التوبة ٧٩
کپی متن آیه |
---|
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَ الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ |
ترجمه
التوبة ٧٨ | آیه ٧٩ | التوبة ٨٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلَّذِینَ»: مبتدا و خبر آن (فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ، سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ) یا (وَ مِنْهُمْ) مقدّر است و تقدیر چنین است: وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یَلْمِزُونَ. «یَلْمِزُونَ»: عیبجوئی میکنند. رخنه میگیرند. «الْمُطَّوِّعِینَ»: اصل آن الْمُتَطَوِّعِینَ است به معنی کسانی که بیش از اندازه لازم و واجب زکات میدهند و احسان میکنند. کسانی که مشتاقانه برای رضای خدا خیرات و صدقات فراوان میدهند. «جُهْدَهُمْ»: به اندازه تاب و توانشان. مراد مال اندکی است که به قدر وسع و طاقت خود میدهند. «سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ»: مراد مُشاکله است. یعنی خداوند سزای مسخرهکردنشان را میدهد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره علیة بن زید الحارثى و زید بن اسلم العجلانى نازل گردید که هر کدام یک صاع خرما به عنوان صدقه آورده بودند. علیه گفت: یا رسول الله نخلستان من دو صاع خرما آورده، یک صاع آن را براى اهل خود گذاشتم و یک صاع دیگر را به قرض خداى خود داده ام و نیز زید بن اسلم هم صدقه داده بود.
در این میان معتب بن قشیر گفت: این مرد از دادن صدقه قصد ریاکارى داشته است، قتادة و سایر مفسرین گویند: این آیه درباره جنجاب بن عثمان نازل شده زیرا او یک صاع خرما نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد و گفت: یا رسول الله من در نخلستان خود، دو صاع خرما به عمل آوردم که یک صاع آن را براى اهل و عیال خود گذاشتم و یک صاع آن را براى خدا در نظر گرفتم و نیز عبدالرحمن بن عوف چهارهزار درهم به عنوان صدقه آورده بودم.
منافقین گفتند: عبدالرحمن ریاکارى بزرگى نموده است و خداوند بى نیاز از چیزهائى است که او آورده است سپس این آیه نازل گردید.[۱][۲]
تفسیر
- آيات ۸۰ - ۷۵، سوره توبه
- بيان حال دسته اى ديگر از منافقين كه از پرداخت زكات سرپيچى كردند
- خلف وعده و دروغگويى از علل نفاق و نشانه هاى آن است . و بعضى از نفاق ها بعد از ايمان عارض مى شود
- داستان (( ثعلبة بن حاطب )) و نزول آيات مربوط به خوددارى از اداء زكات
- رواياتى در مورد آمرزيده نشدن منافقين در ذيل آيه : (( استغفرلهم اولا تستغفرلهم ... )) و بررسى آنها
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «79»
منافقان بر مؤمنانى كه (علاوهبر صدقات واجب،) داوطلبانه صدقات مستحب نيز مىدهند و همچنين بر مؤمنانِ (تهى دستى) كه جز به اندازهى توانشان چيزى (براى انفاق وپشتيبانى از جبهه) نمىيابند، عيب مىگيرند و آنان را مسخره مىكنند. (بدانند كه) خداوند آنان را به ريشخند مىگيرد (و كيفر تمسخرشان را خواهد داد) و براى آنان عذابى دردناك است.
«1». تفسير فرقان.
جلد 3 - صفحه 472
نکته ها
رسول خدا صلى الله عليه و آله از مردم تقاضاى كمك به جبهه كرد. توانگران كمكهاى شايانى كردند و ناتوانان كمك اندك داشتند. منافقان، كمك توانگران را ريايى دانسته و مورد عيبجويى و طعن قرار مىدادند و كمك بىبضاعتها را مسخره مىكردند. «1» از جمله ابوعقيل انصارى با اضافهكارى، مقدارى خرما براى كمك به جبهه نزد پيامبر آورد، منافقان او را نيز مسخره كردند.
مال و ثروت داشتن، شرط انفاق نيست، بايد اخلاص، ايمان و سخاوت داشته باشيم. در آيهى 79 خوانديم كه ثعلبه با آن همه ثروت، حقّ واجب الهى را نپرداخت و ابوعقيل كه كارگرى ساده بود، با اخلاص چند عدد خرما را به جبههى اسلام كمك كرد.
امام رضا عليه السلام فرمودند: مراد از مسخره كردن خداوند، «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ»، آن است كه خداوند كيفر استهزاى آنان را مىدهد. «2»
پیام ها
1- مسخره كردن، كار منافقان است. خود كمك نمىكنند، كمكهاى ديگران را نيز زير سؤال مىبرند. «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ»
2- مؤمنان با ميل وعلاقه انفاق مىكنند. «الْمُطَّوِّعِينَ» (يعنى از روى رغبت)
3- تضعيف روحيّهى كمك كنندگان به جبهه، حرام و كارى منافقانه است.
يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
4- منافقان مىخواهند با تبليغات واستهزا، مردم را نسبت به جهاد دلسرد و بىانگيزه كنند. يَلْمِزُونَ ... فَيَسْخَرُونَ «3»
5- در ديد منافقان مقدار مال مهّم است، نه انگيزهها و خصلتها، لذا انفاقِ اندك
«1». «يَلمِزون» كه به معناى طعنه زدن است، دربارهى مؤمنان توانگر است و «يَسخرون» در موردمؤمنان تهيدست مىباشد.
«2». بحار، ج 3، ص 319.
«3». در آيهى 7 سوره منافقون مىخوانيم: «هم الذين يقولون لاتُنفقوا على مَن عند رسول اللَّه حتّى ينفضّوا» به اطرافيان پيامبر كمك مالى نكنيد تا پراكنده شوند.
جلد 3 - صفحه 473
را بر فقيرانِ مؤمن، خُرده مىگيرند. يَلْمِزُونَ ... الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ
6- براى برطرف كردن نياز جامعه، بايد از تمام امكانات استفاده كرد. «جُهْدَهُمْ»
7- مسئوليّت هركس به اندازهى توان اوست. «لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ»
8- به وظيفهى خود عمل كنيم واز استهزاى دشمن نهراسيم. «لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ» زيرا خداوند جزاى آنان را مىدهد. «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ»
9- كيفر بايد متناسب با عملكرد باش. د «فَيَسْخَرُونَ، سَخِرَ اللَّهُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (79)
شأن نزول- در منهج- در جنگ تبوك پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله اصحاب را بر نفاق و اعانت و تجهيز لشگر تحريص مىفرمود. عبد الرحمن عوف چهار هزار درهم آورد، و حضرت دعا فرمود، مال او بركت يافت كه به چهار زوجه او هر كدام صد و هشتاد هزار درهم رسيد. و همچنين هر يك از اغنياى صحابه كمك نمودند. در آخر، عاصم بن عدى صد وسق كه صد من باشد آورد، بعضى منافقان به برخى از صحابه طعن و عيب نسبت دادند؛ آيه شريفه در باره آنها نازل
ج5، ص 157
شد:
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ: آن كسانى كه از روى سخريه و استهزاء عيب مىنمايند و به چشم اشاره مىكنند. الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ: تبرع و تطوع كنندگان از مؤمنين را. فِي الصَّدَقاتِ: در اداى صدقات كه به ريا نسبت دهند. و تطوع امرى است كه به فعل آن مستحق مدح شوند و به ترك آن مستحق ذم شوند، و نظير اين است نافله و فضيلت و ندب و استحباب. وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ: و كسانى را نيز عيب كنند كه نمىيابند از مال دنيا مگر بقدر طاقت و قوت خود. مراد، ابو عقيل كه يك صاع بيشتر نداشت آن را خدمت پيغمبر آورد.
منافقين به استهزاء گفتند كه اين ريا باشد، چه خدا و پيغمبر از صاع او مستغنىاند. فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ: پس سخريه و استهزاء مىكنند با ايشان.
سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ: جزا دهد خداى تعالى ايشان را بر سخريه ايشان آن موقعى كه آنها را در آتش جهنم داخل كند.
بيان- فصول المهمه- شيخ حرّ عاملى روايت نموده از حسن بن فضال از پدرش كه سؤال نمودم حضرت رضا عليه السّلام را از فرمايش خدا «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ» و «اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ» و «مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ» و «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ» فرمود: بتحقيق خداى عز و جل سخريه ننمايد و استهزاء نكند و مكر ننمايد و خدعه نفرمايد، و لكن يجازيهم جزاء السّخريّة و جزاء الاستهزاء و جزاء المكر و الخديعة يعنى: و لكن جزا دهد خدا ايشان را جزاء سخريه و جزاء استهزاء و جزاء مكر و خدعه (تعالى اللّه عمّا يقول الظّالمون علوّا كبيرا).
وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ: و مر ايشان را است عذابى دردناك بر آن سخريه و استهزا كه نمايند. در مجمع- روى عن النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله انّه سئل فقيل يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله اىّ الصّدقة افضل قال صلّى اللّه عليه و آله:
جهد المقلّ به روايت مضمره از حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله سؤال نمودند:
افضل صدقات را، فرمود: بذل نمودن شخص محتاج است چيزى را كه احتياج دارد.
ج5، ص 158
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (79)
ترجمه
آنانكه عيب مىكنند متبرّعان از مؤمنان را در صدقهها و كسانيرا كه نمىيابند مگر بقدر قوّه خودشان پس استهزاء ميكنند ايشان را استهزاء ميكند خدا آنها را و براى آنها عذابى است دردناك.
تفسير
قمى ره فرموده سالم بن عمير انصارى يك صاع خرما آورد و بحضرت رسول عرض كرد ديشب آب كشى كردم تا دو صاع خرما تحصيل نمودم يك صاع براى خود گذاردم و صاع ديگر را قرض مىدهم بخدا پيغمبر (ص) فرمود صدقه او را روى ساير صدقات ريختند پس منافقان استهزاء كردند و گفتند اگر خدا غنى بود اين يك صاع را ميخواست چه كند ولى او خواست اسم خود را در زمره صدقه دهندگان محسوب دارد پس اين آيه نازل شد و بعضى گفتهاند چند نفر از اصحاب اموال زيادى در غزوه تبوك براى اعانت در تجهيز لشگر بعنوان صدقه آوردند و ابو عقيل انصارى يك صاع خرما آورد و به بيانيكه ذكر شد معذرت خواست و منافقان متّهم نمودند آنها را برياء و توهين كردند از او باستهزاء پس نسبت بزياد دهندگان و كم دهنده ياوهگوئى كردند و اين آيه نازل شد و مطوعين در اصل متطوعين بوده و تطوع هر فعلى است كه فاعل آن مستحق مدح شود و تارك آن مورد مذمت نگردد مانند مستحب و جهد بضم قوّت و طاقت است و در عيون از حضرت رضا (ع) نقل نموده كه سخريّه خدا از آنها مجازات نمودن آنها است بجزاء سخريه و صدقه مالى است كه براى رضاى خدا داده شود و اختصاص بزكوة ندارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يَلمِزُونَ المُطَّوِّعِينَ مِنَ المُؤمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلاّ جُهدَهُم فَيَسخَرُونَ مِنهُم سَخِرَ اللّهُ مِنهُم وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ (79)
كساني که ولنگاري ميكنند كساني را که صدقات مندوبه را بالطوع و الرغبة زياد بذل ميكنند و كساني که بمقدار طاقت خود قليلي بذل ميكنند و اينکه دو دسته را مسخره ميكنند خداوند هم آنها را مسخره ميفرمايد و از براي آنها است عذاب دردناك يك دسته منافقين هستند که مؤمنين را ولنگاري ميكنند در باب صدقات اغنياء مؤمنين که بسيار و مال كثير در راه خدا انفاق بفقراء ميكنند آنها را رمي برياء و سمعه و معروفيت و اسراف و تبذير ميكنند و فقراء که بمقدار طاقت خود قليلي از مال خود را انفاق ميكنند ميگويند که اينکه مال قليل در دستگاه الهي چه تأثيري دارد و هر دو دسته را مسخره ميكنند خداوند هم فرداي قيامت آنها را مسخره ميفرمايد لذا ميفرمايد الّذين ممكن است مبتداء باشد و جمله مستقله
جلد 8 - صفحه 277
و خبرش يَلمِزُونَ لمزه همان عيبگويي است که بتعبير ما ولنگاري است و ممكن است صفت منافقين باشد که در آيات قبل بيان شده المطّوعين در اصل متطوعين بوده تا در طا ادغام شده و تطوع امر عباديست که فعلش ممدوح است و در تركش مذمتي نباشد مثل صلوة تطوع مقابل فريضه و تطوعش گفتند براي اينكه بالطوع و الرغبة بجا ميآورد بدون الزام و اجبار.
مِنَ المُؤمِنِينَ که اينکه منافقين مؤمنيني که مطوعين هستند عيب گويي ميكنند في الصدقات مندوبه مثل صله رحم، دستگيري بيچارگان، اعانت مستمندان، نجات درماندگان و امثال اينها ميگويند اينها قصدشان رياء و سمعه و شهرت و معروفيت و خودنمائيست.
وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلّا جُهدَهُم و همچنين عيبگويي ميكنند مؤمنين تهي دست را که بمقدار طاقت و جهد و جديت خود شيئي قليلي بذل ميكنند حتي ديگران را بر خود مقدم ميدارند وَ يُؤثِرُونَ عَلي أَنفُسِهِم وَ لَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ حشر آيه 9، به اينكه اينکه اشياء قليله چه نتيجه و فائده بر فقراء دارد و چه درد آنها را دواء ميكند.
فَيَسخَرُونَ مِنهُم پس اينها را سخريه و استهزاء و متلك ميگويند سَخِرَ اللّهُ مِنهُم يا مراد جزاء سخريه آنها را فرداي قيامت بآنها ميچشاند يا ملائكه آنها را مسخره ميكنند چنانچه در خبر دارد که آنها را ميبرند نزديك بهشت و يك درب بهشت را باز ميكنند و ميگويند هلمّوا همين که نزديك ميشوند درب بسته ميشود و از درب ديگر آنها را ميخوانند و هكذا تا درب هشتم هر چه دعوت ميكنند اجابت نميكنند وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ سپس آنها را در جهنم مياندازند و عذاب اليم را مستحق ميشوند.
278
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 79)
شأن نزول:
روایات متعددی در شأن نزول این آیه و آیه بعد نقل شده، که از مجموع آنها چنین استفاده میشود که: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تصمیم داشت لشکر اسلام را برای مقابله با دشمن (احتمالا برای جنگ تبوک) آماده سازد، و نیاز به گرفتن کمک از مردم داشت، هنگامی که نظر خود را اظهار فرمود، کسانی که توانایی داشتند مقدار قابل ملاحظهای به عنوان زکات یا کمک بلاعوض به ارتش اسلام تقدیم کردند.
ولی بعضی از کارگران کم درآمد مسلمان با تحمل کار اضافی و کشیدن آب در شب و تهیه مقداری خرما کمک ظاهرا ناچیزی به این برنامه بزرگ اسلامی نمودند.
ولی منافقان عیبجو به هر یک از این دو گروه ایراد میگرفتند: گروه اول را به عنوان ریاکار معرفی میکردند، و کسانی را که مقدار ظاهرا ناچیزی کمک نموده بودند به باد مسخره و استهزاء میگرفتند.
این آیه و آیه بعد نازل شد و شدیدا آنها را تهدید کرد و از عذاب خداوند بیم داد!
تفسیر:
کارشکنی منافقان: در اینجا اشاره به یکی دیگر از صفات عمومی منافقان شده است که آنها افرادی لجوج، بهانهجو، و ایرادگیر، و کارشکن هستند، هر کار مثبتی را، با وصلههای نامناسبی تحقیر کرده، و بد جلوه میدهند.
قرآن مجید شدیدا این روش غیر انسانی آنها را نکوهش میکند، و مسلمانان را از آن آگاه میسازد، تا تحت تأثیر این گونه القائات سوء قرار نگیرند و هم منافقان بدانند که حنای آنان در جامعه اسلامی رنگی ندارد! نخست میفرماید: «آنها که به افراد نیکوکار مؤمنین در پرداختن صدقات و کمکهای صادقانه، عیب میگیرند، و مخصوصا آنها که افراد با ایمان تنگدست را که دسترسی جز به کمکهای مختصر ندارند، مسخره میکنند، خداوند آنان را
ج2، ص234
مسخره میکند، و عذاب دردناک در انتظار آنهاست»! (الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
منظور از جمله «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ» (خداوند آنها را مسخره میکند) این است که مجازات استهزاء کنندگان را به آنها خواهد داد، و یا آن چنان با آنها رفتار میکند که همچون استهزاء شدگان تحقیر شوند!
نکات آیه
۱ - طعن و خرده گیرى منافقان صدر اسلام، از مؤمنانى که از سر میل و رغبت و بیش از مقدار واجب، انفاق مى کردند. (الذین یلمزون المطوّعین من المؤمنین ... فیسخرون منهم) «لمز» (مصدر یلمزون) به معناى عیب جویى، خرده گیرى و طعن است و «سخرة» و «سخریة» (مصدر یسخرون) به معناى استهزا و ریشخند مى باشد.
۲ - انفاق از روى میل و رغبت، خصلت مؤمنان راستین (یلمزون المطوّعین من المؤمنین) «تطوّع» (مصدر مطّوّعین) به معناى دادن چیزى همراه با میل و رغبت است. «المطوعین فى الصدقات»; یعنى، کسانى که صدقات را با طیب نفس و با میل و رغبت مى پردازند.
۳ - انفاق در حال تهیدستى، داراى ارزشى برتر نسبت به انفاق در حال غنا و توانگرى (الذین یلمزون المطوّعین ... و الذین لایجدون إلا جهدهم) عنوان «مطّوّع» هم شامل توانگران و هم شامل تهیدستان مى شود. بنابراین ذکر دوباره تهیدستان مى تواند به اهمیّت برتر انفاق آنان اشاره داشته باشد.
۴ - تلاش عملى و قرار دادن تمامى توان جسمى خود براى رفع نیاز حاجتمندان جامعه - در صورت نبود امکانات مالى - از اوصاف مؤمنان راستین است. (و الذین لایجدون إلا جهدهم)
۵ - تمسخر و ریشخند منافقان صدر اسلام نسبت به مؤمنان ایثارگر تهیدست (و الذین لایجدون إلا جهدهم فیسخرون منهم)
۶ - منافقان، خود بخیلند و انفاق دیگران را هم به استهزا مى گیرند. (فلما ءاتیهم من فضله بخلوا به ... الذین یلمزون المطوّعین من المؤمنین)
۷ - طعنه زدن به مؤمنان انفاقگر و استهزاى آنان، از خصلت منافقان است. (الذین یلمزون المطوّعین)
۸ - استهزاى الهى نسبت به منافقانى که مؤمنان انفاقگر و ایثار کننده را طعن زده و استهزا مى کردند. (سخر اللّه منهم)
۹ - عذاب دردناک الهى، کیفر منافقان استهزاگر (و لهم عذاب ألیم)
۱۰ - شیوه دوگانه منافقان در عیب جویى از مؤمنان توانمند و مؤمنان تهیدست (الذین یلمزون المطوّعین ... فیسخرون منهم) برداشت فوق بر این اساس است که «یلمز» درباره توانمندان و «یسخرون» درباره تهیدستان باشد و ضمیر «منهم» به «الذین یجدون ...» برگردد; یعنى، منافقان، مؤمنان توانمند و اهل انفاق را مورد طعن و مؤمنان تهیدست انفاقگر را مورد استهزا و ریشخند قرار مى دادند.
۱۱ - حمایت و دلجویى خداوند از مؤمنان انفاق کننده و ایثارگر، در برابر تمسخر منافقان (سخر اللّه منهم و لهم عذاب ألیم)
۱۲ - مؤمن، داراى حرمتى والا در پیشگاه خداوند (فیسخرون منهم سخر اللّه منهم و لهم عذاب ألیم)
۱۳ - خرده گیرى و مسخره کردن مؤمن گناهى بزرگ و در پى دارنده عذاب سخت الهى است. (فیسخرون منهم سخر اللّه منهم و لهم عذاب ألیم)
۱۴ - ارزشمندى انفاق، در گرو مقدار آن نیست. (و الذین لایجدون إلا جهدهم ... و لهم عذاب ألیم) از اینکه انفاق اندک تهیدستان، اختصاص به ذکر یافته و مورد عنایت خاص خدا قرار گرفته است، استفاده مى شود که: ارزش انفاق به کمى و زیادى آن نیست.
۱۵ - کیفر الهى براى گناهکاران، متناسب با گناه آنان است. (فیسخرون منهم سخر اللّه)
روایات و احادیث
۱۶ - «عن الرضا (ع) [فى قوله تعالى: ]«سخر اللّه منهم» قال: إن اللّه تعالى لایسخر ... و لکنه تعالى یجازیهم جزاء السخریة ... ;[۳] از امام رضا (ع) درباره سخن خدا که فرموده: «خدا آنها را مسخره مى کند» روایت شده: خداوند متعال کسى را مسخره نمى کند ... ولى در برابر استهزاى منافقان، آنان را مجازات مى کند ... ».
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۱۴
- استهزا: کیفر استهزا ۱۳; گناه استهزا ۱۳
- استهزاگران: کیفر استهزاگران خدا ۱۶
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۵
- انفاق: ارزش انفاق ۳; انفاق بارغبت ۲; انفاق در بىنیازى ۳; انفاق در فقر ۳; مراتب انفاق ۳; ملاک ارزش انفاق ۱۴
- انفاقگران: استهزاى انفاقگران ۶، ۸; حمایت از انفاقگران ۱۱; طعن به انفاقگران ۷
- ایثارگران: استهزاى ایثارگران ۵; دلجویى از ایثارگران ۱۱
- بخیلان: ۶
- خدا: استهزاهاى خدا ۸، ۱۶; عذابهاى خدا ۹، ۱۳; کیفرهاى خدا ۱۵
- صالحان: استهزاى صالحان ۷
- عذاب: عذاب دردناک ۹; مراتب عذاب ۹، ۱۳; موجبات عذاب ۱۳
- عیب جویى: کیفر عیب جویى ۱۳; گناه عیب جویى ۱۳
- فقرا: تأمین فقرا ۴; عیب جوى از فقرا ۱۰
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۱۵; نظام کیفرى ۱۵
- گناهان کبیره: ۱۳
- مؤمنان: احترام مؤمنان ۱۲; استهزاى مؤمنان ۵، ۸، ۱۱، ۱۳; انفاق مؤمنان ۱، ۲; حامى مؤمنان ۱۱; دلجویى از مؤمنان ۱۱; صفات مؤمنان ۲، ۴; طعن به مؤمنان ۷، ۸; عیب جویى از مؤمنان ۱۰، ۱۳; مقامات مؤمنان ۱۲
- مجازات: تناسب مجازات با جرم ۱۵
- منافقان: استهزاهاى منافقان ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۱; استهزاهاى منافقان صدر اسلام ۱; استهزاى منافقان ۸; بخل منافقان ۶; روش برخورد منافقان ۱۰; صفات منافقان ۷; طعن منافقان ۸; عیب جویى منافقان ۱۰; عیب جویى منافقان صدر اسلام ۱; کیفر منافقان استهزاگر ۹; منافقان صدر اسلام و مؤمنان ۱، ۵; منافقان و مؤمنان ۱۱; منافقان و مؤمنان ثروتمند ۱۰; منافقان و مؤمنان فقیر ۱۰; نفاق منافقان ۱۰
- نیازمندان: تأمین نیازمندان ۴
منابع
- ↑ در صحیح بخارى و صحیح مسلم از ابومسعود روایت کنند که وقتى که آیه صدقه نازل گردید. مسلمین صدقات را به پشت خود بار مى کردند و مى آوردند. مردى صدقه بسیارى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آورده بود. منافقین گفتند: ریاکارى نموده است و مرد دیگرى یک صاع صدقه داد. گفتند: خداوند بى نیاز از صدقه است سپس این آیه نازل گردید و نیز این مردویه در تفسیر خود این حدیث را از ابوهریرة و ابوعقیل و ابوسعید الخدرى و ابن عباس و عمیرة دختر سهیل بن رافع روایت کرده است.
- ↑ عیاشى در تفسیر خود از ابوالجارود او از امام باقر|امام محمدباقر علیهالسلام روایت کند که على بن ابىطالب براى آب دادن باغى از قرار هر دلوى یک تمرة اجرت گرفت. وقتى که از کار خلاصى یافت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد که صدقات آن را بپردازد. عبدالرحمن بن عوف که بیرون درب خانه پیامبر ایستاده بود شروع به عیبجوئى از على نمود سپس این آیه و آیه ۸. نازل گردید.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۲۶، ح ۱۹; بحارالأنوار، ج ۳، ص ۳۱۹، ح ۱۵.