النور ٢١
ترجمه
النور ٢٠ | آیه ٢١ | النور ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ»: (نگا: بقره / و انعام / . «مَن یَتَّبِعْ ...»: جواب شرط محذوف است و تقدیر چنین است: مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ یُوقِعْهُ فِی السَّعیرِ (نگا: حجّ / یا: مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِرْتَکَبَ الْفَحْشَآءَ وَالْمُنکَرَ. «الْفَحْشَآءِ»: گناهان کبیره. پلشتیها (نگا: بقره / و نحل / ). «الْمُنکَرِ»: معاصی قبیحه. زشتیها (نگا: آلعمران / مائده / ). «ما زکی»: از کثافات گناه پاک نمیشد. «مِنْ أحَدٍ»: حرف (مِنْ) زائد بوده و واژه (أَحَدٍ) فاعل است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۶، سوره نور
- بيان آيات مربوط به داستان افك
- شناخته و رسوا شدن عناصر فاسد، براى مجتمع صالح و اسلامى خير است (لا تحسبو هشرّا لكم ...)
- توبيخ كسانى كه وقتى اتهام دروغ (افك ) را شنيدند آن را رد و تكذيب نكردند و بدون تحقيق و علم آن را شايع ساختند.
- اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هيچ يك از شما هرگز پاك و تزكيه نمى شد
- كسانى كه زنان مؤ منه محصنه را متهم به زنا مى كنند در دنيا و آخرت لعنت شده و عذابى عظيم دارند.
- معناى اينكه در آخرت مى دانند كه خدا حق مبين است
- روايتى مفصل از ((الدر المنثور)) درباره نزول آيات مربوط افك درباره عائشه
- موارد اشكال در اين روايت و روايات ديگرى كه از طرق عامه در اين باره نازل شده است .
- رواياتى از طرق شيعه كه بنابر آنها داستان افك درباه ماريه قبطيه ، و تهمت زننده عائشه بوده .
- اشكالاتى كه بر اين روايت نيز وارد است
- روايات ديگرى در ذيل آيات مربوط به افك ، قذف و آيه : ((الزانى لا يتكح ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «21»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! گامهاى شيطان را پيروى نكنيد و هركس پيرو گامهاى شيطان شود، همانا كه او به فحشا و منكر فرمان مىدهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هيچ يك از شما پاك نمىشد. ولى خداوند هر كس را بخواهد، پاك مىسازد و خدا شنوا و داناست.
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 6 - صفحه 160
نکته ها
در آيات 14، 20 و 21 سه بار سخن از فضل و رحمت خداوند آمده است تا بگويد اگر لطف او نبود، معلوم نبود وضع شما چگونه باشد!
«خُطُواتِ» جمع «خطوة» به معناى گام است. قرآن در مورد نحوهى منحرف كردن شيطان، عبارتِ «خطوات الشيطان» را به كار برده است تا بگويد: شيطان، گام به گام انسان را به سوى انجام گناهان مىكشاند.
در قرآن چند مرتبه از «خُطُواتِ الشَّيْطانِ» سخن به ميان آمده است؛ يك جا مىفرمايد:
«ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» «1» همگى در صلح و آشتى درآييد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد. و در جاى ديگر مىفرمايد: «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» «2» از چيزهاى حلال و دلپسند بخوريد و مواظب گامهاى شيطان باشيد و از آن پيروى نكنيد. در اين آيه نيز پيرامون اشاعهى فحشا نسبت به مؤمنين مىفرمايد: از گامهاى شيطان پيروى نكنيد.
نمونه گامهاى شيطان عبارت است از: دوستى با افراد فاسد، شركت در مجالس آنان، ارتكاب گناهان كوچك، و پس از آن گناهان بزرگ و در نهايت قساوت قلب و بدعاقبتى و پايانى شوم.
پیام ها
1- به ايمان خود مغرور نشويم، توجّه به هشدارهاى پى در پى لازم است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا»
2- شيطان براى گمراه كردن مؤمنان، تلاش مىكند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ»
3- سياست شيطان، نفوذ تدريجى و گام به گام است. «خُطُواتِ الشَّيْطانِ» (از همان گام اوّل مواظب باشيم).
«1». بقره، 208.
«2». بقره، 168.
جلد 6 - صفحه 161
لا تَتّبعوا خُطوات الشيطان»
5- با مردم مستدل سخن بگوييم. خداوند كه مىفرمايد: از شيطان پيروى نكنيد، دليل آن را ذكر مىكند: زيرا او به گناه فرمان مىدهد. فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ ...
6- شيطان در آغاز وسوسه مىكند و به هركس از وسوسه او پيروى كند فرمان مىدهد. وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ ... فَإِنَّهُ يَأْمُرُ ...
7- كار شيطان، با نماز در تضادّ است. شيطان به انسان دستور گناه مىدهد، «فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» (امّا نماز انسان را از گناه باز مىدارد. إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ ... «1»)
8- تزكيه، بدون توفيق الهى امكان ندارد. وَ لَوْ لا ... ما زَكى ...
9- انسان، همواره به لطف خداوند نياز دارد. (تكرار جمله «لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ» در اين آيه و آيات قبل)
10- در مسير زندگى انسان، فريب و فحشا وجود دارد، ولى راه توبه و نجات نيز باز است. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ»
11- حتّى اولياى خدا به توفيق الهى نياز دارند. «ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ»
12- خداوند حكيم، به مقدار لياقت و ظرفيّت افراد، خير و سعادت نازل مىكند.
«يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ»
13- علم به اينكه خدا همه چيز را مىبيند و مىشنود، بهترين عامل بازدارنده از فحشا و منكرات است. «وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «21»
بعد از آن نهى بندگان فرمايد از پيروى گامهاى شيطان در وسوسه و مخالفت فرمان خداوند رحمان:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانيكه ايمان آوردهايد، لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ: پيروى مكنيد گامهاى شيطان را، يعنى طرق معاصى را، يا وساوس او را در اشاعه فاحشه نسبت به مؤمنين، يا مطلق ارتكاب مناهى و محرمات وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ: و هر كه پيروى كند وساوس شيطانى را، فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ: پس بدرستى كه شيطان امر مىكند به كارى كه زشت
جلد 9 - صفحه 215
و قبيح است در عرف و عقل و به عملى كه ناپسنديده است در حكم شرع. 2- مراد از فحشاء زنا، و مراد به منكر ساير قبايح. 3- فحشاء هر چيزى است كه قبح آن در نهايت افراط باشد و منكر آنچه نفوس سليمه متنفر از آن و راضى به آن نباشند، و قول اخير اكثر و اشهر است و اين جمله براى بيان علت نهى است از پيروى وساوس شيطانى.
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ: و اگر نبود فضل و كرم الهى بر شما به توفيق و توبه، يا تعيين حدى كه كفاره گناه است، وَ رَحْمَتُهُ: و بخشايش او به تطهير شما به توبه يا حد، ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً: پاك و پاكيزه نگشتى از شما هيچكسى هرگز، يعنى تا آخر عمر از دنس و كثافت گناهان پاك نشدى و به همين حال باقى ماندى، لا جرم به پاداش عقوبت اخروى گرفتار گشتى.
تبصره: آيه شريفه «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» تشبيه معقول است به محسوس، يعنى وساوس شيطانيه را كه امر معنوى و مخفى و القا كند در قلبهاى بندگان، تشبيه فرموده به پيروى نمودن گامهاى شخص رونده؛ و اشاره به آنكه چنانچه شخصى پيروى كند قدمهاى رونده راهى را، هر آينه منتهى شود به همان مقصدى كه آن شخص دارد؛ همچنين اگر كسى پيروى كند وساوس شيطانى را، او را مىكشاند به مقصد خود. و چون مسلم است كه شيطان، مراد و مقصدش گمراهى و ارتكاب فحشاء و منكر است، لا جرم كسى كه متابعت وساوس او را كند قهرا او را در ورطه معصيت خواهد انداخت.
وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ: و لكن خدا پاك مىسازد هر كه را خواهد، يعنى هر كه را توفيق توبه ارزانى فرمايد و او به اخلاص توبه نمايد. وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ: و خدا شنوا است به گفتار مردمان، دانا است به افعال و نيات و ضماير و اخلاص ايشان.
تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى اراده فرموده و خواسته از بندگان خود خلاف آنچه را كه شيطان خواهد، يعنى ايمان و طاعت و عدل و احسان را خواسته و به هيچ گونه راضى به ظلم و كفر و فسق و فحشاء و منكر نخواهد بود، زيرا وقتى مذمت فرمايد آمر به فحشاء و منكر را كه شيطان است و
جلد 9 - صفحه 216
امر به پيروى ننمودن او را فرمايد، پس اگر راضى به فحشاء و منكر و قبايح باشد، هر آينه ذات اقدس الهى اولى به مذمت خواهد بود (تعالى اللّه عن ذلك علوا كبيرا).
و نيز در آيه اشعار است بر آنكه هيچكس اقدام به صلاح نمىنمايد مگر به لطف و فضل حضرت حق جل جلاله، و اگر فضل سبحانى نبودى هر آينه هيچكس از وسوسه شيطان نجات نيافتى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «21» وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «22» إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «23» يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «24»
ترجمه
اى كسانيكه گرويديد پيروى مكنيد گامهاى شيطان را و كسيكه پيروى كند گامهاى شيطان را پس همانا او امر ميكند بكار زشت و ناپسند و اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمتش پاك نميشد از شما هيچكس هرگز و لكن خدا پاك ميگرداند هر كه را ميخواهد و خدا شنواى دانا است
و نبايد سوگند خورند صاحبان فضل از شما و وسعت كه ندهند بصاحبان قرابت و درماندگان و هجرت كنندگان در راه خدا و بايد كه در گذرند و روى گردانند آيا دوست نميداريد كه بيامرزد خدا شما را و خدا آمرزنده مهربان است
همانا آنانكه نسبت
جلد 4 صفحه 17
زنا ميدهند بزنان عفيفه بيخبر با ايمان لعنت كرده شدند در دنيا و آخرت و از براى آنها است عذابى بزرگ
روزى كه گواهى دهد بر آنها زبانهاشان و دستهاشان و پاهاشان بآنچه بودند كه ميكردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان احكام و مواعظ سابقه ارشاد فرموده است اهل ايمان را بپرهيز از متابعت وسوسه دشمن داخلى خودشان كه شيطان رجيم است و در عروق بنى آدم مانند خون راه دارد باين تقريب كه اى اهل ايمان پيروى و متابعت نكنيد گامها و وسوسههاى شيطان را چون كسيكه پيروى كند او را اگر چه بيك گام باشد امر ميكند او را و وادار مينمايدش بكارهاى زشت و قبيح عقلى يا شرعى و او بقدرى مسلط است در گمراه نمودن بنى آدم كه اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود بنگهدارى و ارشاد و ارائه صلاح و سداد پاك نميماند از شما احدى هرگز بلكه همه را آلوده بمعصيت ميكرد ولى خدا پاك ميكند هر كس را بخواهد بأعطاء ملكه عصمت و عدالت و توفيق صيانت و نگهدارى نفس امّاره از متابعت آن ملعون و اتباعش و در صورت تخلف بأرشاد نمودن بنده را بتوبه و قبول آن و خداوند ميشنود مقالات بندگانرا و ميداند نيّات آنها را و دفع ميكند بليات ايشانرا و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه خطؤات بهمزه قرائت فرموده و بنابراين ظاهرا و او قلب بهمزه شده و زكّى بتشديد نيز قرائت شده مناسبت و لكنّ اللّه يزكّى و من در من احد زائده است و نبايد قسم بخورند يا نبايد كوتاهى كنند صاحبان ثروت از شما و وسعت مالى در دنيا كه انفاق نمايند از مال حلال خود بأقارب خودشان و فقراء و كسانيكه هجرت نمودند از اوطان خودشان براى رضاى خدا مانند مسطح بن اثاثه كه گفتهاند پسر خاله ابو بكر و از جمله مهاجرين و اصحاب بدر و فقير بود پس جامع اين جهات بود نسبت باو و ابو بكر باو كمك مالى مينمود و چون عايشه را قذف كرد ديگر با او كمكى نكرد و اين آيه نازل شد چون قسم خورده بود كه تا عمر دارد با او كمكى نكند و بعد از اين آيه مرتدع شد لذا بعضى گفتهاند مراد آنستكه نبايد قسم بخورند كه انفاق ننمايند و اين در صورتى است كه يأتل مأخوذ از اليّه بتشديد ياء باشد كه بمعناى سوگند است ولى اگر
جلد 4 صفحه 18
مأخوذ از ألو باشد كه بمعناى تقصير است محتاج بتقدير حرف نفى نيست و در جوامع نقل نموده كه نازل شد در باره جماعتى كه قسم خورده بودند كه صدقه ندهند بكسانيكه وارد شدند در صحبت افك و سخنى گفتند در خصوص تهمت و با آنها مواسات ننمايند و خداوند براى ردع آنها از عمل باين قسم باطل يا كوتاهى در امر انفاق فرموده و بايد عفو كنند و بايد رو بگردانند از تلافى و انتقام از خطا كاران و صرف نظر نمايند از تقصير آنها آيا دوست نداريد شما كه در مقام تلافى و انتقاميد كه خدا بيامرزد شما را پس شما هم بگذريد از خطاكاران و خدا آمرزنده و مهربان است شما هم بايد با گذشت و مهربان باشيد همانا آنانكه نسبت زنا ميدهند بزنان عفيفهاى كه از هيچ جا خبر ندارند و مرتكب امرى نشدند كه انتظار چنين نسبتى را داشته باشند و ايمان بخدا و پيغمبر و روز جزا دارند دور شدند از رحمت خدا در دنيا كه بايد حد قذف بخورند و رسوا و بى آبرو شوند و در آخرت كه براى آنها عذاب بزرگى است در روزى كه شهادت دهد بر ضرر آنها زبانهاشان كه من دروغ گفتم و تهمت زدم و دستهاشان كه من دزدى كردم يا ببدن نامحرم رسيدم و پاهاشان كه من از جنگ با كفار فرار نمودم يا از بلاد اسلام بدار الكفر رفتم خلاصه حال زبان كه معلوم است دست و پا را هم خداوند بقدرت كامله خود بنطق در ميآورد كه اقرار بمعاصى خود ميكنند و دهانشان هم بسته ميشود كه نميتوانند در حال اقرار دست و پا انكار كنند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيطانِ وَ مَن يَتَّبِع خُطُواتِ الشَّيطانِ فَإِنَّهُ يَأمُرُ بِالفَحشاءِ وَ المُنكَرِ وَ لَو لا فَضلُ اللّهِ عَلَيكُم وَ رَحمَتُهُ ما زَكي مِنكُم مِن أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللّهَ يُزَكِّي مَن يَشاءُ وَ اللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «21»
اي كساني که ايمان آوردهايد متابعت نكنيد خطوههاي شيطان را او كسي که متابعت كند خطوههاي شيطان را پس محققا شيطان امر ميكند بكارهاي زشت و به منكرات و اگر حفظ الهي و فضل خداوند بر شما نبود و رحمت او احدي از
جلد 13 - صفحه 509
شما مزكي نميشديد هرگز، و لكن خداوند تزكيه ميفرمايد: هر که را که مشيّتش تقاضا كند و خداوند شنوا و دانا است.
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) خطاب بمؤمنين است و لو تمام مكلفين محكوم باين حكم هستند که نبايد متابعت شيطان كنند لكن غير المؤمنين اينکه خطاب را نمي پذيرند و شيطان هم با آنها چندان كاري ندارد و چون ايمان ندارند و اهل عذاب هستند هر چه ميخواهند ميكنند، تمام فكرش متوجه مؤمنين است که بلكه بتواند اينها را هم به عذاب بيندازد و بيايمان كند.
(لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيطانِ) خطوه پاها را گشاده گذاردن است که بزبان ما شلنگ ميگوئيم و دويدن و ميتوان گفت که خطوه بزبان فارسي پا بيربط زمين گذاردن و يا بيجا گذاردن است.
يعني در تعقيب شيطان نرويد و به وساوس شيطان عمل نكنيد و به اغواي شيطان اغوا نشويد زيرا شيطان دشمن بزرگ شماست.
(إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ) يس آيه 60 (إِنَّ الشَّيطانَ لَكُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدعُوا حِزبَهُ لِيَكُونُوا مِن أَصحابِ السَّعِيرِ) فاطر آيه 6.
(وَ مَن يَتَّبِع خُطُواتِ الشَّيطانِ) و كسي که متابعت شيطان را ميكند.
(فَإِنَّهُ يَأمُرُ بِالفَحشاءِ وَ المُنكَرِ) فحشاء كارهاي زشت و قبيح است که عقل حكم به قبح ميكند و باصطلاح قبايح عقليه و منكر محرمات شرعيه است که شارع نهي فرموده مقابل معروف.
(وَ لَو لا فَضلُ اللّهِ عَلَيكُم وَ رَحمَتُهُ ما زَكي مِنكُم مِن أَحَدٍ أَبَداً) خداوند دو نحوه تفضل و رحمت دارد نسبت به بندگان عام و خاص.
اما عامش نسبت به جميع بندگان است به ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام براي هدايت و ارشاد بندگان.
(وَ ما أَرسَلناكَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمِينَ).
جلد 13 - صفحه 510
و اما خاصش نسبت بمؤمنين هر چه ايمان آنها قوي گردد، هر چه تقواي آنها بيشتر گردد هر چه عبادات آنها خالصتر گردد اسباب بهتر و بالاتر بر آنها فراهم ميفرمايد و ميل و رغبت آنها زيادتر ميشود که معناي توفيق است و بالعكس اهل معاصي هر چه بيشتر معصيت كنند از خدا دورتر ميشوند و به شيطان نزديكتر و اسباب معاصي زيادتر بر آنها فراهم ميشود که معناي خذلان است لذا ميفرمايد:
(وَ لكِنَّ اللّهَ يُزَكِّي مَن يَشاءُ) که همان توفيق است، حتي در خبر دارد که بنده اگر يك قدم رو بخدا رود خداوند ده قدم رو باو ميآيد يعني قرب و منزلت پيدا ميكند.
(وَ اللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ) عالم بآنچه ميگوئيد و بآنچه در قلب و باطن داريد و آنچه عمل ميكنيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- گر چه در اینجا صریحا داستان افک را دنبال نمیکند ولی تکمیلی برای محتوای آن بحث محسوب میشود، هشداری است به همه مؤمنان که هر گاه نخستین وسوسههای اشاعه فحشا یا هر گناه دیگر آشکار میشود، باید همانجا در مقابل آن ایستاد تا آلودگی گسترش پیدا نکند.
نخست روی سخن را به مؤمنان کرده، میگوید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از گامهای شیطان پیروی نکنید، و هر کس از گامهای شیطان پیروی کند (به انحراف و گمراهی و فحشا و منکر کشیده میشود) چرا که شیطان دعوت به فحشا
ج3، ص284
و منکر میکند» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ).
هرگز یک انسان پاکدامن و با ایمان را نمیشود یک مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام این راه را میسپرد، و سر انجام گرفتار بدترین کبائر میشود، درست به کسی میماند که زمام خویش را به دست جنایتکاری سپرده او را گام به گام به سوی پرتگاه میبرد، تا سقوط کند و نابود گردد، آری این است «خطوات شیطان».
سپس اشاره به یکی از مهمترین نعمتهای بزرگش بر انسانها در طریق هدایت کرده، چنین میگوید: «و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود احدی از شما هرگز پاک نمیشد، ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند و خدا شنوا و داناست» (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکی مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
از یک سو موهبت عقل را داده، و از سوی دیگر موهبت وجود پیامبر و احکامی که از طریق وحی نازل میگردد ولی از این موهبت گذشته توفیقات خاص او و امدادهای غیبیش که شامل حال انسانهای آماده و مستعد و مستحق میگردد مهمترین عامل پاکی و تزکیه است.
نکات آیه
۱ - خداوند، مؤمنان را از پیروى شیطان و گام نهادن در راه او، بر حذر مى دارد. (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن)
۲ - شیطان، داراى راه هاى متعدد و وسایل گوناگون براى کشاندن انسان ها به فحشا و منکرات است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن) برداشت فوق، از جمع آمدن «خطوات» استفاده مى شود.
۳ - ناسازگارى ایمان با پیروى از شیطان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن) از آن جاکه خداوند مسلمانان را با وصف ایمان مورد خطاب قرار داده است، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۴ - فریب انسان توسط شیطان، تدریجى و گام به گام است. (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن) «خطوة» (مفرد «خطوات») به معناى قدم برداشتن است. بنابراین شیطان در مسیر فریب انسان، تنها یک قدم برنمى دارد; بلکه به دنبال هر گامى، گام دیگرى برمى دارد.
۵ - شیطان، پیروانش را هرگز رها نمى کند; بلکه مدام آنان را به انواع فحشا و منکرات فرا مى خواند. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) برداشت یاد شده از به کارگیرى فعل مضارع «یأمر» استفاده شده است; زیرا فعل مضارع بیانگر استمرار است.
۶ - رفتار شیطان با پیروانش، همچون رفتار فرادستان با زیر دستان، دستورى و آمرانه است. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) برداشت فوق به خاطر به کار رفتن ماده «أمر» مى باشد که یکى از معانى آن فرمان است.
۷ - نتیجه و ره آورد پیروى از شیطان، فرو افتادن در منجلاب زشتى ها و ناپسندى ها (فحشا و منکرات) است. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر)
۸ - پاک زیستن و آلوده نشدن به زشتى ها و ناپسندى ها (فحشا و منکرات)، حکمت نهى الهى از پیروى کردن از شیطان است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) جمله «فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر» تعلیل براى نهى از پیروى شیطان است (لاتتّبعوا خطوات الشیطان).
۹ - مصلحت و مفسده، ملاک و حکمت امر و نهى الهى است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر)
۱۰ - اشاعه فحشا و بازى با حیثیت مؤمنان و بدنام کردن آنان، فرمان بردارى از شیطان و گام نهادن در راه او است. (و من یتّبع خطوت الشیطن فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) نهى از پیروى شیطان - پس از محکومیت ماجراى «افک» و ممنوعیت اشاعه فحشا - مى تواند هشدارى باشد به رواج دهندگان فحشا که رفتارشان، رفتارى است شیطانى و در حقیقت گام نهادن در راه شیطان مى باشد.
۱۱ - ناسازگارى ایمان با پیروى از شیطان و ارتکاب فحشا و منکرات (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) برداشت فوق، به خاطر این نکته است که خداوند پیش از نهى از فحشا و منکرات، مسلمانان را با وصف ایمان مورد خطاب قرار داد.
۱۲ - مؤمنان نیز همچون دیگر مردمان، در معرض پیروى از شیطان و گرفتار شدن به زشتى ها و ناپسندى ها (فحشا و منکرات) قرار دارند. (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر) هشدار خداوند به مؤمنان از ارتکاب به فحشا و منکر و پیروى از شیطان، گویاى حقیقت یاد شده است.
۱۳ - مؤمنان، از فضل و رحمت خدا برخورداراند. (و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته)
۱۴ - طهارت، پاکى، رشد و بالندگى اهل ایمان، جلوه اى از فضل و رحمت الهى بر آنان (و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا) «زکاء» در لغت به دو معنا آمده است: ۱- نمو و رشد، ۲- صلاح و پاکى.
۱۵ - پیروى از شیطان و ارتکاب فحشا و منکرات، مانع از رشد و بالندگى و مایه ناپاکى و انحطاط انسان است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا)
۱۶ - رشد و طهارت انسان در گرو مخالفت با شیطان و اجتناب از فحشا و منکرات است. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا)
۱۷ - هیچ کس بیرون از مشیت خدا و بدون برخوردارى از فضل و رحمت او، قادر بر مخالفت با شیطان و اجتناب از فحشا و منکرات نیست. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا و لکنّ اللّه یزکّى من یشاء)
۱۸ - جامعه هاى آلوده به فحشا و منکرات، از فضل و رحمت خدا محروم اند. (لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته ما زکى منکم من أحد أبدًا و لکنّ اللّه یزکّى من یشاء)
۱۹ - خدا، سمیع (شنوا) و علیم (دانا) است. (و اللّه سمیع علیم)
۲۰ - حضور خدا در زوایاى زندگى انسان و آگاهى او بر آشکار و نهان آدمى (ما زکى منکم من أحد أبدًا و لکنّ اللّه یزکّى من یشاء و اللّه سمیع علیم)
۲۱ - توجه و اعتقاد به شنوا و دانا بودن خداوند به تمامى گفته ها و رفتارهاى نهان و آشکار آدمى، بازدارنده وى از ارتکاب فحشا و منکرات و پیروى از شیطان (یأیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیطن ... فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر ... و اللّه سمیع علیم) جمله «و اللّه سمیع علیم» استینافیه تعلیلیه است و در مقام تعلیل براى جملات پیشین مى باشد. بنابراین هشدار خداوند به شنوا و دانا بودن خویش، پس از نهى از پیروى شیطان، مى تواند به منظور بازداشتن انسان از گناه و فحشا و تضمین این بازدارندگى باشد.
۲۲ - تهدید شدن شایعه سازان و افترا زنندگان، به این که خداوند بر سخنان پنهانى و رازهاى درونى آنان آگاه است. (إنّ الذین جاءو بالإفک ... و لولا إذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا أن نتکلّم بهذا ... واللّه سمیع علیم) برداشت یاد شده از ارتباط این آیه با آیات قبل - که درباره شایعه و ماجراى «افک» بود - به دست آمده است.
موضوعات مرتبط
- احکام: فلسفه احکام ۹; مصالح احکام ۹
- اسماء و صفات: سمیع ۱۹; علیم ۱۹
- انحطاط: عوامل انحطاط ۱۵
- انسان: عجز انسان ۱۷
- ایمان: موانع ایمان ۳، ۱۱
- پاکى: اهمیت پاکى ۸; عوامل پاکى ۱۶
- پلیدى: عوامل پلیدى ۱۵
- تکامل: عوامل تکامل ۱۶
- خدا: آثار رحمت خدا ۱۷; آثار فضل خدا ۱۷; آثار مشیت خدا ۱۷; تهدیدهای خدا ۲۲; علم غیب خدا ۲۰، ۲۲; نشانه هاى رحمت خدا ۱۴; نشانه هاى فضل خدا ۱۴; نواهى خدا ۱، ۸
- ذکر: آثار ذکر شنوایى خدا ۲۱; آثار ذکر علم خدا ۲۱
- رحمت: محرومان از رحمت ۱۸; مشمولان رحمت ۱۳، ۱۴
- رشد: موانع رشد ۱۵
- شایعه سازان: تهدید شایعه سازان ۲۲
- شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۱۵
- شیطان: آثار پیروى از شیطان ۳، ۷، ۱۱، ۱۵; آثارمخالفت با شیطان ۱۶; اغواگرى شیطان ۲; پیروى از شیطان ۱۰; تکبر شیطان ۶; تنوع دامهاى شیطان ۲; خطر اغواگرى شیطان ۱۲; دعوت از پیروان شیطان ۵; دعوتهاى شیطان ۵; روش اغواگرى شیطان ۴; روش برخورد شیطان ۶; فلسفه نهى از پیروى شیطان ۸; منشأ مخالفت با شیطان ۱۷; موانع پیروى از شیطان ۲۱; نهى از پیروى شیطان ۱
- عقیده: آثار عقیده به شنوایى خدا ۲۱; آثار عقیده به علم خدا ۲۱
- فحشا: آثار اجتماعى فحشا ۱۸; آثار اجتناب از فحشا ۱۶; آثار فحشا ۱۱، ۱۵; اشاعه فحشا ۱۰; دعوت به فحشا ۵; زمینه فحشا ۲، ۷; منشأ اجتناب از فحشا ۱۷; موانع فحشا ۲۱
- فضل خدا: محرومان از فضل خدا ۱۸; مشمولان فضل خدا ۱۳، ۱۴
- مؤمنان: تهمت به مؤمنان ۱۰; فضایل مؤمنان ۱۳، ۱۴; منشأ پاکى مؤمنان ۱۴; منشأ تکامل مؤمنان ۱۴; مؤمنان و پیروى شیطان ۱۲; مؤمنان و فحشا ۱۲; نهى به مؤمنان ۱; هتک آبروى مؤمنان ۱۰
- مفتریان بر خدا: تهدید مفتریان بر خدا ۲۲
- منکرات: آثار اجتماعى منکرات ۱۸; آثار اجتناب از منکرات ۱۶; آثار منکرات ۱۱; زمینه منکرات ۲، ۷; منشأ اجتناب از منکرات ۱۷