يونس ٢٠
کپی متن آیه |
---|
وَ يَقُولُونَ لَوْ لاَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ |
ترجمه
يونس ١٩ | آیه ٢٠ | يونس ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«آیَةٌ»: معجزه. مراد معجزه مادی و حسی، از قبیل معجزات پیغمبران پیشین است (نگا: انبیاء / قصص / ) یا معجزات پیشنهادی دیگر (نگا: إسراء / - ، عنکبوت / و ). «إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ»: غیب، تنها و تنها از آن خدا است، و فقط و فقط او بر آن آگاه است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ... (۱) إِنَ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ... (۱) وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُ آيَةٍ حَتَّى... (۱) وَ لَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَاباً... (۰) لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ... (۲) وَ مَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ... (۱) وَ إِنْ يَرَوْا کِسْفاً مِنَ السَّمَاءِ... (۲)
وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْکَ کِتَاباً... (۳) تَبَارَکَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۵ سوره يونس
- چرا مشركان به پیامبر «ص» گفتند: «قرآنى ديگر بياور، يا اين قرآن را تبديل كن»
- پيامبر «ص»، اختيارى در تعويض و تبديل قرآن ندارد
- ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست
- مبنای عقايد بت پرستان درباره بت ها و ردّ پندارهای باطل آنان
- پيدايش اختلاف در ميان مردم، و به وجود آمدن دو راه «هدايت» و «ضلالت»
- اقوال مفسران، در ذيل آيه شريفه: «وَ مَا كَانَ النَّاسُ إلّا أُمّة وَاحِدَة فَاختَلَفُوا...»
- شرحى در مورد مكر و حیله مشركان، در آيات خدا
- معناى دعوت خداى تعالى، از بندگانش، به سوی «دارالسلام»
- وجه نامگذاری بهشت به «دارالسلام»
- بحث روايتى:(روایاتی ذیل آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «20»
و مىگويند: چرا از سوى پروردگارش بر او آيه و معجزهاى نازل نمىشود؟ پس بگو: غيب (و معجزه كه به جهان غيب مربوط است)، از آنِ خداست (نه در اختيار من يا تابع هوس مردم). پس در انتظار باشيد، من نيز همراه شما از منتظرانم (كه خداوند چگونه پاسخ بهانهگيرىهاى شما را مىدهد).
پیام ها
1- بهانهگيران، قرآن وصدها آيه را ناديده مىگيرند و خواستار آيهى ديگرى مىشوند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
2- معجزه، به خواست خداست، نه در اختيار پيامبر و نه تابع هوسها و تمايلات مردم. «إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ»
3- سنّت و قانون خدا، مهلت دادن است. فَانْتَظِرُوا ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «20»
بعد، از تهكم و تعنت كفار اخبار مىفرمايد:
وَ يَقُولُونَ: و مىگويند مقترحين آيات، يعنى مشركان مكه. لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ: چرا فرستاده نشد بر حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله. آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ:
معجزه از جانب پروردگار او، يعنى از آن معجزاتى كه ما مىطلبيم از روان ساختن چشمهها، و سقوط آسمان، يا اتيان به ملائكه براى شهادت بر صدق دعوى، يا رفتن به آسمان و فرود آمدن كتابى براى ما كه بخوانيم آن را و مصدق تو باشد و ساير آيات مقترحه. حاصل اتيان آيات و معجزاتى كه مضطر و ملجأ شوند خلق به معرفت الهى و تصديق حضرت رسالت پناهى صلّى اللّه عليه و آله.
فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ: پس بگو اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در جواب ايشان كه غيب مر خداى را است، يعنى مختص است به علم او سبحانه، پس شايد كه علم الهى تعلق گرفته به آنكه انزال آيات مقترحه از جمله مفسده است كه صارفست از انزال آن، يعنى چون علم به مصالح بندگان از اظهار آيات و ابراز آن، مخصوص است به او، بنابراين شما را نرسد كه اقتراح آيات كنيد؛ چه اگر صلاح شما در آن مىبود هر آينه انزال آن مىفرمود، و چون نازل نفرمايد، معلوم
ج5، ص 286
مىشود كه علم سبحانى به عدم صلاح آن، پس اقتراح شما غير معقول باشد.
فَانْتَظِرُوا: پس انتظار بريد نزول مقترحات را. إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ:
بدرستى كه من نيز با شما از منتظرانم تا ببينم كه خدا با شما چه خواهد كرد به جهت جحود شما آيات معظمه را، و طلب آيات مقترحه را بر وجه تمادى در انكار و عناد؛ يا انتظار بريد عقاب الهى را به قهر و قتل در دنيا و عذاب آتش جهنم را در عقبى، و من هم منتظرم كه حق تعالى انجاز وعده فرمايد در غلبه و نصرت من بر شما؛ و يا منتظر اذلال كفار باشيد و منهم منتظرم اعزاز مؤمنان را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «18» وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «19» وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «20»
ترجمه
و مىپرستند غير از خدا چيزى را كه ضرر نميرساند آنها را و نفع نميدهد آنانرا و ميگويند اينها شفيعان مايند نزد خدا بگو آيا خبر ميدهيد خدا را بآنچه نميداند در آسمانها و نه در زمين منزّه است او و برتر از آنچه شريك ميدانند
و نبودند مردم مگر امّتى يگانه پس اختلاف كردند و اگر نبود امرى كه سبقت گرفته بود از پروردگار تو هر آينه حكم كرده ميشد ميان آنها در آنچه در آن اختلاف مينمودند
و ميگويند چرا فرستاده نشد بر او آيتى از پروردگارش پس بگو جز اين نيست كه غيب مر خدايرا است پس منتظر باشيد بدرستيكه من با شما از منتظرانم.
تفسير
بت پرستان عبادت ميكنند مصنوعات خودشان را كه واضح است آنها قادر بر نفع و ضرر كسى نيستند و چون از ايشان سؤال شود كه چرا چنين عمل لغوى را بجا ميآوريد ميگويند اينها شفيعان ما هستند نزد خدا و بتوسط اينها حاجات دنيوى و اخروى ما بر آورده ميشود لذا خداوند به پيغمبر خود دستور فرمود كه بآنها بفرمايد كه خداوند به چنين امرى كه شما ادّعاء مىكنيد عالم نيست و اين دليل است بر آنكه ادّعاء شما باطل است چون اگر حق بود خداوند عالم بآن بود و او منزّه و مبرّى است از شريك و شبيه و عديلى كه بتواند نفوذ در اراده او نمايد و مردم در بدو خلقت متديّن بدين فطرى بودند كه توحيد است و اختلاف بوساوس شيطان بعدا پيدا شد كه بعضى مشرك شدند و بعضى موحّد و اگر خداوند مقدّر نفرموده بود كه دين اختيارى باشد حكم ميفرمود ما بين آنها بطوريكه رفع اختلاف شود و همه موحّد شوند ولى مقتضاى حكمت آن بود كه دنيادار تكليف و اختيار باشد و
جلد 3 صفحه 12
آخرت دار ثواب و عقاب و اينكه ميگويند چرا معجزهاى براى پيغمبر از طرف خداوند نازل نميشود كه حق بر همه منكشف شود بطوريكه احدى در دين باطل باقى نماند بگو در جواب آنها كه ظهور حجّت غائب بامر خدا است پس منتظر چنين روزى باشيد كه او ظاهر شود و دين حقّ بطوريكه شما ميخواهيد آشكار گردد منهم با شما از منتظران آن روزم و شمّهاى از اين مقال در سوره بقره در ذيل آيه الذين يؤمنون بالغيب و آيه كان النّاس امّة واحدة گذشت و چون اقوال مفسّرين در تفسير اين آيات مختلف بود حقير از ذكر آنها اعراض و به بيان نظريّه خود اكتفا نمودم و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَقُولُونَ لَو لا أُنزِلَ عَلَيهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ فَقُل إِنَّمَا الغَيبُ لِلّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرِينَ «20»
و ميگويند چرا آية نازل نميشود بر پيغمبر از جانب پروردگارش پس بگو منحصرا غيب مختص بخدا است پس شما انتظار داشته باشيد محققا من هم با شما از منتظرين هستم.
وَ يَقُولُونَ لَو لا أُنزِلَ عَلَيهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ مراد آنها از آية نزول بلاء است بر آنها چنانچه بر امم سابقه نازل شده که اگر اينکه پيغمبر راستگو است ما که باو ايمان نياورديم بايد بلايي که ما را هلاك كند بر ما نازل شود چنانچه بر امم سابقه نازل شد و هلاك شدند.
فَقُل إِنَّمَا الغَيبُ لِلّهِ خداوند ميداند که صلاح در نزول بلاء چه موقع است چنانچه بر قوم نوح پس از هفتصد سال دعوت بلاء نازل شد و همچنين بر ساير امم
جلد 9 - صفحه 366
پس از مدتي که دعوت كردند انبياء و اجابت نكردند قوم آنها بلاء نازل شد و بر شما هم هنوز دير نشده بموقعش خواهيد مشاهده كنيد.
فَانتَظِرُوا انتظار بلاء را داشته باشيد غاية الامر بلاها مختلف بوده و اينها گرفتار قتل و تسلط مؤمنين و از بين رفتن شدند إِنِّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرِينَ چون مطمئن و معتقد بوعدههاي اله خود هستم که فرمود هُوَ الَّذِي أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدي وَ دِينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَو كَرِهَ المُشرِكُونَ توبه آيه 33 و نيز فرمود يُخرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيدِيهِم وَ أَيدِي المُؤمِنِينَ فَاعتَبِرُوا يا أُولِي الأَبصارِ حشر آيه 2 و ساير آيات ديگر.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- معجزات اقتراحی: دگر بار قرآن به بهانه جوییهای مشرکان به هنگام سرباز زدن از ایمان و اسلام پرداخته، میگوید: «مشرکان چنین میگویند که چرا معجزهای از ناحیه خداوند بر پیامبر نازل نشده است» (وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ).
البته منظور آنها این بوده که هر وقت معجزهای به میل خود پیشنهاد کنند فورا آن را انجام دهد! لذا بلافاصله به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله چنین دستور داده میشود که «به آنها بگو:
معجزه مخصوص خدا (و مربوط به جهان غیب و ماوراء طبیعت) است» (فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ).
ج2، ص281
بنابراین چیزی نیست که در اختیار من باشد و من بر طبق هوسهای شما هر روز معجزه تازهای انجام دهم، و بعدا هم با عذر و بهانهای از ایمان آوردن خودداری کنید.
و در پایان آیه با بیانی تهدیدآمیز به آنها میگوید: «اکنون که شما دست از لجاجت برنمیدارید در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم» (فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ).
شما در انتظار مجازات الهی باشید، و من هم در انتظار پیروزیم!
نکات آیه
۱ - واکنش مشرکان صدر اسلام نسبت به قرآن کریم، واکنشى تحقیرآمیز بود. (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه) کلمه «آیة»، به قرینه مقام، به معناى معجزه است ; یعنى، مشرکان مى گویند: چرا بر محمّد(ص) از سوى خدایش معجزه نازل نشده. مفهوم این سخن آن است که: ما قرآن را به عنوان آیت و نشانه اى الهى براى صدق ادعاى پیامبر(ص) قبول نداریم و این در واقع تحقیر شأن قرآن و استخفاف به امر کتاب خداست.
۲ - شرک پیشگان عصر بعثت، مردمانى بهانه جو (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه) درخواست نزول معجزه از سوى مشرکان - على رغم نزول مستمر آیات قرآن - در واقع نوعى بهانه جویى براى فرار از پذیرش رسالت پیامبر(ص) است.
۳ - کفرپیشگان عصر بعثت - على رغم نزول پى در پى آیات و سوره هاى قرآن - خواستار نزول معجزه اى دیگر بودند. (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه)
۴ - علم به غیب در انحصار خداوند است. (إنما الغیب للّه)
۵ - نزول معجزه و فلسفه عدم نزول آن، از امور غیبى و در اختیار خداست. (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه فقل إنما الغیب للّه)
۶ - معجزه، فعل خدا و خارج از قلمرو توانایى پیامبر (ص) است. (لو لا أنزل علیه ءایة من ربه فقل إنما الغیب للّه)
۷ - وعده نزول معجزه از سوى خدا به شرک پیشگان بهانه جوى عصر بعثت (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه فقل إنما الغیب للّه فانتظروا)
۸ - پیامبر اکرم (ص) در پى بهانه جوییهاى مشرکان و پرسشهاى مکرر آنان از علت عدم نزول معجزه، در انتظار پاسخ و رهنمودى از سوى خداوند بود. (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه ... إنى معکم من المنتظرین)
۹ - خداوند، مشرکان بهانه جوى عصر بعثت را به کیفرى سخت و قریب الوقوع تهدید کرد. (و یقولون لو لا أنزل علیه ءایة من ربه ... فانتظروا) امر در «انتظروا» مى تواند براى تهدید (تهدید به عذاب) و به کارگیرى ماده «انتظار» بیانگر قریب الوقوع بودن عذاب باشد.
روایات و احادیث
۱۰ - از امام رضا (ع) روایت شده که فرمود: «ما احسن الصبر و انتظار الفرج أما سمعت قول اللّه عز و جل: « ... فانتظروا إنى معکم من المنتظرین» فعلیکم بالصبر فانه انما یجىء الفرج على الیأس ... ;[۱] چه نیکوست شکیبایى و انتظار فرج. آیا نشنیده اى سخن خداى عز و جل را [که به پیغمبر خود دستور مى دهد بگو ]«پس منتظر باشید من نیز همراه شما از منتظرانم»؟ پس بر شما باد شکیبایى ; زیرا فرج بعد از نومیدى فرامى رسد ... ».
موضوعات مرتبط
- انتظار فرج: اهمیّت انتظار فرج ۱۰
- خدا: اختصاصات خدا ۴، ۵، ۶ ; افعال خدا ۶ ; تهدیدهاى خدا ۹ ; علم غیب خدا ۴ ; وعده هاى خدا ۷
- صبر: اهمیّت صبر ۱۰
- غیب: موارد غیب ۵
- کافران: بهانه جویى کافران صدر اسلام ۳ ; خواسته هاى کافران صدر اسلام ۳ ; کافران و درخواست معجزه ۳
- کیفر: مراتب کیفر ۹
- محمّد(ص): محدوده قدرت محمّد(ص) ۶ ; محمّد(ص) و مشرکان صدر اسلام ۸ ; محمّد(ص) و نزول وحى ۸
- مشرکان: بهانه جویى مشرکان صدر اسلام ۲، ۷، ۸ ; پرسش مشرکان صدر اسلام ۸ ; تهدید مشرکان صدر اسلام ۹ ; روش برخورد مشرکان صدر اسلام ۱ ; مشرکان صدر اسلام و قرآن ۱ ; مشرکان صدر اسلام و معجزه ۸ ; وعده معجزه به مشرکان ۷
- معجزه: منشأ معجزه ۵، ۶
منابع
- ↑ کمال الدین صدوق، ص ۶۴۵، ح ۵، ب ۵۵ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۹۷، ح ۳۴.