، مِثْقالُ ذَرَّةٍ: همسنگ مورچه خرد يا به وزن ذرهاى از ذرات، فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ: در آسمانها و نه در زمين، وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ: و نيست كوچكتر از مثقال ذره، وَ لا أَكْبَرُ: و نه بزرگتر از آن، إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ: مگر آنكه مكتوب است در كتابى روشن و آشكارا، يعنى لوح محفوظ كه جميع كائنات در آن ثبت است تا ملائكه بر آن مطلع شوند؛ اين لطف است بر ايشان. در كشّاف گفته «1». وجه ارتباط و مناسبت اين صفات به اتيان قيات آنست كه قيام ساعت از مشاهير غيوب است، و ادخل در خفيه و اسرع به قلب و انفذ در آن در حين استماع اينكه او سبحانه عالم الغيب است، پس چون حق تعالى به اسم خود قسم ياد فرموده بر اثبات قيام ساعت و وقوع آن لا محاله واقع شود، بعد از آن وصف خود فرمود به آنكه عالم
«1» تفسير كشاف، چاپ مصر، ج 3، ص 251.
جلد 10 - صفحه 507
الغيوب است و هيچ چيز از مخفيات از او فوت نمىشود و مندرج شد در تحت آن احاطه علم او به قيام ساعت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ «1» يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ «2» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3» لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «4»
وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ «5»
ترجمه
ستايش مر خدائى را است كه مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و مر او را است ستايش در آنجهان و او است درست كردار آگاه
ميداند آنچه را كه داخل ميشود در زمين و آنچه بيرون مىآيد از آن و آنچه فرود ميآيد از آسمان و آنچه بالا ميرود در آن و او است مهربان آمرزنده
و گفتند آنها كه كافر شدند نميآيد ما را قيامت بگو آرى قسم بپروردگار من كه هر آينه خواهد آمد شما را البتّه آن پروردگارى كه داناى پنهان است مستور نميباشد از او مقدار ذرّه در آسمانها و نه در زمين و نيست كوچكتر از اين و نه بزرگتر مگر آنكه هست در كتابى بيان كننده
تا پاداش دهد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته آنگروه براى ايشانست آمرزش و روزى خوبى
و آنانكه كوشش كنند در دلائل ما بگمان آنكه عاجز كنندگان باشند براى آنها است عذابى دردناك از بدترين اقسام آن.
جلد 4 صفحه 347
تفسير
ملكيّت حقيقيّه تمام موجودات آسمانى و زمينى براى خداوند مكرّر اثبات و بيان شده و متفرّع بر آنست اختصاص حمد و ثنا بذات احديّت و استحقاق او بآن در دنيا و آخرت كه نعم آنجا هم مخصوص باو است و او است كه اوضاع دو جهانرا بر وفق حكمت و مصلحت منظّم و مرتّب فرموده براى آنكه آگاه بوده از حقائق اشياء و مصالح موجودات و مقدار لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود ميآيد از آسمان مانند باران و برف و ملائكه و آنچه بالا ميرود در آن مانند اعمال بندگان و آه دل مظلومان و ملائكه موكّله بر آن و او مهربان است به بندگان كه از بالاى سر و زير پاى آنها كارشانرا راه مىاندازد و آمرزنده است آنها را در صورتى كه قصور يا تقصير در اداء شكر و حمد او نموده باشند و چون كفّار منكر معاد بطور استهزاء ميگفتند روز قيامت براى ما نمآيد پيغمبر اكرم مأمور شد كه در جواب آنها بفرمايد بلى قسم بپروردگار من هر آينه ميآيد براى شما و مىآورد آنرا همان پروردگارى كه علم بباطن شما و همه دارد و بنابر اين عالم الغيب صفت ربّ است كه مقرّب امكان آوردن او است روز قيامت را و برفع نيز قرائت شده و بنابر آن خبر مبتداء محذوف است كه هو باشد يا مبتدا است و خبر آن لا يعزب و ما بعد آن و بيرون نميباشد از علم او مقدار ذرّهئى در آسمانها و نه در زمين پس ميتواند ذرّات پراكنده شده ابدان اموات را جمع آورى نمايد و قيامت را بر پا كند و لا يعزب بكسر نيز قرائت شده و كوچكتر و بزرگتر از ذرّه هم در علم خدا و لوح محفوظ آسمانى موجود و ثبت است و اصغر و اكبر بفتح نيز قرائت شده و بنابر اين كلمه لا براى نفى جنس است و در صورت رفع براى نفى افراد و منتقض بالّا شده و از عمل باز مانده و رفع بابتدائيّت است و نميشود عطف بر مثقال باشد براى آنكه لازم ميآيد در كتاب مبين از علم خدا بيرون باشد و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اوّل چيزى كه خدا خلق فرمود قلم بود و امر شد كه بنويس پس نوشت آنچه بوده و هست تا روز قيامت و آمدن قيامت براى آنستكه خداوند در آنروز جزاى
جلد 4 صفحه 348
كسانيكه ايمان آوردند و اعمال پسنديده نمودند عطا فرمايد بدخول در بهشت و روزى خوبى كه منّت و آزارى در آن نيست و مغفرت گناهانشان كه احيانا از آنها صادر شده بود ولى كسانيكه در دنيا سعى و كوشش نمودند براى ابطال دلائل توحيد خدا و آيات قرآن و علائم نبوّت پيغمبر و ولايت ائمّه اطهار براى آنكه عاجز كنند خدا را بگمان خودشان از اثبات حق و سبقت بگيرند بر او در غرض براى آنها در آنروز موعود عذابى است از بدترين انواع عذابهاى دردناك و اليم بجرّ نيز قرائت شده است و در سوره حج اين آيه گذشت و آنكه بعضى بجاى معاجزين معجّزين بتشديد قرائت نمودهاند يعنى باز دارندگان خلق از قبول دين حق.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأتِينَا السّاعَةُ قُل بَلي وَ رَبِّي لَتَأتِيَنَّكُم عالِمِ الغَيبِ لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الأَرضِ وَ لا أَصغَرُ مِن ذلِكَ وَ لا أَكبَرُ إِلاّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3»
و گفتند كساني که كافر شدند که نميآيد ما را «ساعة» قيامت بگو: بلي ميآيد، قسم به پروردگار من، هر آينه ميآورد شما را خداوندي که عالم به غيب است و بيرون نيست از علم او به قدر سنگيني ذرهاي در آسمانها و نه در زمين و نيست كوچكتر از اينکه ذره و نه بزرگتر مگر در كتاب آشكارا ظاهر هويدا.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأتِينَا السّاعَةُ مراد كفاري که منكر بعث و قيامت هستند چنانچه در بسياري از آيات اشاره دارد.
قُل بَلي وَ رَبِّي گفتيم فرق است بين نعم و بلي، نعم تصديق ما قال است، و بلي نفي ما قال، و ربي و او قسم است، مامور شد پيغمبر که براي اينکه كفار قسم ياد كن، آن هم قسم به پروردگار خود که ساعة و قيامت البته و صد البته ميآيد.
لَتَأتِيَنَّكُم عالِمِ الغَيبِ كأنه جاي سؤال بود که بگويند كي قدرت دارد خاك پوسيده
جلد 14 - صفحه 542
را زنده كند چنانچه گفتند: مَن يُحيِ العِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ (يس آيه 78) جواب آنها را بگو هر آينه ميآورد قيامت را آن که عالم به غيب هست، تمام شما را زنده ميكند و به تمام اعمال شما رسيدگي ميكند.
لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الأَرضِ نظير اينکه جمله در سوره يونس آيه 61 فرموده: وَ ما يَعزُبُ عَن رَبِّكَ مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرضِ وَ لا فِي السَّماءِ و ما در مجلد ششم صفحه 414 بيان كرديم مراجعه فرمائيد.
وَ لا أَصغَرُ مِن ذلِكَ وَ لا أَكبَرُ إِلّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ بعضي گفتند مراد لوح محفوظ است و حديثي هم از حضرت صادق (ع) است که فرمود: اول چيزي که خداوند خلق فرمود قلم بود و امر شد که بنويس در لوح آن چه واقع ميشود تا قيامت. بعضي گفتند مراد نامه عمل است که فرو نميگذارد، خردلي از اعمال چنان چه ميگويند يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً (كهف آيه 49). و ميتوان گفت در يك جا و دو جا نيست حتي صورت اعمال در عرش نقش ميبندد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 3)- به پروردگار سوگند قیامت خواهد آمد! آیات گذشته در عین این که از توحید و صفات خدا سخن میگفت زمینهساز مسأله معاد بود، زیرا بحث معاد جز از طریق علم بیپایان حق حل نمیشود.
لذا آیه میگوید: «و کافران گفتند: (این دروغ است که قیامتی در پیش داریم) هرگز قیامت به سراغ ما نمیآید»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَأْتِینَا السَّاعَةُ).
آنها میخواستند از این طریق آزادی عمل پیدا کنند و هر کاری از دستشان ساخته است- به این امید که حساب و کتاب و عدل و دادی در کار نیست- انجام دهند.
اما از آنجا که دلائل قیامت روشن است قرآن با یک جمله قاطع و به صورت
ج4، ص27
بیان نتیجه به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله میگوید: «بگو: آری، به پروردگارم سوگند که قیامت به سراغ همه شما خواهد آمد» (قُلْ بَلی وَ رَبِّی لَتَأْتِیَنَّکُمْ).
تکیه روی کلمه «ربّ» به خاطر این است که قیامت از شؤون ربوبیّت است، چگونه ممکن است خداوند مالک و مربی انسانها باشد و آنها را در مسیر تکامل پیش ببرد اما نیمه کاره رها کند و با مرگ همه چیز پایان گیرد! و از آنجا که یکی از اشکالات مخالفان معاد این بوده که به هنگام خاک شدن بدن انسان، و پراکنده شدن اجزای آن در اطراف زمین، چه کسی میتواند آنها را بشناسد و جمع کند و به زندگی نوین بازگرداند؟ از سوی دیگر چه کسی میتواند آنها را بشناسد و جمع کند و به زندگی نوین باز گرداند؟ از سوی دیگر چه کسی میتواند حساب این همه اعمال بندگان را در نهان و آشکار و درون و برون نگاه دارد و به موقع به این حسابها برسد؟ لذا در دنباله آیه اضافه میکند: «او از تمام امور پنهانی باخبر است و به اندازه سنگینی ذرهای در تمام آسمانها و نه در زمین از حوزه علم بیپایان او بیرون نخواهد بود» (عالِمِ الْغَیْبِ لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ).
«و نه کوچکتر از ذره، و نه بزرگتر از آن، مگر این که همه اینها در کتاب مبین ثبت و ضبط است» (وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرُ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ).
نکات آیه
۱ - کافران، مدعى تحقق پیدا نکردن روز قیامت اند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة)
۲ - کافران، وعده تحقق روز قیامت را وعده اى نادرست مى دانستند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة) لازمه انکار قیامت از سوى کافران، این است که به آنان وعده اى مبنى بر وقوع قیامت داده شده باشد.
۳ - «الساعة»، از نام هاى قیامت است. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة)
۴ - کافران، وقوع قیامت را امرى مسخره دانسته و آن را به استهزا مى گرفتند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة) تعبیر به نیامدن قیامت (لاتأتینا) یا به جهت این است که قیامت از جمله امور زمانى است و یا به جهت به سخره و استهزا گرفتن آن مى باشد. برداشت یاد شده، براساس احتمال دوّم است.
۵ - پیامبر(ص)، مأمور پاسخ گویى به کافران درباره وقوع حتمى قیامت (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة قل بلى)
۶ - سوگند پیامبر(ص) به پروردگار، مبنى بر آمدن و تحقق قطعى روز قیامت (قل بلى و ربّى لتأتینّکم)
۷ - تحقق روز قیامت، مقتضاى ربوبیت خداوند است. (و ربّى لتأتینّکم)
۸ - کافران، مردمانى ناخوشایند خداوند (قال الذین کفروا ... قل) از این که خداوند، خود به جواب مستقیم به کافران اقدام نکرده و به پیامبر(ص) دستور داده است تا آن حضرت جواب بگوید، به دست مى آید که خداوند خوش ندارد با آنان سخن بگوید.
۹ - فرمان خداوند به پیامبر(ص) مبنى بر اعلام این که او تحت ربوبیت خدا قرار دارد. (قل بلى و ربّى)
۱۰ - سخن گفتن همراه با اداى سوگند، داراى تأثیرى قابل توجه حتى در دیدگاه کافران (قل بلى و ربّى) این که خداوند به پیامبر(ص) دستور مى دهد که آن حضرت سخن خود را همراه با سوگند به کافران بگوید، به خاطر تأثیر زیاد آن است.
۱۱ - کمترین ذره ها، چه در آسمان ها باشند و چه در زمین، از خداوند پنهان نیستند. (لایعزب عنه مثقال ذرّة فى السموت و لا فى الأرض) «عزب» در لغت به معناى دور و غایب بودن آمده است (مفردات راغب).
۱۲ - خبر وقوع قطعى قیامت، خبرى غیبى و در اختیار خدا است. (قل بلى ... لتأتینّکم علم الغیب)
۱۳ - خداوند، «عالم الغیب» (آگاه به غیب ها) است. (علم الغیب)
۱۴ - ربوبیت خداوند، مقتضى داشتن علم غیب و احاطه علمى بر همه موجودات (و ربّى ... علم الغیب لایعزب عنه مثقال ذرّة ... و لا أصغر من ذلک و لا أکبر)
۱۵ - احاطه علمى خداوند به ذرات پراکنده در زمین، پشتوانه تحقق معاد و حیات مجدد انسان ها (یعلم ما یلج فى الأرض ... و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة قل بلى و ربّى لتأتینّکم ... لایعزب عنه مثقال ذرّة) توجه دادن به این حقیقت که خداوند از اجزاى پراکنده اطلاع دارد، اشعار به امکان تحقّق معاد است.
۱۶ - علم خداوند به ذرات ریز دوردست، ناشى از غیب دانى او است. (علم الغیب لایعزب عنه مثقال ذرّة فى السموت و لا فى الأرض)
۱۷ - در عالم، آسمان هاى متعددى وجود دارد. (السموت)
۱۸ - اشیاى بزرگ و کوچک عالم، در کتاب مبین الهى ثبت اند. (و لا أصغر من ذلک و لا أکبر إلاّ فى کتب مبین)
۱۹ - کوچکى و بزرگى و ریزى و درشتى اشیا، تفاوتى در تعلق علم خدا به آنها ندارد. (لایعزب عنه مثقال ذرّة ... و لا أصغر من ذلک و لا أکبر)
۲۰ - «کتاب مبین»، مرکز اطلاعات همه موجودات است. (و لا أصغر من ذلک و لا أکبر إلاّ فى کتب مبین)
۲۱ - اطلاعات موجود در «کتاب مبین» اطلاعاتى واضح و روشن است. (إلاّ فى کتب مبین) «مبین» (صفت «کتاب») به چیزى گفته مى شود که خالى از هرگونه ابهام باشد. ذکر این صفت براى کتاب، مى تواند از این جهت باشد که آنچه در کتاب هست، روشن و واضح مى باشد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۱۷
- اسماء و صفات: عالم الغیب ۱۳
- انسان: تجدید حیات انسان ها ۱۵
- خدا: آثار احاطه علمى خدا ۱۵; آثار ربوبیت خدا ۷، ۱۴; آثار علم غیب خدا ۱۶; احاطه علمى خدا ۱۱، ۱۴; اختصاصات خدا ۱۲; اوامر خدا ۹; علم غیب خدا ۱۲، ۱۴; منشأ علم خدا ۱۶; ویژگیهاى علم خدا ۱۹
- الساعة :۳ سخن نقش سوگند در سخن ۱۰
- سوگند: سوگند بر حتمیت قیامت ۶; سوگند به خدا ۶
- قیامت: استهزاگران قیامت ۴; پاسخ شبهات مکذبان قیامت ۵; حتمیت قیامت ۵; دلایل قیامت ۷; زمان برپایى قیامت ۱۲; مکذبان قیامت ۱، ۲، ۴; نامهاى قیامت ۳
- کافران: ادعاى کافران ۱; استهزاهاى کافران ۴; بینش کافران ۲، ۱۰; پاسخ شبهات کافران ۵; مغضوبیت کافران ۸
- کتاب مبین: نقش کتاب مبین ۲۰; وضوح کتاب مبین ۲۱
- محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۵، ۹; سوگند محمد(ص) ۶; مربى محمد(ص) ۹
- معاد: دلایل معاد ۱۵
- مغضوبان خدا :۸ موجودات اطلاعات موجودات ۲۰; ثبت موجودات در کتاب مبین ۱۸
منابع