الأنعام ٩٧
کپی متن آیه |
---|
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ |
ترجمه
الأنعام ٩٦ | آیه ٩٧ | الأنعام ٩٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلَ»: آفریده است. «فَصَّلْنَا»: بیان داشتهایم. روشن ساختهایم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام
- موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .
- وجود كتب آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم ، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم ازجانب خدا است .
- بيان اينكه در آيه : (( قل من انزل الكتاب )) كه در آن به نزول تورات بر موسى احتجاج شده ، رسول خدا(ص ) ماءمور به سؤال از يهود شده نه از مشركين .
- اشكالاتى كه بر بيان فوق وارد نموده و گفته اند مسؤل در آيه شريفه مشركين هستند نه يهود، و جواب آن اشكالات .
- اشكال سوم و پاسخ آن .
- آنچه از معارف الهى و ارزشهاى معنوى كه در گوشه و كنار جهان وجود دارد، ميراثانبياء(ع ) و از آثار وحى است .
- داشتن بركت و خير كثير و هدايت انسان به سعادت ، نشانه نزول قرآن از سوى خدا است .
- بيان اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است ، ونزول بركت ، با عمل ساير عوامل منافات ندارد.
- مراد از افتراء زدن به دروغ بر خدا در: (( فمن اظلم ممن افترى على الله كذبا )) .
- سختى مرگ ظالمان (مرتكبين افتراء بر خدا، ادعاى نبوت به دروغ و استهزاء به آيات خدا).
- حقيقت زندگى انسان پس از مرگ .
- مراد از انشاء و پديده آوردن بنى آدم از (( نفس واحدة )) و تقسيم آنان به (( مستقر )) و (( مستودع )) .
- وصف (( بديع السموات والارض )) متضمن حجت بر استحاله فرزند داشتن خدا است .
- دقائق و لطائفى كه از جمله : (( لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار )) استفاده مىشود.
- در قرآن كريم افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون (( عليت )) مسلم دانسته شدهاست .
- از نظر قرآن ذوات تمامى اشياء مخلوق خدا است ولىاعمال و رفتار آنان منسوب به (( تقدير و هدايت )) مى باشد.
- دو اشكال بى اساس بر عموميت خلقت .
- خلقت و حسن ، متلازمند و هر چيزى ذاتا و به لحاظ اينكه آفريننده خدا است ، نيكو است .
- حسن و قبح ، از امور اعتباريه مى باشند و قابل خلق و ايجاد نيستند.
- پاسخ به اشكالى ديگر و بيان اينكه انحصار خلقت و عليت ايجاد در خدا، مستلزم نفىقانون عليت نيست .
- جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است .
- موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند.
- نظام جارى در عالم دلالت بر وجود صانع مى كند.
- رواياتى در ذيل (و ما قدروا الله حق قدره ).
- رواياتى در مورد نزول آيه : (( و من اظلم ممن افترى على الله ... )) درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح .
- روايتى راجع به (( طينت )) آدمى .
- رواياتى درباره (( مستقر )) و (( مستودع )) در آيه شريفه .
- چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «97»
و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داد تا در تاريكىهاى خشكى و دريا، به وسيله آنها راه را يابيد. قطعاً ما نشانهها را براى قومى كه آگاه و دانايند به تفصيل روشن ساختيم.
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». شايد از اينكه ماه و خورشيد، وسيلهى حساب در اين آيه شمرده شده، بتوان استفاده كرد كه هم سال شمسى معتبر است، هم سال قمرى. و شايد رمز حساب ونظم دقيق يكپارچه باشد، نظير «زيد عدل» كه زيد را به تمامه عادل مىداند.
جلد 2 - صفحه 516
نکته ها
علم هيئت، از قديمىترين علوم بشرى است و انسان از ستارگان در سفرهاى صحرايى و دريايى بهره مىبرده است. اين وسيله ابزارى مطمئن، هميشگى، دست نخورده، طبيعى، عمومى و بى هزينه است.
اسلام به مظاهر طبيعت، توجّه خاصّى دارد. نام برخى سورهها از اشياى طبيعى است.
عبادات اسلامى نيز با طبيعيات گره خورده است، همچون: وقت شناسى، قبله شناسى، خسوف و كسوف و نماز آيات، اوّل ماه و هلال. اينها سبب آشنايى مسلمانان با علم هيئت و ايجاد رصدخانههايى در بغداد، دمشق، قاهره، مراغه و اندلس و نگارش كتابهايى در اين زمينه به دست مسلمانان شد.
خداوند براى سفرهاى دريايى و صحرايى كه در عمر انسانها به ندرت پيش مىآيد، راهنما قرار داده است، آيا مىتوان پذيرفت كه براى حركت دائمى انسانها و گم نشدنشان در مسير حق، راهنما قرار نداده باشد؟ و اين بيانگر لزوم رسالت و امامت براى هدايت بشر مىباشد.
در احاديث مراد از ستارگان هدايتكننده، رهبران معصوم و اولياى خدا بيان شده است. «1»
پیام ها
1- ستارگان، مخلوق خدا و وسيلهى راهيابىاند، (نه آنگونه كه برخى پنداشتند خالق و مدبّرند). «جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها»
2- نظام ستارگانِ آسمان چنان دقيق است كه مىتوان راههاى زمينى را با آن پيدا كرد. «لِتَهْتَدُوا بِها»
3- شناخت وزن و حجم و ميزان فاصله و سرعت حركت و مدار ستارگان و در كل علم ستارهشناسى و نجوم، به تنهايى انسان را به خدا نمىرساند، بايد
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 2 - صفحه 517
انسان اراده كند و بخواهد كه از اين راه، خدا را بشناسد. «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»
(آرى، تنها نگاه به آيينه براى اصلاح سر وصورت كافى نيست، بلكه اراده و تصميم و اقدام براى اصلاح نيز لازم است، چه بسيارند آيينه فروشانى كه دائماً به آيينه نگاه مىكنند، ولى حتّى يقهى خود را صاف نمىكنند.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (97)
«1» احقاق الحق، جلد 6، صفحه 223، باب 95.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 338
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ: و او ذات مقدسى كه به قدرت كامله و حكمت بالغه خلق فرمود براى شما ستارهها و كواكب را از سيارات و ثوابت لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ: تا هدايت يابيد بضوء و طلوع و غروب و مواضع آنها در تاريكيهاى شب در بيابان و در دريا، زيرا بعضى از نجوم طرف پشت سر و برخى در پيش و بعضى در طرف راست و چپ مىباشد و در اسفار و بلاد به آن مهتدى توان شد. و نيز نشانه قبله و علامات اوقات شب و روز و غيره از منافع مانند زينت سماء و رمى شياطين و امثال آن.
تنبيه- چنانچه به نجوم از ظلمات و شبهات امور دنيويه راه توان يافت، همچنين بسبب نجوم ثاقبه و كواكب نيره ائمه هدى عليهم السّلام از ظلمات جهالت و شبهات ضلالت دينيه و دنيويه رهائى توان يافت، چنانچه فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مثل اهل بيتى كمثل النّجوم فانّها امان لاهل السّماء و اهل بيتى امان لاهل الارض فاذا خلت السّماء من النّجوم انى اهل السّماء ما يوعدون و اذا خلت الارض من اهل بيتى اتى اهل الارض ما يوعدون. «1» اهل بيت من ائمه معصومين مانند نجومند. بدرستى كه ستارگان امان اهل آسمانند، و اهل بيت من امان اهل زميناند، چنانچه ستارگان ريزان شوند قيامت قائم شود، همچنين هرگاه زمين از اهل بيت من خالى شود قيامت قائم گردد. و هرگاه عنايت سبحانى روا نداشته بندگان را در ظلمات بر و بحر رها كند. بدون راهنما، و لذا ستارگان را هادى قرار داده تا امور معيشت منظم گردد؛ چگونه روا دارد كه ايشان را در ظلمات ضلالت و غوايت واگذارد و در امور دينيه كه سعادت سرمدى منوط به آنست، پيشوا و امامى را از جانب خود معين نفرمايد. قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ: بتحقيق روشن و مبين ساختيم علامات قدرت و هدايت خود را براى گروهى كه بدانند انتفاع خود را از آن و بدان استدلال كنند بر وجود قادر حكيم و رءوف رحيم.
«1» احقاق الحقّ، جلد 9، صفحات 294 تا 308- غاية المرام بحرانى، فصل اوّل، باب 66 و 67 (صفحه 274 و 275)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 339
تبصره- غرض از ايجاد اين امور، هدايت بندگان و تفكر و تأمل ايشان است در اختلاف مواقع و مجارى و اتصالات، و نظر در ظهور منافع شمس و قمر و تأثير آنها در عالم وجود تا علم به مبدء و معاد پيدا نموده رستگار شوند و از تاريكى گمراهى به شاهراه هدايت نائل شوند. پس اگر كسى به ستاره درخشان و كوكب نيّر امام هدى، مهتدى نگردد، قصور و فتور از جانب خود او باشد نه فيض لطف شامله الهى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (97)
ترجمه
و او است آنكه قرار داد براى شما ستارهها را تا راه يابيد بسبب آنها در تاريكيهاى بيابان و دريا بتحقيق مفصّل بيان كرديم آيتها را براى گروهى كه ميدانند.
تفسير
يكى از منافع مهمّه ستارهها آنستكه در شب كه ظلمت عالم را فرا گرفته است راهنماى خلقند بمقصود در بيابانها و درياها و اين بجعل الهى است كه حركات و مواقف آنها را طورى مقدر فرموده است كه بوسيله آنها جهات را ميتوان معين كرد و بمقصد پى برد و بمقصود نائل شد پس وجه اضافه ظلمات ببرّ و بحر ملابست آندو است بظلمت و ممكن است مراد از ظلمات مشتبهات باشد اعم از طرق و امور چون فاقد نور علم ظلمانى است و بنابر اين مراد از برّ خشكى است كه نوعا در مقابل بحر ذكر ميشود و مقصود از هر دو تمام كره زمين است كه ظرف مشتبهات است و ستارهها راهنماى خلقند بواقع كه بوسيله آنها امكنه و اوقات و آثارى كشف ميشود و خداوند هر يك از آيات عظمت و قدرت خود را در زمين و آسمان جداگانه مفصلا بيان فرموده است براى همه مردم ولى كسانى از بيان الهى منتفع ميشوند كه بهره از علم و معرفت داشته باشند
جلد 2 صفحه 358
پس در واقع براى ايشان بيان شده است و قمى ره فرموده است مراد از نجوم آل محمد (ص) ميباشند و اين با معنى دوم انسب است و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ البَرِّ وَ البَحرِ قَد فَصَّلنَا الآياتِ لِقَومٍ يَعلَمُونَ (97)
و او است آن چنان خداوندي که قرار داد براي شما ستارگاني را تا اينكه بآنها راه پيدا كنيد و هدايت شويد در تاريكيهاي بيابانها و درياها بتحقيق تفصيل داديم آيات را براي قومي که بدانند.
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ بعضي گفتند جعل بمعني خلق است يعني خلق لكم النجوم لكن اشتباه است خلقت نجوم فوائد و حكم بسياري دارد که (لا يعلمها الّا خالقها) و جعل بمعني اينكه اينکه اثر و اينکه فائده را در آنها قرار داديم و نجوم اينکه كرات جويّه است که در اينکه فضاء وسيع خداوند متعال خلق فرموده و بسا كراتي هستند که ملياردها سال از كره زمين دورتر است و البته در
جلد 7 - صفحه 148
آنها سكنه و ملائكه و آثار كثير است و بسا كراتي که از كثرت بعد و لو بتوسط تلسكوپها و ذرهبينها مرئي نميشود و تمام اينها در طبقه اولي عالم بالا است که آسمان اول نام نهاده شده چنانچه در آيه شريفه ميفرمايد إِنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِزِينَةٍ الكَواكِبِ صافات آيه 6، و معناي جعل مثل اينكه بگويي جعلت زيدا صديقك و ناصرك اينکه فائده و اينکه اثر در آنها قرار گرفته، و در بعض اخبار نجوم تعبير بائمه اطهار (ع) كردهاند و اينکه تفسير نيست بلكه تأويل و تشبيه است.
لِتَهتَدُوا بِها هدايت راهنماييست و باين ستارهها از طلوع و غروب آنها و مواضع آنها هم اوقات شب معلوم ميشود و هم قبله تشخيص داده ميشود و هم طريق سير كشف ميشود في ظلمات تاريكي شب اينها نمايش دارند و در روز مرئي نيستند البرّ بيابانها و صحراها و خشكيها و البحر در كشتيها و فلكهها.
اللهکهقَد فَصَّلنَا الآياتِ دليلها و براهين بر وجود حضرت حق و قدرت و حكمت و علم او است که هر خصوصيتي از آنها دليل مستقل است
(و في کل شيء له آيةبرگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند ستارگان را براى راهیابى انسان در ظلمتهاى دشت و دریا قرار داده است. (و هو الذى جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فى ظلمت البر و البحر)
۲- ستارگان و موقعیت و مدارهاى آنها، داراى نظم و حساب و برنامه مشخص است. (جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فى ظلمت البر و البحر) راهیابى به وسیله ستارگان زمانى میسر است که مدارات و موقعیت آنها داراى نظمى مشخص باشد ; زیرا در غیر این صورت راهیابى به وسیله آنها ممکن نبود.
۳- مطالعه در کیهان و مدارا و موقعیت ستارگان، راهى براى درک توحید و خداشناسى است. (و هو الذى جعل لکم النجوم لتهتدوا بها)
۴- هدف خداوند از بیان آیات طبیعت در قرآن استفاده دانشمندان است. (إن الله فالق ... فالق الإصباح ... النجوم لتهتدوا ... قد فصلنا الأیت لقوم یعلمون)
۵- آگاهان و دانشمندان از آیات و مظاهر تفصیل یافته خداوند در طبیعت بهره مى برند. (قد فصلنا الأیت لقوم یعلمون)
۶- دانش شرط راهیابى انسان به شناخت خداوند و یگانگى او از طریق سیر در طبیعت است. (فالق الإصباح ... قد فصلنا الأیت لقوم یعلمون)
۷- آگاهان و دانشمندان در نزد خداوند ارزشمندند. (قد فصلنا الأیت لقوم یعلمون) خداوند هدف تفصیل آیات را استفاده دانشمندان اعلام کرده است. این مسأله بیانگر ارزشمندى این گروه در نزد خداوند است ; زیرا خداوند آنان را مخاطب سخن خویش قرار داده است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: نظام آفرینش ۱، ۲
- آیات خدا:۵
- تعقل: آثار تعقل ۳ ; تعقل در آفرینش ۳ ; تعقل در آیات آفاقى ۶ ; تعقل در ستارگان ۳
- توحید: زمینه توحید ۳ ; شرایط توحید ۶
- خدا: افعال خدا ۱ ; دلایل خدا شناسى ۳، ۶ ; شرایط خدا شناسى ۶
- دانشمندان: و آیات آفاقى ۵
- راهیابى: ابزار راهیابى در تاریکى ۱ ; راهیابى در بیابان ۱ ; راهیابى در دریا ۱
- ستارگان: فلسفه خلقت ستارگان ۱ ; مدارهاى ستارگان ۲، ۳ ; نظم ستارگان ۲ ; نقش ستارگان ۱
- علم: آثار علم ۶ ; ارزش علم ۷
- علما: و آیات آفاقى ۵ ; فضایل علما ۷
- قرآن: فلسفه آیات آفاقى قرآن ۴ ; قرآن و دانشمندان ۴ ; قرآن و علما ۴
منابع