النور ٦١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۵ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۴ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
لَيْسَ‌ عَلَى‌ الْأَعْمَى‌ حَرَجٌ‌ وَ لاَ عَلَى‌ الْأَعْرَجِ‌ حَرَجٌ‌ وَ لاَ عَلَى‌ الْمَرِيضِ‌ حَرَجٌ‌ وَ لاَ عَلَى‌ أَنْفُسِکُمْ‌ أَنْ‌ تَأْکُلُوا مِنْ‌ بُيُوتِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ آبَائِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ أُمَّهَاتِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ إِخْوَانِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ أَخَوَاتِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ أَعْمَامِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ عَمَّاتِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ أَخْوَالِکُمْ‌ أَوْ بُيُوتِ‌ خَالاَتِکُمْ‌ أَوْ مَا مَلَکْتُمْ‌ مَفَاتِحَهُ‌ أَوْ صَدِيقِکُمْ‌ لَيْسَ‌ عَلَيْکُمْ‌ جُنَاحٌ‌ أَنْ‌ تَأْکُلُوا جَمِيعاً أَوْ أَشْتَاتاً فَإِذَا دَخَلْتُمْ‌ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلَى‌ أَنْفُسِکُمْ‌ تَحِيَّةً مِنْ‌ عِنْدِ اللَّهِ‌ مُبَارَکَةً طَيِّبَةً کَذٰلِکَ‌ يُبَيِّنُ‌ اللَّهُ‌ لَکُمُ‌ الْآيَاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَعْقِلُونَ‌

ترجمه

بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانه‌های خودتان [=خانه‌های فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب می‌شود بدون اجازه خاصّی‌] غذا بخورید؛ و همچنین خانه‌های پدرانتان، یا خانه‌های مادرانتان، یا خانه‌های برادرانتان، یا خانه‌های خواهرانتان، یا خانه‌های عموهایتان، یا خانه‌های عمّه‌هایتان، یا خانه‌های داییهایتان، یا خانه‌های خاله‌هایتان، یا خانه‌ای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانه‌های دوستانتان، بر شما گناهی نیست که بطور دسته‌جمعی یا جداگانه غذا بخورید؛ و هنگامی که داخل خانه‌ای شدید، بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیّتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه! این گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌کند، باشد که بیندیشید!

ترتیل:
ترجمه:
النور ٦٠ آیه ٦١ النور ٦٢
سوره : سوره النور
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَرَجٌ»: گناه (نگا: توبه / ، احزاب / ). «بُیُوتِکُمْ»: خانه‌های خود. مراد خانه فرزندان است. چرا که به فرموده پیغمبر، فراچنگ آورده اولاد فرا چنگ آورده پدر بشمار است: الف) اِنَّ أَطْیَبَ ما یَأْکُلُ الْمَرْءُ مِنْ کَسْبِهِ، وَ إِنَّ وَلَدَهُ مِنْ کَسْبِهِ. ب) أَنْتَ وَ مالُکَ لأبِیکَ. (نگا: تفسیر آلوسی). «لَیْسَ عَلی الأعْمی ...»: طبق برخی از روایات، اهل مدینه پیش از آن که اسلام را پذیرا شوند، افراد نابینا و شل و بیمار را از حضور بر سر سفره غذا منع می‌کردند و با آنان هم‌غذا نمی‌شدند. اسلام این عمل را نکوهش فرمود. «مَفَاتِحَ»: جمع مِفْتَح، کلیدها (نگا: انعام / ). «مَا مَلَکْتُم مَّفَاتِحَهُ»: خانه‌هائی که کلیدهای آنها در اختیار شما است. مراد خانه‌هائی است که نگاهبانی و مواظبت آنها به شما واگذار شده و شما را مراقب و متصرّف در آنها نموده‌اند. «أَن تَأْکُلُوا جِمیعاً أَوْ اَشْتَاتاً»: این که گروهی یا تنها غذا بخورید. برخی از اعراب مانند قبیله کنانه، و جمعی از مسلمانان در آغاز اسلام از غذا خوردن تنهائی، ابا داشتند، قرآن بدانان تعلیم می‌دهد که غذا خوردن به صورت جمعی و فردی هر دو مجاز است. «فَسَلِّمُوا عَلی أَنفُسِکُمْ»: بر خودتان سلام کنید. مراد از «خودتان»، «همدیگر» است (نگا: بقره / ) و در اصل منظور ساکنان منازل است، اعم از بیگانگان یا خویشان و اهل خانواده. از قبیل: پدر و مادر و برادر و خواهر و همسر و پسر و دختر (نگا: آل‌عمران / ). اگر هم به هنگام ورود به خانه‌ای، کسی در آنجا نباشد، باید بر خویشتن سلام کرد و گفت: أَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصَّالِحینَ. «مِنْ عِندِاللهِ»: از سوی خدا مقرّر است و برنامه اسلامی است. «تَحِیَّةً»: درود و سلام. مفعول مطلق است برای (سَلِّمُوا) از غیر لفظ خود، همچون قَعَدْتُ جُلُوساً. «طَیِّبَةً»: پاک. مایه خوشحالی و سرور.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

مفسرین درباره علت نزول این آیة به اختلاف ذکر نموده اند، ابن عباس گوید: وقتى که آیه «لاتَأْکلُوا أَمْوالَکمْ بَینَکمْ بِالْباطِلِ» نازل گردید. مسلمین از یکجا غذاخوردن با نابینایان یا اشخاص لنگ و بیمار امتناع می‌کردند و مى گفتند: بهترین مال، طعام و غذاى خوراکى است که وقتى که با نابینایان و لنگان و بیماران هم غذا و هم سفره شویم.

ایشان عاجز از خوردن کافى در مقابل تندرستان اند و ممکن است تندرستان از آن‌ها زیادتر بخورند و یا بهترین قسمت غذا را تصرف کنند. بنابراین خوردن با آن‌ها نیکو نخواهد بود سپس این آیه نازل شد و به ایشان اجازه داد که با این طایفه هم غذا و هم سفره گردند.

سعید بن جبیر و ضحاک گویند: ضعیفان و لنگان و بیماران و کوران از هم غذا شدن با تندرستان امتناع مى ورزیدند به خیال این که ایشان از خوردن غذا با اینان بدشان خواهد آمد و یا ممکن است از هم غذائى و هم سفره گى با ضعیفان رنج ببرند لذا این آیه نازل گردید و به ایشان دستور فرمود که از خوردن غذا و یا هم غذا گردیدن با خانه هاى ایشان و خودشان باکى نداشته باشند.[۱]

مجاهد گوید: اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله با یکدیگر مشفق و مهربان بودند وقتى که یکى از این کوران یا لنگان یا بیماران به خانه هاى ایشان می‌رفت و در آنجا غذائى نمى بود، صاحب خانه دست ایشان را مى گرفت و به خانه هاى خویشاوندان خود مى برد و به آنان طعام و غذا می‌داد. اینان از خوردن این غذا امتناع می‌کردند و مى گفتند: ما صاحب طعام نیستیم و علاوه بر آن صاحب طعام مزبور ما را به خود دعوت نکرده و ما سرزده به آنان وارد گشته ایم لذا از خوردن امتناع مى ورزیدند سپس این آیه نازل گردید و به آن‌ها رخصت و اجازه داده شد.

سعید بن مسیب گوید: وقتى که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در جهاد و جنگ شرکت مى کردند. کلیدهاى خانه خویش را به این اشخاص که از رفتن به جنگ معاف بودند، مى سپردند و ایشان در هنگام حفظ خانه هاى اصحاب مزبور از خوردن غذاى خانه آن‌ها به خاطر این که خود آن‌ها غائب بوده و به اموال خوراکى آن‌ها نمی‌توان دست زد. از خوردن آن امتناع می‌کردند سپس با نزول این آیه به آن‌ها اجازه داده شد، چنان که از زهرى و عائشه نیز آن را نقل نموده اند.[۲]

ابن عباس گوید: این قسمت از آیه «أَوْ صَدِیقِکمْ» درباره حارث بن عمرو نازل گردید زیرا با پیامبر در جهاد شرکت کرده بود و خانه و اهل خویش را به مالک بن زید سپرده بود وقتى که مراجعت کرد، مالک را ضعیف و بیمار یافت از او پرسید تو را چه شده است که این قدر ضعیف گشته اى؟ گفت: در این مدت چیزى نداشتم که بخورم و از طرفى از خوردن غذاى تو چون نبوده اى امتناع ورزیدم سپس این آیة نازل گردید.

و درباره این قسمت از آیة «لَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکلُوا جَمِیعاً أَوْ أَشْتاتاً» گویند: که طایفه اى از عرب بنى کنانة مانند بنولیث بن بکر را عادت بر این بود که تنها بخوردن غذا نمى پرداختند و مقید بودند میهمانى بر آنان وارد شود سپس به خوردن غذا با میهمان بپردازند و اگر میهمانى نمی‌رسید چه بسا از خوردن غذا در شب و روز امتناع مى ورزیدند سپس این آیة نازل شد و به آنان دستور داد، اگر بخواهند مى توانند با میهمان غذا بخورند و اگر بخواهند مى توانند تنها غذا بخورند چنان که از قتادة نیز روایت گردیده است.

عکرمة گوید: درباره قومى از انصار نازل شده که بدون وجود میهمان غذا نمی‌خوردند و نیز با یکدیگر از ترس این که مبادا یکى زیادتر بخورد و دیگرى کمتر بخورد غذا نمی‌خوردند سپس این آیه نازل گردید و فرمود: در هر حالت مى توانند غذا بخورند چنان که از ابوصالح نیز روایت شده است.[۳]

ضحاک گوید: اهل مدینه قبل از بعثت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از خوردن غذا با کوران و بیماران و اشخاص لنگ امتناع مى کردند. به این عذر که کوران غذاى خوب را نمى بینند تا بخورند و بیماران هم غذاى کافى نخواهند خورد و لنگان هم ممکن است از خوردن غذا عقب بیفتند. لذا این آیه نازل شد و به آن‌ها اجازه خوردن غذا با این ضعیفان داده شد.[۴]

ابن عباس گوید که حرث با پیامبر در جهاد شرکت کرد و خالد بن زید را جانشین خود در خانه خویش قرار داد. خالد از خوردن غذاى خانه او امتناع کرده بود سپس این آیه آمد[۵] و نیز گویند این قسمت از آیه «أَوْ ما مَلَکتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکمْ لَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکلُوا جَمِیعاً أَوْ أَشْتاتاً» هنگامى نازل شد که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به مدینه مهاجرت کرده بودند پس از آن بین مهاجرین و انصار برادرى و اخوت ایجاد نموده و هر دو نفر را با یکدیگر برادر دینى قرار دادند چنان که میان ابوبکر و عمر را با یکدیگر برادر ساختند و نیز بین عثمان و عبدالرحمن بن عوف و میان طلحة و زبیر و همچنین بین سلمان و ابوذر و نیز میان مقداد و عمار یاسر را برادرى ایجاد کردند.

در این میان على علیه‌السلام با کسى برادر قرار داده نشده بود لذا بسیار مهموم و مغموم گردید و نزد پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله من با چه کسى برادر خواهم بود. پیامبر فرمود: یا على تو را براى خودم ذخیره کرده ام و برادر خود قرار داده ام زیرا تو وصى من و جانشین من بعد از من خواهى بود و تو در نزد من به منزله هارون نزد موسى خواهى بود پس از ایجاد برادرى هر وقت جنگ یا سریه اى پیش می‌آمد.

عده اى به جنگ می‌رفتند و کلید خانه هاى خود را به برادران دینى خود می‌دادند و سرپرستى امور خانه و زن و فرزند خود را به آنان مى سپردند ولى آن برادران از رفتن به خانه آن‌ها و خوردن غذاى آنان امتناع مى ورزیدند تا این که این آیه نازل شد.[۶]

شیخ بزرگوار ما هم کم و بیش درباره این موضوعات ولى نه بعنوان شأن نزول مطالبى ذکر نموده اند.

تفسیر

نکات آیه

۱ - نابینایى، لنگى و مرض، سه عامل معاف شدن از تکالیفى است که در آنها، بینایى، حرکت و راه رفتن و سلامت لازم است. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که جمله «و لا على أنفسکم أن تأکلوا...» استینافیه و جدا از جمله «لیس على الأعمى حرج...» باشد. بر این اساس جمله «لیس على الأعمى...» درصدد بیان قانون و اصلى کلى است و آمدن آن به تناسب بیان احکام افرادى است که به شکلى از برخى از تکالیف معاف اند; مانند زنان سالخورده که از حجاب معاف اند و نیز معاف بودن فرزندان و برادر زادگان و... از اجازه خواستن جهت ورود به خانه دیگران که در دنبال همین آیه ذکر شده است.

۲ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، در استفاده از خوراکى هاى اهل خانه خود (فرزندان و همسر) بدون هیچ اجازه اى، مجازاند. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم) برداشت فوق، مبتنى بر این است که جمله «و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم» عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنى است مقصود از «بیوتکم» (خانه هاى خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودى هر شخصى محسوب مى شوند.

۳ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، در استفاده از خوراکى هاى منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایى و خاله خود، بدون هیچ اذنى، مجازاند. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم)

۴ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، در استفاده از خوراکى هاى منازلى که کلیدهاى آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود، بدون هیچ اذنى، مجازاند. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم)

۵ - شخصیت افراد نابینایان، لنگ ها و مریضان، برابر شخصیت دیگر انسان ها است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم) از این که افراد ناقص العضو (مانند نابینایان و...) در استفاده از خوراکى هاى منازل خویشان خود همانند دیگر افراد جامعه شمرده شدند، حاکى از حقیقت یاد شده است. گفتنى است آنچه در برخى از تواریخ آمده که برخى از مردم از هم غذا شدن با نابینایان، مریضان و... خوددارى مى کردند تأیید کننده همین برداشت است; زیرا اسلام خواسته است با چنین سنّتِ نادرستى مبارزه کند.

۶ - اسلام، دینى است آسان و بدون هیچ سختى و مشقت براى پیروانش. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج و لا على أنفسکم) «حرج» در اصل به معناى «ضیق» (سختى و مشقت) است. برداشت فوق مبتنى بر همین معناى اصلى است.

۷ - اسلام، حامى مستضعفان و ناتوانان است. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که نابینایى، لنگى و مرض نوعاً موجب از کار افتادگى انسان مى شود. در نتیجه، چنین افرادى در شمار افراد مستضعف و ناتوان قرار مى گیرند.

۸ - احکام و قوانین اسلام، مطابق با ضرورت ها و واقعیت هاى موجود در زندگى و متناسب با توانایى ها و مقدورات بشرى (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج) اختصاص احکام و مقرارتى ویژه براى افرادى که برخى از توانایى هاى خود را از دست داده اند (مانند نابینایان لنگ ها و مریضان) و نیز آسان گرفتن براى آنان، گویاى حقیقت یاد شده است.

۹ - استفاده از خوراکى هاى اهل خانه خود (فرزندان و همسر) بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم)

۱۰ - استفاده از خوراکى هاى منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایى و خاله خود، بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم ... أو بیوت خلتکم)

۱۱ - استفاده از خوراکى هاى منازلى که کلیدهاى آنها در دست انسان است، بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ...أو ما ملکتم مفاتحه)

۱۲ - انبارداران و کسانى که وکیل افراد در نگه دارى خوردنى ها و مواد غذایى اند، مى توانند بدون اذن خواستن از صاحبان آنها، از آن خوردنى ها تناول کنند. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه) برخى از مفسران بر آنند که مقصود از «ما ملکتم مفاتحه» کسانى اند که وکیل و قیم دیگران در آب ملک و حیواناتى مانند گاو، گوسفند و شتر مى باشند. این افراد حق دارند بدون اذن خواستن، از خوراکى هاى موجود در انبارها و نیز از شیر و دیگر فراورده هاى حیوانات تحت حفاظت خود، به مقدار مصرف شخصى خود بهره گیرند.

۱۳ - استفاده از خوراکى هاى منازل دوستان، بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم)

۱۴ - استفاده از خوراکى هاى موجود در منازل خویشاوندان، بدون اذن خواستن از ایشان، از حقوق خویشاوندى است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت خلتکم) مجاز بودن استفاده از خوراکى هاى منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و... - که از خویشاوندان محسوب مى شوند - و بدون هیچ اذنى از آنان، حاکى از حقى است میان آنان که باید رعایت شود.

۱۵ - استفاده از خوراکى هاى موجود در منازل دوستان، بدون اذن خواستن از ایشان از حقوق دوستى است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه)

۱۶ - استفاده کلید داران از خوراکى هاى موجود در منازل، بدون اجازه خواستن از صاحبان آنها، حقى است براى آنان. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه)

۱۷ - رابطه خویشاوندى و دوستى، منشأ پیدایش حق است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم)

۱۸ - سپردن کلیدهاى خانه ها به هر شخصى، منشأ پیدایش حق براى آن شخص (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو ما ملکتم مفاتحه)

۱۹ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، مى توانند با دیگر اعضاى خانواده خود و نیز باخویشاوندان و دوستان خویش باهم (بر سر یک سفره) و یا جداگانه، غذا میل کنند. (لیس على الأعمى حرج ...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)

۲۰ - نقص عضو مانند نابینایى، لنگى و بیمارى را، نباید مانع از هم غذا شدن با افراد سالم دانست. (لیس على الأعمى حرج ...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا) توصیه خداوند به این که افراد ناقص العضو، نابینایان و... حق دارند با افراد سالم هم غذا شوند، مى تواند به این دلیل باشد که کسى گمان نکند که نقص عضو، مانع از هم غذا شدن است و باید از افراد ناقص العضو، اجتناب کرد. گفتنى است آنچه در برخى از تواریخ آمده است که برخى از مردم از هم غذا شدن با نابینایان و... خوددارى مى کردند، مؤید همین برداشت است.

۲۱ - هریک از مسلمانان، مى توانند با اعضاى خانواده خود و نیز خویشاوندان و دوستان خویش به صورت جمعى (بر سر یک سفره) و یا جداگانه، غذا میل کنند. (لیس على الأعمى حرج...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)

۲۲ - مسلمانان، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکى هاى منازل خویشاوندان و دوستان خویش، مى توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن، غذا میل کنند. (لیس على الأعمى حرج ...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)

۲۳ - غذا خوردن به صورت جمعى و بر سر یک سفره و یا به طور تنهایى و پراکنده، جایز است. (لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)

۲۴ - سلام کردن به یکدیگر به هنگام ورود به خانه ها، توصیه خداوند به همه مسلمانان (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم)

۲۵ - سلام کردن، از آداب معاشرت و رفت و آمد و مهمانى میان مسلمانان (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم)

۲۶ - پیوند خویشاوندى و دوستى و ارتباطات نزدیک، نباید موجب سهل انگارى در رعایت ادب اسلامى و آداب معاشرتى میان خویشاوندان و دوستان گردد. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم ... فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم) برداشت یاد شده به خاطر این است که غالباً پیوند دوستى و خویشاوندى، سبب سهل انگارى در رعایت ادب فیمابین مى شود. از این رو مى توان گفت: خداوند توصیه فرمود که مسلمانان به هنگام ملاقات با دوستان و خویشاوندان خود، سلام کنند و....

۲۷ - سلام گفتن مسلمانان به یکدیگر، در حقیقت درودى است مبارک و پاکیزه که از جانب خداوند، مقرر شده است. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة) «من عند اللّه» ظرف و متعلق به عامل مقدر (مانند «ثابتة» یا «مشروعة») است و در مجموع صفت براى «تحیّة» مى باشد. «مبارکة طیّبة» نیز صفت دیگر آن است.

۲۸ - مسلمانان، از نظر علاقه وارتباط، بسان یک پیکراند که باید نزدیک ترین ارتباط و مستحکم ترین پیوندها را میان خود بر قرار سازند. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم) برداشت فوق، از تعبیر «على أنفسکم» (برخودتان) به جاى على «أهلها» (بر اهل خانه ها) استفاده شده است.

۲۹ - مؤمنان، داراى جایگاهى ویژه نزد پروردگاراند و سلام آنان به یکدیگر، از ارزش خاصى برخوردار است. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة) از این که خداوند درود مسلمانان به یکدیگر را، سلام خود دانسته است، مى توان به برداشت فوق دست یافت.

۳۰ - تحیت و درود خداوند، مبارک (برکت آفرین و داراى خیر فراوان) و پاکیزه است. (تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة) «برکة» به معناى رشد و فزونى و «مبارک» به معناى چیزى است که از آن خیر و نعمت بسیار برمى خیزد (برگرفته از لسان العرب).

۳۱ - سلام کردن مؤمنان به یکدیگر، مایه برکت و خیر فراوان و پاکیزگى است. (فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة)

۳۲ - خداوند، آیات خویش را براى انسان ها تبیین و تشریح مى کند. (کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت)

۳۳ - احکام و قوانین قرآن مانند احکام حرجى و...، از آیات و نشانه هاى خداوندى است. (القوعد من النساء ...فلیس علیهن جناح أن یضعن ثبابهنّ ...لیس على الأعمى حرج ... فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم... کذلک یبیّن اللّه الأیت)

۳۴ - تعقل و خردورزى، فلسفه و هدف تبیین و تشریح آیات خداوندى و احکام الهى در قرآن است. (لیس على الأعمى حرج ... کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت لعلّکم تعقلون)

۳۵ - آیات خداوندى و احکام الهى، عمیق، حکیمانه و شایسته هر گونه تعقل و اندیشه کردن انسان در آنها است. (لیس على الأعمى حرج ... کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت لعلّکم تعقلون)

۳۶ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «أو ماملکتم مفاتحه» قال: الرجل یکون له وکیل یقوم فى ماله فیأکل بغیر إذنه; از امام صادق(ع) روایت شده است که در باره سخن خداى - عزّوجلّ - «أو ما ملکتم مفاتحه» فرمود: این مانند آن است که شخص، وکیلى دارد که اداره مال او در دست وى است. او مى تواند بدون اجازه صاحب مال از آن بخورد». ۱- کافى، ج ۶، ص ۲۷۷، ح ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۲۷، ح ۲۵۵.

۳۷ - «عن أبى جعفر(ع) إذا دخل الرجل منکم بیته ... إن لم یکن فیه أحد فلیقل: السلام علینا من عند ربّنا یقول اللّه «تحیّة من عنداللّه مبارکة طیّبة»; از امام باقر(ع) روایت شده است: هر گاه شخصى از شما وارد خانه خود شود... اگر کسى در آن خانه نبود، بگوید: «السلام علینا من عند ربّنا». خدا مى فرماید: تحیّة من عنداللّه مبارکة طیّبة».

۳۸ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج» وذالک أن أهل المدینة قبل أن یسلّموا کانوا یعزلون الأعمى و الأعرج و المریض و کانوا لایأکلون معهم و کان الأعمى و المریض یقولون: لعلّنا نوذیهم إذا أکلنا معهم فاعتزلوا مواکلتهم فلمّا قدم النبى(ص) سألوه عن ذالک فأنزل اللّه «لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتاً; از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «لیس على الأعمى حرج...» فرمود: اهل مدینه قبل از آنکه مسلمان شوند، نابینایان، لنگان و بیماران را از خود جدا مى کردند و با آنان هم غذا نمى شدند... و کوران و بیماران مى گفتند: شاید اگر ما با دیگران هم غذا شویم، موجب اذیت آنان باشیم. از این رو از هم غذا شدن با دیگران کناره مى گرفتند. پس هنگامى که پیامبر(ص) وارد مدینه شد، از آن حضرت سؤال کردند. خداوند این آیه را نازل فرمود: لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعاً أو أشتاتاً». ۱- تفسیر قمى، ج ۲، ص ۱۰۸; نورالثقلین، ج ۳، ص۶۲۴، ح ۲۴۲.

۳۹ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم» قال: هولاء الذین سمّى اللّه عزّوجلّ فى هذه الآیة تأکل بغیر إذنهم من التمر و المأدوم ... فأمّا ما خلا ذالک من الطعام فلا; از امام صادق(ع) درباره سخن خداى - عزّوجلّ - «أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم» فرمود: افرادى که خداوند - عزّوجل - در این آیه ذکر کرده است، بدون اجازه شان از خرما و نان خورشتشان بخورید... و غیر از آن، از بقیه طعام ها نمى توانید بدون اجازه بخورید». ۱- کافى، ج ۶، ص ۲۷۷، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۲۶- ، ح ۲۵۱.

۴۰ - «أبى الصباح قال: سألت أبا جعفر(ع)، عن قول اللّه عزّوجلّ: فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا على أنفسکم...» فقال: هو تسلیم الرجل على أهل البیت حین یدخل ثمّ یردّون علیه، فهو سلامکم على أنفسکم; ابوالصباح از امام باقر(ع) پرسید: این که خداوند فرموده است: «فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا على أنفسکم» مراد چیست؟ فرمود: مراد این است که شخص، هرگاه وارد خانه شود، بر اهل خانه سلام کند. پس آنان جواب سلام او را مى دهند. پس آن سلام شما بر خودتان است». ۱- معانى الأخبار، ص ۱۶۲، ح ۱; نورالثقلین، ج۳، ص ۶۲۷، ح ۲۵۸.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: تبیین آیات خدا ۳۲; حکمت در آیات خدا ۳۵; فلسفه تبیین آیات خدا ۳۴; ویژگیهاى آیات خدا ۳۵
  • احکام ۱، ۲، ۳،۴، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۲۲: از آیات خدا ۳۳
  • استیذان: احکام استیذان ۴، ۹، ۱۰، ۱۱
  • اسلام: سهولت اسلام ۶; نقش اسلام ۷; ویژگیهاى اسلام ۶، ۸
  • انبارداران: محدوده اختیارات انبارداران ۱۲
  • انسان: تساوى انسان ها ۵
  • برادر: خوردن از خانه برادر ۳، ۱۰
  • برکت: زمینه برکت ۳۱
  • بیمار: شخصیت بیمار ۵; محدوده اختیارات بیمار ۲، ۳، ۴
  • بیماران: همسفرگى با بیماران ۱۹، ۳۸
  • بیمارى: آثار بیمارى ۱، ۲۰
  • پدر: خوردن از خانه پدر ۳، ۱۰
  • تعقل: در آیات خدا ۳۵; زمینه تعقل ۳۴
  • تغذیه: آداب تغذیه ۲۱، ۲۳; تغذیه جمعى ۲۱، ۲۲، ۲۳; تغذیه فردى ۲۱، ۲۲، ۲۳
  • تکلیف: عوامل رفع تکلیف ۱
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۳۸
  • حقوق: منشأ حقوق ۱۷، ۱۸
  • خاله: خوردن از خانه خاله ۳، ۱۰
  • خانواده: روابط خانوادگى ۱۹
  • خانه: آداب ورود به خانه ۲۴، ۳۷، ۴۰; سلام هنگام ورود به خانه ۲۴، ۳۷، ۴۰
  • خدا: برکت سلام خدا ۳۰; تعالیم خدا ۳۲; توصیه هاى خدا ۲۴; خیریت سلام خدا ۳۰; ویژگیهاى سلام خدا ۳۰
  • خواهر: خوردن از خانه خواهر ۳، ۱۰
  • خوردنیها: احکام خوردنیها ۲، ۳، ۴، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۲۲
  • خویشاوندان: خوردن از خانه خویشاوندان ۱۴، ۲۲; محدوده اختیارات خویشاوندان ۱۴; همسفرگى با خویشاوندان ۲۱
  • خویشاوندى: آثار خویشاوندى ۱۷، ۲۶; حقوق خویشاوندى ۱۴
  • خیر: زمینه خیر ۳۱
  • دایى: خوردن از خانه دایى ۳، ۱۰
  • دوست: خوردن از خانه دوست ۴، ۱۳، ۱۵، ۲۲، ۳۹; محدوده استیذان از دوست ۱۵; محدوده اختیارات دوست ۱۳، ۱۵
  • دوستى: آثار دوستى ۱۷، ۲۶; حقوق دوستى ۱۵
  • دین: دن و عینیت ۸
  • سلام : آثار سلام ۳۱; ارزش سلام ۲۹; اهمیت سلام ۲۵; برکت سلام ۲۷; تشریع سلام ۲۷; حقیقت سلام ۲۷
  • عمو: خوردن از خانه عمو ۳، ۱۰
  • عمه: خوردن از خانه عمه ۳، ۱۰
  • فرزند: خوردن از خانه فرزند ۲، ۹; محدوده استیذان از فرزند ۹
  • کلیدداران: حقوق کلیدداران ۱۶، ۱۸; محدوده اختیارات کلیدداران ۱۱، ۱۶
  • کلیددارى: آثار کلیددارى ۱۸
  • کور: شخصیت کور ۵; محدوده اختیارات کور ۲، ۳، ۴; همسفرگى با کوران ۱۹، ۳۸
  • کورى: آثار کورى ۱، ۲۰
  • لَنگ: شخصیت لَنگ ۵; محدوده اختیارات لَنگ ۲، ۳، ۴; همسفرگى با لَنگ ها ۱۹، ۳۸
  • لَنگى: آثار لَنگى ۱، ۲۰
  • مادر: خوردن از خانه مادر ۳، ۱۰
  • مؤمنان: سلام مؤمنان ۳۱; فضایل مؤمنان ۲۹
  • مستضعفان: حامى مستضعفان ۷
  • مسلمانان: اهمیت اتحاد مسلمانان ۲۸; مسؤولیت اجتماعى مسلمانان ۲۸; همسفرگى مسلمانان ۲۱
  • معاشرت: آداب معاشرت ۱۹، ۲۴، ۲۵، ۳۶، ۳۹، ۴۰; اهمیت آداب معاشرت ۲۶
  • موکل: خوردن از خانه موکل ۴، ۱۱، ۱۲، ۳۶، ۳۹
  • مهمانى: آداب مهمانى ۲۵
  • وکیل: محدوده اختیارات وکیل ۱۲
  • همسر: خوردن از خانه همسر ۲، ۹; محدوده استیذان از همسر ۹
  • همسفرگى: موانع همسفرگى ۲۰

منابع

  1. تفاسیر کشف الاسرار و روض الجنان.
  2. تفاسیر کشف الاسرار و جامع البیان و بزار.
  3. تفاسیر کشف الاسرار و جامع البیان.
  4. تفسیر جامع البیان.
  5. تفسیر ثعلبى.
  6. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.