الممتحنة ٩
ترجمه
الممتحنة ٨ | آیه ٩ | الممتحنة ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظَاهَرُوا»: پشتیبانی کردهاند. کمک و یاری دادهاند (نگا: توبه / احزاب / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۹، سوره ممتحنه
- بيان آياتى كه به سختى از دوستى مؤ منين با كفار و مشركين نهى مى كند
- دوستى كردن با كفار از بغض و عداوت آنها نسبت به شما نمى كاهد و اگر به شما دستيابند....
- مراد از اينكه فرمود خداوند بين شما و ارحام و اولادتان در قيامت جدايى مى اندازد
- وجوه ديگرى كه در معناى جمهل((يفصل بينكم )) گفته شده است
- اسوه بودن ابراهيم (عليه السلام ) و پيروانش در تبرى از مشركين
- و توضيح درباره استغفار ابراهيم (عليه السلام ) براى پدر
- اينكه استثناى ((الا قول ابراهيم لابيه ...))متصل است يا منقطع
- دعاى ابراهيم عليه السلام و پيروانش در توكل بر خدا و بازگشت به او
- نهى از دوستى با كفار به معناى نهى از عدالت و خوش رفتارى با كفار غير حربى نيست
- چند روايت راجع به نزول آيات نهى از دوستى با كفار و مشركين در ماجراى نامه نوشتن حاطب بن ابى بلتعه براى مشركين مكه
- نقد و رد روايتى كه در آن آمده است : شايد خداوند به شركت كنندگان در جنگ بدر گفتهباشد هر چه مى خواهيد بكنيد...!
- آياتى از قرآن كريم كه احاديث فوق را رد مى كند
- چند روايت درباره تجويز معاشرت و خوش رفتارى با كفار غير محارب و درباره حب وبغض بخاطر خدا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «9»
جز اين نيست كه خداوند شما را از دوستى ورزيدن با كسانى نهى مىكند كه به خاطر دين با شما جنگيده و شما را از سرزمين خود بيرون راندهاند و يا در اخراج شما همدستى كردهاند و هر كس با آنان دوستى ورزد، پس اينان همان ستمكارانند.
نکته ها
امروز كه تفسير اين آيه را مىنويسم، اسرائيل به مناطق مسلماننشين از زمين و آسمان هجوم كرده، آنان را از وطن خود اخراج مىكند و جمعى را به شهادت مىرساند. طبق فرمان اين آيه بر تمام مسلمانان واجب است كه با رژيم صهيونيستى قطع رابطه كنند و آنان را دوست نگيرند. اين آيه نيز از آيات سياسى قرآن است.
با اين كه مفهوم اين آيه در محتواى آيه قبل بود ليكن براى شفاف بودن روابط، خداوند جداگانه مسئله را طرح كرد.
پیام ها
1- ظلم، حرام است خواه مستقلًا باشد و خواه با حمايت و مشاركت. (آرى حاميانِ كفّار حربى، شريك جرم آنها هستند.) أَخْرَجُوكُمْ ... ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ
2- حتّى اگر مظلوم شديد، دوستى با كفّار را قطع كنيد نه آن كه دست از نيكى برداريد. (نهى از دوستى است نه چيز ديگر). يَنْهاكُمُ ... أَنْ تَوَلَّوْهُمْ
3- تجاوز به سرزمين ديگران و بيرون راندن افراد از وطن خود، ممنوع است و مىتوان با اين زورگويان، به عنوان جهاد اسلامى مبارزه كرد. إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ ... أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ
4- به اسم نوع دوستى و انسان دوستى، مسالمت با كفّار حربى ممنوع است.
جلد 9 - صفحه 587
«وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «9»
إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ: اينست و جز اين نيست نهى فرمايد خدا شما را، عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ: از آنانكه كارزار كردند با شما، فِي الدِّينِ: در دين و مذهب، وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ: و بيرون كردند شما را از خانههاى شما، وَ ظاهَرُوا: و هم پشت شدند و پشتيبانى نمودند با دشمنان، و معاونت نمودند آنها را، عَلى إِخْراجِكُمْ: بر بيرون كردن شما، أَنْ تَوَلَّوْهُمْ: اينكه دوستى كنيد با ايشان، يعنى خدا منع فرمايد از دوستى آنانكه با شما مقاتله نمودند و كمك نمودند به يكديگر بر اخراج شما، مراد كفار مكهاند كه عدهاى محاربه كردند و جمعى در اخراج سعى كردند و برخى معاونت ساعيان كردند، وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ: و هر كه دوست دارد ايشان را، فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ: پس آن گروه دوست دارندگان، ايشانند ستمكاران كه وضع دوستى در غير موضع مىكنند، و به سبب آن مستحق عذاب عظيم و عقاب اليماند، زيرا دوستى با خدا و رسول بايد كرد، و از دوستى غير خدا جز عقوبت چيزى طارى نشود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «6» عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «7» لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «8» إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «9»
ترجمه
بتحقيق باشد براى شما در ايشان اقتدائى نيكو براى كسيكه
جلد 5 صفحه 187
اميدوار ميباشد بخدا و روز بازپسين و هر كه روى گرداند پس همانا خدا او است بىنياز ستوده
اميد است آنكه خدا قرار دهد ميان شما و آنانكه دشمن داشتيد از ايشان دوستى را و خدا توانا است و خدا آمرزنده مهربان است
نهى نميكند شما را خدا از آنانكه كارزار نكردند با شما در دين و بيرون نكردند شما را از خانههاتان كه نيكى كنيد بآنان و بعدالت رفتار كنيد با آنها همانا خدا دوست ميدارد عدالت كنندگان را
جز اين نيست كه نهى ميكند شما را خدا از آنان كه كارزار كردند با شما در دين و بيرون كردند شما را از خانههاتان و هم پشت شدند بر بيرون كردن شما كه دوست داريدشان و هر كه دوست بدارد آنها را پس آن گروه آنانند ستمكاران.
تفسير
خداوند متعال براى تأكيد حسن تأسى و اقتداء بحضرت ابراهيم و پيروان او در معادات با كفّار و اشعار بآن كه اين از لوازم ايمان بخدا و روز جزا است خوبى اين تبعيّت را براى مسلمانان با قسم تكرار فرموده و تذكر داده كه اين تأسى نافع بحال خودتان است و خدا بىنياز از خلق و افعال آنها ميباشد و اميد است در آتيه نزديكى كه فتح مكّه پيش آمد كند كفّار آنجا بشرف اسلام مشرّف شوند و اقارب و ارحام شما از جمله آنها باشند و اين عداوت مبدّل بمودّت گردد چون خداوند قادر است و وعده نصرت بمسلمانان داده و البته از گناهان گذشته شما راجع بمودّت با كفّار بمقتضاى مغفرت و رحمت خود خواهد گذشت در صورتى كه از كرده سابق پشيمان و عازم بر اداء وظيفه خودتان در آتيه بوده باشيد و ظاهرا بعد از اين آيات مسلمانان تصور نموده باشند كه بايد با كفار معادات نمايند اگر چه با مسلمانان معاهده نموده باشند بر ترك تعرّض و بىطرف بودن لذا خداوند فرموده كفاريكه با شما مقاتلت و معاندت ننمودهاند اگر بآنها احسانى كنيد براى تأليف قلوبشان باسلام و بعدالت با آنها سلوك نمائيد مانعى ندارد بلكه خوب است چون خداوند نيكوكاران و عدالت شعاران را دوست دارد آنچه ممنوع است مودت و دوستى و اعانت و مساعدت با كسانى است كه كفار حربى هستند و سابقه سوء با شما دارند از قبيل مشركين مكّه كه موالات و دوستى با آنها ظلم و تجاوز از حق و
جلد 5 صفحه 188
بيجا و بىمورد است و ظاهرا أن تبرّوهم و تقسطوا اليهم بدل اشتمال است از الّذين لم يقاتلوكم و أن تولّوهم بدل است از الّذين قاتلوكم في الدّين و حقيقت ظلم وضع شىء است در غير موضع خود مانند وضع دوستى بجاى دشمنى كه بعضى از مسلمانان با مشركين مكّه مينمودند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّما يَنهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُم فِي الدِّينِ وَ أَخرَجُوكُم مِن دِيارِكُم وَ ظاهَرُوا عَلي إِخراجِكُم أَن تَوَلَّوهُم وَ مَن يَتَوَلَّهُم فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ «9»
جز اينکه نيست که نهي ميفرمايد شما را خداي متعال از كساني که با شما در امر دين مقاتله ميكنند مثل ابي سفيان و اتباعش در بدر حنين احزاب احد و غير اينها و كمك ميگيرند و با خود همراه ميكنند جمع ديگري را و شما را بيرون ميكنند از محالّ سكونت شما اينكه آنها را دوست داريد و موالات داشته باشيد و كسي که آنها را دوست دارد و موالات داشته باشد پس اينها خود اينها ظالم هستند.
مسئلة: دو عنوان داريم يكي نفس حبّ و بغض ديگر اظهار دوستي و دشمني امّا نفس حبّ و بغض امري است قلبي و جز و ايمان است حتّي از امام (ع) ميپرسند (هل الحبّ و البغض من الايمان) جواب ميدهد
(هل الايمان الّا الحب و البغض)
و نيز در خبر است
(من احبّ حجرا حشره اللّه معه)
و مراد دوستي خدا و دوستان خدا و دشمني دشمنان آنها. عنوان دوّم اظهار دوستي و دشمني است که تولّي
جلد 16 - صفحه 499
و تبرّي است و جزو فروع دين است که ده چيز است- صلاة- صوم- زكاة- حج- جهاد- امر بمعروف- نهي از منكر- تولي- و تبرّي و ميفرمايد: أَ لَم تَرَ إِلَي الَّذِينَ تَوَلَّوا قَوماً غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِم ما هُم مِنكُم وَ لا مِنهُم مجادله آيه 15 و در آخر همين سوره ميفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوا قَوماً غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِم و ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُم وَ إِخوانَكُم أَولِياءَ إِنِ استَحَبُّوا الكُفرَ عَلَي الإِيمانِ وَ مَن يَتَوَلَّهُم مِنكُم فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ توبه آيه 23.
إِنَّما يَنهاكُمُ اللّهُ كلمه انّما دليل بر انحصار است يعني نهي از موالات كفّار و مشركين منحصر است عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُم فِي الدِّينِ که در وقعه بدر و احزاب و حنين و احد براي قتال با مسلمين آمدند.
وَ أَخرَجُوكُم مِن دِيارِكُم که شما مهاجرين را از جايگاههاي خود بيرون كردند.
وَ ظاهَرُوا عَلي إِخراجِكُم که رؤساء آنها را وادار كردند اتباع خود را بر اخراج شما مؤمنين که معني ظاهروا ترغيب و تحريص است ديگران را بر امري.
أَن تَوَلَّوهُم با اينکه نوع كفّار و مشركين نبايد دوستي و وداد نمود.
وَ مَن يَتَوَلَّهُم فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ ظلم بدين است که موجب كفر و ضلالت ميشود تنبيه: عداوت با خدا منحصر بكفّار و مشركين نيست عداوت با مقرّبان درگاه الهي هم عداوت با خدا است ميفرمايد: مَن كانَ عَدُوًّا لِلّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِلكافِرِينَ بقره آيه 92 پس بمقتضاي حديث معروف بين فريقين که فرمود:
(فاطمة بضعة منّي من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذي اللّه)
و حديث مروي از كتب عامّه و خاصّه که فاطمه از دنيا رفت و از آن دو نفر ناراضي بود و آيه شريفه وَ الَّذِينَ يُؤذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ بقره آيه 62 تكليف خلفاء و اتباع آنها معلوم ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 9)- «تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است» (انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون).
از دو آیه فوق یک اصل کلی و اساسی در چگونگی رابطه مسلمانان با غیر مسلمین استفاده میشود، نه تنها برای آن زمان که برای امروز و فردا نیز ثابت است، و آن این که مسلمانان موظفند در برابر هر گروه و جمعیت و هر کشوری که موضع خصمانه با آنها داشته باشند و بر ضدّ اسلام و مسلمین قیام کنند، یا دشمنان اسلام را یاری دهند سرسختانه بایستند، و هر گونه پیوند محبت و دوستی را با آنها قطع کنند. اما اگر آنها در عین کافر بودن نسبت به اسلام و مسلمین بیطرف بمانند و یا تمایل داشته باشند، مسلمین میتوانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند.
البته نه در آن حد که با برادران مسلمان دارند، و نه در آن حد که موجب نفوذ آنها در میان مسلمین گردد.
ج5، ص164
نکات آیه
۱ - ممنوعیت رابطه دوستانه با کافران، منحصر به کافران تهاجم کننده بر ایمان و سرزمین مسلمانان (إنّما ینهیکم اللّه عن الذین قتلوکم فى الدین)
۲ - ممنوعیت رفتار دوستانه و مسالمت جویانه، با کافران معاند، صرفاً مقابله به مثل است; نه [جهاد] ابتدایى. (لاینهیکم ... إنّما ینهیکم اللّه) تأکید خداوند در نهى از رابطه دوستى با کافران، بر اقدامات عملى آنان علیه مسلمانان، بیانگر مطلب بالا است.
۳ - ممنوعیت دوستى و مسالمت با یارى دهندگان و پشتیبانان عناصر مهاجم به دین و سرزمین مسلمانان (إنّما ینهیکم اللّه عن الذین ... و ظهروا على إخرجکم)
۴ - پشتیبانان جبهه مهاجم کفر، چونان کافران محارب و شریک جرم آنان (إنّما ینهیکم اللّه ... و ظهروا على إخرجکم)
۵ - برقرارکنندگان روابط دوستانه و مسالمت آمیز، با کسانى که به دین و سرزمین مسلمانان هجوم آورده اند، ظالمان واقعى هستند. (و من یتولّهم فأُولئک هم الظلمون)
۶ - نیکى و مسالمت با کافران معاند و همدستان آنان، مصداق واقعى ظلم است. (أن تبرّوهم و تقسطوا إلیهم ... إنّما ینهیکم ... و من یتولّهم فأُولئک هم الظلمون) از مجموع دو آیه، استفاده مى شود که نیکى و قسط، اصولاً در مورد کافران معاند، مفهوم واقعى ندارد و نباید تحت عنوان عدالت و انسان دوستى، به دشمنان حق روى خوش نشان داد.
۷ - هشدار خداوند به امکان تحقق ظلم، در پرتو عنوان هاى جذاب نیکى و مسالمت میان ملت ها (أن تبرّوهم و تقسطوا إلیهم ... و من یتولّهم فأُولئک هم الظلمون) از این آیه و آیه قبل، استفاده مى شود که قسط و نیکى به معاندان حق، خود ظلم واقعى است و نباید تحت تأثیر جذابیت ظاهرى این عناوین قرار گرفت.
۸ - احکام و قوانین الهى داراى ملاک (إنّما ینهیکم اللّه عن الذین قتلوکم) وصف «الذین قاتلوکم...» مشعر به علیت و بیانگر ملاک نهى است. با الغاى خصوصیت از مورد، مطلب بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- احسان: آثار احسان ۷; سوءاستفاده از احسان ۷
- احکام: فلسفه احکام ۸
- خدا: هشدارهاى خدا ۷
- دوستى: دوستى ممنوع ۱، ۲، ۳
- ظالمان :۵
- ظلم: زمینه ظلم ۷; موارد ظلم ۶
- کافران: احسان به کافران محارب ۶; امداد به کافران ۴; حمایت از کافران۴; دوستان کافران محارب ۵; دوستى با امدادگران کافران محارب ۳; دوستى با کافران محارب ۱، ۲، ۶; کافران محارب ۴; مقابله به مثل با کافران ۲