البقرة ٢٧
ترجمه
البقرة ٢٦ | آیه ٢٧ | البقرة ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَنقُضُونَ»: میشکنند. «عَهْدَ اللهِ»: پیمان خدا که در (اعراف / مذکور است. «مِیثَاقِ»: اسم آلت است، به معنی: آنچه عهد و پیمان بدان بسته میشود. یا مصدر میمی است و به معنی: استوارکردن، بستن. «خَاسِرُونَ»: زیانباران. زیانکاران.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۶ و ۲۷ بقره
- يك مرحله از ضلالت و كورى از باب مجازات زشتكارى و فسق آدمى است
- پاره اى از احوال و اوصاف دو طائفه ((هدايت شدگان و گمراهان ))
- حيات و زندگى سه گانه انسان و تاءثر زندگى متاءخر از زندگى متقدم
- استشهاد به چند آيه براى اثبات تبعيت حكم حيات اخروى از حيات دنيوى
- مجازات و تجسّم اعمال ، دو وجه حاصل از گفتار خداوند درباره زندگى آخرت
- معنى فسق
- بحثى پيرامون مسئله معروف جبر و تفويض
- مالكيت مطلقه خداوند
- هر تصرفى از خداوند در هر مخلوقى ، تصرفى است از مالك حقيقى در مملوك واقعى و حقيقى
- معيارها و اساس قوانين عقلائى معيار و اساس و قوانين شرعى است
- روش عقلاء در قانونگذارى
- اگر خداى سبحان بندگان را به اطاعت يا معصيبت مجبور كرده باشد...
- اضلال منسوب به خدا، اضلال بعنوان مجازات است
- تفويض نيز با تشريع سازگار نيست
- بحث روايتى (پيرامون روايات قضا و قدر و امر بين الامرين )
- توضيح و تحقيق در زمينه قضا و قدر و جبر و تفويض
- اشكالاتى كه از قائل شدن به جبر و عدم اختيار لازم مى آيد
- توهّم ملازمه بين اعتقاد به قضاوقدر و انكار جزاى باستحقاق
- كيفيت تعلق اراده الهيه بر افعال انسانها
- يك عمل اختيارى و دو جهت متفاوت وجوب و امكان در آن
- اراده فاعل مختار در طول اراده خداست در عرض آن لذا با يكديگر قابل جمع هستند
- عقيده معتزله در تفويض ، و ذكر مثالى براى روشن شدن ((امر بين الامرين ))
- حديثى از امام هادى عليه السلام درباره افعال انسان و توضيح آن
- خلقت و حسن متلازمند و آنچه عمل را گناه مى كند امرى است عدمى
- حديثى از امام رضا عليه السلام در اينكه آنچه مصيبت و بدى به انسان مى رسد از خود اوست
- احاديث ديگرى از معصومين (ع ) درباره جبر و اختيار
- دو روايت از كتاب طرائف درباره قضاوقدر الهى
- طريق عديده استدلال بر رد جبر و تفويض در روايات و اخبار
- رواياتى كه در تفسير آياتى كه اضلال و اغواء و امثال آن را به خدا نسبت مى دهد وارد شده است
- بحث فلسفى
- فعل اضطرارى و فعل ارادى
- تقسيم فعل ارادى به اختيارى و اجبارى
- تفاوت بين فعل اختيارى و اجبارى نيز در ضمن يكمثال
- استدلال بر رد جبر و تفويض از طريق برهان عليت
- ضرورت و امكان ، دو نظام عالم طبيعى و انطباق آندو با فعل اختيارى انسان
- همانطورى كه وجود انسان مستند به اراده الهى است افعال او نيز مستند الوجود با اراده الهى است
- رد نظر فلاسفه مادى كه جبر را به تمام نظام طبيعى راه داده اند
نکات آیه
۱ - خداوند، انسانها را به عهدها و پیمانهایى ملتزم ساخته است. (الذین ینقضون عهد اللّه من بعد میثقه) «عهد» به معناى پیمان است و مراد از عهد اللّه (پیمان خدا) مى تواند وظایف و تکالیفى باشد که خداوند آنها را بر دوش انسانها گذاشته است. همچنین مراد از آن مى تواند تعهداتى باشد که آدمى خویشتن را ملتزم به رعایت آنها کرده و به گونه اى - همانند سوگند به خدا - آنها رابه خداوند مرتبط کرده است. برداشت فوق مبتنى بر احتمال اول است.
۲ - ضرورت پایبندى به عهدها و پیمانهایى که خداوند بر عهده انسانها قرار داده است. (الذین ینقضون عهد اللّه)
۳ - ضرورت وفا کردن به پیمانهایى که آدمى با خدا مى بندد. (الذین ینقضون عهد اللّه من بعد میثقه) برداشت فوق بر این اساس است که: مراد از «عهد اللّه» تعهداتى باشد که انسان با سوگند و مانند آن، رعایت آنها را بر خود لازم کرده است. «میثاق» مصدر و به معناى استحکام بخشیدن است. ضمیر «میثاقه» به «عهد» بر مى گردد; یعنى، بعد از آنکه عهد خویش را محکم کرده و بر وفادارى به آن تأکید کرده اند.
۴ - نقض پیمان، بویژه پس از تأکید بر آن، امرى ناپسند و نکوهیده است. (الذین ینقضون عهد اللّه من بعد میثقه)
۵ - گسستن پیوندهایى که خداوند به برقرارى آنها فرمان داده، امرى ناروا و حرام است. (و یقطعون ما أمر اللّه به أن یوصل) «أن» مصدریه و «أن یوصل» بدل براى ضمیر در «به» است و مرجع ضمیر، «ما امر اللّه» مى باشد; یعنى: الذى امر اللّه بوصله. مراد از «ما امر اللّه» پیوندهایى نظیر: صله رحم، پیوند ولایت میان اهل ایمان و پیوند ولایت بین پیشوایان بر حق و امت اسلامى است.
۶ - فسادگرى در زمین از محرمات الهى است. (و یفسدون فى الأرض)
۷ - کسانى که به پیمانهاى الهى پایبند نباشند و پیوندهایى را که خدا به برقرارى آنها فرمان داده، نادیده بگیرند، فاسق هستند. (إلا الفسقین. الذین ... یقطعون ما أمراللّه به أن یوصل) «الذین»، صفت توضیحى براى «الفاسقین» مى باشد.
۸ - آنان که در زمین فسادانگیز هستند، فاسقند. (إلا الفسقین. الذین ... یفسدون فى الأرض)
۹ - قرآن کسانى را به گمراهى مى کشاند که: عهدهاى الهى را نقض کنند، پیوندهایى که خداوند به برقرارى آنها فرمان داده بگسلند و در زمین به فسادگرى بپردازند. (و ما یضل به إلا الفسقین. الذین ... یفسدون فى الأرض)
۱۰ - فاسقان، مردمى زیانکارند. (أولئک هم الخسرون)
۱۱ - شکستن پیمانهاى الهى، گسستن روابطى که خداوند به برقرارى آنها فرمان داده و فسادگرى در زمین، زیان واقعى انسان را در پى دارد. (الذین ینقضون عهد اللّه ... أولئک هم الخسرون)
روایات و احادیث
۱۲ - از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: «قال لى أبى على بن الحسین ... إیاک و مصاحبة القاطع لرحمه ... قال اللّه عز و جل «الذین ... یقطعون ما امر اللّه به أن یوصل ... أولئک هم الخاسرون»;[۱] پدرم، امام سجاد (ع)، به من فرمود: ... از همنشینى با کسى که قطع رحم مى کند بپرهیز ... خداى عز و جل فرمود: «آنان که ... قطع مى کنند آنچه را که خدا امر به وصل آن نموده ... اینانند زیانکاران».
موضوعات مرتبط
- احکام: ۵، ۶
- افساد: آثار افساد ۹، ۱۱; افساد در زمین ۸، ۹; حرمت افساد در زمین ۶
- انسان: عهد خدا با انسان ها ۱، ۲
- خدا: عهد خدا ۱، ۲
- زیان: عوامل زیان ۱۱
- زیانکاران: ۱۰، ۱۲
- صله رحم: اهمیّت صله رحم ۱۲; زیان قطع صله رحم ۱۲
- عمل: عمل ناپسند ۴
- عهد: اهمیّت وفاى به عهد ۲، ۳; عهد با خدا ۳
- عهد شکنى: آثار عهد شکنى ۹، ۱۱; سرزنش عهد شکنى ۴; ناپسندى عهد شکنى ۴
- فاسقان: ۷، ۸ زیانکارى فاسقان ۱۰
- فسق: موارد فسق ۷، ۸
- قرآن: اضلال قرآن ۹; قرآن و عهد شکنان ۹; قرآن و مفسدان ۹
- محرمات: ۵، ۶
- مفسدان: فسق مفسدان ۸
- همنشینى: همنشینى ناپسند ۱۲
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۶۴۱، ح ۷; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۵- ، ح ۶۶.