هود ٤٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و آن کشتی، آنها را از میان امواجی همچون کوه‌ها حرکت میداد؛ (در این هنگام،) نوح فرزندش را که در گوشه‌ای بود صدا زد: «پسرم! همراه ما سوار شو، و با کافران مباش!»

|و آن [كشتى‌] آنها را در ميان امواجى همچون كوه‌ها مى‌برد، و نوح پسرش را كه در كنارى بود صدا زد: اى پسرك من! با ما سوار شو و با كافران مباش
و آن [كِشتى‌] ايشان را در ميان موجى كوه‌آسا مى‌بُرد، و نوح پسرش را كه در كنارى بود بانگ درداد: «اى پسرك من، با ما سوار شو و با كافران مباش.»
و آن کشتی آنان را در میان امواجی مانند کوه گردش می‌داد که در آن حال نوح فرزندش را که به کناری رفته بود ندا کرد که ای پسر، تو هم با ما بدین کشتی درآی و با کافران همراه مباش.
آن کشتی آنان را در میان موج هایی کوه آسا حرکت می داد، و نوح فرزندش را که در کناری بود، بانگ زد که ای پسرم! همراه ما سوار شو و با کافران مباش.
كشتى آنان را در ميان امواجى چون كوه مى‌برد. نوح پسرش را كه در گوشه‌اى ايستاده بود ندا داد: اى پسر، با ما سوار شو و با كافران مباش.
و آن [کشتی‌] ایشان را در دل موج‌[های‌] کوه پیکر پیش می‌برد، و نوح پسرش را ندا داد -و او در کناری بودکه ای فرزندم همراه ما سوار شو، و با کافران مباش‌
و آن
(مؤمنان سوار کشتی شدند و) کشتی با سرنشینانش (سینه‌ی) امواج کوه پیکر را می‌شکافت و (همچنان) به پیش می‌رفت. (مهر پدری در میان این امواجی که از سر و دوش هم بالا می‌رفتند و روی هم می‌غلطیدند، موج گرفت) و نوح پسرش را که در کناری (جدا از پدر) قرار گرفته بود فریاد زد که فرزند دلبندم با ما سوار شو و با کافران مباش، (اگر به سوی خدا برگردی نجات می‌یابی، والّا با جملگی بی‌دینان هلاک می‌گردی).
حال آنکه آن (کشتی) ایشان را در میان موجی همانند کوه‌ها می‌بَرَد و نوح پسرش را - که در کناری جدا بود - بانگ در داد: «ای پسرک من! با ما سوار شو و با کافران مباش.»
و آن روان بود بدیشان در موجی همانند کوه‌ها و برخواند نوح فرزند خود را و بود بر کناری که‌ای پسرک من سوار شو با ما و نباش با کافران‌


هود ٤١ آیه ٤٢ هود ٤٣
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَجْرِی بِهِمْ»: کشتی سرنشینانش را در میان امواجی چون کوه، حرکت می‌داد. «فِی مَعْزِلٍ». در کناری. در گوشه‌ای. «مَعْزِلٍ». جای جداگانه. مکانی دور افتاده. اسم مکان از عزلت است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- پیروان نوح ، پس از شروع طوفان و درپى فرمان او ، به کشتى سوار شدند. (و قال ارکبوا فیها ... و هى تجرى بهم) جمله «هى تجرى ...» عطف بر جمله اى مقدر است که به خاطر وضوح و اختصار در کلام ذکر نشده است; یعنى: فرکبوا فیها و هى تجرى بهم.

۲- جوشش آبهاى زیرزمینى و ریزش باران در حادثه طوفان نوح ، تشکیل دهنده دریایى عظیم و پرتلاطم (و هى تجرى بهم فى موج کالجبال) وجود موجهایى همانند کوهها ، حکایت از به وجود آمدن دریایى بزرگ از آب دارد.

۳- کشتى نوح ، او و همراهانش را در میان موجهاى عظیمى بسان کوهها ، به پیش مى برد. (و هى تجرى بهم فى موج کالجبال) «موج» اسم جنس است و بر یک موج و نیز موجهاى متعدد و کثیر اطلاق مى شود از آن جا که در آیه شریفه ، کلمه «موج» به «جبال» (کوهها ) تشبیه شده ، معلوم مى شود مراد از آن ، امواج متعدد و کثیر است.

۴- کشتى نوح ، سفینه اى بسیار مقاوم و برخوردار از بهترین اصول فنى و تکنیکى (و هى تجرى بهم فى موج کالجبال)

۵- فرزند نوح ، به هنگام حرکت کشتى ، با فاصله اى نسبتاً دور از کشتى بسر مى برد. (و نادى نوح ابنه و کان فى معزل) متعلق «معزل» أبیه و یا الفلک مى باشد. بنابراین «و کان ...»; یعنى ، فرزند نوح در کنارى و به دور از پدرش یا کشتى بسر مى برد.

۶- فرزند نوح ، على رغم مشاهده دریایى از آب خروشان ، از همراهى با نوح(ع) و سوار شدن بر کشتى نجات ، کناره گرفت. (و هى تجرى بهم فى موج کالجبال و نادى نوح ابنه و کان فى معزل) وقوع جمله «و نادى نوح» پس از «هى تجرى بهم ...» گویاى این است که گفتوگوى حضرت نوح(ع) با فرزندش، پس از بالا آمدن آب و حرکت کشتى بوده است جمله و «حال بینهما الموج» - در آیه بعد - مؤید این معنا مى باشد. قابل ذکر است که برخى از مفسران، جمله «نادى نوح ...» را عطف بر «قال ارکبوا ...» دانسته و گفته اند: گفتوگوى یاد شده، پیش از حادثه طوفان و بالا آمدن آب بوده است.

۷- نوح(ع) با فریادى رسا و بلند ، فرزندش را براى سوار شدن به کشتى فرا خواند. (نادى نوح ابنه و کان فى معزل یبنىّ ارکب معنا) «نداء» بلند کردن صدا و ابراز کردن آن است (مفردات راغب).

۸- نوح(ع) در آستان غرق شدن فرزندش ، وى را به ایمان و یکتاپرستى دعوت کرد. (یبنىّ ارکب معنا و لاتکن مع الکفرین) مراداز «مَعَنا» همراهىو معیت عقیدتى است نه جسمانى; زیرا جمله «ارکب» در دلالت بر همراهى و معیت جسمانى کافى بود. بنابراین اگر مراد از «مَعَنا» مجرد همراهى با نوح و پیروان او باشد، آوردن کلمه «مَعَنا» ضرورتى نداشت. جمله «و لاتکن ...» مؤید این معناست.

۹- نوح(ع) به ایمان آوردن فرزندش امیدوار بود و آن را محتمل مى شمرد. (یبنىّ ارکب معنا و لاتکن مع الکفرین)

۱۰- سوارشدن بر کشتى نوح ، نشانه ایمان و تخلف از آن ، نشانه و دلیل کفر بود. (ارکب معنا و لاتکن مع الکفرین)

۱۱- فرزند نوح ، تا زمان حادثه طوفان نه در صف مؤمنان بود و نه در زمره کافران.* (نادى نوح ابنه و کان فى معزل یبنىّ ارکب معنا و لاتکن مع الکفرین) برخى برآنند که مراد از کنار بودن فرزند نوح (و کان فى معزل)، کنارگیرى وى از صف مؤمنانو جبهه کافران است; یعنى، نه ایمان آورده بود ، و نه اظهار تکذیب مى کرد.

موضوعات مرتبط

  • ایمان: دعوت به ایمان ۸
  • توحید: دعوت به توحید عبادى ۸
  • قوم نوح: نشانه هاى ایمان قوم نوح ۱۰; نشانه هاى کفر قوم نوح ۱۰
  • نوح(ع): استحکام کشتى نوح(ع) ۴; امیدوارى نوح(ع) ۹; اوامر نوح(ع) ۱; پسر نوح(ع) قبل از طوفان ۱۱; پسر نوح(ع) و ایمان ۹; پسر نوح(ع) و کشتى ۵، ۶; پسر نوح(ع) هنگام طوفان ۶; پیروان نوح(ع) در کشتى ۱;حرکت کشتى نوح(ع) ۳; دعوت از پسر نوح(ع) ۷، ۸; دعوتهاى نوح(ع) ۷، ۸; عظمت طوفان نوح(ع) ۲; قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹; کشتى نوح(ع) در دریا ۳; ویژگیهاى کشتى نوح(ع) ۴

منابع