الحديد ١٢
کپی متن آیه |
---|
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ |
ترجمه
الحديد ١١ | آیه ١٢ | الحديد ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَسْعی»: در حرکت است. «نُورُهُمْ»: نور ایمان و اعمال نیک آنان. «بَیْنَ أَیْدِیهِمْ»: جلو آنان. پیشاپیش ایشان. روبرویشان. «أَیْمَانِهِمْ»: أَیْمان، جمع یَمین، طرف راست. دست راست ایشان. هدف از روبرو و طرف راست همه جهات است، ولی ذکر این دو جهت به خاطر احترام و شرفی است که دارند (نگا: روحالمعانی). «بُشْری»: (نگا: بقره / ، آلعمران / انفال / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۵ سوره حديد
- وجه اين كه فرمود: «از آنچه كه خدا شما را در آن جانشين كرده، انفاق كنيد»
- مراد از ميثاقى كه از مؤمنان گرفته شده
- توبيخ شديد كسانى كه از انفاق های مالى بخل مى ورزند
- اجرى كه خدا در برابر اعمال به بندگان مى دهد، تفضّلى است از او
- تقاضاى منافقان از مؤمنان، برای استفاده از نور آنان در قيامت و پاسخ ایشان
- مقصود از ديوارى كه در قیامت، بين منافقان و مؤمنان زده مى شود
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12»
روزى كه مردان و زنان با ايمان را مىبينى كه نورشان از پيش روى و جانب راستشان به سرعت پيش مىرود. (به آنان گفته مىشود:) مژده باد
«1». وسائل، ج 12، ص 40.
جلد 9 - صفحه 464
شما را در امروز، به باغهايى كه از زير (درختان) آن نهرها جارى است، در آنجا جاودانهايد. اين است آن رستگارى و كاميابى بزرگ.
نکته ها
در آيه نهم خوانديم كه انبيا مردم را از ظلمات به نور دعوت مىكنند. اين آيه مىفرمايد:
كسانى كه در دنيا از ظلمات جهل به نور علم، از شرك به توحيد و از تفرقه به وحدت راه يافتند، در آخرت آن نور پيشاپيش آنان در حركت و راهنماى آنهاست، در آيه 157 سوره اعراف نيز مىخوانيم: «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ» از دستورات نورانى قرآن كه همراه پيامبر است پيروى نماييد.
در قيامت، مؤمنان داراى نورى هستند كه در اين آيه، آيه بعد و آيه هشتم سوره تحريم به آن اشاره شده است. ... النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ... نور پيامبر و مؤمنان، پيشاپيش آنان در حركت است و از خداوند مىخواهند كه نورشان كامل شود.
پیام ها
1- در قيامت، مردم يكديگر را مىبينند و از وضعيّت ديگران آگاه مىشوند.
يَوْمَ تَرَى ...
2- زن ومرد در دريافت پاداش الهى وتكامل معنوى يكسانند. «الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ»
3- نور ايمان، در قيامت مجسّم گشته و راهنماى مؤمنان به سوى بهشت مىشود.
«يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ»
4- بشارت به نعمت، خود نعمتى معنوى و روانى است. «بُشْراكُمُ الْيَوْمَ»
5- رستگارى واقعى در قيامت جلوه مىكند. «خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12»
بعد از آن، بيان حال مؤمنان را در روز معاد مىفرمايد:
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ: ياد كن اى مخاطب روزى را كه بينى مردان ايمانآورنده و زنان ايمانآورنده را بر صراط، يَسْعى نُورُهُمْ: مىرود به شتاب نور ايمان ايشان، بَيْنَ أَيْدِيهِمْ: در پيش و جلو ايشان، وَ بِأَيْمانِهِمْ: و به طرف راست ايشان كه موجب نجات و راهنمائى آنان باشد به بهشت.
بيان: تخصيص اين دو جهت به سبب آنست كه نامه اعمال سعدا را در آن روز از پيش روى و از جانب راست به ايشان دهند، چنانچه نامه اعمال اشقيا را بر پس پشت و دست چپ دهند؛ پس اين نور در آن روز علامت آن خواهد بود كه ايشان به حسنات خود سعيدند و به صحائف سفيد خود فايز، و به سبب اين نور از صراط مانند برق خاطف عبور كنند.
نزد بعضى، وجه تخصيص اين دو جهت آنكه نور روى ايشان به سبب آنست كه در حين وضو، صورت خود را شسته باشند و در وقت نماز، پيشانى در زمين گذاشته، چنانكه حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: امّتى الغرّ المحجّلين من آثار الوضوء؛ و به دست راست تسبيح نموده و به انگشت عدد آن را شمرده، پس از هر بند انگشتى نورى درخشد.
جلد 13 - صفحه 24
حاصل آنكه همه مؤمنان بر قدر مرتبه خود، نور، پيش رو و دست راست ايشان مىرود تا به بهشت رسند، ملائكه استقبال آنها كنند و گويند: بُشْراكُمُ الْيَوْمَ: مژده باد شما را امروز، جَنَّاتٌ تَجْرِي: دخول است در بوستانهاى پر از اشجار و اثمار. جارى مىگردد، مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: از جلو منازل يا از زير درختان، نهرهاى آب، خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه جاويد باشيد در آن بوستانها با نعمت. ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ: اين بشارت ايشان به بهشت و نعمتهاى بىپايان، رستگارى بزرگ است كه ايشان در اين حال از همه اهوال قيامت نجات يافته به دار الخلود نزول نمايند.
تتمه: تفسير برهان- جابر بن عبد اللّه انصارى روايت نموده روزى خدمت حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بودم. در آن هنگام حضرت امير المؤمنين عليه السّلام رو آورد. حضرت فرمود: آيا بشارت دهم تو را اى ابو الحسن؟ عرض كرد: بلى يا رسول اللّه. فرمود: اين جبرئيل است، خبر دهد از جانب خداى جلاله:
انّه قد اعطى شيعتك و محبّيك سبع خصال: الرّفق عند الموت، و الانس عند الوحشة، و النّور عند الظّلمة، و الامن عند الفزع، و القسط عند الميزان، و الجواز على الصّراط، و دخول الجنّة قبل النّاس، نورهم يسعى بين ايديهم و بايمانهم. «1» بدرستى كه خداى تعالى عطا فرمود شيعيان و دوستان تو را هفت صفت:
1- مدارا نزد مرگ. 2- انس نزد وحشت. 3- نور نزد تاريكى. 4- امن نزد فزع. 5- قسط نزد ميزان. 6- عبور بر صراط. 7- دخول بهشت قبل از مردم «نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ».
ابو امامه نقل نموده كه مؤمنان بر صراط، نور دهند، و منافقان را نور نباشد.
هرگاه مؤمنان روى برگردانند، همه صراط روشن شود. منافقان از ايشان التماس نور كنند و بديشان نرسد و در ظلمت باقى باشند، چنانچه فرمايد:
«1» تفسير برهان، جلد 4، صفحه 289.
جلد 13 - صفحه 25
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ «11» يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12» يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ «13» يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «14» فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «15»
ترجمه
كيست آنكه وام دهد بخدا و امى نيكو پس زياده گرداند آنرا براى او و براى او است مزدى پرفائده
روز كه ميبينى مردان مؤمن و زنان مؤمنه را كه بشتاب ميرود نورشان پيش روى ايشان و در جانب راستشان مژده شما را است امروز بهشتهائى كه جارى است در آنها نهرها جاودانيان در آنها اينست آن كاميابى بزرگ
روز كه ميگويند مردان منافق و زنان منافق بآنان كه ايمان آوردند منتظر شويد ما را تا بهرهمند شويم از نور شما گفته شود برگرديد به پشت خود پس طلب كنيد نورى را پس كشيده شود ميانشان ديوار معظمى كه برايش در ميباشد و داخلش در آن رحمت است و خارجش در مقابل آن عذاب است
ندا كنند ايشانرا كه آيا نبوديم با شما گويند بلى ولى شما بهلاكت افكنديد خودتان را و منتظر بدى براى ما بوديد و شك آورديد و فريب داد شما را آرزوها تا آنكه آمد فرمان خدا و فريب داد شما را بخدا فريب دهنده
پس امروز گرفته نميشود از شما چيزى عوض جان و نه از آنان كه كافر شدند جاى شما آتش است و بد جاى بازگشتى است آن.
تفسير
قرض كه بفارسى آنرا وام گويند آنست كه كسى مال خود را بديگرى تمليك نمايد با اين قيد كه او عوض آن را يا زيادتر باو بعدا بپردازد خدا ميفرمايد كيست آن مرديكه قرض بدهد بخدا قرض خوبى پس خدا چندين
جلد 5 صفحه 144
برابر باو عوض عنايت فرمايد و چون خدا محتاج نيست كه براى خودش قرض بخواهد معلوم ميشود مراد انفاق در راه خدا است و خوبى قرض بآنست كه از مال حلال باشد و از عزيزتر و بهترين اموال باشد و در بهترين احوال كه جوانى و سلامتى است واقع شود و صرف نمايد در بهترين مصارف خير و بكسى اظهار ننمايد و ارائه ندهد آنرا و بنظرش نيآيد كه كار بزرگى كرده و بعدا منّت ننهد و آزارى نرساند بكسيكه چيزى داده و در آن انفاق جز رضاى خدا منظور و مقصودى اصلا و ضمنا و تبعا بهيچ وجه نداشته باشد و چون چنين باشد خداوند چندين برابر آن مال باو عوض عنايت خواهد فرمود از هفت تا هفتاد و هفتصد بحسب جهاتيكه ذكر شد و درجات معرفت و اخلاص نيّت و اجر گرامى و پرفائده و بزرگتر از همه بهشت جاويد است در روزى كه مىبينى تو اى پيغمبر مردان و زنان از اهل ايمان را كه ميتابد نورشان در مقابلشان كه راه بهشت است و از جانب دست راستشان كه نامه اعمالشان را بآنها ميدهند و گفته ميشود بشارت باد شما را امروز ببهشت كه نهرها در زير قصور و كنار اشجار آن روان است و هميشه در آن هستيد و آن بزرگترين نيل بمطلوب است در روز كه مردان و زنان اهل نفاق و دو روئى كه ظاهرا ميگويند ما مسلمانيم و باطنا از كافر بدترند باهل ايمان ميگويند صبر كنيد يا نظرى بما نمائيد كه در تاريكى هستيم و منتظر باشيد كه ما با شما بيائيم و از نور شما استفاده كنيم ايشان جواب ميدهند مراجعه بپشت سر خودتان بنمائيد و نور را از آنجا طلب نمائيد و مقصودشان عود بدنيا است و طعن بآنها كه اين نور از عمل صالح خالص توليد شده كه در دنيا بايد بجا آورد و شما نيآورديد و ديگر قابل تدارك نيست پس ناگهان ديوار عظيم البنيان بهشت مانند سور شهر نمايان گردد و حائل شود بين آن دو گروه و آن سور درى دارد يا درهائى كه اهل ايمان و عمل صالح داخل در درون آن ميشوند و آنجا محلّ رحمت و نعمت بىمنتهاى الهى است كه بهشت است و بيرون سور كه اهل نفاق اقامت دارند در نزد آن و در مرئى و منظر آنان عذاب و آتش جهنم است و در آن حال بصداى بلند اهل نفاق ميخوانند اهل ايمان را و ميگويند آيا ما داخل در حزب شما نبوديم و با شما
جلد 5 صفحه 145
نماز نميخوانديم و روزه نميگرفتيم و حج بجا نميآورديم و آنان جواب گويند بلى ولى شما مبتلا نموديد و بهلاكت انداختيد خودتان را باضمار كفر و نفاق و شقاق و معاصى و انتظار داشتيد روز مصيبت و بلا را براى مسلمانان و در شك و شبهه بوديد از حق بودن دين اسلام تا فرمان قبض روح شما صادر شد و مغرور نمود شما را آرزوهائى از قبيل شكست خوردن مسلمانان و رفتن پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم از دنيا و رسيدن شما بسلطنت ظاهرى و فريب داد شما را شيطان بحلم و صبر و عفو خدا و امروز ديگر چاره از دست رفته حتى اگر مالى داشته باشيد و بخواهيد بدهيد كه جان خودتان را بآن بخريد از شما قبول نميشود و همچنين از آنانكه ظاهرا و باطنا كافر بودند قبول نميشود جايگاه شما آتش جهنّم است و آن اولى و احقّ از هر چيزى است بشما و بد جايگاه و محلّ بازگشتى است آن آتش براى اهلش و مستفاد از چند روايت معتبر آنست كه آيه اوّل در صله امام عليه السّلام نازل شده و راجع بپرداخت سهم امام عليه السّلام در زمان سلطان جائر است و آنكه خدا محتاج نيست كه از مردم قرض بخواهد هر حقّى كه خدا دارد آن مخصوص بولى او است كه امام است و قمّى ره نقل فرموده كه نور روز قيامت ميان مردم قسمت شود بحسب مراتب ايمانشان سهم منافق از آن در سر انگشت بزرگ پاى چپ آن است پس نگاه ميكند بنور خود پس ميگويد باهل ايمان بجاى خودتان بمانيد تا ما از نور شما مستفيد شويم پس اهل ايمان ميگويند رجوع بپشت سر خودتان نمائيد و كسب نور كنيد و آنها برميگردند پس سور ميان آنها كشيده ميشود و قسم بخدا يهود و نصارى را خدا اراده نفرموده و مقصود فقط اهل قبله ميباشند حقير عرض ميكنم كفّار كه اصلا نورى ندارند اين مختصر نور از همان ايمان ظاهرى توليد شده ولى چون بباطن سرايت ننموده نتيجهاش اين شده كه اهل ايمان را ديدهاند و از آنها خواهش كرده و جواب ملامتآميز شنيدهاند و مأيوس شدهاند پس حال اينها بدتر از آنها است كه اهل ايمان را نديدهاند و خواهشى نكردهاند و جواب شماتتآميزى نشنيدهاند و از ابن عباس ره نقل شده كه مردم وقتى سر از قبرها بيرون ميآورند مخلوط بهم ميشوند پس اهل نفاق بنور اهل ايمان سير ميكنند و چون از
جلد 5 صفحه 146
يكديگر ممتاز شدند اهل نفاق در تاريكى باقى ميمانند و اين خواهش را مينمايند پس بمنافقين گفته ميشود برگرديد بمحشر آنجا كه نور قسمت ميشود و از آنجا نور طلب كنيد پس برميگردند و نورى نمىبينند و بنابراين خداوند خواسته در مقابل اعمال سخريّه آميز ريائى آنان در دنيا باين نحو آنها را سخريّه نمايد و اللّه اعلم بحقائق الامور.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَومَ تَرَي المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ يَسعي نُورُهُم بَينَ أَيدِيهِم وَ بِأَيمانِهِم بُشراكُمُ اليَومَ جَنّاتٌ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ «12»
روزي که ميبيني مؤمنين و مؤمنات را که ميآيد نور آنها از مقابل صورتهاي آنها و از طرف راست آنها بشارت باد شما مؤمنين را امروز بهشتهايي که جاري
جلد 16 - صفحه 426
ميشود از زير آنها نهرهايي هميشه در آن بهشتها هستيد و اينکه است فوز عظيم.
يَومَ تَرَي المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ خطاب به پيغمبر اكرم است نظر به اينكه اهل ايمان ابتداء مشرّف ميشوند خدمت پيغمبر (ص) كنار حوض كوثر پاي منبر وسيله زير لواء حمد که تمام انبياء و اوصياء آنها در طرف راست صحراي محشر هستند حضرت آنها را مشاهده ميكند.
يَسعي نُورُهُم نور ايمان و اعمال صالحه آنها تابش ميكند.
بَينَ أَيدِيهِم جلو آنها.
وَ بِأَيمانِهِم و بطرف راست آنها و وجه اختصاص بمقابل و طرف راست دون الخلف عقب سر و شمال طرف چپ براي اينکه است که آن طرف اهل نار و جهنّم از كفّار و مشركين و اهل ضلالت هستند و آنها در ظلمت و تاريكي هستند و شاهد بر اينکه دعوي آيه شريفه است که ميفرمايد: بعد از اينکه آيه که شرحش ميآيد.
بُشراكُمُ اليَومَ خطاب بمؤمنين و مؤمنات است و بشارت دهنده ملائكه رحمت هستند و آنها را استقبال ميكنند و ميآورند رو به بهشت که ميفرمايد:
وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوا رَبَّهُم إِلَي الجَنَّةِ زُمَراً حَتّي إِذا جاؤُها وَ فُتِحَت أَبوابُها وَ قالَ لَهُم خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيكُم طِبتُم فَادخُلُوها خالِدِينَ زمر آيه 73.
جَنّاتٌ تمام هشت بهشت تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ تمام انهار بهشتي.
خالِدِينَ فِيها که ديگر آخر ندارد و تمام شدني نيست.
ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ چه فوزيست اعظم از اينکه موهبت.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 12)- از آنجا که در آیه قبل خداوند انفاق کنندگان را به اجر کریم نوید داد، در اینجا مشخص میکند که این اجر کریم و ارزشمند و با عظمت در چه روزی است؟
میفرماید: «در روزی است که مردان و زنان با ایمان را مینگری که نورشان در پیش رو و در سمت راستشان بسرعت حرکت میکند» (یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنِینَ
ج5، ص99
وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ)
.منظور از «نور» تجسّم نور ایمان است، چرا که در آن روز عقائد و اعمال انسانها تجسم مییابد، ایمان که همان نور هدایت است به صورت روشنائی و نور ظاهری مجسم میگردد، و کفر که تاریکی مطلق است، به صورت ظلمت ظاهری مجسم میگردد.
اینجاست که به احترام آنها این ندا از فرشتگان بر میخیزد: «بشارت باد بر شما امروز، به باغهائی از بهشت که نهرها زیر (درختان) آن جاری است» (بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).
«جاودانه در آن خواهید ماند، و این پیروزی و رستگاری بزرگ است» (خالِدِینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).
نکات آیه
۱ - قیامت، روز پاداش دهى خداوند به وام دهندگان خود (کسانى که با انفاق در راه خدا به او قرض الحسنه دادند). (من ذا الذى یقرض اللّه ... و له أجر کریم . یوم ترى المؤمنین) «یوم» در «یوم ترى»، مربوط به «له أجر کریم» در آیه پیش است; یعنى، خداوند، پاداش نفیس خود را به وام دهندگان خویش در روزى مى دهد که... . گفتنى است که مراد از «یوم ترى» روز قیامت است.
۲ - حضور مردان و زنان مؤمن، با چهره هایى تابان در عرصه قیامت (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت یسعى نورهم)
۳ - فروغ چهره مؤمنان، روشنگر راه آنان در قیامت به سوى بهشت (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت یسعى نورهم) «سعى» به معناى دویدن است. دویدن نور مؤمنان در پیش روى آنان، بیانگر آن است که آنان دوان دوان به سویى در حرکت اند. برخى از مفسران برآنند که در این حال، آنان به سوى بهشت مى روند.
۴ - درخشش نور مؤمنان، موجب روشن شدن راه ایشان از پیش رو، سمت راست و سمت چپ آنان در قیامت (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت یسعى نورهم بین أیدیهم و بأیمنهم) در آیه شریفه از فن «اکتفا» استفاده شده است; یعنى، با ذکر «بأیمانهم» از بیان «و بشمائلهم» اکتفا شده است. بنابراین تقدیر آیه چنین مى شود: «یسعى نورهم بین أیدیهم و بأیمانهم و بشمائلهم».
۵ - شوق دیدار بهشت، باعث حرکت شتابان مؤمنان در قیامت و دویدن آنان در مسیر منتهى به آن (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت یسعى نورهم بین أیدیهم) حرکت سریع و دوان دوان مؤمنان به سوى بهشت، حکایت از اشتیاق شدید آنان به دیدار آن و رساندن هر چه زودتر خود به آن جایگاه همیشگى دارد.
۶ - منظره حرکت شتابان زنان و مردان مؤمن در قیامت، به سوى بهشت با چهره هایى چونان چراغ فروزان، بس زیبا و چشم نواز براى بینندگان (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت یسعى نورهم بین أیدیهم و بأیمنهم) در صورتى که مراد «ترى» هر فرد بیننده باشد، به نظر مى رسد آیه شریفه در مقام تصویر صحنه اى است که نظر هر بیننده اى را در آن روز به خود جلب مى کند.
۷ - خداوند، تحقق بخش وعده هاى خود به مردان و زنان مؤمن در قیامت، در مشهد و منظر پیامبراکرم(ص) (فیضعفه له و له أجر کریم . یوم ترى المؤمنین و المؤمنت) برداشت یاد شده بدان احتمال است که واژه «ترى»، خطاب به خصوص پیامبراکرم(ص) باشد.
۸ - تساوى زنان و مردان، از نظر استعداد و زمینه هاى لازم براى رسیدن به مراتب کمال و دست یافتن به ثواب ها و بهره هاى اخروى (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت ... بشریکم الیوم جنّ-ت) برداشت یاد شده، از تصریح به نام هاى زنان و مردان در عرض هم، استفاده مى شود.
۹ - قیامت، روز دریافت بشارت بهشت براى مردان و زنان مؤمن (یوم ترى المؤمنین و المؤمنت ... بشریکم الیوم جنّ-ت)
۱۰ - باغ هاى بهشت، پوشیده از درختان است. (بشریکم الیوم جنّ-ت) «جنّة» (مفرد «جنّات»)، به باغ پوشیده از درختان گفته مى شود.
۱۱ - وجود نهرهاى همیشه روان در باغ هاى بهشت (جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر) به کارگیرى فعل مضارع «تجرى»، بیانگر همیشگى بودن جریان نهرها در بهشت است.
۱۲ - بهشت، جایگاه ابدى مؤمنان (جنّ-ت ... خلدین فیها)
۱۳ - دستابى به بهشت، کامیابیى بس بزرگ براى مؤمنان (ذلک هو الفوز العظیم)
موضوعات مرتبط
- انفاقگران: پاداش اخروى انفاقگران ۱
- بشارت: بشارت بهشت در قیامت ۹
- بهشت: اشتیاق به بهشت ۵; باغهاى بهشت ۱۱; جاودانگى در بهشت ۱۲; درختان بهشت ۱۰; عجله در ورود به بهشت ۵، ۶; نعمتهاى بهشت۱۰، ۱۱; نهرهاى بهشت ۱۱; ویژگیهاى باغهاى بهشت ۱۰
- خدا: پاداش اخروى قرض به خدا ۱; حتمیت وعده هاى خدا۷
- رستگارى: مراتب رستگارى ۱۳
- زن: استعدادهاى زن ۸; تساوى زن و مرد ۸; زمینه کمال زن۸; زنان مؤمن در قیامت ۹; نورانیت اخروى زنان مؤمن ۲، ۶; وعده به زنان مؤمن ۷
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۱، ۹
- مؤمنان: آثار نورانیت اخروى مؤمنان ۴; اشتیاق مؤمنان ۵; روشنایى سمت چپ مؤمنان ۴; روشنایى سمت راست مؤمنان ۴; زیبایى عجله اخروى مؤمنان ۶; زیبایى نورانیت اخروى مؤمنان ۶; عجله اخروى مؤمنان ۵; عظمت رستگارى مؤمنان ۱۳; مؤمنان در بهشت ۱۲، ۱۳; مؤمنان در قیامت ۹; نورانیت اخروى مؤمنان ۲، ۳; ورود مؤمنان به بهشت ۳; وعده به مؤمنان ۷
- محمد(ص): نظارت اخروى محمد(ص) ۷
- مرد: استعدادهاى مرد ۸; زمینه کمال مرد ۸
منابع