الحجر ١٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ‌ بَاباً مِنَ‌ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ‌ يَعْرُجُونَ‌

ترجمه

و اگر دری از آسمان به روی آنان بگشاییم، و آنها پیوسته در آن بالا روند...

|و اگر درى از آسمان بر آنان مى‌گشوديم كه در آن پيوسته بالا مى‌رفتند
و اگر درى از آسمان بر آنان مى‌گشوديم كه همواره از آن بالا مى‌رفتند،
و اگر ما بر این کافران امتت دری از آسمان بگشاییم تا دائم بر آسمانها عروج (یا فرشتگان بر آنها نزول) کنند،
و اگر [برای دریافت حقایق ومعارف] دری از آسمان به روی آنان بگشاییم، که همواره از آن بالا روند.
اگر بر ايشان از آسمان درى بگشاييم كه از آن بالا روند،
و اگر بر آنان دری از [درهای‌] آسمان می‌گشودیم و آنان به آن عروج می‌کردند
و اگر درى از آسمان بر آنان بگشاييم تا پيوسته در آن بالا روند [و قدرت و معجزات ما را بنگرند]،
اگر (به فرض) دری از آسمان به روی آنان بگشائیم و ایشان از آنجا شروع به بالا رفتن کنند (و فرشتگان و شگفتیهای جهان بالا را با چشم خود ببینند).
و اگر دری از آسمان بر آنان برگشاییم پس همواره در آن بالا روند.
و اگر بگشائیم بر ایشان دری را از آسمان پس آغاز کنند در آن بالا روند

Even if We opened for them a gateway into the sky, and they began to ascend through it.
ترتیل:
ترجمه:
الحجر ١٣ آیه ١٤ الحجر ١٥
سوره : سوره الحجر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَظَلُّوا فیهِ یَعْرُجُونَ»: از آنجا شروع به بالا رفتن کنند. یعنی مرتّباً به آسمان صعود و نزول داشته باشند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ «14»

و اگر از آسمان درى بر روى آنان بگشاييم تا همواره در آن بالا روند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ «14»

بعد از آن مرتبه عناد و لجاج آنها را بيان فرمايد:

وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ‌: و اگر بگشائيم بر اين مشركان مقترح. باباً مِنَ السَّماءِ: درى از آسمان. فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ‌: پس باشند همه روز كه در آن بالا روند و عجائب و غرائب قدرت ما را معاينه بينند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ «6» لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «7» ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ «8» إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ «9» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ «10»

وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «11» كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ «12» لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ «13» وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ «14» لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ «15»

ترجمه‌

و گفتند اى كسيكه فرستاده شد بر او قرآن همانا تو هر آينه ديوانه‌ئى‌

چرا نمى‌آورى نزد ما فرشتگان را اگر باشى از راستگويان‌

فرو نميفرستيم فرشتگان را مگر بحقّ و نباشند آنگاه مهلت داده شدگان‌

بدرستيكه ما فرو فرستاديم قرآن را و همانا ما مر آنرا هر آينه نگاه دارندگانيم‌

و بتحقيق فرستاديم پيش از تو در فرقه‌هاى پيشينيان‌

و نيامد ايشانرا هيچ پيغمبرى مگر كه بودند بآن استهزاء مينمودند


جلد 3 صفحه 245

اين چنين در ميآوريم آنرا در دلهاى گناهكاران‌

ايمان نمى‌آورند بآن و بتحقيق گذشت طريقه پيشينيان‌

و اگر بگشائيم بر آنها درى از آسمان پس تمام روز در آن بالا روند

هر آينه گويند جز اين نيست كه بسته شده چشمهاى ما بلكه مائيم گروهى سحر كرده شدگان.

تفسير

كفّار از روى تكبر و استهزاء خطاب مينمودند به پيغمبر اكرم و مى‌گفتند اى كسيكه بگمان خود كتابيكه موجب تذكّر است بر او نازل شده براستى و درستى تو ديوانه ميباشى كه چنين ادّعائى مينمائى و انتظار دارى كه ما از تو قبول نمائيم اگر راست ميگوئى چرا ملائكه حامل وحى يا غير آنها را نزد ما نمى‌آورى كه تصديق كنند قول تو را و موجب اطمينان ما شود بصدق دعوت تو لذا خداوند بآنها جواب فرموده كه نزول ملائكه بايد از روى حكمت و مصلحت باشد از قبيل آوردن وحى بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا آوردن عذاب بر قوميكه مستحقّ باشند و صلاح در مهلت دادن بآنها نباشد يا قبض روح كسيكه اجلش رسيده باشد و امثال اينها نه فقط براى اطمينان خاطر كسانيكه نظر در ادلّه معارف دينى ننمايند يا از باب عناد و لجاج منكر شوند و مصلحت در مهلت دادن بآنها باشد تا بتدريج مؤمن و منقاد شوند يا اولاد صلحائى از آنها بعمل آيد يا استحقاقشان كامل گردد براى عذاب در هر حال بعد از نزول ملائكه مهلتى نيست و فعلا صلاح در مهلت دادن بآنها است چنانچه قمّى ره نقل نموده كه فرمود اگر نازل نمائيم ملائكه را مهلت داده نشوند و هلاك شوند و بعضى ما تنزل الملائكه بضم تا و رفع ملائكه قرائت نموده‌اند و بايد خاطر پيغمبر اكرم و اهل ايمان مطمئن باشد كه خداوند قرآنيرا كه كفّار مورد استهزاء قرار دادند تا روز قيامت حفظ خواهد فرمود از تغيير و تبديل و زياده و نقصان و كيد اهل شرك و ابطال و اندراس و هر آفت و خللى تا معجزه باقيه و حجّت بالغه الهيّه باشد بر خلق و كسى نتواند دستبردى در احكام آن بنمايد بهيچ وجه از وجوه و باين جهت كلام بوجوه متعدده مؤكّد شده است و شيع جمع شيعه بمعناى تابع است و بر فرقه اطلاق ميشود چون هر فرقه‌اى تابع پيغمبر يا امامى ميباشند خداوند براى تسليت خاطر پيغمبر خود فرموده بتحقيق فرستاديم پيغمبرانى در فرقه‌هاى پيشينيان و كفّار ايشانرا استهزاء نمودند و اين عمل ناشايسته از آنها اختصاص بآن زمان‌


جلد 3 صفحه 246

نداشت بلكه در اين زمان هم ما وارد ميكنيم و القاء مينمائيم اين عمل را بقلب آنها تا استحقاقشان براى عقوبت كامل گردد چنانچه بعضى گفته‌اند و بنظر حقير صحيح نيست چون خداوند كسى را وادار بكفر و معصيت نميفرمايد بلكه مراد آنستكه چنانچه در امم سابقه ذكر الهى در دلهاى كفّار جاى گير نميشد و فقط موجب اتمام حجّت بر آنها بود در اين زمان هم ما ذكر را وارد مينمائيم در دلهاى آنها فقط براى اتمام حجّت ولى ايمان نمى‌آورند بآن چنانچه طريقه پيشينيانشان بود و معذب خواهند شد چنانچه آنها معذب شدند و بنابراين ضمير در نسلكه راجع است بذكر كه قرآن است و بنابر معناى اوّل راجع است باستهزاء كه عمل ناشايسته كفّار بوده و اگر خداوند درى از آسمان بر وى كفّار بگشايد كه تمام روز را از آن در بآسمان بالا روند و عجائب صنع الهى را مشاهده نمايند خواهند گفت جز اين نيست كه بسته شده است چشمهاى ما يعنى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از ما چشم بندى نموده و ما گروهى هستيم جادو كرده شدگان بدست او لذا اظهار معجزه براى آنها ثمرى ندارد چنانچه ساير معجزات را مشاهده نمودند و از اين قبيل ياوه سرائى‌ها كردند و ايمان نياوردند و تقاضاى معجزه ديگرى نمودند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَو فَتَحنا عَلَيهِم‌ باباً مِن‌َ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيه‌ِ يَعرُجُون‌َ «14»

و ‌اگر‌ ‌بر‌ فرض‌ محال‌ باز كنيم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ دري‌ ‌از‌ آسمان‌ ‌پس‌ نظر ميكنند ‌در‌ ‌آن‌ دركه‌ عروج‌ ميكنند وَ لَو فَتَحنا عَلَيهِم‌ باباً مِن‌َ السَّماءِ ‌يعني‌ پرده‌ ‌از‌ مقابل‌ ‌آنها‌ برداشته‌ شود و ملكوت‌ آسمان‌ ‌را‌ مشاهده‌ كنند، چنانچه‌ ‌بر‌ حضرت‌ ابراهيم‌ مفتوح‌ شد ‌که‌ ميفرمايد: وَ كَذلِك‌َ نُرِي‌ إِبراهِيم‌َ مَلَكُوت‌َ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ وَ لِيَكُون‌َ مِن‌َ المُوقِنِين‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 75 و لكن‌ اينها بعكس‌ ‌از‌ مكذبين‌ و كافرين‌ ميشوند (فظلّوا) ‌که‌ نظر كنند عالم‌ بالا ‌را‌ ‌که‌ بمنزله‌ ظل‌ّ ‌است‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌که‌ زير ‌آن‌ هستند مثل‌ وَ ظَلَّلنا عَلَيهِم‌ُ الغَمام‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 160 (‌فيه‌) مرجع‌ ضمير سماء ‌است‌ (يعرجون‌) ‌يعني‌ ميخواهند بآسمان‌ صعود كنند و عروج‌ كنند ‌ يا ‌ مشاهده‌ ميكنند ‌که‌ ملائكه‌ صعود و نزول‌ دارند ولي‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ انفتاح‌ ‌مع‌ ‌ذلک‌ ايمان‌ نميآورند و حمل‌ ‌بر‌ خيالات‌ و سحر و شعبده‌ بازي‌ ميكنند و انبياء ‌را‌ ساحر ميگويند چنانچه‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 14)- اینها بر اثر غوطه‌ور شدن در شهوات و اصرار و لجاجت در باطل، کارشان به جایی رسیده که: «اگر دردی را از آسمان به روی آنها بگشاییم و آنها مرتبا به

ج2، ص526

آسمان صعود و نزول کنند ...» (وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ).

نکات آیه

۱- اگر درى از آسمان به قدرت خداوند گشوده شود که کافران مکه براى دریافت حقایق به آنجا بروند، ایمان نخواهند آورد. (کذلک نسلکه فى قلوب المجرمین . لایؤمنون به ... و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون)

۲- مجرمان هدایت ناپذیر، در صورت گشوده شدن درى از آسمان و راه یافتن آنان به آنجا جهت مشاهده حقایق، باز ایمان نخواهند آورد. (کذلک نسلکه فى قلوب المجرمین . لایؤمنون به ... و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: گشودگى درهاى آسمان ۱، ۲
  • قرآن: پیشگویى قرآن ۱، ۲
  • کافران مکه: حق ناپذیرى کافران مکه ۱; کفر کافران مکه ۱; لجاجت کافران مکه ۱
  • گناهکاران: لجاجت گناهکاران هدایت ناپذیر ۲

منابع