النور ١٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۲۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
وَ لَوْ لاَ إِذْ سَمِعْتُمُوهُ‌ قُلْتُمْ‌ مَا يَکُونُ‌ لَنَا أَنْ‌ نَتَکَلَّمَ‌ بِهٰذَا سُبْحَانَکَ‌ هٰذَا بُهْتَانٌ‌ عَظِيمٌ‌

ترجمه

چرا هنگامی که آن را شنیدید نگفتید: «ما حق نداریم که به این سخن تکلّم کنیم؛ خداوندا منزّهی تو، این بهتان بزرگی است»؟!

|و [گر نه‌] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد: ما را نشايد كه در اين باره سخن گوييم، [خداوندا] منزهى تو، اين تهمتى بزرگ است
و [گر نه‌] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد: «براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع‌] سخن گوييم. [خداوندا،] تو منزهى، اين بهتانى بزرگ است.»
چرا به محض شنیدن این سخن نگفتید که هرگز ما را تکلم به این روا نیست، پاک خدایا، این بهتانی بزرگ است؟
و چرا وقتی که آن را شنیدید نگفتید: ما را نسزد [و هیچ جایز نیست] که به این تهمت بزرگ زبان بگشاییم، شگفتا! این بهتانی بزرگ است.
چرا آنگاه كه اين سخن شنيديد نگفتيد: ما را نشايد كه آن را بازگوييم، پروردگارا تو منزهى، اين تهمتى بزرگ است؟
و چرا چون شنیدیدش نگفتید که ما را نرسد که در این باره سخن گوییم، پاکا که تویی، این بهتانی بزرگ است‌
و چرا هنگامى كه آن را شنيديد نگفتيد: ما را نرسد كه در اين باره سخن گوييم- پاكى تو [اى خدا]- اين [تهمت‌]، دروغى است بزرگ؟
چرا نمی‌بایستی وقتی که آن را می‌شنیدید، می‌گفتید: ما را نسزد که زبان بدین تهمت بگشائیم، سبحان‌الله! این بهتان بزرگی است!
و چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید: «برای ما سزاوار نیست که در این (بهتان) سخن گوییم. خدایا تو منزّهی. این بهتانی بزرگ است.»
و چرا هنگامی که شنیدیدش نگفتید نرسد ما را که سخن رانیم بدین منزهی تو خدایا این است تهمتی بزرگ‌

When you heard it, you should have said, “It is not for us to repeat this. By Your glory, this is a serious slander.”
ترتیل:
ترجمه:
النور ١٥ آیه ١٦ النور ١٧
سوره : سوره النور
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا یَکُونُ لَنَا»: ما را نسزد. شایسته ما نیست. سخنی است گنده‌تر از دهان ما. «سُبْحَانَکَ»: سخنی است بس غریب و نامعقول! عربها وقتی که چیزی را ببینند یا بشنوند و از آن تعجّب کنند، جملاتی همچون: سُبْحَانَ‌اللهِ. لآ إِلهَ إِلاّ اللهُ. بر زبان می‌رانند. «بُهْتانٌ»: باطل و دروغی که شنونده را مبهوت و مدهوش کند (نگا: نساء / و .


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ «16»

چرا هنگامى كه (آن تهمت را) شنيديد، نگفتيد: ما را نرسد كه در اين باره حرفى بزنيم. (پروردگارا) تو منزّهى، اين بهتانى بزرگ است.

نکته ها

در سه آيه پى‌درپى كلمه‌ى عظيم آمده است؛ يك بار «عَذابٌ عَظِيمٌ» و دو بار (با دو بيان) «بُهْتانٌ عَظِيمٌ» تا بگويد گناه بزرگ كيفر بزرگ دارد.

پیام ها

1- نهى از منكر واجب است. «وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ» (سخن گفتن براى دفاع از آبروى مسلمان واجب است)

2- انسان در برابر شنيده‌ها، مسئول است. «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ»

3- هنگام برخورد با مسائل مهم، «سبحان اللّه» بگوييد. «سُبْحانَكَ»

4- در نزد خداوند، دنيا كوچك، ولى بهتان به مسلمان بزرگ است. «بُهْتانٌ عَظِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ «16»

نوع پنجم از زواجر:

وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ‌: و چرا چون شنيديد اين سخن را، قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا: چرا نگفتيد سزاوار نباشد و نمى‌رسد ما را اينكه سخن رانيم بدين قول. سُبْحانَكَ‌: پاك و منزهى تو اى پروردگار ما از ناشايستگى‌ها. هذا بُهْتانٌ‌

جلد 9 - صفحه 210

عَظِيمٌ‌: اين كلام افتراى بزرگى است و دروغى عظيم.

تنبيه: يكى از گناهان عظيمه كه موجب فساد جامعه و باعث تفرقه مى‌شود بهتان است.

بيان: راغب در مفردات خود گويد: بهتان دروغى است كه مبهوت سازد شنونده‌اش را به جهت فظاعت و شناعت آن. «1» و در عرف نسبت دادن به غير است چيزى را كه در او نباشد از قبايح، و اين امر كاشف است از نهايت بى‌عاطفه بودن انسان به برادران دينى خود، زيرا مقتضاى عقد ايمانى آنست كه اگر چيزى هم از برادر دينى مشاهده كند ستر نمايد و حتى المقدور در حفظ آبروى او كوشيده نگذارد فاش گردد، چه جاى آنكه نسبت دهد به او چيزى را كه در او نباشد.

در كافى- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است فرمود: من بهت مؤمنا او مؤمنة بما ليس فيه بعثه اللّه يوم القيامة فى طينة خبال حتّى يخرج ممّا قال قلت: و ما طينة الخبال قال صديد يخرج من فروج المومسات.

هر كه بهتان زند مرد مؤمن يا زن مؤمنه را به چيزى كه در او نباشد، برانگيزاند خداى تعالى او را در طينت خبال تا از عهده گفته خود برآيد: پرسيدند كه طينت خبال چيست؟ فرمود: چركى است كه از فرجهاى زنان زانيه خارج شود. «2» 2- به سند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله مروى است كه:

هر كه بهتان زند بر مؤمن يا مؤمنه‌اى و بگويد در حق او چيزى كه در او نباشد، خدا او را در روز قيامت بر تلى از آتش بدارد تا از عهده سخن خود برآيد. «3» 3- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است: هر كه متهم سازد برادر مؤمن خود را، ايمان او در دلش آب شود چنانكه نمك در آب. «4»


«1». مفردات راغب اصفهانى، ص 61.

«2». اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، ص 357 و 358.

«3». وسائل الشيعه، ج 8، ابواب احكام العشرة، باب 153، روايت 2، ص 604 و 603.

«4». اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب التهمة و سوء الظن، ص 361، روايت 1، چاپ سوّم 1388 دار الكتب الاسلاميه.

جلد 9 - صفحه 211

بنابراين شخص متدين خيلى بايد مواظب رفتار و گفتار خود باشد كه مبادا براى هواى نفس و اغراض دنيوى، هتك حرمت برادر دينى را نمايد و خود را مستوجب سخط الهى گرداند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ «16» يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «17» وَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «18» إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «19» وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «20»

ترجمه‌

چرا نبايد وقتى كه شنيديد آنرا بگوئيد سزاوار نيست ما را كه سخن گوئيم باين، منزهى تو پروردگارا اين بهتانى است بزرگ،

پند ميدهد شما را خدا مبادا كه برگرديد بمانند آن هرگز اگر هستيد گروندگان‌

و بيان ميكند خدا براى شما آيتها را و خدا داناى درستكار است‌

همانا آنانكه‌


جلد 4 صفحه 15

دوست دارند كه شايع شود زشتكارى در آنانكه ايمان آوردند براى آنها است عذابى دردناك در دنيا و آخرت و خدا ميداند و شما نميدانيد

و اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمتش و اينكه خدا با رأفت و مهربان است.

تفسير

خداوند سبحان در اين آيات شريفه تعقيب و تأكيد از توبيخ و ملامتهاى سابقه فرموده كه چرا نبايد شما مسلمانان اخلاقا اين طور باشيد كه وقتى چنين تهمتى را شنيديد بگوئيد سزاوار نيست براى ما كه سخنى از اين قبيل بگوئيم جاى تعجب است از چنين نسبتى خداوندا تو منزهى از آنكه حرم پيغمبرت را محترم ندارى مسلما اين نسبت، بهتان بزرگى است كه گرد آن بدامن شخص بزرگى مى‌نشيند و موجب هتك از مقام بزرگى ميگردد خداوند موعظه و نصيحت و نهى ميكند شما را كه مبادا ديگر پيرامون امثال اين تهمتها گرديد و مبادا بر گرديد بمانند اين عمل بد هرگز اگر واقعا ايمان بخدا و روز جزا داريد چون اين قبيل اعمال منافى با ايمان است و خداوند بيان ميكند براى شما آيات دالّه بر آداب و اخلاق حسنه را كه بر طبق مصلحت و حكمت است چون خدا دانا بصلاح بندگان است و دستوراتش متين و محكم و درست است و همانا كسانيكه دوست دارند و ميخواهند شايع و منتشر شود كارهاى زشت قبيح در ميان اهل ايمان و موجبات اين امر را فراهم مينمايند از براى آنها عذاب دردناك تازيانه است در دنيا و عذاب آتش دوزخ در آخرت و خدا همه چيز را ميداند و شما هيچ چيز نميدانيد مگر آنچه را خداوند بشما عطا فرموده است از دانش در كافى و امالى و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بگويد در باره مؤمن چيزيرا كه دو چشم او ديده و دو گوش او شنيده او از كسانى است كه خدا در اين آيه خبر داده و نيز در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه حمل كن امر برادرت را براه بهترش تا ثابت شود بر تو چيزيكه برگرداند ترا از آن و گمان مبر بكلمه‌ئى كه بيرون ميآيد از دهان برادرت بدى را در صورتى كه مى‌يابى تو براى آن از خوبى راهى را و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود تكذيب كن گوش و چشم خود را از برادرت پس اگر شهادت دهد نزد تو پنجاه بيّنه عادله كه او گفت و او گفت نگفتم پس تصديق كن او را و تكذيب نما آنها را و نيز در


جلد 4 صفحه 16

كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه بعد از آنكه سؤال نمود كسى از آنكه چيز بدى از يكى از برادران من بمن رسيده و او منكر شده ولى كسانيكه نقل نمودند آن چيز بد را مردمان موثّقى بودند اين دستور را فرمود بعلاوه آنكه و شايع منما البته از او چيزى را كه موجب آبروريزى او شود تا بوده باشى از كسانيكه خدا فرموده دوست دارند شايع شود زشتكارى در اين آيه و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كسيكه منتشر نمايد كار زشتى را مانند كسى است كه مرتكب شده آنرا و روايات متعدده وارد شده كه مؤمن متهم نميكند مؤمن را و اگر كسى متهم كند برادر خود را گداخته ميشود ايمان در قلبش مانند گداخته شدن نمك در آب و كسيكه متهم نمايد برادر خود را محروم و ملعون است و اگر نبود فضل و رحمت خدا بر شما و آنكه او رءوف و رحيم است بفوريت عذاب عظيمى بشما ميرسيد و نكته حذف جواب بقرينه مقام و دلالت آيات سابقه تأمل نمودن مخاطب است در بدست آوردن آن و جاى‌گير شدن در قلبش و مراعات اختصار.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَو لا إِذ سَمِعتُمُوه‌ُ قُلتُم‌ ما يَكُون‌ُ لَنا أَن‌ نَتَكَلَّم‌َ بِهذا سُبحانَك‌َ هذا بُهتان‌ٌ عَظِيم‌ٌ «16»

و چرا موقعي‌ ‌که‌ شنيديد ‌اينکه‌ افتراء ‌را‌ نگفتيد ‌ما حق‌ نداريم‌ ‌که‌ باين‌ تكلم‌ كنيم‌، منزهي‌ پروردگارا ‌اينکه‌ كلام‌ بهتان‌ بزرگي‌ ‌است‌.

جلد 13 - صفحه 504

(وَ لَو لا إِذ سَمِعتُمُوه‌ُ) موقعي‌ ‌که‌ شنيديد ‌که‌ يك‌ همچه‌ افترايي‌ بمؤمني‌ ‌ يا ‌ مؤمنه‌اي‌ زدند و قذف‌ كردند.

(قُلتُم‌) جواب‌ لولا ‌است‌ ‌يعني‌ ‌لو‌ ‌لا‌ قلتم‌ ‌يعني‌ چرا نگفتيد.

(ما يَكُون‌ُ لَنا أَن‌ نَتَكَلَّم‌َ بِهذا) زيرا ‌هر‌ ‌که‌ تكلم‌ كند قذف‌ كرده‌ و حد قذف‌ دارد و معصيت‌ بزرگ‌ كرده‌ و مستحق‌ عقوبت‌ ‌شده‌.

(سُبحانَك‌َ) پروردگارا تو منزه‌ هستي‌ ‌از‌ ‌هر‌ عيب‌ و نقص‌ ‌که‌ انسان‌ موقعي‌ ‌که‌ امر قبيحي‌ ‌ يا ‌ كلام‌ زشتي‌ ميشنود ‌ يا ‌ مشاهده‌ مي‌كند سبحان‌ اللّه‌ ميگويد ‌که‌ اشاره‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ قول‌ و ‌اينکه‌ امر ‌است‌.

(هذا بُهتان‌ٌ عَظِيم‌ٌ) بهتان‌ چندين‌ عقوبت‌ دارد، يكي‌ بد گويي‌ عقب‌ سر مؤمن‌ ‌در‌ غياب‌ ‌او‌ ‌که‌ غيبت‌ مي‌شود و ‌در‌ خبر ‌است‌.

(الغيبة اشد ‌من‌ الزنا)

و ‌در‌ آيه گوشت‌ برادر ديني‌ ‌خود‌ ‌را‌ خورده‌اي‌ (وَ لا يَغتَب‌ بَعضُكُم‌ بَعضاً أَ يُحِب‌ُّ أَحَدُكُم‌ أَن‌ يَأكُل‌َ لَحم‌َ أَخِيه‌ِ مَيتاً فَكَرِهتُمُوه‌ُ) حجرات‌ آيه 12، ديگر كذب‌ ‌که‌ فرق‌ غيبت‌ ‌با‌ بهتان‌ اينست‌ ‌که‌ بهتان‌ جنبه كذبي‌ ‌هم‌ دارد و فرمودند.

(الكذب‌ شر ‌من‌ الشراب‌)

عقوبت‌ سيم‌ سوء ظن‌ بمؤمن‌ ‌است‌ مي‌فرمايد (يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اجتَنِبُوا كَثِيراً مِن‌َ الظَّن‌ِّ إِن‌َّ بَعض‌َ الظَّن‌ِّ إِثم‌ٌ) حجرات‌ آيه 12 عقوبت‌ چهارم‌ تفتيش‌ و تجسس‌ ‌است‌ و صريحا ‌در‌ همين‌ آيه مذكور مي‌فرمايد (وَ لا تَجَسَّسُوا) پنجم‌ ايذاء مؤمن‌ ‌است‌ (وَ الَّذِين‌َ يُؤذُون‌َ المُؤمِنِين‌َ وَ المُؤمِنات‌ِ بِغَيرِ مَا اكتَسَبُوا فَقَدِ احتَمَلُوا بُهتاناً وَ إِثماً مُبِيناً) احزاب‌ آيه 58.

ششم‌ قذف‌ ‌است‌ و حد قذف‌ دارد، هفتم‌ اهانت‌ و هتك‌ حرمت‌ مؤمن‌، هشتم‌ رنجش‌ خاطر ‌رسول‌ اللّه‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و ‌سلّم‌.

505

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 16)- و از آنجا که این حادثه بسیار مهمی بود که گروهی از مسلمانان آن را سبک و کوچک شمرده بودند بار دیگر در این آیه روی آن تکیه کرده، و موجی تازه از سرزنش بر آنها می‌بارد، و تازیانه‌ای محکمتر بر روح آنها می‌نوازد، و می‌گوید:

«چرا هنگامی که آن را شنیدید نگفتید: ما حق نداریم که به این سخن تکلّم کنیم، خداوندا! منزهی تو، این بهتان بزرگی است»! (وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما یَکُونُ لَنا أَنْ نَتَکَلَّمَ بِهذا سُبْحانَکَ هذا بُهْتانٌ عَظِیمٌ).

در واقع قبلا تنها به خاطر این ملامت شده بودند که چرا با حسن ظن نسبت به کسانی که مورد اتهام واقع شده بودند نگاه نکردند، اما در اینجا می‌گوید علاوه بر حسن ظن، شما می‌بایست هرگز به خود اجازه ندهید که لب به چنین تهمتی بگشایید، تا چه رسد که عامل نشر آن شوید.

نکات آیه

۱ - خداوند، مسلمانان را به خاطر تأثیرپذیرى در برابر شایعه «افک» و عدم موضع گیرى مناسب در برابر آن، نکوهش کرد. (و لولا إذ سمعتموه قلتم ... سبحنک هذا بهتن عظیم)

۲ - مسلمانان، موظف بودند با توطئه «افک» به عنوان بهتانى بزرگ علیه پیامبر(ص) و حریم آن حضرت، مقابله کنند. (و لولا إذ سمعتموه قلتم ... سبحنک هذا بهتن عظیم)

۳ - ماجراى «افک»، بهتان بزرگى علیه «حریم» پیامبر(ص) بود. (هذا بهتن عظیم)

۴ - مسلمانان، موظف اند در برابر شایعه ها و تهمت هاى بى اساس علیه پیامبر(ص) و حریم آن حضرت، واکنشى صریح و منفى نشان دهند و به مقابله جدى با آنها برخیزند. (و لولا إذ سمعتموه قلتم ... هذا بهتن عظیم)

۵ - بازگو کردن تهمت هاى بى دلیل و نقل آن براى دیگران، اکیداً ممنوع است. (و لولا إذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا أن نتکلم بهذا)

۶ - خداوند، از هر عیب و نقصى منزه است. (سبحنک)

۷ - آغاز به تنزیه خداوند، به هنگام پاک دانستن دامن متهمى از آلودگى، از آداب قرآنى است. (و لولا إذ سمعتموه قلتم ... سبحنک)

۸ - مسلمانان، موظف اند در برابر شایعه ها و تهمت هاى بى دلیل جنسى علیه دیگر مسلمانان، اظهار شگفتى کرده و آنها را بهتانى بزرگ بشمارند. (و لولا إذ سمعتموه قلتم ... سبحنک هذا بهتن عظیم) جمله «سبحانک» و یا «سبحان اللّه» در دو مورد به کار مى رود: ۱- آن گاه که سخن شگفت آورى شنیده شود. ۲- آن گاه که سخنى بسیار زشت و ناروا شنیده شود و شنونده بخواهد از آن اظهار تنفر و انزجار کند و واکنشى منفى از خود نشان دهد. برداشت یاد شده براساس کاربرد اول است.

۹ - اظهار تنفر و نشان دادن واکنش منفى، وظیفه مسلمانان در برابر شایعه ها و تهمت هاى بى دلیل جنسى علیه دیگر مسلمانان (و لولا إذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا أن نتکلّم بهذا سبحنک هذا بهتن عظیم)

موضوعات مرتبط

  • احکام ۵:
  • اسماء و صفات : صفات جلال ۶
  • تسبیح: تسبح خدا ۶
  • تهمت: احکام تهمت ۵; ممنوعیت نقل تهمت ۵
  • خدا: تنزیه خدا۶، ۷; سرزنشهاى خدا ۱
  • شایعه: اظهار تعجب از شایعه ۸; مبارزه با شایعه ۹
  • قصه افک ۳: آثار قصه افک ۱; موضعگیرى علیه قصه افک ۲
  • متهم: آداب تنزیه متهم ۷
  • محمد(ص): اهمیت دفاع از محمد(ص) ۲، ۴; تهمت به محمد(ص) ۳، ۴; مبارزه با دشمنان محمد(ص) ۲، ۴; موضعگیرى علیه دشمنان محمد(ص) ۴
  • مسلمانان: آسیب پذیرى مسلمانان صدراسلام ۱; اعلان تبرى از تهمت به مسلمانان ۹; بى تفاوتى مسلمانان صدراسلام ۱; سرزنش مسلمانان صدراسلام ۱; مسؤولیت مسلمانان ۴، ۸، ۹; مسؤولیت مسلمانان صدراسلام ۲; موضعگیرى علیه تهمت به مسلمانان ۹

منابع