الأنفال ١٩
کپی متن آیه |
---|
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَکُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَيْئاً وَ لَوْ کَثُرَتْ وَ أَنَ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ |
ترجمه
الأنفال ١٨ | آیه ١٩ | الأنفال ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِن تَسْتَفْتِحُوا ...»: اگر طلب پیروزی و فتح و ظفر میکنید. این آیه با توجّه به سابق و لاحق خود، خطاب به مؤمنان است. برخی آن را خطاب به مشرکان قریش میدانند که چون آماده کارزار شدند، به پرده کعبه آویختند و از خداوند پیروزی بهترین و بزرگوارترینِ دو گروه، یعنی قریشیان و مسلمانان را خواستند. آن وقت معنی آیه چنین میشود: ای مشرکان قریش! شما که از خدا درخواست پیروزی گروه برحق را داشتید، و هماینک مسلمانان پیروز شدهاند و حق را عیان میبینید، اگر از کفر و دشمنانگی با پیغمبر و مسلمانان دست بردارید برای شما بهتر است، و اگر به کفر و جنگ با ایشان برگردید، ما هم پیروزکردن آنان و شکست دادن شما را تکرار میکنیم؛ و ...
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
سبب نزول این آیة چنین است كه ابوجهل در روز جنگ بدر گفت: خدایا هر كه از میان ما فاجرتر و قاطع تر در رحم و خویشاوندان است، فردا او را منكوب بنما سپس این آیة نازل گردید و دعاى ایشان را بر خودشان شنوانیده و مستجاب نمود زیرا فرداى آن روز ابوجهل بدست دو نفر بنام عوف و مسعود كه با یكدیگر برادر بوده و از فرزندان عفرا بشمار مى آمدند، منكوب گردید.[۱]
چنان كه از عبدالله بن ثعلبة بن صغیر هم روایت مزبور نقل شده است،[۲] سدى و كلبى گویند: وقتى كه مشركین از مكه بیرون مى آمدند قبل از آمدن به خانه كعبه رفتند و خود را بیاویختند و چنین گفتند: بار خدایا از این دو دسته كه با یكدیگر جنگ مى كنند آن را كه در نزد تو محبوبتر و فاضلتر و راه یافته ترند، پیروز گردان و خداوند رسول خویش را در این جنگ پیروز گردانید.[۳]
چنان كه یك چنین استجابت دعائى درباره ابوجهل در شأن و نزول آیه ۹ در این سوره نیز آمده است.[۴]
تفسیر
- آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال
- بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ
- پيروزى مسلمين در جنگ بدر مرهون عنايت الهى و امدادهاى غيبى بوده است (...و ما رميت اذا رمين...)
- معناى (( الذين قالوا سمعنا و هم لا يسمعون )) و اينكه مراد از آن در آيه شريفه چه كسانى است
- بدترين جنبندگان ، كر و لالهايى هستند كه تعقل نمى كنند
- شرحى در مورد (( حيات )) و اقسام آن از نظر قرآن ، در ذيل آيه شريفه : (( استجيبوا لله وللرسول اذا دعاكم و لما يحييكم ))
- آيه شريفه ناظر به زندگى حقيقى انسان است كه اشرف واكمل از حيات دنيوى است و با علم و عمل درك مى شود
- وجوهى كه درباره مراد از آنچه رسول الله (ص ) بدان دعوت مى كند و موجب احياء است گفته شده است
- معناى (( قلب )) در قرآن كريم و توضيح درباره جمله : (( ان اللهيحول بين المرء و قبله ))
- از آنجا كه خدا مالك حقيقى تمام موجودات است و انسان به تمليك او مالك مى شود، پس خداوند ميان انسان و متعلقات او حائل و رابط است
- براى ترك اجابت دعوت پيامبر (ص ) هيچ عذرى مقبولنيست
- از آنجا كه دلها مسخر خداوند است ، غرور به خاطر تمايل قلب به صلاح و تقوا، و ياءس و نوميدى از عدم اقبال قلب به خيرات و صالحات بى مورد است
- اشاره به اينكه آيه شريفه : (( ان الله يحول بين المرء و قبله )) از جامع ترين آيات قرآنى است
- فتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين وفتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين و غير ظالمين )فرا مى گيرد و از آن زنهار داده شده است عبارتست از اختلاف داخلى بين امت
- معناى آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه )) بنابر قرائت مشهورو بنابر قرائت (( لتصيبن ))
- روزگار استضعاف و نگرانى خود و تاءييد و يارى خدا را بياد آوريد
- معناى : (( و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند
- نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى را به دشمن اطلاع مى داده اند
- (در ذيل آيات مربوط به جنگ بدر)
- عدم اختصاص نهى از فرار از جنگ به جنگ بدر و سخن صاحب المنار در اين باره
- اشكال سخن صاحب المنار
- رواياتى در مورد شاءن نزول آيه : (( و ما رميت اذ رميت و لكن اله رمى ))
- چند روايت در معناى : (( واعملوا ان الله يحول بين المرء و قبله ))
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصه ))
- چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً وَ لَوْ كَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ «19»
جلد 3 - صفحه 289
اگر (شما كافران) در انتظار فتح وپيروزى (اسلام) بوديد، كه آن فتح آمد (وحقّانيّت اسلام آشكار شد) واگر دست (از انحراف و باطل خود) برداريد، برايتان بهتر است واگر (شما به كفر وعناد) برگرديد، (ما هم به سوى قهر) برمىگرديم وهرگز گروه شما هر چند بسيار باشد، به كارتان نخواهد آمد، چرا كه خداوند با مؤمنان است.
نکته ها
در اينكه مخاطب اين آيه كيست، دو احتمال بيان شده است: يكى كفّار شكست خورده در جنگ بدر و ديگرى مسلمانانى كه بر تقسيم غنائم اختلاف نظر داشتند.
مؤيّد احتمال اوّل، پيوند اين آيه با آيات قبل است، «أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ» چنانكه آنان بودند كه گروه زياد «فِئَةً كَثِيرَةً» بودند و همانان سابقهى كفر و مغضوبيّت داشتند، و در اين آيه مىفرمايد: وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ ... وَ لَوْ كَثُرَتْ همچنين سخن ابوجهل فرمانده مشركان كه هنگام بيرون آمدن از مكّه براى جنگ، پردهى كعبه را گرفت و گفت: خدايا! از اين دو گروه، هدايت شدهتر را به پيروزى برسان. «1» به پيروزى خود مطمئن بود ولى سرانجام شكست خورد.
امّا اگر خطاب به مسلمانان باشد، هشدارى به آنان است كه پس از اين فتح، از مجادله و اعتراضهاى خود دست بردارند و اگر به نقزدن وجدالهاى قبلى (اعتراض قبل از جنگ وهنگام تقسيم غنائم) ادامه دهند، باز لطف خدا از آنان دريغ خواهد شد و در مقابل دشمنان رها شده ودچار شكست مىشوند. (البتّه معناى اوّل مناسبتر به نظر مىآيد)
پیام ها
1- خير وصلاح انسان، در پرهيزكردن از انحراف و مقابله با خدا و رسول اوست.
«إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ»
2- برخوردارى از لطف و قهر خداوند، به انتخاب وعملكرد خود ما بستگى دارد.
إِنْ تَنْتَهُوا ... إِنْ تَعُودُوا
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 290
3- خداوند، اتمام حجّت كرده و تمام راههاى عذرتراشى و بهانهجويى را بسته است. إِنْ تَنْتَهُوا ... إِنْ تَعُودُوا
4- تشويق و هشدار، هر دو لازم است. «خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ»
5- جلوى خلافها را بايد با قاطعيّت و صراحت گرفت. «إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ» گذشت و بخشش، هميشه مطلوب نيست.
6- جمعيّت زياد، در قهر خداوند نقش و تأثيرى ندارد. «لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً وَ لَوْ كَثُرَتْ»
7- ايمان، شرط نصرت وهمراهى خداوند است. «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً وَ لَوْ كَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ «19»
شأن نزول: در نزول اين آيه اختلاف است: مجاهد و زهرى و ضحاك و
«1» از فرمايشات امير مؤمنان عليه السّلام (غرر الحكم و درر الكلم، فصل 71)
جلد 4 صفحه 312
سدى گفتهاند كه: أبو جهل روز بدر گفت: خدايا، پروردگارا، دين ما قديم و دين محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جديد، هر كدام محبوب و مرضى توست اهل آن را نصرت فرما. بنابراين خطاب به مشركين است.
قول دوم- عطا و ابىّ بن كعب گويند: خطاب به مؤمنين است كه خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرضه داشتند: يا رسول اللّه، براى ما از خدا طلب نصرت فرما. فرمود: پيشينيان شما انواع عذاب و اذيت را از كفار كشيده اعضاى آنها را ذره ذره نمودند، از دين برنگشتند تا به بركت صبر، چنان شد كه سوارى تنها از صنعا به حضر موت آمدى و از كسى نترسيدى مگر از خدا. و شما عجله فتح داريد، اگر مثل آنها باشيد، عاقبت چنان شود. آيه شريفه نازل شد كه: اى مؤمنان اگر طلب فتح نموديد، پس بتحقيق آمد شما را فتح. يا خطاب به كفار است كه: إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ: اگر طلب نصرت كرديد، آمد شما را نصرت و غلبه آن دينى كه محبوب و مرضى خداست، وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ: و اگر منتهى شويد و باز ايستيد اى كفار باقى مانده در جنگ بدر از كفر و معاندت رسول، پس آن بهتر است براى شما از قتل اين جهان و عقوبت نيران، چه آن متضمن سلامتى دارين و خير منزلين است، و البته عاقل، خير خود را طالب و جالب باشد، وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ: و اگر بر گرديد به محاربه پيغمبر و اصحابش، باز گرديم ما به نصرت او و اعوانش، وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً: و هرگز دفع نكند و بىنياز ننمايد از شما اتفاق و جمعيت شما چيزى را از بلاى قتل و اسيرى و عقوبت اخروى، وَ لَوْ كَثُرَتْ: و اگرچه بسيار باشند، زيرا با قدرت و قهاريت حضرت سبحان، اجتماع تمام قواى كليه عوالم وجود نتوان مقابله و معارضه نمايد. وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ: و بتحقيق خداى تعالى با مؤمنين است به نصرت و معاونت و مساعدت.
اكثر مفسران اين آيه را خطاب به مشركين دانند. فخر رازى گويد: بنابر خطاب به مؤمنين معنى آيه آنكه: اگر منتهى شويد از منازعه در امر انفال و باز ايستيد از طلب فداء براى اسيرى، پس اين خير است براى شما و اگر برگرديد به آن منازعات باز گرديم بر ترك نصرت شما، زيرا وعده نصرت مشروط است به استمرار شما در طاعت و ترك مخالفت، پس كثرت شما فايده نخواهد داشت.
جلد 4 صفحه 313
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً وَ لَوْ كَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ «19»
ترجمه
اگر فتح ميخواستيد پس بتحقيق آمد شما را فتح و اگر باز ايستيد پس آن بهتر است از براى شما و اگر بازگشت كنيد بازگشت ميكنيم و هرگز كفايت نمىكند از شما جماعت شما چيزيرا و اگر چه بسيار باشد و براى آنكه خدا با اهل ايمان است.
تفسير
گفتهاند خطاب بكفار مكه است كه در وقت بيرون آمدن براى جنگ پيراهن كعبه را گرفته بودند و از خداوند طلب نموده بودند كه دين حق را نصرت دهد و از ابو جهل نقل شده كه در وقت مهيّا شدن دو لشكر براى جنگ گفت خدايا دين قديم ما و دين جديد محمّد هر كدام را مىپسندى اهلش را نصرت ده و هر يك از ما دو دسته قطع رحم نموديم هلاك و موهون فرما و بنابر اين مراد آنستكه اگر طالب فتح بوديد
جلد 2 صفحه 520
براى وضوح حق معلوم شد كه فاتح و اهل حق كدام فرقه بودند و اگر دست برداريد از كفر و محاربه با خدا و پيغمبر بهتر است براى شما چون خير دنيا و آخرت در قبول دين اسلام و اطاعت پيغمبر خاتم است و اگر باز هوس جنگ كنيد ما هم مانند اول بسزاى كردارتان ميرسانيم و بعدّه و عدّه خودتان مغرور نشويد كه هر قدر باشيد هيچ كارى نمىتوانيد بكنيد چون خداوند با اهل ايمان است در كمك و نصرت و بعضى گفتهاند خطاب بمسلمانان است و مراد آنستكه اگر طالب فتح بوديد خدا عطا فرمود بشما و اگر بعد از اين خوددارى كنيد از طمع در غنيمت و تأمّل در جهاد كه در اوائل اين سوره بيان شد بهتر است براى شما و اگر باز مجادله و عود نمائيد بحال سابق ما هم همان جواب و انكار را اعاده ميدهيم و با آنحال هر قدر جمعيت داشته باشيد هيچ مفيد بحال شما نيست و اين براى آنستكه خداوند ناصر و معين اهل ايمان است و اين سلوك اهل ايمان نيست لذا با شما كمك نمىكند و فتح نمىكنيد بلكه قادر بر دفاع از خودتان هم نمىشويد و بعضى انّ بكسر همزه قرائت نمودهاند و بنابر اين معنى واضح و اين جمله مربوط بسابق نيست و مؤيّد معنى دوم آيه بعد است كه معلوم است ناظر بهمان مجادله اوائل سوره است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِن تَستَفتِحُوا فَقَد جاءَكُمُ الفَتحُ وَ إِن تَنتَهُوا فَهُوَ خَيرٌ لَكُم وَ إِن تَعُودُوا نَعُد وَ لَن تُغنِيَ عَنكُم فِئَتُكُم شَيئاً وَ لَو كَثُرَت وَ أَنَّ اللّهَ مَعَ المُؤمِنِينَ «19»
اينکه آيه شريفه دو نحو ترجمه و تفسير شده يك نحو که نوع مفسرين گفتند اينكه خطاب ان تستفتحوا متوجه بمشركين باشد و گفتند ابو جهل گفت پروردگارا دين ما دين قديم و دين محمّد حادث است و فتح و فيروزي را نصيب آن ديني که حق است بفرما خداوند فرمود آمد شما را فتح يعني دين محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم حق بود و فتح نصيب آن شد و اگر شما كفار منتهي شديد و متعرض مسلمين نشديد براي شما بهتر است و اگر باز اعاده كرديد و مبارزه نموديد ما هم اعاده ميكنيم و فتح را بدين حق دين محمّد ميدهيم و جمعيت شما و لو بسيار باشد خردلي شما را بينياز نميكند و محققا خداوند با مؤمنين است و آنها را ياري ميفرمايد لكن اينکه ترجمه و تفسير بسيار اشتباه است و موجب توجه اشكالات زيادي است که در ذيل تفسير اشاره ميكنيم.
و اما نحوه دوم که مطابق با ظاهر آيه و خالي از اشكال است اينكه خطاب متوجه بمؤمنين مجاهدين است که اگر شما طلب فتح و فيروزي كرديد چنانچه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دعا نمود فتح و فيروزي براي شما آمد و اگر منتهي شديد در موقعي که خداوند نهي فرمود و رسول ابلاغ نمود که متعرض كفار نشويد شما هم متعرض نشديد براي شما بهتر است از زحمت جهاد نجات داريد و اگر عود كرديد و دستور جهاد آمد ما هم عود ميكنيم و فتح را نصيب شما ميكنيم و محققا خداوند در هر حالي حافظ و ناصر مؤمنين است چه در حال جهاد و چه در حال سكون و بكثرت و قلت عده مسلمين اعتماد نكنيد متوجه خدا باشيد.
شروع كنيم بتفسير:
جلد 8 - صفحه 93
إِن تَستَفتِحُوا دليل بر اينكه خطاب متوجه بمؤمنين است يكي آيه قبل ذلكم و اينکه آيه وصل بآن آيه است. 2- اينكه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دعاء كرد چنانچه گذشت. 3- جمله فَقَد جاءَكُمُ الفَتحُ كلمه كم، فتح براي مؤمنين آمد نه بر كفار. 4- ابو جهل اگر بطلان دين خود را ميدانست و حق را براي دين محمّد معتقد بود و از روي عناد و عصبيت با پيغمبر [ص] جنگ ميكرد چنانچه مشركين را تشجيع ميكرد براي قتال همچه دعائي نميكرد و ظاهر هم همين است زيرا آن همه معجزات که در مكه مشاهده كرده بودند و اينکه همه سور قرآنيه که در مكه نازل شده بود و آنها افصح عرب بودند حق بر آنها مكشوف شده بود و اگر حق را با اصنام خود و شرك ميدانست بر فرض دعا كند براي فتح مشركين ميكند و نيامد آنها را فتح و اگر شاك بود و حقيقة احد طرفين را نميدانست البته كنار ميرفت و انتظار ميكشيد تا فتح نصيب كدام طرف ميشود.
وَ إِن تَنتَهُوا فَهُوَ خَيرٌ لَكُم انتهاء قبولي نهي و مراد نهي از جهاد است و اينکه دو قسم است يكي در موضوع جهاد مراعات شرائط مقرره در كتب فقهيه در كتب جهاد نمائيد که اگر كفار فرار كردند يا القاء سلاح نمودند يا طلب امان كردند يا تسليم شدند ديگر با آنها مقاتله نكنند يا پناه بحرم آوردند و ساير شرائط ديگر و در غير مورد جهاد اگر معاهده و قرار داد بين آنها و مسلمين شد يا اهل كتاب قبول جزيه كردند يا پناه بمسلمي آوردند و امثال اينها نبايد ديگر با آنها جهاد كرد وَ إِن تَعُودُوا نَعُد يعني اگر باز امر بجهاد رسيد و تكليف بآن شد نترسيد و قيام و اقدام كنيد ما هم ياري و نصرت خود را براي شما اعاده ميدهيم و در هر حال ما حافظ و ناصر شما هستيم.
لَن تُغنِيَ عَنكُم فِئَتُكُم شَيئاً وَ لَو كَثُرَت انتظار زيادتي عدّه و عدّه نداشته باشيد در ياري خدا كمي و زيادتي تأثير ندارد وَ أَنَّ اللّهَ مَعَ المُؤمِنِينَ در هر حال
جلد 8 - صفحه 94
حال خداوند با مؤمنين است خدا با شما باشد همه چيز داريد كفار که خداوند بر آنها است هيچ ندارند هيچ قدرتي مقابل قدرت الهي تأثير ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- بعد از پایان جنگ بدر آیه نازل شد و به مؤمنان چنین گفت: «اگر شما فتح و پیروزی میخواهید، پیروزی به سراغ شما آمد و اگر (از مخالفت) خودداری کنید، برای شما بهتر است و اگر بازگردید، ما هم باز خواهیم گشت» (إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَکُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ).
«و جمعیت شما هر چند زیاد باشد، شما را (از یاری خدا) بینیاز نخواهد کرد و خداوند با مؤمنان است»! (وَ لَنْ تُغْنِیَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئاً وَ لَوْ کَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ).
بنابراین که مخاطب در آیه مؤمنان باشند تفسیر آیه چنین است:
بعد از جنگ بدر- چنانکه دیدیم- میان بعضی از مسلمانان ضعیف الایمان بر سر تقسیم غنائم جنگی گفتگو واقع شد آیات آغاز سوره نازل گردید و آنها را توبیخ کرد و غنایم را دربست در اختیار پیامبر گذارد، و او هم بطور مساوی در میان مسلمانان تقسیم کرد سپس برای تعلیم و تربیت مؤمنان، حوادث جنگ بدر را به یاد آنها آورد که چگونه خداوند آنها را در برابر یک گروه نیرومند پیروز کرد.
این آیه نیز همان مطلب را دنبال میکند که اگر شما مسلمانان از خداوند تقاضای فتح و پیروزی کردید خدا دعای شما را مستجاب کرد و پیروز شدید.
و اگر از اعتراض و گفتگو در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خودداری کنید به سود شماست.
و اگر به همان روش اعتراض آمیز خود باز گردید ما هم باز میگردیم و شما را در چنگال دشمن تنها رها میسازیم، و جمعیت شما هر چند زیاد هم باشد بدون
ج2، ص141
یاری خدا کاری از پیش نخواهید برد و خداوند با مؤمنان راستین و مطیع فرمان او و پیامبرش میباشد.
نکات آیه
۱- استهزاى کافران حاضر در پیکار بدر از سوى خداوند (إن تستفتحوا فقد جاءکم الفتح و إن تنتهوا فهو خیر لکم) جمله «إن تستفتحوا فقد جاءکم الفتح» با توجه به شکست خفتبار مشرکان در پیکار بدر، بیانگر نوعى استهزا به مشرکان است.
۲- مشرکان قریش پیش از جنگ بدر با نیایش به درگاه خداوند، خواهان پیروزى حامیان دین حق شدند. (إن تستفتحوا فقد جاءکم الفتح) جمله «إن تستفتحوا» اشاره دارد به دعاى مشرکان پیش از جنگ بدر که آنان با پندار حقانیت خویش از خداوند خواستند تا حامیان دین حق را در این نبرد پیروز گرداند.
۳- پیروزى مؤمنان در جنگ بدر حجتى بر حقانیت اهل ایمان و هشدار و عبرتى براى کافران (إن تستفتحوا فقد جاءکم الفتح) مراد از «الفتح» پیروزى اهل ایمان در جنگ بدر است. و جمله «فقد جاءکم الفتح» پاسخ همان تمناى مشرکان است که خواهان پیروزى حامیان دین حق بودند.
۴- خیر و صلاح انسانها در پرهیز از ستیزه جویى با خدا و رسول او (و إن تنتهوا فهو خیر لکم)
۵- جنگهاى اسلام در صدد دفع شر کافران، نه تحمیل عقیده بر آنان* (إن تنتهوا فهو خیر لکم)
۶- کافران شکست خورده در جنگ بدر، مورد تهدید خداوند به چشیدن دوباره طعم شکست در صورت بازگشت به جنگ (و إن تعودوا نعد)
۷- مسلمانان نباید آغازگر جنگ باشند. (و إن تعودوا نعد)
۸- نیروهاى شرک و کفر هر چند فراوان باشند، توان شکست اهل ایمان را ندارند. (و لن تغنى عنکم فئتکم شیئا و لو کثرت)
۹- توان نیروهاى شرک و کفر هر چند فراوان باشند، در برابر خدا پوچ و بى اثرند. (و لن تغنى عنکم فئتکم شیئا و لو کثرت و أن اللّه مع المؤمنین)
۱۰- کثرت نیروها تعیین کننده پیروزى نیست. (و لن تغنى عنکم فئتکم شیئا و لو کثرت و أن اللّه مع المؤمنین)
۱۱- خداوند حامى و یاور مؤمنان در رویارویى آنان با کافران (و لن تغنى عنکم ... و أن اللّه مع المؤمنین)
موضوعات مرتبط
- انسان: مصالح انسان ۴
- ایمان: آثار ایمان ۸
- پیروزى: دعاى پیروزى ۲ ; عوامل پیروزى ۱۰
- جنگ: اجتناب از شروع جنگ ۷ ; کثرت نیرو در جنگ ۱۰
- جهاد: احکام جهاد ۷ ; جهاد با کافران ۱۱ ; فلسفه جهاد ۵
- خدا: استهزاهاى خدا ۱ ; امداد خدا ۱۱ ; ترک مبارزه با خدا ۴ ; تهدیدهاى خدا ۶ ; قدرت خدا ۹ ; نواهى خدا ۷
- خیر: موارد خیر ۴
- دین: پیروزى حامیان دین ۲
- عبرت: عوامل عبرت ۳
- عقیده: تحمیل عقیده ۵
- غزوه بدر: پیروزى مجاهدان غزوه بدر ۳ ; کافران در غزوه بدر ۱، ۶ ; قصه غزوه بدر ۲، ۶
- قریش: دعاى مشرکان قریش ۲ ; شکست مشرکان قریش ۶
- کافران: استهزاى کافران ۱ ; تهدید کافران ۶ ; دفع توطئه کافران ۵ ; عجز کافران ۸، ۹ ; قدرت کافران ۹ ; کثرت کافران ۸ ; هشدار به کافران ۳
- مؤمنان: امداد به مؤمنان ۱۱ ; حقانیت مؤمنان ۳ ; شکستخناپذیرى مؤمنان ۸
- مجاهدان: امداد به مجاهدان ۱۱
- محمد(ص): ترک مبارزه با محمد(ص) ۴
- مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۷
- مشرکان: عجز مشرکان ۸، ۹ ; قدرت مشرکان ۹ ; مشرکان و حق ۲
منابع