الواقعة ٦٠
کپی متن آیه |
---|
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ |
ترجمه
الواقعة ٥٩ | آیه ٦٠ | الواقعة ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَدَّرْنَا»: مقدر کردهایم. قانون مرگ را گذاشتهایم (نگا: حجر / ، سبأ / ، یس / ، نمل / ). «مَسْبُوقِینَ»: عقب زدگان. پیشی گرفتهشدگان. مراد مغلوبین و شکست خوردگان است (نگا: انفال / ، عنکبوت / و ). یعنی مرگ را مقدر کردهایم و کسی از دست آن رهائی نمییابد. در این صورت آیه بعدی هدف این آیه است یا این که ما هرگز عاجز و ناتوان نیستیم از این که. در این صورت آیه بعدی دنباله این آیه است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۹۶ سوره واقعه
- لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است
- مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است
- علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است
- اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش
- معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است
- مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»
- اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!
- وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ «60»
ماييم كه مرگ را در ميان شما مقدّر كرديم و هرگز (مغلوب نمىشويم) و كسى بر ما پيشى نمىگيرد.
نکته ها
در آيات قبل بيان شد كه اصحاب شِمال در معاد ترديد داشته و مىگفتند: آيا اگر مرديم و خاك شديم، باز زنده مىشويم؟ از اين آيه به بعد خداوند نمونههاى قدرت خود را در دنيا بيان مىكند تا استبعاد قيامت را برطرف نمايد.
استدلالهاى قرآن، فراتر از زمان و مكان است و تاريخ مصرف ندارد و به مقطعى از زمان و مكانى خاص تعلق ندارد. نطفه در رحم و بذر در زمين، در هر زمان و مكان و براى همه واضح و روشن است.
مخفى بودن زمان مرگ حكيمانه است و فوايدى را به دنبال دارد، از يك سوى آماده باش
جلد 9 - صفحه 434
انسان كه هر لحظه ممكن است مرگ فرا رسد و از سوى ديگر جريان عادى زندگى، زيرا منتظر زمان معيّنى براى مرگ نيست وگرنه زندگى براى او تلخ مىشد.
گرچه برخى مقدّمات توليد نسل، همچون آميزش و ريزش نطفه در رحم، به وسيله انسان است، امّا تلقيح نطفه و تخمك و رشد آن در چند مرحله و حفظ و تبديل آن به يك انسان كامل با ويژگىهاى منحصر به فرد، تنها كار خداوند است. «أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ»
حتى اگر بشر، در خارج از رحم همانند سازى كند، باز هم از قدرت الهى نمىكاهد و خالقيّت او را زير سؤال نمىبرد، زيرا اين تأثير و تأثّر به دست تواناى خداوند است و بشر در طراحى مراحل آفرينش نقشى ندارد.
پیام ها
1- چرا شك در معاد مىكنيد؟ كسى كه شما را آفريد بار ديگر نيز مىآفريند. «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ»
2- با منكران و ناباوران، مستدل گفتگو كنيم. «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ»
3- توبيخ بعد از استدلال است. اول مىفرمايد: «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ» سپس توبيخ مىكند.
«فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ»
4- در استدلال، به يك دليل و نمونه بسنده نكنيم. أَ فَرَأَيْتُمْ ... أَ أَنْتُمْ ...
5- در تبليغ و مجادله، با استفاده از شيوه سؤال و پرسش، وجدان مخاطبان را بيدار و به يارى فراخوانيم. أَ فَرَأَيْتُمْ ... أَ أَنْتُمْ ...
6- قدرت الهى، هم در آفريدن نمودار است، «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ» و هم در ميراندن.
«نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
7- مرگ، يك حادثه و اتّفاق نيست، بر اساس حكمت و حساب و كتاب است.
«قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
8- پايان عمر و زمان مرگ، تنها به دست خداست. «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
9- مرگ انسان نشانهى عجز خداوند از زنده نگه داشتن نيست، بلكه تقديرى حكيمانه است. «قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
جلد 9 - صفحه 435
10- قدرت الهى مطلقه است و هيچ شخص يا قدرتى نمىتواند از مرگ فرار كرده و بر اين تقدير الهى غالب شده و بر آن پيشى بگيرد. «ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60)
بعد از آن بيان فرمايد همچنانكه ذات سبحانى قدرت دارد بر ايجاد خلق، هر آينه تواناست بر ميراندن آنان و مىفرمايد:
نَحْنُ قَدَّرْنا: ما بعد از آفرينش تقدير نموديم، بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ: ميان شما مرگ را يعنى مقدر ساختيم زمان موت هر يك از شما را و قسمت آن كرديم بر شما مانند قسمت ارزاق در اختلاف بر وفق مشيت ما، پس اعمال شما متفاوت است در طول و قصر و متوسط. يا يكسان گردانيديم موت را ميان عاصى و مطيع و اهل آسمان و زمين، چه هر نفسى كه وجود پيدا كند شربت مرگ را خواهد چشيد كه «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»*، وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ: و نيستيم ما پيشى گرفته شدگان يعنى هيچكس سبقت نتواند گرفته و غلبه نتواند كرد ما را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)
ترجمه
ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها
آيا شما مىآفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم
ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان
از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد
و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد
آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما رويانندهايم
اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد
همانا ما ضرر كشيده و خسارت
جلد 5 صفحه 133
زدگانيم
بلكه ما بىبهرگانيم
بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد
آيا شما فرو ريختهايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان
اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد
آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد
آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم
ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان
پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفتآورى كه حقّا الزامآور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد
جلد 5 صفحه 134
خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كارهايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بىدانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسفآميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهرهاى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهرهبردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بىآب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده
جلد 5 صفحه 135
كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
نَحنُ قَدَّرنا بَينَكُمُ المَوتَ وَ ما نَحنُ بِمَسبُوقِينَ (60)
ما مقدّر فرموديم ميانه شما مرگ را که فرمود: كُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ آل عمران آيه 182 انبياء آيه 36.
وَ ما نَحنُ بِمَسبُوقِينَ ما عقب نيفتادهايم و كسي جلو ما را نگرفته.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 60)- سپس به بیان دلیل سوم پرداخته، میگوید: «ما در میان شما مرگ را مقدر ساختیم، و هرگز کسی بر ما پیشی نمیگیرد» (نَحْنُ قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ).
ج5، ص82
آری! ما هرگز مغلوب نخواهیم شد و اگر مرگ را مقدر کردهایم نه به خاطر این است که نمیتوانیم عمر جاویدان بدهیم.
نکات آیه
۱ - مرگ، سرنوشتى گریزناپذیر براى انسان ها (نحن قدّرنا بینکم الموت)
۲ - خداوند، تقدیرکننده مرگ میان انسان ها (نحن قدّرنا بینکم الموت)
۳ - ساحت خداوند، مبرّا از عجز و ناتوانى (و ما نحن بمسبوقین)
۴ - خداوند، مغلوب کسى یا چیزى واقع نمى شود. (و ما نحن بمسبوقین)
۵ - مرگ، نشانه ناتوانى خداوند از زنده نگه داشتن مردم نیست; بلکه تقدیرى حکیمانه است. (نحن قدّرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین) آیه شریفه درصدد بیان این حقیقت است که وجود مرگ در میان انسان ها، نشانگر این نیست که عواملى بیرون از اراده الهى آنان را از میان مى برد و خداوند با این که مى خواهد که آنها را زنده نگه دارد، آن عوامل بر اراده او غلبه پیدا مى کنند. خدا مغلوب چیزى واقع نمى شود; بلکه مرگ تقدیرى حکیمانه از سوى او است.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: صفات جلال ۳، ۴
- انسان: فرجام انسان ها ۱
- خدا: تنزیه خدا ۳; حکمت خدا ۵; خدا و شکست ۴; خدا و عجز ۳، ۴; مقدرات خدا ۲، ۵
- مرگ: تقدیر مرگ ۲، ۵; حتمیت مرگ ۱; فلسفه مرگ ۵; منشأ مرگ ۲
منابع