النجم ٨
ترجمه
النجم ٧ | آیه ٨ | النجم ٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَنَا»: نزدیک شد. «تَدَلّی»: سر در نشیب گذاشت. رو به پائین آمد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۸، سوره نجم
- اشاره به غرض ومحتويات سوره مباركه نجم و مكى بودن آن
- چند قول درباره مراد از ((نجم )) در آيه : ((و النجم اذا هوى ))
- مقصود از اينكه فرمود: ((و ما ينطق عن الهوى ...))
- وجوه مختلف در معناى آيات : ((ذو مرة فاستوى و هو بالافق الا على ثم دنا فتدلى ...))
- شرح مفاد آيه : ((ما كذب الفؤ اد ما راءى ))
- گفتار بعضى مفسرين در تفسير (ماكذب الفواد ما راى )
- مقصود از ((نزلة اخرى )) و رؤ يت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )) در آيه :((و لقد رآه نزلة اخرى ))
- ((سدرة المنتهى )) چيست ؟
- معناى (ما زاع البصر و ما طغنى )
- چند روايت درباره مراد از نجم در ((و النجم اذا هوى ))، و رواياتى درذيل آيات مربوط به معراج پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) ۵۱
- رواياتى در ذيل (قاب قوسين ) و(ثم دنى فتدلى ) در نزديكى پيامبر با خداوند در شبمعراج
- رواياتى درباره رؤ يت قلبى رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) خداوند سبحانرا
- اشاره به اختلاف درباره اينكه معراج پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) جسمانى وروحانى يا فقط روحانى بوده .
نکات آیه
۱ - جبرئیل براى ابلاغ وحى، به پیامبر(ص) خود را به آن حضرت نزدیک و نزدیک تر کرد. (ثمّ دنا فتدلّى) «دنا»; یعنى، نزدیک شد و «تدلّى»; یعنى، آویخت و این کنایه از شدت نزدیکى است. ضمیر فاعل در «دنا» و «تدلّى»به جبرئیل بازمى گردد.
۲ - نزدیک و نزدیک تر شدن پیامبر(ص)، به مبدأ وحى در افق اعلى براى دریافت قرآن (و هو بالأُفق الأعلى . ثمّ دنا فتدلّى) برداشت یاد شده بر این اساس است که ضمیر فاعلى به پیامبر(ص) بازمى گردد.
روایات و احادیث
۳ - عن أبى إبراهیم(ع) ... قال: ... إنّ هذه لغة فى قریش إذا أراد الرجل منهم أن یقول قد سمعت یقول قد تدلّیت و إنّما التدلّى الفهم;[۱] از امام کاظم(ع) روایت شده... که فرمود: ...تدلّى واژه اى است در قریش هرگاه مردى از آنان خواست بگوید: شنیدم، مى گوید «تدلّیت» و تدلّى به معناى فهمیدن است».
موضوعات مرتبط
- جبرئیل: نزدیکى جبرئیل به محمد(ص) ۱، ۲
- قرآن: اهمیت قرآن ۲; فهم قرآن ۳
- محمد(ص): تقرب محمد(ص) ۲; محمد(ص) در افق اعلى ۲; معراج محمد(ص) ۲; وحى به محمد(ص)۱
منابع
- ↑ احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۱۵۷; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۱۵۱، ح ۲۷.