الأعراف ٥٣
ترجمه
الأعراف ٥٢ | آیه ٥٣ | الأعراف ٥٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَأْوِیلَهُ»: سرانجام و عاقبت آن. مراد عقاب و عذابی است که وعده داده میشود. «مِن قَبْلُ»: قبلاً. در دنیا.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۴، سوره اعراف
- مراد از افترا بر خدا به كذب در آيه (( فمن اظلم ممن افترى ...(( شرك ورزيدن به خداو انكار توحيد است .
- مشاجره و گفتگوى دوزخيان با يكديگر
- جمله : (( لاتكلّف نفسا الّا وسعها(( مفيد رفع نگرانى از عدم قدرت بر انجام دادن جميعاعمال صالح است .
- معناى (( غل (( و اشاره به اينكه غل از بزرگترين ناملايمات است .
- توضيحى در مورد تعبير به اينكه مؤ منين بهشت را به ارث مى برند.
- وجه اختلاف تعبير در (( وعدنا ربنا(( و (( وعد ربكم (( در آيه شريفه
- اشاره به نفوذ حكم و امر انسان در قيامت
- معناى (( اعراف (( و مراد از آن در آيه شريفه
- رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند
- مراد از رجال اعراف ، مستضعفين نيستند
- اصحاب اعراف از جنس بشر هستند و خصوصياتى كه براى آنان ذكر شده با جمله : (( والامر يومئذ للّه (( منافات ندارد
- اشاره به اقوال متعددى كه درباره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است .
- روايتى از آلوسى درباره مراد از رجال اعرافنقل كرده و صاحب المنار آن را بى اعتبار دانسته است .
- سخن ما با صاحب المنار كه با مقايسه مسائل قيامت با نظام جارى در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است .
- دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف
- معناى اعراف در قرآن
- دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم لهوا و لعبا(( بر اينكه انسان ناچار از تدين به ديناست .
- بحث روايتى (در ذيل آيات شريفه )
- روايتى از پيغمبر اكرم (ص ) درباره كيفيت مرگ مؤ من و كافر
- چند روايت ديگر درباره جهنم كافر و اهل دوزخ
- رواياتى در اين باره كه مراد از (( مؤ ذن (( در (( و اذّن مؤ ذن بينهم ...(( على (ع ) مىباشد
- مؤ ذن بودن على عليه السلام و اعلام حكم خداوند توسط او در آخرت ازفضائل آن حضرت به حساب مى آيد.
- رواياتى درباره اصحاب اعراف
- اشكال وارد بر رواياتى كه اصحاب اعراف را به كسانى كه داراى حسنات و سيئاتمساوى هستند تفسير مى كنند.
- چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند.
نکات آیه
۱- تنها راه ایمان به قرآن براى منکران قرآن، تحقق تهدیدها و بروز حقایق آن است. (و لقد جئنهم بکتب ... هل ینظرون إلا تأویله) ضمیر در «تأویله» به «کتب» در آیه قبل برمى گردد. و مراد از تأویل کتاب الهى، به قرینه فرازهاى بعد، بروز و ظهور حقایق قرآن و تحقق تهدیدها و وعده هاى آن است. و جمله «هل ینظرون ... » با توجه به اینکه ناظر به آیه قبل است، چنین معنا مى شود: براى منکران قرآن جهت تصدیق آن راهى جز ظهور حقایق قرآنى، که در قیامت تحقق مى یابد، نیست.
۲- قیامت، روز تأویل و بروز حقایق مطرح شده در قرآن (هل ینظرون إلا تأویله یوم یأتى تأویله) مراد از «یوم» به دلیل فرازهاى بعد روز قیامت است.
۳- کافران مورد سرزنش خداوند به خاطر باور نکردن حقانیت قرآن جز با آمدن قیامت (هل ینظرون إلا تأویله یوم یأتى تأویله)
۴- منکران قیامت با برپایى آن به درستى و راستى گفتار انبیا درباره معاد پى خواهند برد و بدان اعتراف خواهند کرد. (یوم یأتى تأویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق) ضمیر مفعولى در «نسوه» مى تواند به «کتب» در آیه قبل برگردد. بر این مبنا «ال» در «الحق» جنسیه است و مراد از آن حقانیت رسالت انبیاست. و نیز مى تواند آن ضمیر به «یوم یأتى تأویله»، که همان روز قیامت است، برگردانده شود. در این صورت «ال» در «الحق» عهدیه است و اشاره به حقانیت روز قیامت دارد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.
۵- منکران حقانیت قرآن، در روز قیامت و بروز حقایق قرآن، به حقانیت رسالت پیامبران اعتراف خواهند کرد. (یوم یأتى تأویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق) برداشت فوق مبتنى بر این است که ضمیر مفعولى در «نسوه» به«کتب» در آیه قبل برگردانده شود.
۶- رسالت پیامبران جلوه اى از ربوبیت خداوند بر انسانهاست. (قد جاءت رسل ربنا بالحق)
۷- منکران قرآن پس از برپایى قیامت در آرزوى یافتن شفیعان نجات دهنده از عذاب و یا بازگشت به دنیا براى انجام اعمالى سعادت آفرین (یقول الذین نسوه ... فیشفعوا لنا او نرد فنعمل غیر الذین کنا نعمل)
۸- حیات آخرت، فاقد هر گونه زمینه و فرصت براى انجام اعمال نیک (او نرد فنعمل غیر الذین کنا نعمل) آرزوى برگشت به دنیا براى انجام اعمال نیک و تدارک گذشته ها، دلالت بر این دارد که در آخرت فرصت براى انجام عمل نیک و تدارک گذشته ها نیست.
۹- منکران قرآن با بى اعتنایى به معارف آن، تباه کننده سرمایه عر خویش هستند. (قد خسروا أنفسهم)
۱۰- باور به تعالیم قرآن و انجام دستورات آن، راه جلوگیرى از تباه گشتن سرمایه عمر (قد خسروا أنفسهم) جمله «قد خسروا أنفسهم» در توصیف کسانى است که در دنیا قرآن را باور نکردند و به دستورات آن گردن ننهادند.
۱۱- کافران به قرآن، در قیامت، اندیشه ها و باورهاى خودبافته و مخالف تعالیم دین را سرابى بر باد رفته خواهند دید. (ضل عنهم ما کانوا یفترون)
۱۲- منکران قرآن، در قیامت، با پى بردن به زیانکارى خویش و واهى بودن افکار و عقاید خود، از اعمال و رفتار گذشته خویش پشیمان خواهند شد. (نرد فنعمل غیر الذى کنا نعمل قد خسروا أنفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون) جمله «قد خسروا ... » و «ضل عنهم ... » به منزله تعلیلى است براى «نرد فنعمل ... » یعنى آرزوى بازگشت به دنیا و تدارک گذشته ها بدان علت است که کفرپیشگان خود را زیانکار مى بینند و باورهاى خویش را بر باد رفته مى یابند.
۱۳- کافران در قیامت هیچ اثرى از معبودان دروغین خویش نخواهند یافت. (و ضل عنهم ما کانوا یفترون) با توجه به زمان نزول قرآن که مخالفان اسلام مشرکان و بت پرستان بودند و آنان معبودان دروغین خویش را منشأ اثر در سرنوشت انسانها مى پنداشتند، مى توان گفت از مصادیق مورد نظر براى «ما کانوا یفترون» معبودان ساختگى و دروغین کفرپیشگان است.
موضوعات مرتبط
- آرزو: هاى اخروى ۷
- انبیا: حقانیت رسالت انبیا ۵ ; رسالت انبیا ۶ ; صداقت انبیا ۴
- ایمان: آثار ایمان ۱۰ ; ایمان به قرآن ۱، ۱۰
- بازگشت به دنیا: درخواست بازگشت به دنیا ۷
- حیات اخروى: ویژگى حیات اخروى ۸
- خدا: سرزنشهاى خدا ۳ ; مظاهر ربوبیت خدا ۶
- رشد: عوامل رشد ۱۰
- عذاب: موجبات نجات از عذاب ۷
- عمر: تباهى سرمایه عمر ۹ ; موانع تباهى عمر ۱۰
- عمل صالح: فرصت عمل صالح ۸
- قرآن: آثار اعراض از قرآن ۹ ; آرزوى مکذبان قرآن ۷ ; اقرار مکذبان قرآن ۵ ; پشیمانى مکذبان قرآن ۱۲ ; تکذیب حقانیت قرآن ۳ ; زیانکارى مکذبان قرآن ۱۲ ; ظهور حقایق قرآن ۱، ۲، ۵ ; عمل به تعالیم قرآن ۱۰ ; مکذبان قرآن ۱، ۹ ; مکذبان قرآن در قیامت ۵، ۷، ۱۲
- قیامت: آثار برپایى قیامت ۴، ۵ ; اقرار مکذبان قیامت ۴ ; پشیمانى در قیامت ۱۲ ; شفیعان در قیامت ۷ ; ظهور حقایق در قیامت ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۱
- کافران: سرزنش کافران ۳ ; عقیده پوچ کافران ۱۲ ; کافران در قیامت ۱۱، ۱۳
- کفر: به قرآن ۱۱
- معاد: حقانیت معاد ۴
- معبودان باطل: در قیامت ۱۳