يس ٦٠
کپی متن آیه |
---|
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْکُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ |
ترجمه
يس ٥٩ | آیه ٦٠ | يس ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ؟»: آیا با شما پیمان نبستم؟ آیا به شما توصیه نکردم؟ مراد فرمان دادن است (نگا: طه / . چنین عهد و پیمان و توصیه و دستوری، از طرق مختلف با انسان بسته شده و بدو فرمان داده شده است. یکم: توسّط پیغمبران (نگا: بقره / اعراف / ، یونس / زخرف / ). دوم: توسّط عقل. چرا که دلائل و براهین عقلی با زبان گویائی به انسانها میفهمانند که نباید جز خدا را پرستید و اطاعت کرد. سوم: از راه فطرت. چرا که انسان ذاتاً یکتاپرست بوده و فطرت سالم، طاعت و عبادت را منحصر به ذات پاک پروردگار میداند. «لا تَعبُدُوا»: مراد از عبادت در اینجا، اطاعت است. چرا که یکی از صورتهای عبادت اطاعت میباشد (نگا: توبه / ، مؤمنون / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۶۵ سوره «يس»
- استهزاء كفار در مقام انكار معاد، و پاسخ خداوند به آن ها
- تفسیر سخن تعجب انگیز کافران، بعد از برپایی رستاخيز
- امروز، خودِ اعمالتان، جزای اعمالتان است و بس
- حال نیکوی «أصحابُ الجنة»، در بهشت برين
- عهد خداوند با بنى آدم، که شیطان را عبادت نکنید
- بحث روایتی: (رواياتى پیرامون برخی از آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «60» وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «61»
اى فرزندان آدم! مگر با شما پيمان نبستم كه شيطان را اطاعت نكنيد كه همانا او براى شما دشمنى آشكار است. و تنها مرا بپرستيد، كه راه مستقيم همين است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)
در آن موقع بر سبيل توبيخ خطاب شود:
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ: آيا عهد نكردم با شما، يا بَنِي آدَمَ: اى فرزندان آدم و نفرمودم شما را، أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ: اينكه اطاعت نكنيد شيطان را و قبول ننمائيد قول او را و شريك براى من قرار ندهيد. و آن عهد نصب حجج عقليه و نقليه است كه از جمله آن عطاى عقل و ارسال رسل و انزال كتب كه آمر به عبادت و طاعت سبحانى و زاجر و ناهى از مخالفت الهى است و نسبت به عموم مكلفين منظور داشته. إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ: بدرستى كه شيطان مر شما را دشمن آشكار است.
«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 492.
جلد 11 - صفحه 89
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ (51) قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52) إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53) فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (54) إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ (55)
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56) لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58) وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59) أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)
ترجمه
و دميده شود در صور پس آنگاه آنها از قبرها بسوى پروردگارشان ميشتابند
گويند اى واى بر ما كه برانگيخت ما را از خوابگاهمان اينست آنچه وعده داده بود خداى بخشنده و راست گفتند پيغمبران
نباشد آن مگر يك فرياد
جلد 4 صفحه 412
پس آنگاه آنها جماعتى هستند نزد ما حاضر شدگان
پس امروز ستم نميشود كسى بچيزى و جزا داده نمىشويد مگر آنچه بوديد كه ميكرديد
همانا اهل بهشت امروز در شغل خوشى لذت برندگانند
ايشان و زنانشان در سايههائى بر تختها تكيه زنندگانند
براى ايشان در آن ميوه است و براى ايشان است در آن آنچه ميخواهند
تحيّت سلامتى است گفتارى از پروردگارى مهربان
و جدا شويد امروز اى گناهكاران
آيا مقرّر نداشتيم با شما اى فرزندان آدم كه پرستش نكنيد شيطان را همانا او براى شما دشمنى است آشكار.
تفسير
اين نفخه و دميدن دوم اسرافيل است در صور كه آنرا نفخه احياء خوانند و آن بعد از باريدن بارانى است كه داراى خاصيّت منى است چهل روز بر زمين پس ناگهان خلق از قبور برخواسته و ببارگاه الهى ميشتابند و گمان ميكنند اينمدّت خواب بودهاند و از بيم حساب با خود گويند اى واى بر ما چه كس برانگيخت ما را از خوابگاهمان ملائكه در جواب گويند اينست آنچه وعده كرده بود خدا و راست گفتند پيمبران او چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و محتمل است اول از هول محشر اين سؤال را نموده باشند و بعدا بالهام خدا خودشان اقرار نموده باشند كه اين همان وعده خدا و پيغمبران است كه بما در دنيا داده بودند چنانچه بعضى گفتهاند كه تمامى كلام خودشان است و ظاهر است و در جوامع از على عليه السّلام نقل نموده كه من بعثنا بمن حرف جرّ و صيغه مصدر قرائت فرموده است و نيز گفته شده اينكه خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشتهاند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده كه ميان مردن مردم و زنده شدنشان نيست مگر مانند خوابى و بيدار شدن از آن در هر حال زنده نمودن تمام خلق آنروز براى خدا كارى ندارد فقط يك فرياد براى احضار لازم دارد كه در صور بعمل آيد و همه خلق اوّلين و آخرين مجتمعا در صحراى محشر حاضر شوند و در پيشگاه الهى قيام نمايند و خداوند هم براى آنها بعدل قيام نموده ذرّهئى از ميزان استحقاق بندگان براى ثواب كم نفرمايد و بدون استحقاق عذابشان نكند چون ظلم بود بلكه جزاى هر كس را بميزان استحقاقش عطا فرمايد از خوب
جلد 4 صفحه 413
و بد و از فضلش بر خوب افزايد و از قهرش بر بد نيفزايد و اهل بهشت در آنروز مشغوليّات خوبى دارند و آن معاشرت و مقاربت حوريان است كه ابروهاشان مانند هلال است و مژگانشان مانند پرهاى بلند بال كركسها است و با آنها سرگرم بتفكّه و ملاعبه ميباشند چنانچه قمّى ره و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در نفحات نقل نموده كه يكمؤمن داراى قوّه صد مرد شود در خوردن و آشاميدن و جماع كردن و در يكروز صد حوريّه بكر را تصرف نمايد و بعضى گفتهاند مشغول باستماع نغمات خوشند و التذاذ از نعمتهاى گوناگون بهشت و توجّهى بأحوال اهل محشر ندارند با يكديگر شوخى و مزاح ميكنند و خوشحال و متعجّب از حال خودشانند و اگر زنان آنها در دنيا اهل ايمان باشند و مايل بمعاشرت با يكديگر براى انسشان بهم مردها با زنهاشان در سايههاى درختان بهشت كه مانع از حرارت و برودت هوا يا نگاه كسى بآنها باشد بر روى تختهائى مانند حجله عروس و داماد آراسته بزيور و بپردهها نشسته و تكيه دادهاند چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده است و شايد مراد از ظلال همان پردههاى تجمّلى باشد و ظلل نيز قرائت شده است كه جمع ظلّه بمعناى سايبان است و ظلال در جمع آن و ظلّ هم استعمال شده است و براى ايشان است در آن از هر نوع ميوه و آنچه ميخواهند و آنچه تمنّا دارند و آنچه ميخواستند در دنيا از درجات بهشت و نعيم آن و براى ايشان است تحيّت و سلام قولى يعنى تلفّظى از خداى مهربان در وقت تجلّى او بنورى كه مشرف بر آنها شده و بعد از ديدن از تمام لذائذ غافل شوند چون صوت سلام را از آن نور بشنوند و بدانند كه خدا بآنها سلام فرموده و تقدير كلام آنستكه سلام يقوله اللّه قولا من ربّ رحيم و بعضى آنرا بسلام ملائكه از جانب خدا تفسير نمودهاند و در هر حال متضمّن مژده سلامتى و ايمنى از جميع بليّات و آفات است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه سلام از خدا امان است و خداوند باهل جهنّم خطاب ميفرمايد كه جدا و ممتاز شويد از اهل بهشت و آنها جدا ميشوند پس بهشتىها ببهشت ميروند و جهنّمىها بجهنّم چنانچه فرموده و روز كه قيامت برپا شود مردم متفرّق ميشوند فريقى در بهشت و فريقى در جهنم جاى گير خواهند شد و قمى ره نقل نموده كه مردم در روز قيامت وقتى جمع شدند بقدرى مىايستند و عرق
جلد 4 صفحه 414
ميريزند كه تا بدهانشان ميرسد پس عرضه ميدارند پروردگارا حساب ما را برس اگرچه بجهنّم رويم پس خداوند بادهايى را ميفرستد كه آنها را از يكديگر جدا ميكنند و ندا ميرسد كه ممتاز شويد امروز اى گنهكاران از اهل ايمان پس ممتاز شوند از يكديگر و گنهكاران بجهنّم روند و كسانيكه در قلبشان ايمان بوده ببهشت و خطاب عتابآميز بگنهكاران شود كه آيا عهد ننمودم من با شما در عالم ذرّ يا امر ننمودم بشما بتوسط انبياء و اولياء در دنيا كه عبادت نكنيد شيطان را باطاعت دستورات او چون هر كس اطاعت كند كسى را در معصيت خدا عبادت نموده است او را چنانچه در باره يهود و نصارى خداوند فرموده احبار و رهبانان خودشان را پروردگاران خودشان قرار دادند چون حلال و حرامى براى آنها معيّن نمودند و آنان اطاعت كردند و كسيكه عبادت كند غير خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است شيطان را در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مرديرا اطاعت كند در معصيتش عبادت نموده است او را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه گوش بدهد بگويندهئى پس عبادت نموده است او را پس اگر گوينده از خدا نقل ميكند عبادت نموده است خدا را و اگر از شيطان نقل ميكند عبادت نموده است شيطان را و دشمنى شيطان با بنى آدم از بدو خلقت آنها واضح بوده و هست و شغل بسكون و فكهين بدون الف نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَنِي آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)
آيا قرارداد نكردم
جلد 15 - صفحه 95
با شما و عهد و ميثاق نگرفتم اي پسران آدم اينكه عبادت و اطاعت نكنيد شيطان را محققا او از براي شما دشمنيست آشكارا و واضح.
أَ لَم أَعهَد استفهام تقريريست که اقرار كنند بمعاهده.
إِلَيكُم معاهده الهي آيه شريفه يا بَنِي آدَمَ لا يَفتِنَنَّكُمُ الشَّيطانُ الي قوله تعالي إِنَّهُ يَراكُم هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِن حَيثُ لا تَرَونَهُم الآية اعراف آيه 26 و آيه شريفه وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيطانِ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ انعام آيه 143 و غير اينها از آيات بلكه تمام انبياء شما را گوشزد كردند.
يا بَنِي آدَمَ شامل سر تا سر اولاد آدم ميشود.
أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ مراد از عبادت پرستش نيست بلكه اطاعت است و لو اينكه بعض مشركين او را ميپرستيدند چنانچه خطاب شد به ملائكه أَ هؤُلاءِ إِيّاكُم كانُوا يَعبُدُونَ قالُوا سُبحانَكَ أَنتَ وَلِيُّنا مِن دُونِهِم بَل كانُوا يَعبُدُونَ الجِنَّ الآيه سبأ آيه 40 و قوله تعالي وَ جَعَلُوا لِلّهِ شُرَكاءَ الجِنَّ الاية انعام آيه 100.
إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ چنانچه شيطان در پيشگاه الهي قسم ياد كرد و گفت قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ إِلّا عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ ص آيه 84 قالَ فَبِما أَغوَيتَنِي لَأَقعُدَنَّ لَهُم صِراطَكَ المُستَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 15 و 16 و خداوند ميفرمايد وَ لَقَد صَدَّقَ عَلَيهِم إِبلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلّا فَرِيقاً مِنَ المُؤمِنِينَ سبأ آيه 19 (تنبيه) انسان سه دشمن دارد با هم همدستند دنيا، نفس، شيطان دنيا جلوه ميدهد نفس مايل ميشود شيطان راهنمايي ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- این آیه به ملامتها و سرزنشهای پر معنی خداوند نسبت به مجرمان در روز قیامت اشاره کرده، چنین میگوید: «آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را پرستش و اطاعت مکنید که او دشمن آشکار شماست»؟
(أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ).
این اخطار بطور مکرر بر زبان رسولان الهی جاری شد، از سوی دیگر این پیمان در عالم «تکوین» به زبان اعطای عقل به انسان نیز گرفته شده است، چرا که دلائل عقلی به روشنی گواهی میدهد انسان نباید فرمان کسی را اطاعت کند که از روز نخست کمر به دشمنی او بسته او را از بهشت بیرون کرده و سوگند به اغوای فرزندانش خورده است.
از سوی سوم با سرشت و فطرت الهی همه انسانها بر توحید، و انحصار اطاعت برای ذات پاک پروردگار نیز این پیمان از انسان گرفته شده است، و به این
ج4، ص104
ترتیب نه با یک زبان که با چندین زبان این توصیه الهی تحقق یافته و این عهد و پیمان سرنوشت ساز امضا شده است.
نکات آیه
۱ - اطاعت نکردن از شیطان و تسلیم نشدن در برابر او، توصیه خداوند به فرزندان آدم (ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن) بیشتر مفسران برآنند که مقصود از «عهد» در آیه شریفه، «توصیه» است; زیرا در این معنا - به ویژه آن گاه که با «إلى» متعدى شود - بسیار به کار رفته است. مقصود از «عبادت شیطان» نیز، اطاعت و حرف شنوى از شیطان است; نه پرستش او. تعبیر به عبادت مى تواند به این دلیل باشد که او در برابر فرمان به عبادت خدا (و أن اعبدونى)، به عبادت خدایان دیگر فرمان مى دهد.
۲ - کسانى که به توصیه خداوند مبنى بر اطاعت نکردن از شیطان توجه نکنند، مورد سرزنش او قرار دارند. (ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن) برداشت یاد شده، از لحن سرزنش آمیز آیه شریفه به دست مى آید.
۳ - اطاعت از شیطان، به منزله عبادت او است. (ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن)
۴ - امر و نهى کردن و فرمان دادن، نقش شیطان در ارتباط با انسان ها است. (ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن) با توجه به کاربرد «عبادت» در معناى «اطاعت» (در آیه شریفه)، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۵ - پیروى از شیطان، جرم است و پیروان او مجرم اند. (و امتزوا الیوم أیّها المجرمون . ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن) از ارتباط میان آیه شریفه و آیه پیش - که خطاب به مجرمان بود - برداشت یاد شده به دست مى آید.
۶ - نقش شیطان، در پیدایش جرم و تبه کارى در میان بنى آدم (أیّها المجرمون . ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن) سرزنش کردن مجرمان به علت اطاعت از شیطان، مى تواند بیانگر این نکته باشد که شیطان، مشوق و تحریک کننده انسان به انجام جرم و تبه کارى است.
۷ - شیطان، دشمن مسلّم و آشکار انسان است. (إنّه لکم عدوٌّ مبین)
۸ - دشمنى شیطان نسبت به انسان، امرى روشن و تردیدناپذیر است. (أن لاتعبدوا الشیطن إنّه لکم عدوٌّ مبین) برداشت یاد شده از این رو است که جمله «إنّه لکم...» (یعنى مسلّم بودن دشمنى شیطان نسبت به انسان)، تعلیل براى نهى از پیروى او قرار گرفته است و تعلیل به امرى آن گاه صحیح است که آن امر، از امور مسلّم و روشن باشد.
۹ - دشمنى و بدخواهى شیطان براى انسان، فلسفه توصیه خداوند به اطاعت نکردن از شیطان (أن لاتعبدوا الشیطن إنّه لکم عدوٌّ مبین)
۱۰ - ضرورت اطاعت نکردن از دشمن، امرى است بدیهى و روشن. (أن لاتعبدوا الشیطن . إنّه لکم عدوٌّ مبین) برداشت یاد شده از تعلیل «إنّه لکم عدو مبین» استفاده مى شود; زیرا تعلیل در چنین مواردى، حاکى از تعمیم حکم است.
۱۱ - اطاعت از دشمن، امرى است مذموم و ناپسند. (ألم أعهد إلیکم ... إنّه لکم عدوٌّ مبین)
۱۲ - احکام و توصیه هاى الهى، برخوردار از حکمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است. (ألم أعهد إلیکم یبنى ءادم أن لاتعبدوا الشیطن إنّه لکم عدوًّ مبین) توصیه خداوند به اطاعت نکردن از شیطان و بیان فلسفه و چرایى آن (إنّه لکم عدوٌّ مبین)، حاکى از حقیقت یاد شده است.
موضوعات مرتبط
- احکام: فلسفه احکام ۱۲
- اطاعت: حقیقت اطاعت از شیطان ۳; سرزنش اطاعت از دشمنان ۱۱
- انسان: دشمنان انسان ۷، ۸; مصالح انسان ها ۱۲; منافع انسان ها ۱۲
- جرم: منشأ جرم ۶
- خدا: توصیه هاى خدا ۱، ۹; سرزنشهاى خدا ۲; فلسفه توصیه هاى خدا ۱۲
- شیطان: آثار دشمنى شیطان ۹; اوامر شیطان ۴; جرم پیروى از شیطان ۵; سرزنش پیروان شیطان ۲; عبادت شیطان ۳; فلسفه نهى از عبادت شیطان ۹; نقش شیطان ۴، ۶; نواهى شیطان ۴; نهى از عبادت شیطان ۱، ۱۰; وضوح دشمنى شیطان ۷، ۸
- عمل: عمل ناپسند ۱۱
- مجرمان :۵
منابع