نتایج جستجو

که خداوند ترک وطن را بر آنان مقرّر داشته بود، آنها را در همین دنیا مجازات می‌کرد؛ و برای آنان در آخرت نیز عذاب آتش است! و اگر خدا جلاى وطن را بر آنها مقرر

سنگینى است، و جمله «اثّاقَلْتُمْ اِلَى الأَرْضِ» کنایه از تمایل به ماندن در وطن و حرکت نکردن به سوى میدان جهاد است; و یا کنایه از تمایل به جهان ماده و چسبیدن

طولانى در آن اقامت مى کنند. وطن‌ (۱ بار) (بروزن فلس) اقامت. چنانكه در قاموس و اقرب هست «وَطَنَ بِالْمَكانِ وَطْناً: أَقامَ» وطن (به فتح و - ط) محل اقامت انسان

از سرزمین خود به زودی بربایند (و به دست ملت عرب که متفق بر علیه اسلامند از وطن آواره شویم). آیا ما (مکه را) بر ایشان حرمی امن قرار ندادیم که به این مکان

در افتادند؛ و هر كس با خدا درافتد؛ [بداند كه‌] خدا سخت‌كيفر است. این (جلاء وطن و آوارگی آنها) برای این بود که آنان با خدا و رسول او سخت دشمنی و مخالفت کردند

مى‌بخشد. و راستى اين خداست كه بهترين روزى‌دهندگان است. و آنان که در راه خدا از وطن خود هجرت گزیده و کشته شدند یا مرگشان فرا رسید البته خدا رزق و روزی نیکویی

بزرگتر خواهد بود. و آنان که در راه خدا مهاجرت کردند پس از آنکه ستمها (در وطن خود از کافران) کشیدند ما در دنیا به آنها جایگاه آسایش و نیکو می‌دهیم در صورتی

ناميده‏اند و علت آمدن با مفاعله آن است كه هريك از مهاجران مانند نظير خويش از وطن و قوم خود بريده و مصاحبت رسول خدا«صلى الله عليه وآله» رااختيار مى‏كردند. نگارنده

در اطراف مدینه بوده و پیامبر آن‌ها را محاصره نمود تا این که حاضر شدند جلاى وطن کنند و از اطراف مدینه خارج گردند. پیامبر دستور فرمود: اینان فقط مقدارى شتر

و دقيق‌تر است. 1- كسانى‌كه براى نشر دين يا حفظ دين و يا حفظ جانِ خود، از وطن ومال بگذرند و هجرت كنند به نتيجه مى‌رسند. وَ الَّذِينَ هاجَرُوا ... لَنُبَوِّئَنَّهُمْ‌

دوم «مُسْتَقَرَّها» را محل استقرار گفته مثل آب براى ماهى، غلاف براى صدف، وطن و لانه براى انسان و غيره و مستودع را محلى دانسته كه در آن واقع شده ولی ترك

است، و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست. آنان که به خدا ایمان آوردند و از وطن خود هجرت نمودند و در راه خدا با مال و جانشان کوشش و فداکاری کردند (یعنی مهاجرین

درباره تو نیرنگ می زدند تا تو را به زندان دراندازند، یا به قتل برسانند یا [از وطن] بیرونت کنند، و [در آینده هم، همواره بر ضد تو] نیرنگ می زنند و خدا هم جزای

از مكانى بمكان ديگر و مسلمانان گمان نميكردند آنها باين سهولت از مدينه جلاء وطن نمايند چون عدّه و عدّه آنها كافى براى مقاومت بود و خود آنها هم با اسلحه و

حساب بقيه آنان جداست. «الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ» 5- تبعيد از وطن، يكى از مجارات الهى است. هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ‌ ... مِنْ دِيارِهِمْ‌ 6- قدرت

خانه‌های خود را خراب می‌کنند. پس ای صاحب‌نظران! عبرت گیرید. و اگر خدا جلای وطن را بر آنان مقرّر نکرده بود، همواره آنان را در دنیا عذاب می‌کرد و در آخرت (هم)

شما كه شهر مصر است به جادوئى خود، يعنى طورى كند به سبب سحر، كه همه فرارى از وطن شويد، فَما ذا تَأْمُرُونَ‌: پس چه مى‌فرمائيد شما مرا در كار او. تنبيه: اين

بر مفارقت وطن و ترك لذائذ و تحمّل مشاقّ و زندگانى در غار براى حفظ دين و فرار از تظاهر بشرك وقتى كه قيام نمودند بوظيفه خودشان كه هجرت از وطن بود براى آنكه

کشته شوند، یا به دارشان آویزند، یا دست راست و پای چپشان بریده شود، یا از وطن خود تبعیدشان کنند. این برای آنان رسوایی و خواری در دنیاست، و برای آنان در

تمام شرایط، پس از سفر و بازگشت به وطن * (فاذا اطماننتم فاقیموا الصلوة) برخى بر آنند که مراد از «اطماننتم» بازگشت به وطن است. ۷- نماز، وظیفه اى ثابت و واجب