يونس ٦٤
کپی متن آیه |
---|
لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ |
ترجمه
يونس ٦٣ | آیه ٦٤ | يونس ٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْبُشْری»: بشارت. مژده. «لَهُمُ الْبُشْرَی»: مژده باد ایشان را (نگا: فرقان / ). بشارت دادن برای ایشان است، در دنیا هنگام مرگ (نگا: فصّلت / و ) و در آخرت در هنگامه رستاخیز (نگا: حدید / ). «کَلِمَاتِ اللهِ»: سخنان خدا. مراد وعدههائی است که خداوند به پیغمبران و پیروان ایشان داده است (نگا: انعام / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
لاَ يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ... (۰) إِنَ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا... (۱) نَحْنُ أَوْلِيَاؤُکُمْ فِي... (۳) يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ... (۳)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۷۰ سوره يونس
- مراد از این که فرمود: قرآن، موعظه و شفاء و رحمت برای مؤمنان است
- مراد از فضل و رحمت خدا، در آيه: «قُل بِفَضلِ اللّهِ وَ بِرَحمَتِهِ ...»
- وجه اين كه از دادن روزى، به «انزال روزى» تعبیر شده
- بيان اين كه هر حكمى، بايد به اذن خدا باشد
- سلطنت و احاطه تامّ خداوند متعال، بر اعمال بشر
- معناى «ولايت» و مراد از این که: «خدا، ولیّ مؤمنان است»
- معنای آیه: «لَا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لَا هُم يَحزَنُون»
- تسلى دادن به پيامبر «ص»: از سخنان جاهلانه مشركان، رنجیده نشو، زيرا «عزّت»، از آنِ خداست
- استدلال محال بودن فرزند داشتن خداى تعالى
- بحث روايتى: (چند روایت ذیل آیات گذشته)
- رواياتى درباره معناى ولايت خدا و وصف اولياء اللّه
- چند روايت درباره «رؤيا» و اقسام آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «64»
براى آنان (اولياى خدا) در زندگى دنيا و آخرت بشارت است. تبديل و تغييرى در سخنان (و وعدههاى) الهى نيست و آن همان رستگارى بزرگ است.
نکته ها
بشارت اهل ايمان و تقوا، در دنيا از طريق خوابها و رؤياهاى صادقه، الهامات الهى، نزول آرامش و سكينه، خنثى شدن توطئهها، مستجاب شدن دعاها و ديدار معصومين به هنگام مرگ است و در آخرت نيز دريافت نعمتهاى الهى است.
همچنان كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به مناسبت اين آيه فرمود: بشارت دنيوى همان خوابهاى
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». آياتِ 257 بقره «اللَّه ولىّ الذين آمنوا»، 68 آل عمران «واللَّه ولىّ المؤمنين» و 19 جاثيه «واللَّه ولىّ المتقين»
جلد 3 - صفحه 594
خوبى است كه در آن مژده است وبشارت اخروى بشارتى است كه لحظهى مرگ به او داده مىشود كه تو و كسانى كه تو را به سوى قبر حمل مىكنند، آمرزيده مىشويد. «1» و در روايتى امام باقر عليه السلام به ابوحمزهثمالى فرمود: لحظهى مرگ، محمّد و على عليهما السلام نزد مؤمن حاضر شده ومىفرمايند: به سوى ما بيا كه آيندهى تو بهتر از گذشته است و روح تو به روح خداوند ملحق مىشود. «2»
بشارتهاى خداوند به اوليايش در دنيا، در آيات ديگر قرآن آمده است كه نشان مىدهد اولياى خدا در همين دنيا نيز فائز و برندهاند، زيرا:
1. آرامش دارند. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «3»
2. توكّل دارند. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» «4»
3. امداد غيبى مىشوند. «وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها» «5»
4. همواره پيروز هستند. «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» «6»
5. بينش و نور دارند. «يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» «7»
6. در بن بست قرار نمىگيرند. «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» «8»
7. كارشان را بيهوده نمىبينند. «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ» «9»
8. از ملامتها نمىترسند. «لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» «10»
9. از مردم نمىترسند. «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً» «11»
10. از طاغوت نمىترسند. «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ» «12»
11. گرفتار حيرت نيستند. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ» «13»
12. محبوبيّت دارند. «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» «14»
13. كارهاى فانى خود را با رنگ الهى جاودانه مىكنند. «صِبْغَةَ اللَّهِ» «15»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». رعد، 28.
«4». آلعمران، 122.
«5». احزاب، 9.
«6». توبه، 52.
«7». انفال، 29.
«8». طلاق، 2.
«9». زلزال، 7.
«10». مائده، 54.
«11». آلعمران، 173.
«12». طه، 72.
«13». يونس، 9.
«14». مريم، 96.
«15». بقره، 138.
جلد 3 - صفحه 595
پیام ها
1- تنها اولياى خدا، هم دنيا دارند، هم آخرت. لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ... وَ فِي الْآخِرَةِ
2- وعدههاى الهى قطعى و حتمى است. لَهُمُ الْبُشْرى ... لا تَبْدِيلَ ...
3- رستگارى بزرگ براى كسانى است كه همواره ايمان و تقوا داشتهاند. آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ ... الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (64)
لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا: مر مؤمنين و متقين را بشارت و مژده باشد در زندگانى دنيا. وَ فِي الْآخِرَةِ: و در آخرت. در اين بشارت اقوالى است:
1- صدوق «1» از پيغمبر اكرم روايت نموده كه: بشارت در دنيا خواب حسنه است كه مؤمن بيند، پس بشارت داده شود به آن خواب در دنيا. و اما بشارت در آخرت بشارت مؤمن است نزد مرگ به اينكه خداوند عز و جل آمرزيد تو را و كسانى كه تو را به قبر حمل نمودند.
2- بشارت در دنيا به قيام قائم و ظهور آن حضرت و به قتل دشمنان ايشان، و در آخرت به نجات و ورود بر پيغمبر و آل صادقين آن حضرت بر حوض كوثر، چنانچه در كافى «2» شريف از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده در اين آيه
«1» نور الثقلين ج 2 ص 309 حديث 95.
«2» همان مدرك ص 310 حديث 96 به روايت از امام صادق عليه السّلام.
ج5، ص 354
شريفه: يبشّرهم بقيام القائم و بظهوره و بقتل اعدائهم و بالنّجاة فى الاخرة و الورود على محمّد و اله الصّادقين على الحوض.
3- نزد زجاج و فراء «1»، بشارت در دنيا وعدههائى است كه خداى تعالى در قرآن بر اعمال صالحه بشارت داده.
4- بشرى در دنيا بشارت ملائكه است كه «أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ» «2» و بشارت در آخرت سلام ملائكه است بر آنها «3» «الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «4» 5- بشارت عبارت است از خبرى كه سرور آن از قلب سرايت به وجه و آثار بشر در صورت شخص هويدا گردد، پس هر چه اينطور باشد داخل است در آيه شريفه و مجموع امور مذكوره مشترك است در اين صفت. بنابراين آنچه متعلق دنيا است، داخل در تحت قوله «لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» و هر چه متعلق به آخرت، داخل در قوله «وَ فِي الْآخِرَةِ».
6- تفسير برهان «5»- عن ابى جعفر عليه السّلام فى معنى البشارة فى الدّنيا الرّؤيا الصّالحة يراها المؤمن لنفسه او ترى له و فى الاخرة الجنّة و هى ما يبشّرهم به الملئكة عند خروجهم من القبور و فى القيمة الى ان يدخلوا الجنّة يبشّرونهم حالا بعد حال. از حضرت باقر عليه السّلام: بشارت در دنيا رؤياى صالحه كه مؤمن براى خود بيند يا ديگرى براى او بيند، و بشارت در آخرت بهشت و آن چيزى است كه بشارت دهند ملائكه وقت بيرون آمدن از قبر تا آنكه داخل بهشت شوند.
لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ: خلافى نيست مر مواعيد الهى را و تغيير و تبديل نخواهد بود مر اقوال و كلمات سبحانى را به وضع كلمه ديگر مكان و بدل از آن،
«1» مجمع ج 3 ص 120.
«2» سوره فصلت آيه 30.
«3» مجمع ج 3 ص 120.
«4» سوره رعد آيه 23.
«5» ج 2 ص 191.
ج5، ص 355
زيرا حق است و حق را به هيچ وجه خلافى نباشد. و از جمله مواعيد مؤمنان بشارت مؤمنين متقين است، پس ممتنع باشد تخلف در آن به ثبوت قطعى و حتمى. على بن ابراهيم قمى (قدس سره) فرمايد: «1» مراد «كلمات اللّه» امامت است، يعنى تغيير نيست در امامت، و دليل بر اين قوله تعالى «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ» «2» يعنى «الامامة». ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ: اين بشارت دارين او است رستگارى بزرگ كه تمام اشياء در جنب آن كوچك و حقير باشد. نافع نقل نموده كه روزى حجاج خطبه را دراز كرد. عبد اللّه عمر سر در كنار من نهاد. حجاج گفت: عبد اللّه زبير كتاب خدا را تبديل كرد. عبد اللّه عمر گفت: نه تو، و نه او توانى تبديل دهى «لا تبديل لكلمات اللّه». گرچه مبتدعين، خلاف حكم الهى رفتار كنند، لكن در واقع تغيير فرمان سبحانى نيست، زيرا حق به محل خود ثابت و تغيير ندارد، و مبدعين در مقابل آن حكمى از پيش خود جعل نموده و به باطل معتقد و عمل كنند.
وجه تنظيم- چون حق تعالى در اين سوره مباركه مقدما انواع شبهات قوم را ذكر و جواب آنها را به آيات بينات فرمود، حال طريق ديگر ايذاء آنها را اشاره نمايد به اينكه تهديد و تخويف پيغمبر مىكردند، به اينكه ما صاحبان قدرت و ثروت و مال و جاه هستيم، البته كمال جديت و سعى را در قهر تو و ابطال دين تو نمائيم. خداوند سبحان تسليه خاطر مبارك پيغمبر محترم و نبى مكرم و رسول خاتم را فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (62) الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ (63) لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (64) وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (65)
ترجمه
آگاه باشيد كه دوستان خدا نه بيمى باشد بر ايشان و نه آنان اندوهناك شوند
آنانكه گرويدند و بودند كه پرهيز مىكردند
مر ايشانرا است بشارت در زندگانى دنيا و در آخرت نيست تبديلى مر سخنان خدا را اين است آن كاميابى بزرگ
و نبايد اندوهگين كند تو را گفتار آنان همانا عزّت مر خدا را است تمامى او است شنواى دانا.
تفسير
دوستان خدا كه اهل ايمان و پرهيزكارى هستند البتّه در دنيا و آخرت محفوظ بحفظ الهى ميباشند و چون بياد خدا شادند در بوستان محبّت او مانند سرو ثابت و از غم آزادند راضى برضاى خدا و فارغ از ما سوى پس نبايد كسى بر حال و مئال ايشان خائف باشد بلكه بايد افعال و احوال آنان سر مشق و مورد غبطه سايرين گردد و محتمل است مراد آخرت باشد و آيه دوم ظاهرا بيان اولياء اللّه است و احتياج بتفسير ندارد ولى در جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه پرسيدند از اولياء اللّه فرمود ايشان كسانى هستند كه بياد ميآورند خدا را بديدار خودشان يعنى بسيما و هيئت خودشان مردم را بياد خدا مىآورند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسيكه بشناسد خدا را و تعظيم نمايد او را باز دارد زبان خود را از كلام و شكم خود را از طعام و به تعب اندازد نفس خود را بصيام و قيام عرض كردند پدران و مادران ما بفدايت اى پيغمبر خدا اينان دوستان خدايند فرمود دوستان خدا چون ساكت باشند سكوتشان ذكر است و چون نظر نمايند نظرشان عبرت است و اگر سخن گويند سخنشان حكمت است و چون راه روند رفتنشان ميان مردم بركت است و اگر نبود اجلهائى كه خدا براى آنها نوشته جانشان در بدنهاشان قرار نداشت از خوف عذاب و شوق ثواب و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام روايت نموده كه يافتيم در كتاب على بن الحسين عليهما السلام آگاه باشيد دوستان خدا نيست بيمى برايشان و نه آنان محزون ميشوند وقتى كه ادا نمايند واجبات خدا را و بجا آورند سنّتهاى پيغمبر او را و از محرّمات الهى اجتناب نمايند و زهد در دنيا و رغبت بثواب خدا داشته باشند و كسب روزى حلال نمايند و طالب افتخار و جمع مال نباشند و حقوق واجبه الهيّه را باهلش برسانند پس آنان كسانى هستند كه خداوند بكسب آنها بركت و
جلد 3 صفحه 31
بعملشان ثواب عطا ميفرمايد و در مجمع اين مضمون را از حضرت سجّاد عليه السّلام مرسلا نقل نموده و در بعضى روايات بشيعيان امير المؤمنين و امام زمان كه منتظر ظهور و مطيع فرمان امامند تفسير شده و نتيجه همه يك معنى است چون لازمه دوستى و و داد اطاعت و انقياد است و كلمه جامعه همان ايمان و پرهيزكارى است كه در كلام الهى ذكر شده است و در آيه سوّم بايشان بشارت داده شده است بنظر حقير چون حذف متعلّق مفيد عموم است در دنيا بكلّيه خيرات و سعادات از عزّت و سلامت و امنيّت و رفاهيت و فتح و ظفر و نصرت و فراغت بال و خوشى احوال چون كسيرا كه تقوى شعار باشد از آفات و اسقام دهر بر كنار باشد و در آخرت بنعيم جنان و حيات جاودان ولى در كافى و فقيه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده و قمّى ره فرموده بشارت در دنيا خواب خوب است كه مؤمن ميبيند و خوشحال ميشود بآن در دنياى خود و در فقيه اضافه فرموده كه امّا در آخرت آن بشارت مؤمن است در وقت مرگ بمغفرت او و كسانيكه جنازه او را برداشتهاند و قمّى ره بشارت آخرت را بسلام ملائكه در وقت قبض روح و اذن دخول در بهشت تفسير فرموده و در جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه بشارت در دنيا خواب خوب است كه مؤمن براى خود مىبيند يا براى او ديده ميشود و در آخرت بهشت است و در كافى از امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل نموده كه بشارت بقيام قائم و ظهور او و قتل دشمنان ايشان و نجات در آخرت و ورود بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل اطهار او است در لب حوض كوثر و از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه چون جان بسينه محتضر رسد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ميبيند و باو بشارت ميدهد و امير المؤمنين عليه السّلام را ميبيند و باو ميفرمايد من همانم كه دوستم داشتى امروز بدرد تو خوردم و اين در قرآن است كه ميفرمايد الّذين آمنوا و كانوا يتّقون لهم البشرى فى الحيوة الدّنيا و فى الاخرة و باين مضمون روايات ديگرى هم نقل شده است و آنكه چون ملك الموت ببالين يكى از شيعيان حاضر شود او را بشارت ببهشت و امان از دوزخ دهد و درى از منزل او در بهشت برويش باز شود و باو گويد به بين اين جايگاه تو است در بهشت و اين پيغمبر و امير المؤمنين و حسنين عليهم السلام رفقاء تو هستند و اين معناى آيه شريفه است و در اقوال و مواعيد و ارادات الهيّه تغيير و تبديلى نيست و بشارت باهل ايمان و تقوى منجز است و قطعا به انجاز خواهد رسيد و اين فوز عظيم است كه فوق آن متصوّر نيست
جلد 3 صفحه 32
و در آيه آخر خداوند براى تسليت خاطر نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده كه از گفتار ناهنجار كفّار آزرده و ملول مشو قوّت و قدرت و عزّت و نصرت تماما در دست خدا است بهر كس خواسته باشد عنايت خواهد فرمود و تو را خواسته و بتو وعده ظفر داده و بالاخره اولياء خود را بر اعداء غالب خواهد فرمود شنوا است اقوال آنها را و دانا است اعمال آنها را و غافل نيست از احوال آنها و بزودى بجزاى خودشان خواهد رساند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَهُمُ البُشري فِي الحَياةِ الدُّنيا وَ فِي الآخِرَةِ لا تَبدِيلَ لِكَلِماتِ اللّهِ ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ (64)
از براي اينکه اولياء خدا که مؤمن متقي هستند بشارتي است در زندگاني دنيا و در آخرت تغييرپذير نيست از براي كلمات الهي اينکه بشارت او فوز عظيم است اختلاف زيادي بين مفسرين در اينکه دو بشارت است و اخبار زيادي هم از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و هم از ائمه عليهم السلام وارد شده که در مجمع و برهان و كافي و غير اينها نقل شده که بشارت در دنيا رؤياي صادقه است که مؤمنين در خواب مشاهده ميكنند
جلد 9 - صفحه 419
يا الهاماتيست که از طرف ملائكه بقلوب آنها ميشود يا اجابت دعاهاي آنها و قضاء حوائج آنها يا در موقع احتضار وجود مقدس حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام باو بشارت ميدهند يا ملائكه جاي او را در بهشت نشان ميدهند و بشارت در آخرت، بشارت در قبر و دري از بهشت بقبر او باز ميشود و همه روز ملائكه براي او تحف بهشتي ميآورند و روز قيامت بشارت بهشت و مغفرت و نجات از اهوال محشر باو ميدهند و ما مكرر گفتهايم که اخبار وارده در تفسير بيان مصاديق است منافي با عموم آيه نيست و بشارت بمؤمن متقي در حيات دنيوي منحصر باين مذكورات نيست سرتاسر قرآن مشتمل بر بشارت و انذار است پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بشير و نذير است اخبار متجاوز از هزارها در باب اخلاق و عبادات و ذكر مثوبات يك يك آنها و تفضلات خداوند در حق مؤمنين تمام بشارت است و در آخرت در جميع مواقف که در خبر دارد
انّ للقيمة خمسون موقفا کل موقف مقام الف سنة
پس از تلاوت فرمود فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسِينَ أَلفَ سَنَةٍ معارج آيه 4 ملائكه بمؤمن خبر ميدهند که اينکه اهوال براي تو نيست و با عزّت هر چه تمامتر وارد بهشت ميكنند و در آنجا هم بشارت خلود و رضاي رب باو ميدهند و غير اينها.
لَهُمُ البُشري لام اختصاص است که اينکه بشارت مخصوص اينها است فِي الحَياةِ الدُّنيا که شرحش ذكر شد و في الاخرة بيان شد.
لا تَبدِيلَ لِكَلِماتِ اللّهِ در بعض اخبار كلمات اللّه را تفسير بائمه كردند و شاهد بر اينکه تفسير از قرآن آيه شريفه در حق عيسي [ع] وَ كَلِمَتُهُ أَلقاها إِلي مَريَمَ نساء آيه 169، و خطاب بمريم [ع] إِنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنهُ اسمُهُ المَسِيحُ آل عمران آيه 40، و از اخبار زيارت جامعه در چند موضع و بعضي گفتند مراد وعده بثواب است و بعضي گفتند قول است و لكن چون افعال الهي تكوينا و تشريعا موافق با حكمت و مصلحت است و اشتباه و خطاء آنجا راه ندارد قابل تغيير
جلد 9 - صفحه 420
نيست مگر مصلحت تغيير كند مثل نسخ و بدائيات پس اگر از حتميات باشد و بطور اخبار خبر دهد قابل تغيير نيست ذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظِيمُ چه فوزي است بزرگتر از اينکه بشارات در دنيا و آخرت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 64)- در این آیه روی مسأله عدم وجود ترس و غم و وحشت در اولیای حق با این عبارت تأکید میکند که: «برای آنان در زندگی دنیا و در آخرت بشارت است»َهُمُ الْبُشْری فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ)
.
ج2، ص302
باز برای تأکید اضافه میکند: «سخنان پروردگار و وعدههای الهی تغییر و تبدیل ندارد» و خداوند به این وعده خود نسبت به دوستانش وفا میکند تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ)
.«و این پیروزی و سعادت بزرگی است» برای هر کس که نصیبش شودلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ)
نکات آیه
۱ - به اولیاى خدا، هم در دنیا و هم در آخرت، بشارت ویژه اى داده خواهد شد که دیگر مؤمنان از آن بى نصیب خواهند بود. (ألا إن أولیاء اللّه ... لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة) تقدیم «لهم» بر «البشرى» مفید حصر است و «ال» در «البشرى» مى تواند براى عهد ذهنى و اشاره به فرد خاصى از بشارت باشد. یعنى آن بشارت ویژه تنها از آن اولیاى خداست.
۲ - بشارتها در دنیا و آخرت، ویژه مؤمنانى است که با رعایت تقواى مستمر الهى، به مقام «ولىّ اللّهى» رسیدند. (ألا إن أولیاء اللّه ... الذین ءامنوا و کانوا یتقون. لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة) برداشت فوق مبتنى بر این است که «ال» در «البشرى» براى استغراق باشد.
۳ - ایمان و تقواپیشگى، زمینه ساز برخوردارى از بشارتهاى دنیوى و اخروى خداوند است. (الذین ءامنوا و کانوا یتقون. لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة)
۴ - بشارتهاى خداوند به مؤمنان متقى، موجب رفع ترس و اندوه آنان است. (ألا إن أولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. الذین ءامنوا و کانوا یتقون. لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة) جمله «لهم البشرى» مى تواند تعلیل براى جمله «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» باشد ; یعنى، چون اولیاى خدا در دنیا دریافت بشارت مى کنند، خوف و حزن از آنان رخت برمى بندد.
۵ - ترس و اندوه نداشتن اولیاى خدا، بشارتى است از سوى خدا به آنان. (ألا إن أولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ... لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة) برداشت فوق مبتنى بر این است که «ال» در «البشرى» براى عهد ذکرى و اشاره به جمله «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» باشد.
۶ - کلمات خدا (وعده ها و سنن الهى) بدون تغییر و تخلف ناپذیر است. (لا تبدیل لکلمت اللّه)
۷ - بشارتهاى ویژه به اولیاى خدا در دنیا و آخرت، وعده تخلف ناپذیر الهى (لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة لا تبدیل لکلمت اللّه)
۸ - دستیابى به مقام «ولىّ اللّهى» و دریافت بشارتهاى ویژه در دنیا و آخرت، براى اولیاى خداوند کامیابى بسیار بزرگى است. (ألا إن أولیاء اللّه ... لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة ... ذلک هو الفوز العظیم)
۹ - ایمان و تقواپیشگى، زمینه ساز رسیدن به رستگارى و کامیابى در دنیا و آخرت است. (الذین ءامنوا و کانوا یتقون. لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة ... ذلک هو الفوز العظیم)
۱۰ - بهره مندى و دریافت بشارتهاى الهى در هر دو جهان، رستگارى عظیمى است. (لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة ... ذلک هو الفوز العظیم) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «لهم البشرى» براى بیان عاقبت کار اولیاى خدا باشد.
روایات و احادیث
۱۱ - «أتى رسول اللّه (ص) رجل ... فقال: یا رسول اللّه أخبرنى عن قول اللّه عز و جل: «الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة» فقال: اما قوله تعالى «لهم البشرى فى الحیوة الدنیا» فهى الرؤیا الحسنة یراها المؤمن فیبشر بها فى دنیاه و اما قول اللّه عز و جل: «و فى الأخرة» فانها بشارة المؤمن عند الموت یبشر بها عند موته ان اللّه قد غفر لک و لمن یحملک إلى قبرک ;[۱] مردى خدمت رسول خدا (ص) رسید ... و عرض کرد: اى رسول خدا! مرا آگاه کن از معناى سخن خدا که مى فرماید: «کسانى که ایمان آورده و پرهیزکارى مى کردند، براى آنها بشارتى است در زندگى دنیا و در آخرت». حضرت فرمود: اما بشارت در دنیا، خواب خوبى است که مؤمن مى بیند و به وسیله آن در دنیا بشارت داده مى شود و اما بشارت آخرت، بشارتى است که هنگام مرگ به مؤمن مى رسد که به او گفته مى شود: خداوند تو را و کسانى که جنازه تو را به سوى قبرت حمل مى کنند آمرزید».
۱۲ - ابو حمزه ثمالى گوید: «قلت لأبى جعفر (ع): ما یصنع باحد[نا] عند الموت؟ قال: ... ألا أبشرک یا أبا حمزة فقلت: بلى جعلت فداک، فقال: إذا کان ذالک اتاه رسول اللّه (ص) و على (ع) معه ... فقال له رسول اللّه: ... هلمَّ الینا فما امامک خیر لک ممّا خلّفت ; أمّا ما کنت تخاف فقد أمنته و أمّا ما کنت ترجو فقد هجمت علیه، أیتها الروح أخرجى إلى روح اللّه و رضوانه، فیقول له علىّ (ع) مثل قول رسول اللّه (ص) ثم قال: یا أبا حمزة ألا أخبرک بذلک من کتاب اللّه؟ قوله: «الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة ;[۲] به امام باقر (ع) عرض کردم: هنگام مرگ با افراد [ما] چه مى کنند؟ حضرت فرمود: ... آیا بشارت ندهم تو را اى اباحمزه؟ عرض کردم چرا فداى تو شوم. فرمود: آن گاه که مرگ فرارسد، رسول خدا(ص) در حالى که على (ع) با اوست ... [در کنار محتضر حاضر مى شود. ]پس رسول خدا (ص) مى فرماید: ... بیا به سوى ما آن چه در پیش رو دارى بهتر است براى تو از آنچه برجاى گذاشتى ; اما از آنچه مى ترسیدى امان یافتى و آنچه را امید داشتى بر آن دست یافتى. اى روح! براى رسیدن به راحتى و خشنودى خدا خارج شو. پس على (ع) نیز سخنى مانند سخن رسول خدا (ص) مى گوید. سپس امام باقر (ع) فرمود: اى اباحمزه! آیا تو را به همین مطلب از کتاب خدا خبر ندهم؟ [و آن] سخن خداوند است: «الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشرى فى الحیوة الدنیا و فى الأخرة».
موضوعات مرتبط
- اندوه: عوامل رفع اندوه ۴
- اولیاء اللّه: اهمیّت دستیابى به مقام اولیاء اللّه ۸ ; اهمیّت مقام اولیاء اللّه ۲ ; بشارت اخروى به اولیاء اللّه ۱ ; بشارت به اولیاء اللّه ۵، ۷، ۱۱ ; بشارت دنیوى به اولیاء اللّه ۱ ; عوامل رستگارى اولیاء اللّه ۸ ; فضایل اولیاء اللّه ۱، ۲، ۵ ; مرگ اولیاء اللّه ۱۲
- ایمان: آثار ایمان ۳، ۹
- بشارت: بشارت اخروى ۸ ; بشارت دنیوى ۸ ; زمینه بشارت اخروى ۳ ; زمینه بشارت دنیوى ۳ ; مستحقان بشارت اخروى ۲ ; مستحقان بشارت دنیوى ۲
- ترس: عوامل رفع ترس ۴
- تقوا: آثار تقوا ۳، ۹ ; اهمیّت تقوا ۲
- خدا: آثار بشارتهاى خدا ۴ ; اهمیّت بشارتهاى خدا ۱۰ ; بشارتهاى خدا ۵، ۷ ; حتمیت سنّتهاى خدا ۶ ; حتمیت کلمات خدا ۶ ; حتمیت وعده هاى خدا ۶، ۷ ; زمینه بشارتهاى خدا ۳
- رستگارى: زمینه رستگارى اخروى ۹ ; زمینه رستگارى دنیوى ۹ ; مراتب رستگارى ۸، ۱۰ ; موارد رستگارى ۱۰
- مؤمنان: بشارت به مؤمنان ۴
- متقین: بشارت به متقین ۴
منابع