الأعراف ١٥١
کپی متن آیه |
---|
قَالَ رَبِ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ |
ترجمه
الأعراف ١٥٠ | آیه ١٥١ | الأعراف ١٥٢ | ||||||||||||||
|
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ «151»
(چون خشم موسى فرو نشست) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت خويش وارد كن و تو مهربانترين مهربانانى.
«1». زمر، 61.
جلد 3 - صفحه 181
نکته ها
آمرزش خواهى حضرت موسى يا براى درس دادن به ديگران است يا به خاطر آنكه در ميان مردم به هارون پرخاش كرده است. «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي»
البته حضرت موسى با بيان اين جمله، برخورد عاطفى هارون را كه گفت: «ابْنَ أُمَّ» پاسخ بهترى داد.
پیام ها
1- به برادران وهمكاران خود نيز دعا كنيم. «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي»
2- در طوفان انحرافهاى جامعه، رهبران به دعا و لطف الهى بيش از ديگران نيازمندند. «وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ»
3- بخشودگى، مقدّمهى ورود در رحمت الهى است. اغْفِرْ ... أَدْخِلْنا
4- در دعا، از الطاف و صفات خدا ياد كنيم. «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (151)
چون موسى هارون را تنبيه نمود بر توهّم تهمت و دخول شبهه بر قوم در آنكه اخذ رأس كه موجب تعظيم او بود حمل بر استخفاف او كنند:
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي: گفت موسى اى پروردگار من، بيامرز مرا و مر برادر مرا. اين دعا بر وجه انقطاع به خدا و تقرب به او است تا به سبب آن تحصيل ثواب و رفع درجات خود و برادر خود نمايد و رفع توهّم اينكه صدور اين معنى از موسى نسبت به هارون بر وجه استخفاف بوده باشد نه به جهت آنكه از او و برادرش فعل قبيحى سر زده از صغيره يا كبيره كه محتاج استغفار است، زيرا براهين واضحه دالند بر تنزه انبياء از معاصى و قبايح.
برهان: غرض از بعثت انبيا حاصل نمىشود مگر به عصمت، پس عصمت
جلد 4 صفحه 205
انبيا واجب است به جهت غرض مطلوب، چه اگر از پيغمبران صدور معصيت روا باشد، صدور كذب و دروغ از ايشان ممتنع نباشد، پس بر امر و نهى و وعد و وعيد ايشان به سبب دروغ و خطا، اعتماد باقى نماند، و مردم از جهت عدم اعتماد، اتباع و انقياد احكامشان را نكنند؛ لذا فايده بعثت منتفى شود و آن محال است. بنابراين طهارت و عصمت نبى و امام واجب و فرض عين است.
وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ: و داخل فرما ما را در رحمت و بخشايش خود به مزيد انعام و افضال كه آن نعمت جنت است. وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ: و تو بهترين بخشندگانى، چه كليّه بخشش، همه، از اثر بخشايش تو است. ادخال رحمت در آخر دعا به جهت بيان شدت رجاء است از قبيل او، چه ابتداء به نعمت موجب اتمام و سعه رحمت او كه مقتضى زيادتى نعمت را و ذكر «ارحم الراحمين» به جهت نص است بر آنكه استدعاء رحمت از جانب او باشد نه غير.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 151 تا 153
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِأَخِي وَ أَدْخِلْنا فِي رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (151) إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ (152) وَ الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (153)
ترجمه
گفت پروردگار من بيامرز مرا و برادرم را و داخل فرما ما را در رحمت خود و توئى رحم كنندهترين رحم كنندگان
همانا آنانكه گرفتند بخدائى گوساله را زود باشد كه برسد آنها را غضبى از پروردگارشان و ذلّتى در زندگانى دنيا و اين
جلد 2 صفحه 478
چنين جزا دهيم افترا زنندگان را
و آنانكه بجا آوردند كارهاى بد را پس توبه نمودند بعد از آن و گرويدند همانا پروردگار تو پس از آن هر آينه آمرزنده مهربان است.
تفسير
پس از اتمام اعتذار از حضرت هرون حضرت موسى براى خود و او از خداوند طلب مغفرت و رحمت نمود و اين ملازم با گناه نيست چون اقبال و توجّه بحق و سؤال از خداوند در هر حال خوب است علاوه بر آنكه ترك اولى منافى با عصمت انبياء نيست چنانچه سابقا اشاره شد و مقرر گرديد كسانيكه گوسالهپرست شدند مورد غضب از طرف خدا و ذلّت از قبل خلق شوند و كسانيكه ثابت ماندند بدين حق آنها را بكشند بشرحيكه در سوره بقره در ذيل آيه و اذ قال موسى لقومه گذشت و بعضى گفتهاند مراد از غضب قتل يا عذاب اخروى است و مراد بذلّت خروج از ديار يا جزيه است و افتراء آنها اين بود كه گفتند گوساله خداى شما و خداى موسى است و در كافى از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود و فرمود هر بدعتگذار در دين و مفترى بر خدا و پيغمبر (ص) و اهل بيت او بذلّت در دنيا گرفتار خواهد شد و بالاخره گوسالهپرستان بواسطه توسّل بخاندان نبوّت نجات يافتند و توبه آنها قبول شد چون خداوند بعد از توبه از كفر و عصيان اهل ايمان و عمل از بندگان را مشمول مغفرت و رحمت رحيميه خود خواهد فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ رَبِّ اغفِر لِي وَ لِأَخِي وَ أَدخِلنا فِي رَحمَتِكَ وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّاحِمِينَ (151)
عرض كرد موسي پروردگار من بيامرز مرا و برادر مرا و ما را داخل رحمت خود فرما و تو ارحم الراحمين هستي.
توهم نشود که طلب مغفرت دليل بر صدور ذنب باشد انبياء حتي يك ترك اولي را گناه بزرگ ميشمارند و شايد ترك اولاي موسي همين القاء الواح و تندي با هارون بوده و لو براي خدا بود لكن با ملايمت اولي بود و ترك اولاي هارون اينکه باشد که موقعي که ديد بني اسرائيل گوساله پرست شدند و اطاعت او را نكردند حتي اراده كشتن او را داشتند اولي اينکه بود که از ميان آنها بيرون رود لذا موسي قالَ رَبِّ اغفِر لِي وَ لِأَخِي و بعضي از مفسرين توهم كردند که از اينکه جمله استفاده ميشود که تمام قوم گوساله پرست شدند فقط هارون خارج بود لكن اينکه توهم فاسد است بلي آنهايي که گوساله نپرستيدند ساكت بودند و با هارون همراهي نكردند چنانچه در قضيه ابي بكر هم تمام موافقت نكردند که دليل عمده عامه اجماع است بسياري که صريحا مخالفت كردند و جماعت زيادي ساكت بودند و امير المؤمنين را ياري نكردند بعلاوه لازم نيست طلب مغفرت از جهت ترك اولي باشد و لو ترك اولي هم صادر نشده
جلد 7 - صفحه 467
باشد بلكه براي اينكه نتوانستند حق معرفت و عبادت را اداء كنند چون از حدّ امكان خارج بود، از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است عرض ميكند (ما عرفناك حق معرفتك و ما عبدناك حق عبادتك) حضرت ابراهيم (ع) است عرض ميكند رَبَّنَا اغفِر لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلمُؤمِنِينَ يَومَ يَقُومُ الحِسابُ ابراهيم آيه 42.
وَ أَدخِلنا فِي رَحمَتِكَ رحمت الهي سرتاسر ممكنات را فروگرفته وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ در چند آيه بعد رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَيءٍ رَحمَةً وَ عِلماً مؤمن آيه 7، فقط موانع شمول رحمت بايد برداشته شود تا انسان داخل در رحمت شود وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّاحِمِينَ تفسيرش واضح است و ما در اول سوره حمد مفصلا در كلمه بسم اللّه الرحمن الرحيم بيان كردهايم
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 151)- آتش خشم موسی کمی فرو نشست و به درگاه پروردگار متوجه شد و «عرض کرد: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت بیپایانت داخل کن، تو مهربانترین مهربانانی» (قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ).
تقاضای بخشش و آمرزش برای خود و برادرش نه به خاطر آن است که گناهی از آنها سرزده بلکه یک نوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوی او و ابراز تنفر از اعمال زشت بت پرستان و همچنین سرمشقی است برای همگان تا فکر کنند جایی که موسی و برادرش که انحرافی پیدا نکرده بودند چنین تقاضایی از پیشگاه خدا کنند، دیگران باید حساب خود را برسند.
نکات آیه
۱- موسى(ع) پس از مشاجره خویش با هارون و پى بردن به ناتوانى او در برابر منحرفان، رو به درگاه خدا آورد و به مناجات با او پرداخت. (قال رب اغفر لى و لأخى)
۲- موسى(ع) در مناجاتش با خدا آمرزش خویش و برادرش هارون را از خداوند درخواست کرد. (قال رب اغفر لى و لأخى)
۳- انبیاى بزرگ نیز نیازمند آمرزش خداوند هستند. (قال رب اغفر لى و لأخى)
۴- موسى(ع) خشم شدید خویش را بر هارون خطا تلقى کرد و به خاطر آن از خداوند آمرزش طلبید.* (قال رب اغفر لى) از اینکه موسى(ع) پس از شنیدن سخنان هارون براى خویش طلب مغفرت کرد، معلوم مى شود از برخورد شدید خویش با هارون پشیمان شد و آن را خطا تلقى کرد.
۵- موسى(ع) در عین قانع شدن به بى تقصیرى هارون در گرایش بنى اسرائیل به گوساله پرستى، وى را کاملا دور از خطا ندانست.* (قال رب اغفر لى و لأخى) طلب مغفرت براى هارون مى تواند گویاى برداشت فوق باشد.
۶- توجه و تمسک به ربوبیت خداوند، از آداب دعا به درگاه اوست. (قال رب)
۷- فراگیرى رحمت الهى بر موسى(ع) و هارون، از دعاها و درخواستهاى موسى(ع) از خداوند. (و أدخلنا فى رحمتک)
۸- خداوند، مهربانترین مهربانان است. (و أنت أرحم الرحمین)
۹- موسى(ع) با توجه به ربوبیت خدا و توصیف او به «أرحم الراحمین»، خواسته هاى خویش را از وى تقاضا کرد. (و أنت أرحم الرحمین)
۱۰- بیان «أرحم الراحمین» بودن خدا پس از درخواست آمرزش و رحمت، از آداب دعا به درگاه ربوبى است. (و أنت أرحم الرحمین)
۱۱- غفران خداوند، نشأت گرفته از رحمت و مهربرترین اوست. (رب اغفر لى و لأخى ... و أنت أرحم الرحمین)
موضوعات مرتبط
- ارحم الراحمین:۹، ۱۰
- اعتصام: به ربوبیت خدا ۶
- انبیا: نیاز انبیا به آمرزش ۳ ; نیازهاى معنوى انبیا ۳
- خدا: آثار رحمت خدا ۱۱ ; آثار مهربانى خدا ۱۱ ; ربوبیت خدا ۹ ; منشأ آمرزش خدا ۱۱ ; مهربانى خدا ۸
- دعا: آداب دعا ۶، ۱۰ ; استغفار در دعا ۱۰
- رحمت: درخواست رحمت ۷، ۱۰
- مشمولان رحمت:۷
- موسى(ع): آگاهى موسى(ع) ۱ ; استغفار موسى(ع) ۲، ۴ ; پشیمانى موسى(ع) ۴ ; خطاى موسى(ع) ۴ ; خواسته هاى موسى(ع) ۷، ۹ ; دعاى موسى(ع) ۲، ۷، ۹ ; غضب موسى(ع) ۴ ; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۴، ۵، ۷، ۹ ; مناجات موسى(ع) ۱، ۲ ; موسى(ع) و هارون ۱، ۴، ۵
- هارون: استغفار براى هارون ۲ ; درخواست رحمت براى هارون ۷ ; ضعف هارون ۱ ; قصه هارون ۱، ۵ ; هارون و گمراهان ۱ ; هارون و گوساله پرستى بنى اسرائیل ۵
منابع