الصف ١٢
ترجمه
الصف ١١ | آیه ١٢ | الصف ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَسَاکِنَ طَیِّبَةً»: خانههای خوب. مراد قصرهای مجلل و کاخهای زیبا و دلربا است (نگا: زمر / ). «جَنَّاتِ عَدْنٍ»: باغهای بهشتی که محل اقامت همیشگی هستند. مراد محل خلود و جاودانگی است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12»
(در اين صورت،) خداوند گناهان شما را مىآمرزد و به باغهايى كه نهرها از زير آنها جارى است و خانههاى دل پسند در بهشتهاى جاودان واردتان مىكند. اين رستگارى بزرگى است.
نکته ها
در آيه قبل، غلبه دين اسلام بر ساير اديان وعده داده شد، ولى تحقق اين وعده سه شرط لازم دارد:
الف) قانون كامل و جهانى كه همان قرآن است، نورى كه خداوند آن را كامل كرده و هيچ كس قدرت خاموش كردنش را ندارد.
ب) وجود رهبر معصوم كه حضرت مهدى، بقيّة اللّه و ذخيره الهى است.
ج) آمادگى مردم كه در اين آيه مطرح شده است.
اين آيات، هم وزن آيه 111 سوره توبه است كه مىفرمايد: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ...
در تجارت چند فرض وجود دارد:
1. تجارت بد: «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» «1»
2. تجارت بدون سود: «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ» «2»
3. تجارت كم سود: «مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ» «3»
4. تجارت زيان بار: «إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»* «4»
5. تجارت بسيار زيان بار: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» «5»
6. تجارت رسوا: «الْخُسْرانُ الْمُبِينُ»* «6»
«1». بقره، 90.
«2». بقره، 16.
«3». نساء، 77.
«4». زمر، 15.
«5». عصر، 2.
«6». حج، 11.
جلد 9 - صفحه 617
7. تجارت راكد: «تَخْشَوْنَ كَسادَها» «1»
8. تجارت مستمرّ و بادوام: «تِجارَةً لَنْ تَبُورَ» «2»
9. تجارت نجات بخش: «تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ» «3»
10. تجارت سودآور: «تجارة مربحة» «4»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: قيمت شما بهشت است، پس خودتان را ارزان نفروشيد:
«ليس لانفسكم ثمن الا الجنة فلا تبيعوها الا بها» «5»
دنيا، تجارتخانه اولياى الهى است: «الدنيا متجر اولياء الله» «6» جالب آن كه حضرت على عليه السلام اين سخن را به كسى فرمود كه از دنيا بدگويى مىكرد.
در تجارت با خداوند، ما سرمايه را از خود او مىگيريم و با قيمت گزاف به خودش مىفروشيم.
در فرهنگ اسلام براى بسيارى از امور مادّى، مشابه معنوى نيز وجود دارد. براى مثال:
الف) خوراك مادّى: «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ» «7»
خوراك معنوى: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» «8» كه امام عليه السلام مىفرمايند: «الى علمه» «9» يعنى، ببيند چه مىآموزد.
ب) لباس مادّى: «سَرابِيلَ تَقِيكُمُ»* «10»
لباس معنوى: «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ» «11»
ج) زينت مادّى: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «12»
زينت معنوى: «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» «13»
«1» توبه 24
«2» فاطر 29
«3» صف 10
«4» نهج البلاغه خطبه 193
«5» بحار ج 70 ص 132
«6» نهج البلاغه حكمت 131
«7» مومنون 51
«8» عبس 24
«9» رجال كشى ج 4 ص 3
«10» نمل 81
«11» اعراف 26
«12» اعراف 31
«13» حجرات 7
جلد 9 - صفحه 618
د) سفر مادّى: «وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ» «1»
سفر معنوى: «إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً» «2»
ه) رزق مادّى: «مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ»* «3»
رزق معنوى: «و ارزقنى حج بيتك الحرام» «4»
و) شيرينى مادّى: «حلاوة الدنيا» «5»
شيرينى معنوى: «حلاوة الايمان» «6»، «حلاوة ودك» «7»
ز) پاداش مادّى: جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ* ... «8»
پاداش معنوى: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» «9»
ح) پدر مادّى: «وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ» «10»
پدر معنوى: «أنا و على ابوا هذه الامة» «11»
ط) هجرت مادّى: «وَ هاجَرُوا»* «12»
هجرت معنوى: «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ» «13»
در حديث مىخوانيم كه على عليه السلام فرمود: أنا التجارة المربحة المنجية من العذاب الاليم التى دل الله عليها فى كتابه فقال هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ ... «14» من همان تجارت پرسودى هستم كه باعث نجات از عذاب اليم است همان كه خداوند در قرآن به آن اشاره كرده است.
«1». بقره، 283.
«2». انشقاق، 6.
«3». بقره، 22.
«4». دعاى ماه رمضان.
«5». نهجالبلاغه، حكمت 251.
«6». بحار، ج 87، ص 201.
«7». بحار، ج 90، ص 147.
«8». بقره، 25. (27 بار در قرآن آمده است).
«9». توبه، 72.
«10». بلد، 3.
«11». بحار، ج 36، ص 11.
«12». انفال، 72.
«13». مدّثر، 5.
«14». تفسير كنز الدقائق.
جلد 9 - صفحه 619
پیام ها
1- مردم را با عنوان و لقب ايمانى آنها مخاطب قرار دهيم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»
2- بايد ابتدا در مردم آمادگى ايجاد كنيم و يكى از راههاى آن، طرح سؤال است.
«هَلْ أَدُلُّكُمْ»
3- تجارت، نياز به راهنما دارد. «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ»
4- تجارت معنوى براى همه قابل درك نيست، فقط مؤمنان به خدا اين معنا را درك مىكنند. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ ...
5- انسان فطرتاً به دنبال سود است، آن هم سودى ثابت و پايدار. «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ»
6- سود واقعى، نجات از قهر الهى است. «تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ»
7- دفع خطر، مهمتر از جلب منفعت است. «تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ»
8- تجارت، تنها در امور دنيوى نيست. تِجارَةٍ ... تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ
9- پيروى از پيامبران، تجارت پر سود است. تِجارَةٍ ... تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ
10- ايمان، درجات مختلفى دارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... تُؤْمِنُونَ
11- در تبليغ دين، از عناوين و موضوعات مورد توجّه مردم بايد استفاده كرد.
موضوع تجارت و كسب درآمد مورد نظر همه است، لذا ايمان به خدا، به عنوان يك تجارت پر سود مطرح مىشود. تِجارَةٍ ... تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ
12- ايمان، تنها باور قلبى نيست، تلاش و جهاد لازم دارد. تُؤْمِنُونَ ... تُجاهِدُونَ
13- ايمان به خدا همراه با ايمان به رسول است و جهاد با مال همراه با جهاد با جان. تُؤْمِنُونَ ... تُجاهِدُونَ ...
14- ايمان و جهاد موسمى و فصلى و مقطعى كارساز نيست، تداوم لازم دارد.
تُؤْمِنُونَ ... تُجاهِدُونَ ... (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.)
15- ايمان سطحى سرچشمهى كارهاى مهم نمىشود، ايمان كامل لازم است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... تُؤْمِنُونَ ... تُجاهِدُونَ
جلد 9 - صفحه 620
16- ايمان بر عمل مقدّم است. تُؤْمِنُونَ ... تُجاهِدُونَ
17- حفظ دين، برتر از حفظ مال و جان است و بايد براى حفظ دين، از مال و جان گذشت. «تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ»
18- جهاد از هيچ فردى برداشته نمىشود، گاهى با مال، گاهى با جان و گاهى با مال و جان بايد جهاد كرد. تُجاهِدُونَ ... بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ
19- در دستورات، از كار سبكتر شروع كنيم تا به كارهاى سنگينتر برسيم.
(جهاد با مال قبل از جهاد با جان آمده است). «بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ»
20- ارزش كارها به اخلاص است. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
21- چه بسا تلخىها كه به نفع ما باشد ولى ما ندانيم. تُجاهِدُونَ ... خَيْرٌ لَكُمْ
22- انسان فطرتاً به دنبال خير و سعادت است و خداوند وعده رسيدن به آن را داده است. «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ»
23- بهشت را به بها دهند نه بهانه. تُؤْمِنُونَ ... تُجاهِدُونَ ... يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ
24- عمل كامل، پاداش كامل را در پى دارد. (در اين آيات، مسئله ايمان به خدا و رسول و جهاد با مال و جان از يك سو و مغفرت همه گناهان و ورود در بهشت و فوز بزرگ از سوى ديگر مطرح شده است.) يَغْفِرْ لَكُمْ ... جَنَّاتٍ ...
مَساكِنَ ... ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
25- دريافت الطاف الهى، به پاك بودن و پاك شدن نياز دارد. (اوّل مغفرت، بعد بهشت و رستگارى بزرگ). يَغْفِرْ لَكُمْ ... يُدْخِلْكُمْ ... ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
26- انسان در ميان عذاب اليم و فوز عظيم قرار دارد كه با معاملهاى با خدا، از عذاب رها مىشود و به فوز مىرسد. تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ ... ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 621
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12»
يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ: (ايمان آوريد به خدا و رسول و مجاهده كنيد) تا بيامرزد خدا براى شما گناهان گذشته شما را، وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ: و داخل فرمايد شما را در بوستانهائى كه، تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: جارى مىشود در زير درختان يا غرفههاى آن، نهرها، وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً: مسكنهاى پاكيزه و مستلذه كه واقع شده باشد. فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ: در بوستانهاى با اقامت كه هرگز از آنجا بيرون نيايند، ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ: آنچه ياد شد از مغفرت و دخول بهشت، رستگارى بزرگ است نه آنچه مردمان آن را فوز مىشمرند از طول بقا و حكومت دنيا و ساير امور مشتهيه فانيه.
علامه مجلسى رحمه اللّه در بحار از محمد بن عباس مسندا روايت نموده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه در تفسير آيه: وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً، فرمود:
قصرى است از لؤلؤ در بهشت، در آن قصر هفتاد خانه است از ياقوت سرخ، و در هر خانهاى هفتاد اطاق از زمرد سبز، دور هر اطاقى هفتاد تخت، و در هر تختى هفتاد فراش، بر هر فراشى زنى است از حور العين، و در هر اطاقى هفتاد سفره،
جلد 13 - صفحه 155
بر هر سفرهاى هفتاد رنگ از طعام و در هر بيتى هفتاد غلام و كنيز. فرمود: پس عطا فرمايد خدا مؤمن را قوّت كه به تنهائى از عهده تمام برآيد. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «10» تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «11» يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12» وَ أُخْرى تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ «13» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ كَما قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِينَ «14»
ترجمه
اى كسانيكه ايمان آورديد آيا دلالت كنم شما را بر تجارتى كه برهاند شما را از عذاب دردناك
ايمان بياوريد بخدا و پيغمبرش و كارزار كنيد در راه خدا بمالها و جانهاتان اين بهتر است براى شما اگر بدانيد
ميآمرزد براى شما گناهانتان را و داخل ميكند شما را در بهشتهائيكه جارى است در آنها نهرها و مسكنهائى پاكيزه در بوستانهاى اقامتگاه دائمى اينست كاميابى بزرگ
و علاوه بر آن نعمت ديگرى كه دوست ميداريدش كه نصرتيست از خدا و فتحى نزديك و مژده ده مؤمنان را
اى كسانيكه ايمان آورديد باشيد ياوران خدا همچنانكه گفت عيسى پسر مريم به اصحاب خاص خود كيانند ياوران من بسوى خدا گفتند اصحاب خاص او مائيم ياوران خدا پس ايمان آوردند گروهى از بنى اسرائيل و كافر شدند طائفهاى پس بتأييد خود ظفر داديم آنانرا كه ايمان آوردند بر دشمنانشان پس گرديدند غلبه كنندگان.
تفسير
گفتهاند بعد از نزول آيه اوّل كه معناى آن ظاهر و عنايت و لطفى است از خدا بر بندگان و طلبى بصورت سؤال مسلمانان به پيغمبر اكرم عرضه داشتند اگر ما ميدانستيم آن تجارت چيست از اموال و اولاد و جانهاى خودمان در
جلد 5 صفحه 198
تحصيل آن دريغ نمينموديم پس آيه دوم نازل شد و قمّى ره نيز اين معنى را از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و مفاد آن آنستكه آن تجارت ايمان بخدا و پيغمبر او و جهاد در راه خدا است بمالهاتان و جانهاتان كه از انفاق در راه خدا و جنگ با دشمنان او دريغ ننمائيد و اينكه از مصدر بصورت مضارع تعبير فرموده ظاهرا براى تأكيد در طلب آنست كه فرض تحقّق آن شده و اين تجارت بهتر از تجارتهاى دنيوى است اگر مردم بدانند نتائج باقيه آنرا و در صورتى كه موفّق شوند بچنين تجارتى ميآمرزد خدا براى آنها گناهان گذشته آنانرا و داخل ميفرمايد ايشانرا در بهشتهائيكه از كنار درختان آنها نهرهاى آب شيرين و گوارا جارى است و در منازل و عمارات پاك و پاكيزهاى كه در بوستانهاى هميشه بهار بىزوال براى ايشان بنا شده از انواع جواهر جاى گزين ابدى خواهند بود و اين كاميابى بزرگ است نه نعيم موّقت مشوب بآلام دنيا و نعمت ديگرى كه در اين صورت خداوند بايشان مرحمت ميفرمايد كه آنرا دوست دارند چون طالب نقدند نصرت الهيّه و فتح نزديكى است كه نصيب آنان خواهد شد كه گفتهاند فتح مكه بوده و قمى ره آنرا باين فتح و فتح قائم عليه السّلام تفسير فرموده و بعضى بفتح ايران و روم و ساير فتوحات اسلامى حمل نمودهاند و ظاهرا خداوند بشارت باهل ايمان داده فتحى را كه منتظر و مشتاق بآن بودند و بزودى انجاز فرموده وعده خود را تا ظاهر شود بر آنها صدق مواعيد او و آن فتح مكّه و امثال آنست كه در آيات سابقه ترغيب بجهاد براى آن شده و در آيه اخيره ميفرمايد اى اهل ايمان يارى نمائيد خدا را بيارى دين او و لشگر خدا باشيد و اطاعت نمائيد پيغمبر خودتان را در امر بجهاد چنانچه حضرت عيسى بخواص اصحاب خود كه حواريّون خوانده شدند و در سوره آل عمران تفسير آن گذشت فرمود كيانند ياران و لشگريان من با توجه بيارى خدا و تقرّب بسوى او گفتند مائيم ياوران خدا بيارى تو پس گرويدند بآنحضرت دستهئى از بنى اسرائيل و اقرار نمودند به نبوّت و عصمت و طهارت او و مادرش و منكر شدند دستهاى از آنها تمام مراتب مذكوره را پس خداوند تأييد فرمود اهل ايمان باو را كه پيروان حقيقى او و مسلمانانند بغلبه دادن بر دشمنانشان كه يهودند
جلد 5 صفحه 199
و او و مادرش را متّهم نمودند پس صبح كردند گروندگان باو در عالم با آنكه غالب بودند بر معاندين خودشان در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بخواند سوره صف را و مداومت بخواندن آن نمايد در نمازهاى واجب و مستحب خود خداوند او را در صف ملائكه و انبياء مرسلين خود قرار خواهد داد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 200
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَغفِر لَكُم ذُنُوبَكُم وَ يُدخِلكُم جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنّاتِ عَدنٍ ذلِكَ الفَوزُ العَظِيمُ «12»
ميآمرزد گناهان شما را و داخل ميفرمايد شما را در بهشتهايي که جاري ميشود از زير آنها نهرهايي و مسكنهاي زيباي پاكيزه در بهشتهاي عدن و اينکه فوز عظيمي است.
يَغفِر لَكُم ذُنُوبَكُم غفران ذنوب خاص اهل ايمان است غير از مؤمن قابليت غفران ندارد و حتي اگر پيغمبر هم طلب غفران او را بكند اجابت نميشود، چنانچه ميفرمايد: استَغفِر لَهُم أَو لا تَستَغفِر لَهُم إِن تَستَغفِر لَهُم سَبعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغفِرَ اللّهُ لَهُم توبه آيه 81 و ميفرمايد: سَواءٌ عَلَيهِم أَستَغفَرتَ لَهُم أَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن يَغفِرَ اللّهُ لَهُم منافقين آيه 6. و غفران الهي باندازهاي است که حتي ملائكه و انبياء تصور نميكردند و البته غير معصوم آلودگي دارد.
وَ يُدخِلكُم جَنّاتٍ تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ حديثي در مجمع و برهان از پيغمبر روايت كردهاند لكن سندش ضعيف است چون مستند بابي هريره و عمران بن حصين ميشود که پيغمبر فرموده
(قصر من لؤلؤ في الجنة في ذلک القصر سبعون دارا من ياقوتة حمراء في کل دار سبعون بيتا من زمرد خضراء في کل بيت سبعون سريرا علي کل سرير سبعون فراشا من کل لون علي کل فراش امراة من الحور العين في کل بيت سبعون مائدة علي کل مائدة سبعون لونا من الطعام في كلّ بيت سبعون و صيفا و صيفة و يعطي اللّه المؤمنين من القوة في غداة واحدة ما يأتي علي ذلک كله).
وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنّاتِ عَدنٍ تعبير بعدن براي ثبات و دوام خلود است.
ذلِكَ الفَوزُ العَظِيمُ ايّ فوز اعظم من ذلک.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 12)- تا اینجا سه رکن اساسی از ارکان این تجارت بزرگ مشخص شد «خریدار» خداست و «فروشنده» انسانهای با ایمان، «و متاع» جانها و اموالشان، اکنون نوبت به رکن چهارم میرسد که بهای این معامله عظیم است.
میفرماید: اگر چنین کنید «گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهائی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر درختانش جاری است و در مسکنهای پاکیزه در بهشت جاویدان جای میدهد، و این پیروزی عظیم است» (یغفر لکم ذنوبکم
ج5، ص175
و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبة فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم)
.در مرحله پاداش اخروی نخست به سراغ آمرزش گناهان میرود چرا که بیشترین ناراحتی فکر انسان از گناهان خویش است، همچنین این تعبیر نشان میدهد که نخستین هدیه الهی به شهیدان راهش این است که تمام گناهانشان را میبخشد.
نکات آیه
۱ - دستیابى به مغفرت الهى و بوستان هاى بهشت، ره آورد پایدارى بر ایمان به خدا و رسول و جهاد با مال و جان در راه خدا است. (تؤمنون باللّه ... و تجهدون ... یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنّ-ت)
۲ - بهشت، جایگاه انسان هاى پاک و تطهیرشدگان از گناه (یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنّ-ت) ذکر جمله «یغفر لکم...» پیش از «یدخلکم جنّات»، بیانگر مطالب بالا است.
۳ - آمرزش گناه و حیات جاودان در بوستان هاى بهشت، تضمین شده از سوى خداوند، براى مؤمنان راستین و مجاهدان راه او (تؤمنون باللّه ... یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنّ-ت... و مسکن طیّبة)
۴ - باغ هاى بهشت، پوشیده از درختان (جنّ-ت تجرى من تحتها الأنهر) «جنّة»; یعنى، باغ پوشیده از درخت.
۵ - وجود نهرهاى همواره جارى در بوستان هاى بهشت (تجرى من تحتها الأنهر) به کارگیرى فعل مضارع (تجرى)، بیانگر تداوم جریان نهرهاى بهشت است.
۶ - بهره گیرى قرآن از تمایلات طبیعى و غریزى انسان به آب، بوستان و خانه هاى دلپذیر، در جهت گرایش دادن وى به ارزش هاى معنوى است. (تؤمنون باللّه و رسوله ... و یدخلکم جنّ-ت... و مسکن طیّبة) از این که خداوند، گرایش هاى طبیعى انسان ها را وسیله هدایت آنان و سوق دادن آنها به کسب ارزش ها قرار داده است، براداشت بالا استفاده مى شود.
۷ - حیات انسان در آخرت، حیات مادى و جسمانى است; و نه صرفاً معنوى و روحانى. (و یدخلکم جنّ-ت تجرى ... و مسکن طیّبة) بهره گیرى از لذّت هاى مادى (چون باغ هاى پوشیده از درختان و خانه هاى دلپذیر در سراى آخرت) مستلزم وجود مادى و جسمانى انسان نیز مى باشد.
۸ - وجود خانه هاى عالى و دلپذیر براى مؤمنان مجاهد در «جنّات عدن» (و مسکن طیّبة فى جنّ-ت عدن) «جنّات عدن»، مى توان اسم خاص باشد و غیر از «جنّات تجرى» به شمار آید، براشت یاد شده برگفته از این احتمال است.
۹ - بهشت، داراى درجات و مراتب است. (جنّ-ت تجرى ... فى جنّ-ت عدن) از تمایز «جنّات تجرى» و «جنّات عدن»، مى توان مطلب بالا را استفاده کرد.
۱۰ - دستیابى به غفران الهى و نعمت هاى جاودان بهشت، رستگارى بزرگى است. (یغفر لکم ذنوبکم ... ذلک الفوز العظیم)
موضوعات مرتبط
- آمرزش: عوامل آمرزش ۱
- انگیزش: عوامل انگیزش ۶
- ایمان: آثار استقامت در ایمان ۱; ایمان به خدا ۱; ایمان به محمد(ص) ۱
- بهشت: اهمیت نعمتهاى بهشت ۱۰; باغهاى بهشت ۳; جاودانان در بهشت ۳; جاودانگى نعمتهاى بهشت ۱۰; درجات بهشت۹; موجبات بهشت ۱; نهرهاى بهشت ۵; ویژگیهاى باغهاى بهشت۴، ۵
- بهشتیان :۲
- پاکان: پاکان در بهشت ۲
- جهاد: آثار جهاد ۱; جهاد مالى ۱
- خدا: اهمیت آمرزشهاى خدا ۱۰
- رستگارى: رستگارى بزرگ ۱۰; مراتب رستگارى ۱۰
- زندگى: زندگى مادى اخروى ۷; ویژگیهاى زندگى اخروى ۷
- غرایز: نقش غرایز ۶
- گرایشها: گرایش به طبیعت ۶; نقش گرایشها ۶
- مؤمنان: آمرزش مؤمنان ۳; مؤمنان در بهشت ۳
- مجاهدان: آمرزش مجاهدان ۳; خانه هاى اخروى مجاهدان ۸; فضایل مجاهدان۸; مجاهدان در بهشت ۳; مجاهدان در بهشت عدن ۸
- هدایت: روش هدایت ۶