هود ١٥
ترجمه
هود ١٤ | آیه ١٥ | هود ١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَن کَانَ یُرِیدُ ...»: (نگا: اسراء / ، شوری / ). «زینَتَها»: (نگا: آلعمران / ). «لا یُبْخَسُونَ»: حقّی از آنان ضایع نمیگردد و نتیجه اعمالشان نقصان نمیبیند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۵، سوره هود
- پنهان شدن مشركين براى پرهيز از روبرو شدن با دعوت پيامبر (ص )
- خداوند متعال ضامن رزق همه جنبندگان است
- روزى دادن از افعال مختص خدا و حقى است كه برخورد واجب كرده است
- معناى ((سماء)) و مراد از ((سموات ))
- منظور از خلقت سموات و ارض در شش روز (هو الذى خلق السموات و الارض ستة ايام )
- معناى جمله : ((و كان عرشه على الماء))
- امورى كه در قرآن به عنوان هدف از خلقت ، از آنها ياد شده و از آن جمله است آزمايش وتميز نيكوكار از بدكار
- استنتاج وجود ملائكه قبل از خلقت آسمانها و زمين ، از جمله : ((و كان عرشه على الماء)) وبررسى و رد اساس و مبناى اين نظر
- جهات حسن و مصلحت بر اراده و افعال ما حاكم است و خداوندجل شاءنه تحت تاءثير و حكومت آن جهات و هيچ چيز ديگر نيست
- مراد از كفار از اينكه مساءله معاد و بعث بعد از مرگ سحر خواندند
- مقصود از كلمه امت در آيه : ((و لئن اخرنا عنهم العذاب الى امة معدودة )) و وجوهى كه درمعناى آن گرفته شده است
- هر نعمتى كه خدا اعطا مى كند، رحمتى از او است و بشر طلبكار آن نبوده تا با گرفتن آننوميد شده ، كفران بورزد
- عذابى كه كفار آنرا مسخره مى كردند آنان را فرا خواهد گرفت
- هر نعمتى كه كه خدا عطا مى كند، رحمتى از اوست و بشر طلبكار آن نبوده تا با گرفتنآن نوميد شده ، كفران بورزد
- انسان تنگ نظر و كوته بين است ، در شدت و بلا، نوميد و كفور و در نعمت و رفاه ،سرمست و بالنده است . جز صابران نيكوكردار...
- صبر و عمل صالح انسان را از آن دو طبيعت مذموم مى رهانند، و صبر وعمل صالح منفك از ايمان نيستند
- توضيح درباره خطاب به رسول خدا (ص ) در: ((فعلك تارك بعض ما يوحى اليك...)) و معنايى كه از اين خطاب فهميده مى شود
- مثالى براى فهم وجه خطاب مذكور و اينكه در آن خطاب بطور جدىاحتمال ترك ابلاغ ، داده نشده
- چون و چراى كفار درباره نزول قرآن و جواب خداى تعالى به آنان
- اگر مى پنداريد قرآن افتراء بسته بر خدا است ، شما نيز از عهده اين افتراء برآييد!
- شرحى در مورد اينكه تحدى و مبارزه طلبى قرآن ، همه جانبه است و علاوه بر فصاحت وبلاغت شامل معانى و معارف قرآن نيز هست
- سه وجه در بطلان قول مذكور
- بررسى پاسخ هايى كه به اشكال مربوط به اينكه چرا در آغاز، به يك سوره و سپسبه ده سوره تحدى شده است ، داده اند
- پاسخ مفسرى كه سوره مورد بحث در تحدى را منحصر به سوره هاى طولانى مى داند.
- پاسخ ما به اشكال مربوط به اختلاف در پيشنهادهاى قرآن در مواردى كه تحدى و مبارزهطلبى كرده است
- مقصود از بلاغت قرآن ، بلاغت مصطلح بين علماء بلاغت و ادب نيست
- اختلاف در موارد تحدى ، به اختلاف در اغراض و خصوصيات آن موارد برمى گردد
- عدد ده در: ((فاءتوا بعشر سور مثله )) خصوصيتى ندارد و دلالت بر كثرت و تعدد دارد
- طرح اين اشكال كه صرف ناتوانى بشر در آوردنمثل قرآن ، دليل بر آن نمى شود كه قرآن از ناحيه خدا است . و پاسخ بدان
- با عجز خود و اسبابى كه بدان معتقديد، از آوردنمثل قرآن ، راهى جز يقين به الهى بودن قرآن نمى ماند
- معناى اينكه : ((قرآن به علم خدا نازل شده )) و وجوهى كه در اين باره گفته شده است
- بيان اينكه خطاب در جمله : فهل انتم مسلمون )) متوجه مشركين است و رد سخنان ديگرى كهدر اين باره گفته شده است
- مراد از توفيه اعمال(اعمال آنان را به آنان برمى گردانيم ) و بيان اينكه نتيجهعمل تابع اسباب و عوامل پديد آورنده عمل است
- بحث روايتى
- (شامل رواياتى در ذيل آيات گذشته )
- رواياتى در مورد رزاق بودن خداى تعالى و تقدير روزى براى همه
- دو روايت از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام )، مربوط به طلب روزىحلال از راه كار و تلاش
- چند روايت درباره خلقت آسمانها و زمين و جمله : ((و كان عرشه على الماء))
- رواياتى در ذيل جمله : ((ليبلوكم ايكم احسن عملا)) و بيان مراد از نيكوكارتر بودن .
- دو روايت درباره اينكه مراد از ((امت معدوده )) در آيه شريفه ، امام زمان (ع ) و اصحاباويند
- روايتى در مورد تقسيم امت محمد (ص ) در روز قيامت به سه دسته و حبطاعمال دو د دو دسته از آنان
نکات آیه
۱- تلاش براى رسیدن به موهبتهاى دنیا و زینتهاى آن ، در همین دنیا نتیجه بخش بوده و ثمره آن بدون هیچ کاستى ، نصیب انسان مى شود. (من کان یرید الحیوة الدنیا و زینتها نوفّ إلیهم أعملهم فیها و هم فیها لایبخسون) توفیة (مصدر نوفّ) به معناى به تمام و کمال پرداختن و ادا کردن است. مراد از «اعمال» نتیجه و ثمره اعمال مى باشد. «بخس» به معناى نقص است و «لایبخسون»; یعنى ، در اداى حقشان ، کمى و کاستى رخ نخواهد داد.
۲- دستیابى به بهره هاى دنیوى ، در گرو داشتن عقاید الهى و باورهاى صحیح دینى نیست. (من کان یرید الحیوة الدنیا و زینتها نوفّ إلیهم أعملهم) از آیه قبل و نیز آیه بعد ، معلوم مى شود که مصداق بارز «من کان ...» کافران و مشرکان مى باشد.
۳- رسیدن آدمى به بهره هاى دنیوى ، به میزان تلاش اوست نه آرزوها و خواسته هاى وى (من کان یرید ... نوفّ إلیهم أعملهم) از اینکه قرآن نفرمود: «هر کس دنیا را بخواهد به او مى دهیم»; بلکه با تصریح به کلمه «اعمالهم» بیان کرد که: خداوند به طالبان دنیا [نتیجه] اعمالشان را اعطا مى کند، از این نکته معلوم مى شود که: آنچه در رسیدن به دنیا کارساز است، تلاش آدمى است نه آرزوها و خواسته هاى او.
۴- حاکمیت خداوند بر جهان و علل و عوامل آن (نوفّ إلیهم أعملهم فیها) بدیهى است که علل و عوامل طبیعى در رسیدن انسان به نتایج تلاشهایش دخیل و مؤثر است; ولى خداوند با جمله «نوف إلیهم اعمالهم»(نتیجه تلاش آنها را به ایشان مى رسانیم) اعطاى نتایج را به خود نسبت داد تا به حاکمیت خویش بر جهان اشاره کند.
۵- عدل الهى در اعطاى حق به صاحبان آن (نوفّ إلیهم أعملهم و هم فیها لایبخسون)
۶- نتیجه و ثمره اعمال ، صورت و پرتوى از همان اعمال است. (نوفّ إلیهم أعملهم) گفتن کلمه «اعمال» و اراده کردن نتیجه و ثمره آن ، گویاى این نکته است که: نتیجه عمل بازتاب آن و به گونه اى ، خود همان عمل است.
۷- بازدهى تلاش انسانها ، سنتى الهى است. (نوفّ إلیهم أعملهم فیها و هم فیها لایبخسون)
۸- مشرکان عصر بعثت به خاطر دنیا طلبى و تجمل گرایى ، قرآن را نپذیرفته و آن را ساخته دست پیامبر(ص) قلمداد مى کردند. (أم یقولون افتریه ... من کان یرید الحیوة الدنیا و زینتها) بیان پیامدهاى دنیاخواهى و تجمل گرایى، پس از دعوت به توحید و اقامه برهانى روشن براى آن، اشاره به ریشه هاى اصرار مشرکان به کفرورزى دارد; یعنى، اینکه مشرکان با وجود دلیلى روشن بر حقانیت قرآن، حقایق مطرح شده در آن را نمى پذیرند به دلیل دنیاخواهى آنان است.
۹- دنیاطلبىو تجمل گرایى ، از موانع پذیرش توحید و ایمان به پیامبر(ص) و قرآن است. (فاعلموا أنما أُنزل بعلم الله و أن لا إله إلاّ هو فهل أنتم مسلمون. من کان یرید الحیوة الدنیا و زینتها)
۱۰- لزوم پرداخت دستمزد و ثمره کار افراد ، بدون هیچ کم و کاست (نوفّ إلیهم أعملهم و هم فیها لایبخسون) جمله حالیه «و هم فیها لایبخسون» بیانگر علت التزام خداوند بر اعطاى کامل ثمره کارها و تلاشهاست; یعنى ، چون روا نیست که در اعطاى حق دیگران کم و کاست شود ، خداوند نتیجه اعمال انسانها را به طور کامل به آنها ادا مى کند.
۱۱- نتیجه بخش بودن اعمال نیک و پسندیده در دنیا ، سنتى الهى است. (نوفّ إلیهم أعملهم و هم فیها لایبخسون) مقصود از «اعمال» در جمله «نوف إلیهم أعمالهم» مى تواند اعمال نیک، نظیر دستگیرى از مستمندان، یارى مظلومان و ... باشد و مى تواند مراد از آن، تلاشهاى روزمرّه براى کسب معاش همانند تجارت صنعت و ... باشد و مى تواند منظور از آن مطلق اعمال - چه اعمال نیک و چه اعمال متعارف - باشد. قابل ذکر است که ذیل آیه بعد (حبط ما صنعوا فیها و باطل ما کانوا یعملون) احتمال سوم را تأیید مى کند.
۱۲- اعمال نیک ، اگر به قصد دستیابى به بهره هاى دنیوى انجام گیرد ، نتایج آن تنها در دنیا عاید انسان مى شود. (من کان یرید الحیوة الدنیا و زینتها نوفّ إلیهم أعملهم فیها)
موضوعات مرتبط
- آرزو: نقش آرزو ۳
- آفرینش: حاکم آفرینش ۴
- افترا: افترا به محمد(ص) ۸
- امکانات مادى: تحصیل امکانات مادى ۲; تلاش براى امکانات مادى ۱;عوامل تحصیل امکانات مادى ۳
- ایمان: موانع ایمان به قرآن ۹; موانع ایمان به محمد(ص) ۹
- تجمل گرایى: آثار تجمل گرایى ۸، ۹
- توحید: موانع قبول توحید ۹
- حقوق: عدالت در اعطاى حقوق ۵
- خدا: حاکمیت خدا ۴; سنتهاى خدا ۷، ۱۱; عدالت خدا ۵
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۸، ۹
- دین: آسیب شناسى دین ۹
- زینت: زینت هاى دنیوى ۱
- عقیده: آثار عقیده ۲
- عمل: آثار عمل ۱، ۳، ۶، ۷; آثار عمل پسندیده ۱۱; پاداش دنیوى عمل پسندیده ۱۲; تجسّم عمل ۶
- عوامل طبیعى: حاکم عوامل طبیعى ۴
- قرآن: عوامل تکذیب قرآن ۸
- کار: اهمیت مزد کار ۱۰
- کارگر: پرداخت مزد کارگر ۱۰
- مزد: عدالت در مزد ۱۰
- مشرکان: افتراهاى مشرکان صدراسلام ۸; تجمل گرایى مشرکان صدراسلام ۸; دنیاطلبى مشرکان صدراسلام ۸; مشرکان صدراسلام و قرآن ۸; مشرکان صدراسلام و محمد(ص) ۸
- نیت: آثار نیت ۱۲