الحجر ٤٩
کپی متن آیه |
---|
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ |
ترجمه
الحجر ٤٨ | آیه ٤٩ | الحجر ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَبِّئْ»: باخبر کن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۴۹ و ۵.:
عبدالله بن زبیر گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر عده اى از اصحاب گذشت در حالى که آنها مى خندیدند، فرمود: آیا شما مى خندید در حالتى که بهشت و جهنم در مقابل شما است؟ سپس این آیات نازل گردید.[۱]
و نیز مردى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گوید: پیامبر بر ما وارد گردید در حالتى که مى خندیدیم، فرمود: نبینم شما را که مى خندید سپس برگشت. پس از اندکى دوباره به طرف ما آمد و فرمود: موقعى که از نزد شما برگشتم چند قدمى نرفته بودم که جبرئیل آمد و به من گفت: یا محمد خداوند میفرماید چرا بندگان ما را مأیوس میکنى؟ سپس این آیات را نازل کرد.[۲]
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۸۴ سوره حجر
- از رحمت و مغفرت خدا نااميد نباشيد
- بيان آيات مربوط به ورود مهمانان ابراهيم «ع»
- تعجب ابراهيم «ع»، از بشارت داده شدن به فرزند، در کهنسالی
- مراد از اين كه همسر لوط از «غَابِرِين» بوده، چیست؟
- قضاى الهى، به قطع نسل و انقراض قوم لوط
- معناى آيه «لَعَمرُكَ إنَّهُم لَفِى سَكرَتِهِم يَعمَهُون...»
- توضيحى در مورد «اصحاب أيكه» و «اصحاب حجر»
- بحث روایتی: (رواياتی در ذيل برخى از آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49»
(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)
بعد از آن امر فرمايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را اينكه خبر دهد بندگان را به كثرت عفو و مغفرت و رحمت الهى به اولياى خود، و شدت عذاب و عقاب سبحانى به دشمنان خود، پس فرمود:
نَبِّئْ عِبادِي: خبر ده و آگهى نما بندگان مرا. أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ:
بدرستى كه ذات احديت من بسيار آمرزندهام گناه مؤمنين را، بخشاينده رحمت بر آنان.
«1» مدارك عامّى اين حديث در كتاب شريف احقاق الحقّ، جلد 4، صفحه 177 تا 178 و جلد 6 صفحه 461 تا 476 آمده است.
جلد 7 - صفحه 118
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ (46) وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (47) لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ (48) نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ (50)
ترجمه
همانا پرهيزكاران هستند در باغها و سر چشمهها
گويند داخل شويد در آنها بسلامتى ايمنان
و بيرون نموديم آنچه بود در سينههاى ايشان از كينه برادرانند نشستگان بر تختها برابر يكديگر
نميرسد ايشانرا در آن تعبى و نباشند از آن بيرون شدگان
خبر ده بندگان مرا كه همانا منم آمرزنده مهربان
و همانا عذابم آنست عذاب دردناك.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان جايگاه اتباع شيطان جايگاه ابدى اهل تقوى و پرهيزكارى را كه احتراز از موافقت با هواى نفس و متابعت شيطان نمودهاند
جلد 3 صفحه 256
بيان فرموده كه آنها در باغها و چشمه سارها جاى دارند يا در بوستانهائى هستند كه در آنها چشمههاى آب و شير و شربت و شراب جارى است و ملائكه بايشان ميگويند داخل شويد در اين باغها بسلامتى و ايمنى از آفات و بليّات بامر خداوند متعال و متنعم شويد بنعم آن بدون انقطاع و زوال و يكى از خوشبختيهاى مهم آنها آنست كه قبلا خداوند كينه و عداوت و عناد و لجاج و حقد و حسد را از دلهاى آنها بيرون كرده و ايشان منزّه از اين صفات و مبرّى از تمامى آنها وارد بهشت ميشوند و برادروار در مقابل يكديگر بر تختهاى زرنگار مىنشينند و هيچگاه رنج و تعب و مشقّتى بر ايشان وارد نميشود و از آنجا بيرون نميروند و تا خدا خدائى دارد باقى و برقرار خواهند بود و نبايد گناهكاران مأيوس از اين رحمت رحيميّه باشند بلكه بايد بدانند كه بتوبه و انابه ميتوانند خود را از گناه پاك و باستحقاق نيل اين مقام برسانند لذا خداوند به پيغمبر خود امر ميفرمايد كه به بندگان من خبر ده كه من آمرزنده و مهربانم ولى اگر اصرار بر معصيت داشته باشند عذاب من هم سخت و دردناك است تا مقام خوف و رجاء آنها كامل گردد و از آثارش بهرهمند شوند و در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه و اللّه كسانى كه خداوند فرموده دلهاى ايشانرا از كينه پاك كرديم شمائيد و در روايت ديگر است كه و اللّه اراده نفرموده است باين غير شما را و ظاهرا مراد از شما شيعيان و مراد از غير اهل خلافند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
نَبِّئ عِبادِي أَنِّي أَنَا الغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)
خبر ده اي رسول اكرم بندگان مرا محققا من که خداي شما هستم من بسيار
جلد 12 - صفحه 47
پرده پوشي و ستر ميكنم عيوب و معاصي شما را و دائما مشمول رحمتهاي من هستيد (نبئي) نبأ بمعني خبر است، لذا انبياء را انبياء گفتند چون از جانب خداوند بآنها خبر ميرسيد بتوسط وحي و رسول هستند چون اخباري که بآنها رسيده ابلاغ ببندگان خدا و امة ميكنند که مفاد نبئ است که بآنها خبر ده (عبادي) جميع بندگان را شامل ميشود آنچه مأمور بدعوت هستند از جنّ و إنس مؤمن و كافر (إني أنا) با سه تأكيد كلمه ان تكرار متكلم وحده جمله اسميّه (الغفور) غفور دلالت بر أعلي مراتب غفران ميكند، چنانچه غفّار دلالت بر دوام و كثرت دارد، خداوند غافر و غفور و غفار است، و غفر بمعني ستر است، چنانچه ميگويي خداوند ستار العيوب است و باندازه ستر ميفرمايد که از نامه عمل محو ميكند از نظر كتبه ميبرد جاي سيئات حسنات ثبت ميفرمايد:
فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ فرقان آيه 70.
(الرحيم) نيز دلالت دارد بر شمول جميع انحاء رحمت و خداوند رحمن و رحيم است، لكن غفران و رحمة إلهي در قيامت مخصوص بأهل إيمان، چنانچه ميفرمايد:
وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُم بِآياتِنا يُؤمِنُونَ اعراف آيه 155.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 49)- اکنون ممکن است افراد گنهکار و آلوده در هالهای از غم و اندوه فرو روند که ای کاش ما هم میتوانستیم به گوشهای از این موهبت دست یابیم، در اینجا خداوند رحمان و رحیم درهای بهشت را به روی آنها نیز میگشاید، اما به صورت مشروط.
با لحنی مملو از محبت و عالیترین نوازش، روی سخن را به پیامبرش کرده، میگوید: پیامبرم! «بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم، گناه بخش و پرمحبتم» (نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ).
نکات آیه
۱- پیامبر(ص) وظیفه دار باخبر ساختن بندگان از غفران، آمرزش، رحمت و مهربانى خداوند (نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحیم)
۲- پیامبر(ص) عهده دار امیدوار ساختن بندگان خطاکار و گنهکار به غفران و رحمت خداوند (نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحیم) «غفران» و «آمرزش» اصولاً در جایى به کار مى روند که در کنار آن، خطا و لغزشى وجود داشته باشد. از این رو ممکن است مراد از «عبادى» آن دسته از بندگانى باشند که لغزش و گناهى مرتکب شده اند.
۳- خداوند، غفور (آمرزنده) و رحیم (مهربان) است. (أنا الغفور الرحیم)
۴- غفران خداوند، آمیخته با رحمت و مهربانى اوست. (أنا الغفور الرحیم) برداشت فوق بنابراین نکته است که «الرحیم» صفت براى «الغفور» باشد.
۵- آگاه ساختن بندگان از آمرزندگى و رحمت خداوند و آگاهى از آن، امرى داراى اهمیت (نبّىء عبادى أنى أنا الغفور الرحیم) طبق آنچه در کتابهاى لغت آمده است «نبأ» اسم مصدر فعل «نبى» و به معناى خبر است و در خبرهایى استعمال مى شود که داراى اهمیت و فایده عظیمى باشد.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: رحیم ۳; غفور ۳
- امیدوارى: اهمیت امیدوارى به آمرزشهاى خدا ۲; اهمیت امیدوارى به رحمت خدا ۲
- خدا: اعلام آمرزشهاى خدا ۱; اعلام رحمت خدا ۱; اعلام مهربانى خدا ۱; اهمیت اعلام آمرزشهاى خدا ۱، ۵; اهمیت اعلام رحمت خدا ۱، ۵; رحمت خدا ۴; ویژگیهاى آمرزشهاى خدا ۴
- گناهکاران: اهمیت امیدوارى به گناهکاران ۲، ۵
- محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۱، ۲
منابع