الأعراف ٤١
ترجمه
الأعراف ٤٠ | آیه ٤١ | الأعراف ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِهَادٌ»: بستر. زیرانداز. «غَوَاشٍ»: جمع غاشِیَة، بالاپوش. پوشش. مراد آتش است که از هر سو ایشان را احاطه میکند (نگا: زمر / ) (غَواشٍ) مبتدای مؤخّر و (مِن فَوْقِهِمْ) خبر مقدم آن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۴، سوره اعراف
- مراد از افترا بر خدا به كذب در آيه (( فمن اظلم ممن افترى ...(( شرك ورزيدن به خداو انكار توحيد است .
- مشاجره و گفتگوى دوزخيان با يكديگر
- جمله : (( لاتكلّف نفسا الّا وسعها(( مفيد رفع نگرانى از عدم قدرت بر انجام دادن جميعاعمال صالح است .
- معناى (( غل (( و اشاره به اينكه غل از بزرگترين ناملايمات است .
- توضيحى در مورد تعبير به اينكه مؤ منين بهشت را به ارث مى برند.
- وجه اختلاف تعبير در (( وعدنا ربنا(( و (( وعد ربكم (( در آيه شريفه
- اشاره به نفوذ حكم و امر انسان در قيامت
- معناى (( اعراف (( و مراد از آن در آيه شريفه
- رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند
- مراد از رجال اعراف ، مستضعفين نيستند
- اصحاب اعراف از جنس بشر هستند و خصوصياتى كه براى آنان ذكر شده با جمله : (( والامر يومئذ للّه (( منافات ندارد
- اشاره به اقوال متعددى كه درباره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است .
- روايتى از آلوسى درباره مراد از رجال اعرافنقل كرده و صاحب المنار آن را بى اعتبار دانسته است .
- سخن ما با صاحب المنار كه با مقايسه مسائل قيامت با نظام جارى در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است .
- دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف
- معناى اعراف در قرآن
- دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم لهوا و لعبا(( بر اينكه انسان ناچار از تدين به ديناست .
- بحث روايتى (در ذيل آيات شريفه )
- روايتى از پيغمبر اكرم (ص ) درباره كيفيت مرگ مؤ من و كافر
- چند روايت ديگر درباره جهنم كافر و اهل دوزخ
- رواياتى در اين باره كه مراد از (( مؤ ذن (( در (( و اذّن مؤ ذن بينهم ...(( على (ع ) مىباشد
- مؤ ذن بودن على عليه السلام و اعلام حكم خداوند توسط او در آخرت ازفضائل آن حضرت به حساب مى آيد.
- رواياتى درباره اصحاب اعراف
- اشكال وارد بر رواياتى كه اصحاب اعراف را به كسانى كه داراى حسنات و سيئاتمساوى هستند تفسير مى كنند.
- چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ «41»
براى مجرمان، در جهنّم بسترهايى است و از بالاى سرشان پوششهايى (از آتش)، و اينگونه ستمگران را كيفر مىدهيم.
نکته ها
«مهاد» از «مهد»، به معناى بستر است. تعبير به «مهاد» براى دوزخيان، نوعى تمسخر واستهزاى آنان است، يعنى آرامگاهشان دوزخ است. «1» «غَواشٍ» جمع «غاشِيَةٌ»، به معناى پوشش است و به خيمه نيز گفته مىشود.
خداوند از گروه عنود و اعراض كننده، در آيهى 37 اين سوره به عنوان كافر، در آيه 40 به عنوان مجرم و در اينجا به عنوان ظالم ياد كرده است، زيرا آنكه آيات الهى را تكذيب كند، شايسته همهى اين القاب است. چنانكه در آيه 254 سورهى بقره مىخوانيم: «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
پيامبر صلى الله عليه و آله پس از تلاوت اين آيه فرمودند: «جهنّم داراى طبقاتى از بالا و پائين است كه معلوم نيست طبقات بالا بيشتر است يا طبقات پائين و كافران در ميان طبقات قرار داشته و همواره در فشار مىباشند. همچنين حضرت فرمودند: زيرانداز و روانداز كافران در قبر، آتش جهنّم است». «2»
پیام ها
1- دوزخ، سراسر وجود كفّار را از همهى طرف فرامىگيرد. لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ ... غَواشٍ چنانكه در آيات ديگر نيز مىخوانيم: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ» «3»، «لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ» «4» و «يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ» «5»
«1». تفسير فىظلالالقرآن.
«2». تفسير نمونه.
«3». عنكبوت، 54.
«4». زمر، 16.
«5». عنكبوت، 55.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 66
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ (41)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ: براى كفار است از آتش جهنم فراشى كه بر آن نشينند، وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ: و از فوقشان پوشش و روپوشى، يعنى بالا و پائين آنها آتش باشد و مفروش و ملبوس و مأكول و مشروبشان آتش و حميم و صديد، و آتش به آنها محيط است. و اين نهايت تحذير و توعيد، و غايت تهديد و تنذير است نسبت به كفار. وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ: و چنانچه جزا و سزا داديم تابعين و متبوعين سابقين كفار را، همچنين جزا و سزا دهيم لا حقين كفار را كه منكر به نبوت خاصه و امامت ائمه هدى مىباشند. تعبير كفار در آيه اولى به معجزين، و ثانى به ظالمين، اشعار است به آنكه آنها به جهت تكذيب آيات متصفند به اين اوصاف ذميمه؛ و ذكر جرم حرمان از جنت، و ظلم با تعذيب به نار، تنبيه است برآن كه اعظم جرائم است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ (41)
ترجمه
از براى آنها است از دوزخ فراشى و از بالاشان پوششهائى و همچنين جزا ميدهيم ستمكاران را.
تفسير
فراش و بستر و روپوشهاى كفار از جهنم و آتشهاى گوناگون متراكم آن تشكيل ميشود و تكذيب كنندگان آيات الهى علاوه بر آنكه مجرمند ستمكارند بر خويش و خلق و بايد بجزاى خود برسند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَهُم مِن جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِن فَوقِهِم غَواشٍ وَ كَذلِكَ نَجزِي الظّالِمِينَ (41)
از براي آنها از جهنم دو چيز است يكي جايگاه آنها که زير پاي آنها و فرش آنها است و يكي روانداز و بالاي سر آنها است و اينکه نحو ما جزاء ميدهيم ستمكاران را و ظالمين را.
از اينکه آيه شريفه بضميمه آيه قبل استفاده ميشود که براي مكذبين بآيات الهي و مستكبرين از آن دو چيز هست يكي محروم شدن از فيض رحمت و بهشت و ديگر دخول جهنم و عذاب، قسمت اول را آيه قبل بيان فرموده و قسمت دوم را اينکه آيه تكفل نموده.
لَهُم مِن جَهَنَّمَ مِهادٌ مهد چيزي را گويند که بر او قرار ميگيرند مثل زمين که بر او قرار و استقرار دارند و مثل گهواره که طفل بر او قرار گرفته و فرش که روي او مينشينند چنانچه ميفرمايد أَ لَم نَجعَلِ الأَرضَ مِهاداً نبأ آيه 6 و نيز ميفرمايد الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ فِراشاً بقره آيه 20، اشاره باينست که از زير پاي آنها آتش شعله ميكشد و روي آتش مينشينند.
وَ مِن فَوقِهِم غَواشٍ يعني از بالاي سر آنها هم آتش فروميريزد، اشاره
جلد 7 - صفحه 321
به اينكه اطراف آنها را آتش احاطه كرده و آنها ميان آتش هستند.
وَ كَذلِكَ نَجزِي الظّالِمِينَ ممكن است مراد از ظالمين همان مكذبين بآيات و مستكبرين باشند که هم بخود ظلم كردند و هم بانبياء و هم بمؤمنين و هم باولاد و اتباع خود که نگذاردند بشرف اسلام و ايمان مشرف شوند، و ممكن است مراد مطلق ظالمين باشند که همين نحوي که بمكذبين مستكبرين عذاب متوجه ميشود بظالمين هم توجه دارد چنانچه ظاهر آيه همين است بقرينه واو عاطفه و جمع محلّي بالف و لام الظالمين و اللّه العالم.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 41)- در این آیه، به قسمتی دیگر از مجازات دردناک آنها اشاره کرده، میگوید: «برای این گونه افراد، بسترهایی از جهنم و آتش سوزان است و روی آنها پوششهایی از همان آتش سوزان قرار دارد» (لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ).
و باز برای تأکید اضافه میکند: «این چنین ظالمان و ستمگران را کیفر میدهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ).
نکات آیه
۱- مجرمان در احاطه آتش دوزخ، از زیر پا و فراز سر (لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش) «مهاد» به معناى بستر گسترده است و «غواش» (جمع غاشیة) به معنى ساتر و روانداز، عطف بر «مهاد» است و «من فوقهم» حال براى آن. یعنى: لهم من جهنم غواش من فوقهم.
۲- تکذیب کنندگان و اعراض کنندگان از آیات الهى در بسترى از آتش جهنم و توده هایى آتشین بر فراز خویش، گرفتار خواهند شد. (لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش)
۳- دوزخ، محیطى بسته و خفقان زا براى مجرمان (لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش) جمع آوردن کلمه «غواش» و مقید کردن آن به «من فوقهم» حکایت از برداشت فوق دارد.
۴- گرفتار شدن ستمکاران به آتش دوزخ، سنت خداوند در کیفر آنان (و کذلک نجزى الظلمین)
۵- مجرمان از ستمکاران هستند. (کذلک نجزى الظلمین)
۶- آنان که آیات الهى را دروغ بشمارند و از سر تکبّر آنها را انکار کنند، از ستم پیشگانند. (إن الذین کذبوا ... کذلک نجزى الظلمین)
۷- پرهیز از پیوستن به ستمکاران و گرفتار شدن به کیفر آنان، هشدار خداوند به تمامى انسانها (و کذلک نجزى الظلمین)
۸- خداوند تسلى دهنده پیامبر (ص) با تبیین فرجام تکذیب کنندگان و منکران رسالتهاى او (و کذلک نجزى الظلمین) حرف «ک» در «ذلک» خطاب به پیامبر (ص) است و از اهداف این خطاب پس از بیان کفر منکران رسالتهاى الهى، تسلى دادن به اوست.
۹- عن رسول الله (ص): یکسى الکافر لوحین من نار و فى قبره فذلک قوله: «لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش».(۱) از رسول خدا (ص) روایت شده است: دو لوح (زیر انداز و روانداز) از آتش بر کافر در قبرش پوشانده مى شود و این است سخن خداوند: «براى کافران بسترى از آتش جهنم و روى آنان پوششهایى از آن است».
۱۰- عن النبى (ص) إنه تلا هذه الآیة ثم قال: هى طبقات من فوقه و طبقات من تحته لایدرى ما فوقه اکثر او ما تحته، غیر أنه ترفعه الطبقات السفلى و تضعه الطبقات العلیا و یضیق فیما بینهما ... .(۲) از رسول خدا (ص) روایت شده است که پس از تلاوت آیه «لهم من جهنم ...» فرمود: جهنم کافران، داراى طبقاتى از بالا و طبقاتى از پایین است که معلوم نیست آیا طبقات بالا بیشتر است یا طبقات زیرین، ولى طبقات پایین، کافر را بالا مى برد و طبقات بالا او را پایین مى آورد و او بین طبقات بالا و پایین در فشار قرار دارد ... .
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: کیفر اعراض از آیات خدا ۲; کیفر مکذّبان آیات خدا ۲; مکذّبان آیات خدا ۶
- انسان: هشدار به انسان ها ۷
- تکبّر: آثار تکبّر ۶
- جهنم: آتش جهنم ۱، ۲، ۴، ۹; درکات جهنم ۱۰; صفات جهنم ۳; محیط جهنم ۳
- جهنمیان:۲، ۴
- خدا: سنتهاى خدا ۴; هشدار خدا ۷
- ظالمان:۵، ۶ اجتناب از ظالمان ۵، ۶ ۷; کیفر ظالمان ۵، ۶ ۴
- کافران: عذاب قبر کافران ۹; کافران در جهنم ۱۰
- مجرمان: ظلم مجرمان ۵; کیفر مجرمان ۱; مجرمان در جهنم ۱، ۳
- محمّد (ص): دلدارى به محمّد (ص) ۸; فرجام مکذّبان محمّد (ص) ۸