فاطر ٦
ترجمه
فاطر ٥ | آیه ٦ | فاطر ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَدْعُو»: فرا میخواند. به دور خود میخواند. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی دارد. «السَّعِیرِ»: آتش سوزان (نگا: حجّ / لقمان / ). «حِزْب»: هر کس از برنامه و هدف شیطان پیروی کند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَا أَيُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِي... (۲) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا... (۲) وَ مِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَ... (۲) وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُوا... (۴)
تفسیر
- آيات ۲ - ۸ سوره فاطر
- عطاء رزق و نعمت و منع از آن فقط با اراده خداى تعالى است
- استدلال بر يگانگى خدا در ربوبيت ، با بيان اينكه فقط او خالق است
- معناى جمله : ولايغرنكم بالله الغرور
- شيطان دشمن شماست پس شما هم او را دشمن بگيريد!
- كافر بد را خوب مى بيند و خدا او را مجازات نمودهاضلال مى كند. پس بر ضلالت او اندوه مخور
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ «6»
بىگمان، شيطان دشمن شما است، پس شما نيز او را دشمن بگيريد؛ جز اين نيست كه او دار و دستهى خود را فرا مىخواند تا از اصحاب دوزخ باشند.
نکته ها
كلمه «سعير» به معناى آتش برافروخته، يكى از نامهاى دوزخ است.
سابقهى دشمنى شيطان با بشر ديرينه است:
پدرمان آدم را از بهشت بيرون كرد. «كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ» «1»
او دشمنى است كه ديده نمىشود. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» «2»
او دشمن قسم خورده است. فَبِعِزَّتِكَ ... «3»
از هر سو به انسان حمله مىكند. مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ ... «4»
وسيلهى او براى انحراف مردم، وعدهى فقر و امر به فحشاست. «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» «5»
او جز با دوزخى كردن مردم راضى نمىشود. «يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ»
امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر شيطان دشمن است، پس غفلت از او چرا؟» «6»
پیام ها
1- اگر دشمنى شيطان را جدّى نگيريم، فريب خواهيم خورد. «عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»
2- از برنامهها و تشكّلهاى دشمن آگاه باشيم. الشَّيْطانَ ... يَدْعُوا حِزْبَهُ
3- شيطان براى انحراف مردم كمك مىگيرد، ما براى دعوت ديگران به حقّ چه مىكنيم؟ الشَّيْطانَ ... يَدْعُوا حِزْبَهُ
«1». اعراف، 27.
«2». اعراف، 27.
«3». ص، 82.
«4». اعراف، 17.
«5». بقره، 268.
«6». تفسير نورالثقلين.
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 476
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ «6»
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ: بدرستى كه شيطان براى شما دشمنى است به عداوت عامه قديمه، و به جهت آن صارف شما است از تمام قربات. فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا: پس فرا گيريد شما نيز او را دشمن در عقايد و افعال خود و از او حذر نموده از مجامع احوال به او اعتماد مكنيد. از بزرگى پرسيدند چگونه شيطان را دشمن گيريم، گفت: از پى آرزو مرويد، و متابع هواى نفس مشويد، و هر چه كنيد بايد موافق شرع و مخالف طبع باشد. إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ: جز اين نيست كه مىخواند شيطان به متابعت خود و ميل به دنيا گروه خود را، يعنى پيروان و فرمانبرداران خود را، لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ: تا باشند در آخرت با او از ملازمان آتش جهنم. اين است تقرير عداوت شيطان و بيان اغراض او در دعوت پيروان خود به اتباع هوى و ركون «2» به دنيا.
«1» نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، حكمت 161.
«2» ركون: آسايش يافتن، آرام گرفتن، فرهنگ معين ج 2 ص 1671.
جلد 11 - صفحه 15
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ «6» الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7» أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ «8» وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9» مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ «10»
ترجمه
همانا شيطان براى شما دشمن است پس بگيريد او را دشمن جز اين نيست كه ميخواند پيروانش را تا باشند از اهل آتش سوزان
آنها كه كافر شدند برايشان عذابى است سخت و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته مر ايشانرا است آمرزش و اجرى بزرگ
آيا پس كسى كه آراسته شد براى او زشتى كردارش پس ديد آنرا خوب پس همانا خداوند گمراه ميكند هر كه را بخواهد و هدايت ميكند هر كه را بخواهد پس نبايد برود جان تو براى شدّت اندوه بر آنها همانا خدا دانا است بآنچه ميكنند
و خدا است آنكه ميفرستد بادها را پس برمىانگيزانند ابر را پس ميرانيم آنرا بسوى زمينهاى مرده پس زنده گردانيم بآن زمين را پس از مردنش همچنين است برانگيختن مردگان
آنكس كه ميخواهد عزّت را پس مر خدا را است عزّت تمامى بسوى او بالا ميرود سخن پاك و كردار شايسته بالا ميبرد آنرا و آنانكه ميكنند كارهاى بد را براى آنها عذابى است سخت و مكر آن جماعت
جلد 4 صفحه 377
نابود ميگردد آن.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيه سابقه كه مردم را متذكّر بفريب شيطان فرموده بود ميفرمايد كه شيطان همان دشمن قديمى شما است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد شما هم با او دشمنى كنيد و در عقائد و اعمال با او مخالفت نمائيد و از او در حذر باشيد چون او تمام همّتش مصروف بآنستكه همراهان و پيروان خود را مستحقّ آتش سوزان جهنّم نمايد يعنى مردم را ميخواند به پيروى و اطاعت خود در امور ناشايسته براى آنكه اهل جهنّم شوند چون در پيشگاه الهى قسم ياد كرده كه بنى آدم را اغواء نمايد و خداوند او را مانند خون در عروق مردم نفوذ داده و در عوض عقل را هم بآنها عنايت فرموده پس هر كس تابع شيطان شود و كافر بخدا و اولياء او براى او در آخرت عذاب شديد است و هر كس بگرود بخدا و اولياء او و بدستور ايشان اعمال شايسته بجا آورد اگر احيانا عمل ناشايستهئى هم از او بروز نمايد خداوند او را ميآمرزد مخصوصا اگر مقرون بتوبه گردد و پاداش فراوانى باو عنايت خواهد فرمود آيا كسيكه بعقل خود مراجعه ننموده و شيطان كار بد او را در نظرش جلوه و زينت داده كه آنرا خوب پنداشته مانند كسى است كه بعقل خود مراجعه نموده و قبح آنرا دانسته نه چنين است خدا كسانيرا كه بگوهر عقل الهى اعتنا نكنند و پيروى شيطان را نمايند بحال خودشان واميگذارد و گمراه ميشوند بوسوسه شيطان كه خدا در آنها راه داده و كسانيرا كه بگوهر عقل اعتنا و اعتماد نمايند و بوسائل هدايت الهى و اولياء او متمسّك گردند هدايت ميفرمايد آنانرا بحقّ و حقيقت و حسن و قبح اعمال را بخوبى مىيابند خوب را ارتكاب و از بد اجتناب مينمايند و اين نيست مگر بتوفيق الهى و آن نيست مگر بخذلان او و چون جواب سؤال در قول خداوند أَ فَمَنْ زُيِّنَ از فَإِنَّ اللَّهَ ببعد معلوم ميشود در كلام حذف شده است پس اى حبيب من تو نبايد خودت را از هموم و غموم بر كفر و عصيان آنها هلاك كنى همه كارها با خدا است خدا ميداند آنها چه كرده و ميكنند و همه را بجزاى اعمالشان در دنيا يا آخرت يا هر دو خواهد رسانيد و براى اثبات مبدء و معاد و نفى شرك ميفرمايد خدا آنچنان قادر محيط كريمى است كه بادها را ميفرستد ابرها را كه بر حسب نقل كافى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام در جنگلهاى
جلد 4 صفحه 378
كناره دريا متراكم است پراكنده ميكنند و بعدا براى دفع استناد فعل بعوامل طبيعى ميفرمايد پس سوق ميدهيم ما ابر را بجانب اراضى بلدى كه بىآب مانده و محصولى ندارد پس زنده ميكنيم بتوسط باران رحمت خود بآن ابر زمين را بعد از مردنش همينطور است كيفيّت احياء بندگان در يوم النّشور كه قيامت است و در سوره بقره مفصّلا ذكر شد كه خداوند بين نفخه اول و دوم اسرافيل از بحر مسجور بارانى ميفرستد كه آن منى است پس ملاقات ميكند با اجسام پوسيده و مردم از زمين مانند گياه ميرويند و اين از تفسير امام عليه السّلام نقل شد و در مجالس و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى خدا بخواهد مردم را مبعوث فرمايد چهل روز باران ميبارد از آسمان بر زمين پس مجتمع ميشود بندها و ميرويد گوشتها و خدا بايد چنين احاطه و كرم و قدرتى داشته باشد نه مانند بتها كه از پستترين اجزاء عالم وجودند و بهيچ وجه كارى از دستشان برنمىآيد و نبايد بتپرستان مكّه تصوّر كنند كه اگر قبول اسلام كنند و دست از دين آباء و اجداد خود بردارند ذليل و خوار ميشوند چون اگر كسى طالب و خواهان عزّت باشد بايد آنرا از خدا بخواهد چون تمام عزّتها از آن خدا است و نزد او است بهر كس بخواهد ميدهد اگر قابليّت داشته باشد و تحصيل قابليّت باطاعت خدا ميشود چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه فرمود پروردگار شما ميفرمايد من عزيزم كسيكه ميخواهد در دنيا و آخرت عزيز باشد بايد اطاعت كند عزيز را و بسوى او صعود ميكند و بالا ميرود سخن پاك و پاكيزه مانند كلمه اخلاص كه لا اله الّا اللّه است و اقرار برسالت پيغمبر خاتم و ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السلام و ساير معارف حقّه و مانند اذكار و ادعيه مأثوره و مواعظ حسنه و مطالب نافعه و عمل شايسته كه موافق با آن سخن پاك و پاكيزه باشد اعمّ از اعتقاد قلبى و افعال خارجى از عبادات و غيرها و قصد خالص براى رضاى خدا بالا ميبرد آن قول را مثلا اقرار باصول دين وقتى قبول ميشود و بالا ميرود كه مقرون بعمل قلبى و اعتقاد جز مىباشد و اقرار بفروع دين وقتى نافع و قبول است كه مقرون بعمل خارجى شود و اذكار وارده وقتى بالا ميرود كه بنيّت خالص الهى واقع شود كه آنهم عمل قلبى است و بنظر حقير اين وجه جمع بين ظاهر آيه شريفه و روايات مفسّره است چون از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود
جلد 4 صفحه 379
هر قولى شاهدى از عمل دارد كه تصديق يا تكذيب ميكند آنرا پس وقتى فرزند آدم سخنى گفت و تصديق شد قولش بعملش بالا ميرود آنقول بواسطه عمل او بسوى خدا و وقتى گفت و مخالفت نمود عملش با قولش برگردانده ميشود قولش بر عمل بدش و با آن بآتش افكنده ميشود و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كلم طيّب قول مؤمن لا اله الّا اللّه محمد رسول اللّه على ولىّ اللّه است و عمل صالح اعتقاد قلبى است بآنكه اين حقّ است و از طرف خدا است و شكّى در آن نيست و در بعضى از اخبار و اقوال كلم طيّب بكلمه اخلاص و اقرار بما جاء به النّبىّ و عمل صالح بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه شرط قبول اعمال است تفسير شده و از روايت علوى استفاده ميشود كه كلم طيّب لا اله الّا اللّه است و عمل صالح نيّت خالص است كه بالا ميبرد آنرا و كسانيكه بمكر و حيله ميخواهند كارهاى بدى را انجام دهند مانند قريش كه در دار النّدوه جمع شدند و ميخواستند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را بكشند يا حبس نمايند يا تبعيد كنند و مانند اصحاب سقيفه كه جمع شدند براى ردّ وصيّت پيغمبر و حكم خدا راجع بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و امثال اينها براى آنها در آخرت عذاب سختى است و مكرشان هم يا در دنيا مؤثر نميشود يا بالاخره نابود ميگردد ولى بدنامى و عذاب آخرتشان باقى خواهد بود و ضمير هو براى فصل بين مبتدا و خبر است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الشَّيطانَ لَكُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدعُوا حِزبَهُ لِيَكُونُوا مِن أَصحابِ السَّعِيرِ «6»
به درستي که شيطان براي شما دشمن است پس بگيريد او را دشمن خود و دشمن او باشيد و او را دوست خود نگيريد جز اينکه نيست که دعوت ميكند حزب خود را و دوستان خود را براي اينكه آنها را از اصحاب آتش سوزنده قرار دهد.
خداوند در بسياري از آيات شريفه گوشزد بندگان خود فرمود دشمني و عداوت شيطان را، يك جا ميفرمايد إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ (يس آيه 60) يك جا از قول شيطان ميفرمايد قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ إِلّا عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ (ص آيه 83) يك جا ميفرمايد وَ لَقَد صَدَّقَ عَلَيهِم إِبلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلّا فَرِيقاً مِنَ المُؤمِنِينَ (سبأ آيه 19) و غير از اينها لذا ميفرمايد: إِنَّ الشَّيطانَ لَكُم عَدُوٌّ عدوات شيطان با آدم و حوا چه كرد وَ لَقَد أَضَلَّ مِنكُم جِبِلًّا كَثِيراً (يس آيه 62).
فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا اخذ عداوت بمجرد لعن شيطان نيست بايد متابعت او را نكرد که متابعت او مورث دخول در آتش افروخته ميشود.
إِنَّما يَدعُوا حِزبَهُ لِيَكُونُوا مِن أَصحابِ السَّعِيرِ چنانچه خداوند بشيطان فرمود لَمَن تَبِعَكَ مِنهُم لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُم أَجمَعِينَ (اعراف آيه 17).
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 6)- این آیه هشداری است به همه مؤمنان در ارتباط با مسأله وسوسههای شیطان که در آیه قبل مطرح شده بود، میگوید: «شیطان بطور مسلم دشمن شماست، شما نیز او را دشمن خود بدانید» (إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا). عداوت او از نخستین روز آفرینش آدم شروع شد.
در دنباله آیه برای تأکید بیشتر میافزاید: «او فقط حزبش را برای این دعوت
ج4، ص59
میکند که اهل آتش سوزان جهنّم باشند» (إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ).
شیطان حزب خود را به آلودگی و گناه، به پلیدیهای شهوات، به شرک و طغیان و ستم و سر انجام به آتش جهنم دعوت میکند.
نکات آیه
۱ - هشدار خداوند به همه انسان ها، در رابطه با وسوسه و فریبکارى هاى شیطان (إنّ الشیطن لکم عدوّ)
۲ - شیطان، دشمن انسان ها است. (إنّ الشیطن لکم عدوّ)
۳ - فرمان خداوند به مبارزه با شیطان، چونان برخورد با دشمن (فاتّخذوه عدوًّا)
۴ - فریبکاران، دشمنان بشریت اند. (و لایغرنّکم باللّه الغرور ... فاتّخذوه عدوًّا)
۵ - نقش شیطان، فریب کارى و فراخواندن به بدى است. (إنّما یدعوا حزبه لیکونوا من أصحب السعیر) برداشت یاد شده، از آن جا است که در این آیه نسبت به تلاش شیطان، تعبیر «دعوت» به کار رفته است.
۶ - دوزخ، پى آمد پاسخ دادن به نداى شیطان و حرف شنوى از او است. (إنّما یدعوا حزبه لیکونوا من أصحب السعیر)
۷ - طرفداران و پیروان شیطان، گروهى هم سو و هم نوا (إنّما یدعوا حزبه) از به کار رفتن تعبیر «حزب» درباره طرفدارن و پیروان شیطان، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۸ - لزوم شناسایى دشمنان و تجهیز براى مقابله با آنان (إنّ الشیطن لکم عدوّ فاتّخذوه عدوًّا) هشدار به دشمنى شیطان نسبت به انسان و فرمان به دشمن گرفتن وى، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.
۹ - کافران و دنیاطلبان، از حزب شیطان اند. (فلاتغرنّکم الحیوة الدنیا ... إنّ الشیطن لکم عدوّ ... إنّما یدعوا حزبه) برداشت یاد شده به این خاطر است که آیه پیش، از فریفته شدن به دنیا برحذر داشته و آیه مورد بحث فریفته شدگان به دنیا را حزب شیطان خوانده است.
۱۰ - گرفتار شدن به آتش برافروخته و پرالتهاب دوزخ، سرنوشت و کیفر پیروان حزب شیطان (إنّما یدعوا حزبه لیکونوا من أصحب السعیر) «سعیر» به معناى آتش افروخته و ملتهب است.
۱۱ - سعیر، از نام هاى دوزخ (أصحب السعیر)
موضوعات مرتبط
- انسان: دشمنان انسان ۲، ۴
- بدى: دعوت به بدى ۵
- جهنم: سعیر ۱۱; موجبات جهنم ۶، ۱۰; نامهاى جهنم ۱۱
- خدا: انذارهاى خدا ۱; اوامر خدا ۳
- دشمنان: اهمیت دشمن شناسى ۸; اهمیت مبارزه با دشمنان ۸; مبارزه با دشمنان ۳
- دنیاطلبان: نقش دنیاطلبان ۹
- شیطان: آثار پیروى از شیطان ۶; اغواگرى شیطان ۱، ۵; حزب شیطان ۹، ۱۰; دشمنى شیطان ۲; فرجام پیروان شیطان ۱۰; کیفر پیروان شیطان ۱۰; مبارزه با شیطان ۳; نقش شیطان ۵; وسوسه شیطان ۱; هماهنگى پیروان شیطان ۷
- کافران: نقش کافران ۹
- مکاران: دشمنى مکاران ۴