الواقعة ٣٥
ترجمه
الواقعة ٣٤ | آیه ٣٥ | الواقعة ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَنشَأْنَاهُنَّ»: حوریان را به گونه خاصی آفریدهایم. ایشان را به وضع خاصی پدید آوردهایم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه
- موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند
- مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان
- وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين
- دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت
- مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند
- اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند
- پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت
- توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى
نکات آیه
۱ - حوران بهشتى، در اوج زیبایى و کمال (إنّا أنشأنهنّ إنشاءً) نسبت دادن «إنشاء» به ضمیر متکلم مع الغیر - که براى بیان عظمت است - و نیز نکره آوردن «إنشاءً» - که آن نیز دلالت بر عظمت دارد - حاکى از آن است که خداوند، با قدرت بى مانند خود در زیبایى و کمال حوران بهشتى از چیزى فروگذارى نکرده است.
۲ - حوران بهشتى، جلوه قدرت و عظمت خداوند (إنّا أنشأنهنّ إنشاءً)
۳- بهشت اصحاب الیمین و حوریان آن، از پیش آفریده شده است. (إنّا أنشأنهنّ إنشاءً) به کارگیرى فعل ماضى «أنشأناهنّ»، بیانگر مطلب یاد شده است.
روایات و احادیث
۴ - «فى جوامع الجامع، «إنّا أنشأناهنّ إنشاءً» و عن النبى(ص) قال لاُمّ سلمة هنّ اللّواتى قبضن فى دار الدنیا عجایز شمطاء جعلهنّ اللّه بعد الکبر أتراباً على میلاد واحد...;[۱] در جوامع الجامع [بعد از آیه] «إنّا أنشأناهنّ إنشاءً» از نبىّ اکرم(ص) روایت شده که به ام سلمه فرمود: آنان زنانى اند که در حال پیرى با موهاى سفید از دنیا رفتند و خداوند آنان را بعد از پیرى [جوان و تازه] و همانند و هم سن و سال قرار مى دهد».
موضوعات مرتبط
- بهشت: خلقت بهشت ۳; همسران بهشتى ۴
- حورالعین: خلقت حورالعین ۳; زیبایى حورالعین ۱; فضایل حورالعین ۱; کمال حورالعین ۱; نقش حورالعین ۲
- خدا: نشانه هاى قدرت خدا ۲
منابع
- ↑ نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۱۹، ح ۵۶.