الأعراف ٣٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، یا آیات او را تکذیب می کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب این جهان) می‌برند؛ تا زمانی که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‌] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها می‌پرسند: «کجایند معبودهایی که غیر از خدا می‌خواندید؟! (چرا به یاری شما نمی‌آیند؟!)» می‌گویند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهی می‌دهند که کافر بودند!

پس ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا آيات او را تكذيب كند؟ اينان كسانى هستند كه نصيبشان از آنچه مكتوب شده به ايشان خواهد رسيد، تا آن‌گاه كه فرستادگان ما سوى ايشان آيند كه جانشان بگيرند، گويند: كجايند معبودهايى كه به جاى خدا مى‌خوانديد؟ گويند:
پس كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا آيات او را تكذيب كند؟ اينان كسانى هستند كه نصيبشان از آنچه مقرّر شده به ايشان خواهد رسيد، تا آنگاه كه فرشتگان ما به سراغشان بيايند كه جانشان بستانند، مى‌گويند: «آنچه غير از خدا مى‌خوانديد كجاست؟» مى‌گويند: «از [چشم‌] ما ناپديد شدند» و عليه خود گواهى مى‌دهند كه آنان كافر بودند.
پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدای دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند؟ آنان از کتاب (قضا و قدر الهی یا از نامه اعمال) به بهره خویش خواهند رسید، تا هنگامی که فرستادگان ما (ملک الموت و فرشتگان قبض روح) بر آنان فرا رسند که قبض روح آنان کنند به آنان گویند: چه شدند آنهایی که به جای خدا به ربوبیت می‌خواندید (مانند بتان جمادی و غیر جمادی و هواهای نفسانی)؟ پاسخ دهند که آنها همه از نظر ما ناپدید و نابود شدند. و آنها بر زیان خویش گواهی دهند که کافر بوده‌اند.
پس ستمکارتر از کسانی که بر خدا دروغ می بندند، یا آیات او را تکذیب می کنند، کیست؟! آنانند که سهمشان از آنچه که [از نعمت ها] مقرّر و مقدّر شده به آنان می رسد. تا هنگامی که فرستادگان ما برای ستاندن جانشان به سویشان آیند، می گویند: بت ها و معبودهایی که به جای خدا می پرستیدید، کجایند؟ [تا شما را از سختی های مرگ و پس از آن نجات دهند] می گویند: از دست ما رفتند؛ و بر ضد خود گواهی دهند که کافر بوده اند.
كيست ستمكارتر از آن كه به خدا دروغ بندد يا آيات او را دروغ انگارد؟ نصيبى كه برايشان مقرر شده به آنها خواهد رسيد. آنگاه كه فرستادگان ما بيايند تا جانشان را بگيرند، مى‌پرسند: آن چيزهايى كه به جاى خدا پرستش مى‌كرديد، اكنون كجايند؟ گويند: تباه شدند و از دست ما رفتند. و در اين حال به زيان خود شهادت دهند، كه كافر بوده‌اند.
پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد و آیات او را دروغ انگارد، اینان کسانی هستند که بهره‌ای که در کتاب [لوح محفوظ] برایشان مقرر است به ایشان می‌رسد، تا آنکه فرشتگان ما به سراغشان می‌آیند و جانشان را می‌گیرند و [به آنان‌] گویند کجاست آنچه به جای خداوند می‌پرستیدید؟ پاسخ دهند ایشان از نظر ما ناپدید شدند، و بر خود گواهی دهند که کافر بوده‌اند
پس ستمكارتر از آن كيست كه بر خدا دروغى سازد- براى او انباز گيرد- يا آيات- نشانه‌ها و سخنان- او را دروغ شمرد؟ اينانند كه بهره‌شان از كتاب- سرنوشت و كيفرى كه براى آنها نوشته شده- بديشان رسد، تا چون فرستادگان ما- فرشتگان مرگ- نزدشان آيند كه جانشان بگيرند، گويند: كجايند آنچه جز خدا مى‌خوانديد؟ گويند: از ما گم و ناپديد شدند، و بر خويشتن گواهى دهند كه كافر بوده‌اند.
آخر چه کسی ستمکارتر از کسانی است که بر خدا دروغ می‌بندند یا این که آیات او را تکذیب می‌نمایند؟ نصیب مقدّرشان بدیشان می‌رسد (و در جهان روزگار معیّن خود را بسر می‌برند و روزیِ مشخّص خویش را می‌خورند) تا آن گاه که فرستادگان ما (یعنی فرشتگان قبض ارواح) به سراغشان می‌آیند تا جانشان را بگیرند. (بدین هنگام بدیشان) می‌گویند: معبودهائی که جز خدا می‌پرستیدید کجایند؟ (بدیشان بگوئید بیایند و شما را از چنگال مرگ بربایند!). می‌گویند: از ما نهان و ناپیدا شده‌اند و به ترک ما گفته‌اند (و امید نفع و خیری بدانان نداریم. در اینجا است که) آنان علیه خود گواهی می‌دهند و اعتراف می‌کنند که کافر بوده‌اند.
پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا افترایی دروغین زند، یا با آیات او (همان‌ها و او را) تکذیب کند؟ اینان کسانی‌اند که نصیبشان از آنچه نبشته شده به ایشان خواهد رسید تا آن‌گاه که فرشتگان ما به سراغشان بیایند. درحالی‌که جان‌هاشان را به کلی می‌ستانند (فرشتگان) گویند: «آنچه غیر از خدا می‌خوانده‌اید کجاست‌؟» گویند: «از (چشم) ما گم گشتند.» و علیه خود گواهی می‌دهند که بی‌گمان (آنان) کافران بوده‌اند!
پس کیست ستمگرتر از آنکه دروغ بندد بر خدا یا دروغ پندارد آیتهای او را اینان را رسد بهره ایشان از کتاب تا گاهی که درآیند بر ایشان فرستادگان ما یابندشان گویند کجا است آنکه بودید می‌خواندید جز خدا گویند گم شدند از ما و گواهی دادند بر خویشتن که ایشان کافران‌


الأعراف ٣٦ آیه ٣٧ الأعراف ٣٨
سوره : سوره الأعراف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَصِیبَهُمْ مِنَ الْکِتَابِ»: قسمت مقدّر روزی. مدّت معیّن عمر. «الْکِتَابِ»: مقدّر. نوشته شده. مصدر است و به معنی اسم مفعول یعنی مکتوب است. «یَتَوَفَّوْنَهُمْ»: آنان را می‌میرانند. جان آنان را می‌گیرند. «کُنتُمْ تَدْعُونَ»: عبادت می‌کردید. به فریاد می‌خواندید و استمداد می طلبیدید. «ضَلُّوا عَنَّا»: از ما نهان و ناپیدا شده‌اند و به ترک ما گفته‌اند. (ضَلُّوا) در اینجا به معنی (غابُوا) است. «شَهِدُوا»: گواهی دادند. اعتراف نمودند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- افترازنندگان بر خدا و تکذیب کنندگان آیات الهى، ستمکارترین مردمند. (فمن أظلم ممن افترى على الله کذبا أو کذب بأیته)

۲- بدعت در دین الهى، همانند تکذیب آیات خداوند، بزرگترین ستم است. (فمن أظلم ممن افترى على الله کذبا أو کذب بأیته)

۳- هر انسانى داراى نصیب و بهره اى ثبت شده و حتمى در دنیاست. (أولئک ینالهم نصیبهم من الکتب)

۴- همه مردم، حتى افترا زنندگان بر خدا و تکذیب کنندگان آیات او، تا فرا رسیدن مرگشان به بهره مقدر خویش در دنیا خواهند رسید. (فمن أظلم ... أولئک ینالهم نصیبهم من الکتب حتى إذا جاءتهم رسلنا) «الکتاب» مصدر و به معناى اسم مفعول است، یعنى مکتوب و مقدر. «من» براى ابتداى غایت است. یعنى آنچه از مقدرات الهى سهم کافران است، به آنان خواهد رسید.

۵- گفتگوى فرشتگان مرگ با مشرکان به هنگام گرفتن جان آنان (قالوا أین ما کنتم ... قالوا ضلوا عنا)

۶- گروهى از فرشتگان عهده دار رسالتها و مأموریتهایى از جانب خداوند هستند. (إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم)

۷- فرشتگانى از جانب خداوند مأمور گرفتن جان آدمیان هستند. (حتى إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم)

۸- کارگزاران الهى در قبض روح انسانها، فرشتگانى متعدد هستند. (إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم)

۹- مرگ، سپردن جان به فرشتگان است، نه فنا و نابودى (إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم) به کارگیرى «توفى»، که به معناى گرفتن کامل است، براى میراندن، و نه استفاده از کلمه هلاکت و امثال آن، براى رساندن این حقیقت است که آدمى با مردن از بین نخواهد رفت.

۱۰- روح، تمام حقیقت انسان است. (إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم) قرآن از مرگ به گرفتن کامل (توفى) تعبیر کرده، در حالى که جسم آدمى گرفته نمى شود; بنابراین روح و جان آدمى تمام حقیقت اوست.

۱۱- مشرکان، معتقد به کارایى و توانمندى معبودان خویش در رهاسازى آنان از مشکلات (أین ما کنتم تدعون من دون الله)

۱۲- عدم دستیابى مشرکان به معبودان دروغین خویش به هنگام مرگ (قالوا أین ما کنتم تدعون من دون الله قالوا ضلوا عنا)

۱۳- مشرکان به هنگام مرگ، به سبب اعتقاد به توان و کارایى معبودان خویش، مورد ملامت فرشتگان قرار خواهند گرفت. (قالوا أین ما کنتم تدعون من دون الله) استفهام در جمله «أین ما کنتم ...»، استفهام توبیخى است.

۱۴- مشرکان به هنگام مرگ به پوچى معبودان خویش پى خواهند برد و به کارساز نبودن آنان اعتراف خواهند کرد (قالوا ضلوا عنا)

۱۵- پندار شریک براى خدا، افترا بر وى و تکذیب آیات اوست. (فمن أظلم ممن افترى على الله کذبا ... أین ما کنتم تدعون من دون الله)

۱۶- بدعتگزاران و تکذیب کنندگان، در بند معبودهایى دروغین هستند. (فمن أظلم ممن افترى ... أین ما کنتم تدعون من دون الله)

۱۷- مرگ، آغاز گرفتارى مشرکان و تکذیب کنندگان آیات الهى است. (حتى إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم قالوا)

۱۸- لحظه مرگ هنگام احساس نیاز همه آدمیان به فریادرسى تواناست. (أین ما کنتم تدعون من دون الله)

۱۹- تنها خداوند، توانا به یارى انسان به هنگام مرگ است. (أین ما کنتم تدعون من دون الله)

۲۰- مشرکان به هنگام مرگ به کفر و واهى بودن باورهاى خویش (پذیرش خدایان پوچ به جاى خداى یگانه) شهادت خواهند داد. (و شهدوا على أنفسهم أنهم کانوا کفرین)

۲۱- شرک در پندار مشرکان، ایمان و باورى راستین; و توحید و یکتا پرستى، کفرورزى و انکار حقیقت است. (و شهدوا على أنفسهم أنهم کانوا کفرین)

۲۲- کفر و شرک از بزرگترین ستمهاست. (فمن أظلم ممن افترى على الله کذبا أو کذب ... أنهم کانوا کفرین) جمله «أین ما کنتم ...» که بیان شرک مشرکان است، توضیح مصداقى براى «فمن أظلم ...» مى باشد. بنابراین شرک از ستمهاى بزرگ است و چون مشرکان در ذیل آیه کافر نامیده شده اند، کفر نیز از ستمهاى بزرگ است.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: ابتلاى مکذّبان آیات خدا ۱۷; تکذیب آیات خدا ۱۵; روزى مکذّبان آیات خدا ۴; سرنوشت مکذّبان آیات خدا ۴; ظلم تکذیب آیات خدا ۲; ظلم مکذّبان آیات خدا ۱; مرگ مکذّبان آیات خدا ۱۷
  • احتضار: آثار احتضار ۱۴، ۱۸، ۲۰; نیاز به هنگام احتضار ۱۸، ۱۹
  • افترا: به خدا ۱۵; ظلم افترا به خدا ۱
  • انسان: بهره دنیوى انسان ۳، ۴; حقیقت انسان ۱۰; روح انسان ۱۰; روزى مقدر انسان ۳، ۴; نیازهاى انسان ۱۸، ۱۹
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۸
  • بدعت: ظلم بدعت ۲
  • بدعتگزاران: معبودان دروغین بدعتگزاران ۱۶
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۹; قدرت خدا ۱۹
  • شرک: ظلم شرک ۲۲
  • ظالمان:۱
  • ظلم: بزرگترین ظلم ۲، ۲۲; مراتب ظلم ۲; موارد ظلم ۲، ۲۲
  • عزرائیل: تعدد عزرائیل ۸; سرزنشهاى عزرائیل ۱۳; عزرائیل و مشرکان ۱۳; گفتگوى عزرائیل با مشرکان ۵
  • عقیده: به شرک ۱۵
  • کفر: ظلم کفر ۲۲
  • مرگ: حقیقت مرگ ۹
  • مشرکان: ابتلاى مشرکان ۱۷; اقرار مشرکان به توحید ۲۰; پوچى عقیده مشرکان ۲۰; پوچى معبودان مشرکان ۱۴; عجز معبودان مشرکان ۱۴; عقیده مشرکان ۱۱، ۲۱; قبض روح مشرکان ۵; قدرت معبودان مشرکان ۱۱; مرگ مشرکان ۱۷; مشرکان به هنگام احتضار ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۰; مشرکان و توحید ۲۱; مشرکان و شرک ۲۱; مشرکان و کفر ۲۱; مشرکان و معبودان مشرکان ۱۲، ۱۳
  • مفتریان به خدا:۱ روزى مفتریان به خدا ۱ ۴
  • ملائکه: تعدد ملائکه مرگ ۸; گروههاى ملایک ۶، ۷; مسؤولیت ملائکه ۶; ملائکه مرگ ۷
  • نیازها: نیاز به امدادگر ۱۸

منابع