الفتح ٢٣
کپی متن آیه |
---|
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً |
ترجمه
الفتح ٢٢ | آیه ٢٣ | الفتح ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُنَّةَ اللهِ الَّتِی ...»: عادت خدا است که (نگا: احزاب / و ، غافر / ).
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۲۸ سوره فتح
- اشاره به اينكه مقصود از رضا و سخط خدا ثواب و عقاب او است و آيه : ((لقد رضىالله عن المؤ منين اذ يبايعونك تحت الشجرة ...)) اخبار از پاداش و ثواب بيعت كنندگاناست
- توضيحى راجع به تفريع جمله : ((فعلم ما فى قلوبهم )) بر قلبش : ((لقد رضىالله ...))
- مقصود از ناس در جمله ((فكف ايدى الناس عنكم ))
- اخبارات غيبى و پيشگويى هايى كه در سوره فتح آمده است
- بيان آياتى كه راجع به جنگ نكردن با مشركين مكه و صلح با آنان است
- مقصود از ((كلمة التقوى )) و اينكه مؤ منين احق به آن واهل آن هستند
- فتح قريب فتح حديبيه است ، نه فتح خيبر و يا فتح مكه چنانچه بعضى پنداشته اند
- رواياتى درباره روز شجره و تجديد بيعت مسلمانان بارسول الله (ص )
- همه شركت كنندگان در بيعت روز شجره به پيمان خود وفا نكردند
- چند روايت درباره مراد از ((كلمه التقوى )) در جمله ((و الزمهم كلمه التقوى ))
- رواياتى راجع به ماجراى جنگ و فتح خيبر
- فردا پرچم را به دست كسى خواهم داد كه ...
- فتح قلعه خيبر بدست مبارك اميرالمؤ منين عليه السلام
- آنچه بعد از جريان فتح قلعه خيبر اتفاق افتاد
- تسليم شدن مردم فدك و تقسيم اموال خيبر بين مسلمانان
- آوردن گوسفند مسموم يك يهوديه براى رسول الله (ص )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «23»
(اين پيروزى شما و ترس و شكست كفّار،) سنّت خداوند است كه از پيش جارى بوده است و هرگز براى سنّتهاى خداوند، تغيير و تبديلى نخواهى يافت.
نکته ها
اين آيه نظير آيه 21 سوره مجادله است كه مىفرمايد: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي» خداوند اين گونه مقرّر داشته كه ما و پيامبرانمان قطعاً پيروزيم.
تاريخ و حوادث تاريخى، قانونمند بوده و عواملى باعث رشد يا ركود، عزّت يا ذلّت و فقر يا غناى آن مىشود و سنّت خداوند، پيروزى حق بر باطل است.
پیام ها
1- حوادث تاريخى، جرقه و تصادف نيست، بلكه يك جريان و قانون جارى و از پيش برنامهريزى شده است. «سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ»
2- سنّتها و قوانين الهى، فراتر از زمان و مكان و عقل محدود بشرى است و بر اساس آزمون و خطا نيست، لذا جامع و بدون تغيير است. «لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا»
3- قوانين الهى، در طول زمان كهنه و ناكارآمد نمىشود. «لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً «23»
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي: سنت نهاده است خدا سنت نهادنى در ميان شما آنچنان سنتى كه، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ: بتحقيق گذشته است پيش از اين در ميان امتان
جلد 12 - صفحه 162
ديگر، يعنى طريقه و عادت قديم الهى جارى است در ميان امم سالفه و لا حقه كه هميشه انبياء و اولياى او بر دشمنان غالب باشند و اهل طاعت منصور و اهل معصيت مخذول و مقهور شوند؛ و چنانچه در بعض اوقات به حسب ظاهر اهل حق مغلوب شوند اولا غلبه بر حجت با آنها باشد، و ثانيا بالمآل غلبه حق بر عالميان هويدا خواهد شد. وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا: و هرگز نيابى مر طريقه و عادت خدا در نصرت انبياء و اولياء متغير دادنى، يعنى هيچكس نتواند كه طريقه او را متبدل سازد و عادت او را متغير گرداند مگر ذات سبحانى بخواهد.
«شأن نزول»: زمانى كه حضرت در حديبيه نازل شدند، هشتاد نفر از اهل مكه وقت نماز صبح از كوه پائين آمدند تا اصحاب را به قتل رساند، اصحاب بر ايشان غالب شده همه را گرفته خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله آوردند، حضرت ايشان را آزاد كرد تا در حرم قتل واقع نشود مقارن اين حال آيه نازل شد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أُخْرى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْها قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً «21» وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «22» سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً «23» وَ هُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً «24» هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْيَ مَعْكُوفاً أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَ لَوْ لا رِجالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِساءٌ مُؤْمِناتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً «25»
ترجمه
و غنيمتهاى ديگرى كه قدرت پيدا نكردهايد بر آن بتحقيق احاطه كرده است خدا بآن و بوده است خدا بر همه چيز توانا
و اگر كارزار كرده بودند با شما آنانكه كافر شدند هر آينه برگردانده بودند پشتها را پس نمىيافتند دوستى و نه ياورى
سنّت نهاد خدا سنّت نهادنى كه بتحقيق گذشت پيش از اين و هرگز نيابى براى طريقه خداوند تغيير و تبديلى
و او است آنكه بازداشت دستهاى آنها را از شما و دستهاى شما را از آنها در وادى مكّه بعد از آنكه فيروزى داد شما را بر آنها و بود خدا بآنچه ميكنيد بينا
آنانند كسانيكه كافر شدند و باز داشتند شما را از مسجد الحرام و قربانى را كه محبوس شده بود از اينكه برسد بجايش و اگر نبودند مردانى با ايمان و زنانى با ايمان كه نمىشناختيد ايشانرا كه پايمال ميكرديدشان پس ميرسيد شما را از ايشان مكروهى بدون علم باز داشته نميشديد تا داخل كند خدا در رحمت خود هر كه را ميخواهد اگر جدا شده بودند هر آينه عذاب ميكرديم كسانى را كه كافر شدند از آنان عذابى دردناك.
تفسير
خداوند سبحان باهل ايمان در آيات سابقه وعده داده بود غنائم بسياريرا كه بعض آن معجّل بود كه بيان شد و بعض آن مؤجّل كه از قدرت آنها خارج بود نيل بآن بلكه بخاطرشان خطور نميكرد مانند غنائم روم و ايران ولى قدرت و علم خداوند احاطه بآنها داشت كه قسمت اهل ايمان خواهد شد گوئيا خداوند احاطه بآنها فرموده كه حفظ فرمايد براى مسلمانان و اين مقصود از غنائم ديگرى است كه در اين آيات اشاره بآن شده است و قدرت خداوند اختصاص
جلد 5 صفحه 30
بأمثال اين غنائم ندارد كه بمسلمانان برساند بلكه قادر است بفتوحات پى در پى اسلام را بمنتهاى اوج خود برساند و عالمگير كند و اگر آنوقت كه امير المؤمنين عليه السّلام بامر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم حمله بكفّار قريش فرمود در حديبيّه آنها با مسلمانان جنگ مينمودند و تقاضاى صلح نميكردند هر آينه پشت بلشكر اسلام نموده و رو بفرار ميگذاردند و ديگر يار و ياورى براى آنها يافت نميشد چون در مقابل حيدر كرّار جز لشگر فرّار وجود ندارد و در برابر اراده الهى نميتواند كسى با كسى كمك كند اين طريقه و عادت و رويّه ديرين خدا است كه سالهاى دراز با اولياء خود بآن عمل فرموده و هميشه انبيا و اوليا را بر اعداء خودشان بشمشير و حجّت غالب فرموده است و طريقه و دأب و ديدن خداوند قابل تغيير و تبديل نيست خداوند آنذات مقدّسى است كه بازداشت ايادى كفار را از مسلمانان برعب از صولت حيدريّه و بازداشت ايادى مسلمانانرا از كفار بصلح حديبيّه از اقدام بجنگى كه قهرا منتهى شود بداخل مكّه و هتك حرم بعد از آنكه ظفر داد مسلمانانرا بر آنها در جنگهاى قبل از اين صلح تا آنكه آنها طالب صلح شدند در اينموقع و خداوند بينا است باعمال شما از جنگ سابق و صلح لاحق به فرمان پيغمبر خود و كفّار حقّا عمل ناشايستهاى نمودند كه بازداشتند مسلمانانرا از اتمام عمره و وصول قربانى ايشان بمكه معظّمه و باين مستحق عقوبت شدند ولى چون مردان و زنان اهل ايمان در مكّه معظمه مخلوط با مردان و زنان كفّار بودند كه مسلمانان آنها را نميشناختند و ممكن بود پايمال حوادث شوند و از اين راه گرد ملالى بخاطر پيغمبر اسلام و مسلمين بنشيند يا ديه قتل خطائى بر آنها لازم آيد خداوند نخواست وارد مكّه شوند و با كفّار جنگ نمايند تا مسلمانان مكّه از اين آفات محفوظ بمانند و بر حسب شرط صلح در دين خود آزاد باشند و افراد قابل مشمول رحمت الهيّه گردند و اگر كفار از مسلمانان در مكّه جدا و ممتاز بودند خداوند كفّار را بعذاب اليم دنيوى و ضرب شمشير مسلمانان گرفتار ميفرمود چنانچه بعذاب آخرت در صورت عدم قبول اسلام و اصل خواهند شد و از بعضى روايات استفاده ميشود كه علّت دفاع ننمودن امير المؤمنين عليه السّلام از ظلم ظالمين در صدر اسلام اين بود كه خداوند ودائعى
جلد 5 صفحه 31
از اهل ايمان داشت در اصلاب اهل نفاق و حضرت مأمور بود كه صبر كند تا آنها خارج شوند بعد شمشير بكشد و همچنين است حال امام زمان و تأخير در ظهور او و باين آيه استدلال فرمودهاند و اين صلح فتح بزرگ شمرده شده و اجمالى از قضاياى مربوط باين آيات در اوّل سوره ضمن حديث قمّى ره گذشت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
سُنَّةَ اللّهِ الَّتِي قَد خَلَت مِن قَبلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبدِيلاً «23»
چنين بود سنت الهي در انبياء و مؤمنين امم سابقه و هرگز سنت الهي تغيير پذير نيست.
سُنَّةَ اللّهِ الَّتِي قَد خَلَت مِن قَبلُ چگونه نوح و مؤمنين باو را نجات داد و كفار و مشركين را غرق كرد، هود و مؤمنين را نجات داد و عاد را بباد داد.
صالح و مؤمنين را نجات و ثمود را نابود بصيحه نمود و هكذا ابراهيم لوط شعيب موسي و غير اينها.
وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبدِيلًا لن براي نفي ابد است يعني هرگز نمييابي تبديل و تحويل و تغييري در سنت الهي زيرا تمام از روي حكمت بود خطا و اشتباهي در آنها نبود.
جلد 16 - صفحه 213
او است خداوندي که باز داشت ايادي كفار و مشركين را بر شما مؤمنين و مسلمين. و باز داشت ايادي شما را بر كفار و مشركين بزمين مكه از بعد از آنكه شما را بر آنها ظفر داد و مظفر شديد، و خداوند هست بآنچه عمل ميكنيد بينا و بصير.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 23)- این منحصر به شما نیست «این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است، و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت» (سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا).
ج4، ص482
این یک قانون همیشگی الهی است که اگر مؤمنان در امر جهاد ضعف و سستی نشان ندهند، و با قلبی پاک و نیتی خالص به مبارزه با دشمنان برخیزند، خدا آنها را پیروز میکند.
نکته مهمی که این آیات تعقیب میکند این است که قریش ننشینند و بگویند افسوس که ما قیام نکردیم و این گروه اندک را درهم نکوبیدیم، افسوس که صید به خانه آمد و از آن غفلت کردیم، افسوس و افسوس!
نکات آیه
۱ - پیروزى جبهه مؤمنان راستین و مقاوم و شکست دشمنان آنان، سنت همیشگى خداوند (سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل) سنّت در این آیه، نظر به آیه قبل دارد که درباره پیروزمندى مؤمنان بر کافران است.
۲ - مؤمنان وفادار به ایمان، براساس سنت الهى، برخوردار از موهبت هاى مادى و معنوى خداوند (لقد رضى اللّه عن المؤمنین ... وعدکم اللّه مغانم کثیرة ... سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل) از ارتباط آیات به دست مى آید که آنچه خداوند از آن به عنوان «سنّة اللّه» یاد کرده است; مى تواند اعطاى موهتب هاى معنوى (لقد رضى اللّه عن المؤمنین) و نعمت هاى مادى (وعدکم اللّه مغانم...) باشد.
۳ - سنت الهى در پیروز ساختن جبهه ایمان بر سپاه کفر، داراى نمودهاى عینى در گذشته تاریخ (سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل)
۴ - سنت هاى الهى، دیرپاى، تخلف ناپذیر و غیرقابل تبدیل (و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلاً)
۵ - اتکاى سنن الهى، بر علم و قدرت ازلى و گسترده او، راز جاودانگى و تبدیل ناپذیرى آن* (قد أحاط اللّه بها و کان اللّه على کلّ شىء قدیرًا ... و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلاً) در آیات پیشین، خداوند دو وصف از اوصاف خویش را یادآور شده است: ۱- علم ازلى و محیط; ۲- قدرت ازلى و نامحدود و در این آیه، سخن از جاودانگى قوانین خویش به میان آورده است. از ارتباط این دو بیان، مطلب بالا به دست مى آید.
۶ - قوانین الهى، حاکم بر تحوّلات جامعه و تاریخ (سنّة اللّه الّتى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه تبدیلاً)
موضوعات مرتبط
- تاریخ: فلسفه تاریخ ۳; منشأ تحولات تاریخ ۶
- تحولات اجتماعى: منشأ تحولات اجتماعى ۶
- خدا: آثار وسعت علم خدا ۵; آثار وسعت قدرت خدا ۵; حاکمیت سنتهاى خدا ۶; حتمیت سنتهاى خدا ۴; سنتهاى خدا ۱، ۲، ۳; منشأ جاودانگى سنتهاى خدا ۵; منشأ حتمیت سنتهاى خدا ۵
- سنتهاى خدا: سنت پیروزى مؤمنان ۱، ۳; سنت شکست دشمنان ۱
- کافران: پیروزى بر کافران ۳
- مؤمنان: امکانات مادى مؤمنان ۲; امکانات معنوى مؤمنان ۲; فضایل مؤمنان ۲
- نعمت: مشمولان نعمت ۲
منابع