يوسف ١٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

هنگامی که او را با خود بردند، و تصمیم گرفتند وی را در مخفی‌گاه چاه قرار دهند، (سرانجام مقصد خود را عملی ساختند؛) و به او وحی فرستادیم که آنها را در آینده از این کارشان با خبر خواهی ساخت؛ در حالی که آنها نمی‌دانند!

|پس وقتى او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهانخانه چاه بگذارند [چنين كردند]، و به او وحى كرديم كه قطعا آنها را از اين كارشان در حالى كه نمى‌دانند خبرخواهى داد
پس وقتى او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهانخانه چاه بگذارند [چنين كردند]. و به او وحى كرديم كه قطعاً آنان را از اين كارشان -در حالى كه نمى‌دانند- با خبر خواهى كرد.
چون او را به صحرا بردند و بر این عزم متّفق شدند که او را به قعر چاه درافکنند (چنین کردند) و ما به او وحی نمودیم که البته تو روزی برادران را به کار بدشان آگاه می‌سازی و آنها تو را نشناخته و درک مقام تو نمی‌کنند.
پس هنگامی که وی را بردند و تصمیم گرفتند که او را در مخفی گاه آن چاه قرارش دهند [تصمیم خود را به مرحله اجرا گذاشتند] و ما هم به او الهام کردیم که از این کار آگاهشان خواهی ساخت در حالی که آنان نمی فهمند [که تو همان یوسفی.]
چون او را بردند و هماهنگ شدند كه در عمق تاريك چاهش بيفكنند، به او وحى كرديم كه ايشان را از اين كارشان آگاه خواهى ساخت و خود ندانند.
چون او را [همراه‌] بردند و همداستان شدند که او را در نهانگاه چاه بگذارند، به او وحی [/الهام‌] کردیم که [سرانجام‌] ایشان را در حالی که هیچ آگاه نیستند، از [چون و چند] این کارشان آگاه خواهی ساخت‌
پس چون او را بردند و همداستان شده دل بنهادند كه او را در بن چاه افكنند، [به اين كار دست يازيدند] و ما به او وحى كرديم كه هر آينه تو آنان را بدين كارشان آگاه خواهى كرد در حالى كه آنها درنيابند [كه تو يوسفى‌]- يا: در حالى كه آنان از اين وحى و برطرف‌كردن وحشت از او آگاهى ندارند-.
هنگامی که او را بردند و تصمیم گرفتند که او را به ژرفای چاه بیندازند (و عاقبت هم نقشه‌ی خود را اجرا کردند)، در همین حال بدو پیام دادیم که در آینده آنان را به این کاری که (در حق تو) کردند آگاه خواهی ساخت، در حالی که نخواهند فهمید (که تو برادر ایشان یوسف هستی. همان برادری که بر نیرنگ او همداستان شدند و گمان بردند که از دست او آسوده گشتند).
پس هنگامی‌که او را بردند و همداستان شدند تا او را در نهان‌خانه‌ی (آن) چاه بیفکنند، و سوی او وحی کردیم که به‌راستی آنان را همانا از این کارشان - در حالی‌که باریک‌بینی نمی‌کنند - با خبری مهم آگاه خواهی‌کرد.
سپس هنگامی که بردند او را و گرد آمدند بر آنکه نهندش در تک چاه و وحی فرستادیم بدو که همانا آگهیشان دهی به کارشان این و آنان درنیابند


يوسف ١٤ آیه ١٥ يوسف ١٦
سوره : سوره يوسف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَمَّا»: جواب (لَمّا) محذوف است و تقدیر چنین است: فَلَمّا ذَهَبُوا بِهِ، نَفَذُوهُ فَحَفِظْنَاهُ. «أَوْحَیْنَا»: وحی کردیم. مراد الهام قلبی است (نگا: مریم / ، قصص / . «وَ أَوْحَیْنا»: حرف واو زائد است.


تفسیر

نکات آیه

۱- فرزندان یعقوب با دروغها و نیرنگهاى خویش ، موافقت او را براى فرستادن یوسف(ع) به همراه خود جلب کردند. (إنا له لحفظون ... فلما ذهبوا به)

۲- امکان بى اطلاع بودن پیامبران از اندیشه و افکار دیگران (إنا له لحفظون ... فلما ذهبوا به و أجمعوا أن یجعلوه فى غیبت الجب)

۳- پیامبران الهى ، از فریب خوردن مصون نبوده و از اعتماد کردن بر نااهلان معصوم نیستند. (إنا له لحفظون ... فلما ذهبوا به و أجمعوا أن یجعلوه فى غیبت الجب)

۴- برادران یوسف تا قبل از بردن او به صحرا ، نسبت به سرنوشت او به نظر قطعى نرسیده بودند.* (فلما ذهبوا به و أجمعوا) «اجماع» (مصدر أجمعوا) به معناى اتفاق نظر و عقیده و نیز به معناى تصمیم گرفتن و مهیّاى انجام کارى شدن است. برداشت فوق ، ناظر به معناى نخست است.

۵- برادران یوسف در توطئه علیه او ، از کشتنش احتراز مى کردند و سعى در زنده ماندن وى داشتند. (و ألقوه فى غیبت الجب ... و أجمعوا أن یجعلوه فى غیبت الجب) از اینکه برادران یوسف بر آن شدند که وى را در چاه قرار دهند نه اینکه او را در چاه بیفکنند ، معلوم مى شود سعى در زنده ماندن او داشتند.

۶- برادران یوسف پس از همراه بردن او، همگى خود را براى نهادن وى در نهانخانه چاه ، مهیّا ساختند. (فلما ذهبوا به و أجمعوا أن یجعلوه فى غیبت الجب) در برداشت فوق «اجماع» به معناى تصمیم گرفتن و مهیّاى انجام کار شدن گرفته شده است. قابل ذکر است که آیات پیشین (۹ ، ۱۰ و ۱۱- ) مؤید این معنا مى باشد.

۷- صحنه نهادن یوسف در چاه به دست برادرانش ، صحنه اى بس فجیع و اندوه بار بود. (فلما ذهبوا به و أجمعوا أن یجعلوه فى غیبت الجب) «لما» حرف شرط است و جواب آن در آیه شریفه ذکر نشده است. هدف از نیاوردن جواب، تفهیم فجیع بودن و اندوه بار بودن امورى است که هنگام قرار دادن یوسف در چاه پیش آمد ; یعنى، آن گاه که برادران یوسف مصمم شدند او را در چاه قرار دهند، امورى واقع شد که طاقت شنیدنش را ندارید.

۸- خداوند یوسف(ع) را از طریق وحى به نجات یافتن از چاه کنعان و دیدارى مجدد با برادرانش ، نوید داد. (و أوحینا إلیه لتنبئنّهم بأمرهم هذا) جمله «لتنبئنّهم» (همانا این واقعه را در آینده به برادرانت یادآورى خواهى کرد) دلالت بر نجات یوسف از چاه دارد و نیز حاکى از این است که او برادرانش را در آینده ملاقات خواهد کرد.

۹- عنایت خاص خداوند به یوسف(ع) با وحى کردن به او در چاه کنعان (أن یجعلوه فى غیبت الجب و أوحینا إلیه)

۱۰- یوسف(ع) در سنین کودکى ، شایستگى دریافت وحى را دارا بود. (فلما ذهبوا به ... و أوحینا إلیه)

۱۱- در تلقى وحى الهى و دریافت آن ، رسیدن به سن خاصى شرط نیست. (و أوحینا إلیه)

۱۲- یوسف(ع) در سنین کودکى به نبوت رسید.* (و أوحینا إلیه)

۱۳- یادآورى داستان چاه کنعان از سوى یوسف(ع) به برادرانش ، محتواى وحى خداوند به یوسف(ع) (و أوحینا إلیه لتنبئنّهم بأمرهم هذا و هم لایشعرون)

۱۴- خداوند به یوسف(ع) خبر داد که ملاقات او با برادرانش ، پس از داستان چاه کنعان ، در آینده اى دور تحقق خواهد یافت. (لتنبئنّهم بأمرهم هذا و هم لایشعرون) جمله حالیه «و هم لایشعرون» متعلق به «لتنبئنّ» است ; یعنى، به آنان خبر مى دهى در حالى که متوجه نیستند [و تو را نمى شناسند]. از اینکه هیچ یک از برادران یوسف به هنگام ملاقات با وى، او را نخواهند شناخت، معلوم مى شود ملاقات مذکور با فاصله زمانى بسیار اتفاق خواهد افتاد.

۱۵- سلطه داشتن یوسف(ع) بر برادرانش در دیدار مجدد ، بخشى از محتواى وحى الهى به یوسف(ع) در چاه کنعان (و أوحینا إلیه لتنبئنّهم بأمرهم هذا و هم لایشعرون) در اینکه چرا هیچ یک از برادران یوسف در ملاقات مجدد وى را نخواهند شناخت وجه دیگرى غیر از آنچه در برداشت قبل ذکر شد، به نظر مى رسد و آن اینکه خداوند با جمله «و هم لایشعرون» به یوسف القا مى کند که در مقام و موقعیتى خواهى بود که برادرانت تصور آن را نمى کنند تا احتمال دهند که تو برادر آنان هستى.

۱۶- برادران یوسف از شنیدن و احساس کردن وحى الهى به او ، ناتوان بودند. (و أوحینا إلیه ... و هم لایشعرون) برداشت فوق ، مبتنى بر این نکته است که عامل حال (و هم لایشعرون) فعل «أوحینا» باشد. بر این اساس مفاد «و هم لایشعرون» چنین مى شود: آنان وحى ما را به یوسف(ع) نمى فهمیدند.

روایات و احادیث

۱۷- «قال أبوحمزه: فقلت لعلى بن الحسین(ع): إبن کم کان یوسف یوم ألقوه فى الجبّ؟ فقال: إبن تسع سنین ... ;[۱] أبوحمزه گوید: به امام سجاد(ع) گفتم: زمانى که یوسف را در چاه انداختند چند ساله بود؟ فرمود: نُه ساله...».

۱۸- «قال رسول الله(ص) لما اُلقى یوسف فى الجبّ أتاه جبرئیل علیه السلام فقال له: یا غلام ، من ألقاک فى هذا الجبّ؟ قال: إخوتى. قال: و لِمَ؟ قال: لمودّة أبى إیّاى حسدونى ... ;[۲] رسول خدا(ص) فرمود: هنگامى که یوسف(ع) در چاه افکنده شد، جبرئیل نزد او آمد و گفت: اى پسر! چه کسى تو را در این چاه افکند؟ گفت: برادرانم. جبرئیل گفت: چرا؟ گفت : چون پدرم مرا دوست مى داشت، آنان بر من حسد ورزیدند...».

۱۹- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «لتنبئنّهم بأمرهم هذا و هم لایشعرون» یقول: لایشعرون أنک أنت یوسف ... ;[۳] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «لتنبئنّهم... و هم لایشعرون» روایت شده که مى فرمود: [یعنى ]نمى دانند تو همان یوسفى...».

۲۰- «عن على بن الحسین(ع): ... فانطلقوا به مسرعین مخافة أن یأخذه منهم و لایدفعه إلیهم ... ; از امام سجاد(ع) روایت شده است: ... یوسف را با سرعت بردند ، مبادا یعقوب او را از دست آنان بگیرد و به آنان ندهد».

موضوعات مرتبط

  • انبیا: امکان فریب انبیا ۳; انبیا و اعتماد به نااهلان ۳; انبیا و جهل ۲; محدوده عصمت انبیا ۳; محدوده علم انبیا ۲
  • برادران یوسف: برادران یوسف و درک وحى ۱۶; برادران یوسف و سرنوشت یوسف(ع) ۴; برادران یوسف و قتل یوسف (ع)۵; برادران یوسف و یعقوب(ع) ۱; برادران یوسف و یوسف(ع) ۱۹، ۲۰; تصمیم برادران یوسف ۴; توطئه برادران یوسف ۵، ۶، ۲۰; جهل برادران یوسف ۱۹; دروغگویى برادران یوسف ۱; عجز برادران یوسف ۱۶; مکر برادران یوسف ۱
  • خدا: بشارتهاى خدا ۸; پیشگویى خدا ۱۴; فضل خدا ۹
  • نبوت: نبوت در کودکى ۱۲
  • وحى: شرایط وحى ۱۱; وحى در کودکى ۱۰، ۱۱
  • یعقوب(ع): رضایت یعقوب(ع) ۱
  • یوسف(ع): بشارت نجات به یوسف(ع) ۸; تفضل به یوسف(ع) ۹; توطئه به چاه انداختن یوسف(ع) ۶، ۷; توطئه علیه یوسف(ع) ۵، ۶; حاکمیت یوسف(ع) ۱۵; سن یوسف(ع) در چاه ۱۷; قصه یوسف(ع) ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰; کودکى یوسف(ع) ۱۰، ۱۲; گفتگوى جبرئیل با یوسف(ع) ۱۸; لیاقت یوسف(ع) ۱۰; مقامات یوسف(ع) ۱۰، ۱۲; نبوت یوسف(ع) ۱۲; وحى به یوسف(ع) ۸، ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶; یوسف(ع) در چاه ۹، ۱۸; یوسف(ع) و برادران ۱۳; یوسف(ع) و ملاقات با برادران ۸، ۱۴، ۱۵

منابع

  1. علل الشرایع ، ص ۴۸ ، ح ۱ ، ب ۴۱ ; نورالثقلین ، ج ۲ ، ص ۴۱۴ ، ح ۱۷.
  2. الدرالمنثور، ج ۴، ص ۵۱۱.
  3. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۳۴۰; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۱۶، ح ۲۵.