الأنفال ٦٠
ترجمه
الأنفال ٥٩ | آیه ٦٠ | الأنفال ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«اَعِدُّوا»: تهیّه کنید. آماده سازید. «رِباط»: ریسمانی که چهارپا را با آن میبندند. در اینجا مراد پرورش و نگهداری مَرْکبهای جهاد است. «آخَرِینَ»: دیگران. «مِن دُونِهِمْ»: سوای ایشان. غیر از آنان. «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»: پاداش آن به تمام و کمال به شما داده میشود. «أَنتُمْ لا تُظْلَمُونَ»: از سوی خدا به شما ظلم نمیشود. اگر نیروی کافی برای مقابله با دشمنان فراهم سازید، از سوی آنان ظلم و ستمی به شما نمیشود، چرا که جرأت آن را نخواهند داشت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُ الشَّهَوَاتِ... (۱) مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ... (۵) وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ... (۳)
فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ... (۰) وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ... (۰)
تفسیر
- آيات ۶۶ - ۵۵، سوره انفال
- بدترين جنبندگان نزد خداوند كسانى هستند كه در كفر خود استوار بوده ايمان نمىآورند (يهود)
- دستور مقابله به مثل در برابر پيمان شكنان و مقاتله و نبرد با آنان
- توضيح مفردات آيه شريفه : (( واعدوا لهم ما استطعتم من قوه ... )) و معناى آن و بيان اينكه خطاب در در آن عام است و متوجه تمامى مسلمين مى باشد
- معناى اينكه فرموده است : آنچه در راه خدا انفاق كنيد (ازمال و جان ) به شما بازگردانده مى شود
- صلح با دشمن ، با توكل بر خداى سميع عليم
- شرحى در مورد غريزه حب و بغض و تاءييد نمودن خداوند پيامبر (ص ) را با ايجاد الفتبين قلوب مؤ منين
- مبانى تربيتى اسلام كه با توجيه مؤ منين به سوى حيات حقيقى و جاودان و تمتعاتمعنوى ، بين ايشان الفت و برادرى برقرار مى سازد
- معناى جمله : (( حسبك الله و من اتبعك من المؤ منين ))
- رمز اينكه يك نفر مؤ من صابر مى تواند بر ده نفر كافر چيره گردد
- اثر مستقيم ضعف روحى در كاستن از ميزان توان در كسب پيروزى بر دشمن
- اشاره به اينكه هر قدر بر عزت و شكوت ظاهرى مسلمين افزوده مى گشت از درجه ايمان و قوت معنويات آنان كاسته مى شده است
- سير اجمالى در حوادث و وقايعى كه بعد از هجرت رسول الله (ص ) به مدينه در مدت هفت سال بين آن حضرت و طوائف يهود جريان يافت
- رواياتى در تفسير آيه : (( واعدوا لهم ما استطعتم من قوه ... ))
- دستور پذيرش صلح در: (( و ان جنحوا للسلم فاجنح لها )) موقت بوده و نسخ گرديده است
- چند روايت درباره مراد از (( من اتبعك )) در آيه شريفه : (( يا ايها النبى حسبك الله و من اتبعك من المؤ منين ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ «60»
و براى (آمادگى مقابله با) دشمنان، هرچه مىتوانيد از نيرو و از اسبان سوارى فراهم كنيد تا دشمن خدا و دشمن خودتان و نيز (دشمنانى) غير از اينان را كه شما آنان را نمىشناسيد، ولى خداوند آنها را مىشناسد، به وسيله آن بترسانيد، و در راه خدا (و تقويت بنيهى دفاعى اسلام) هرچه انفاق كنيد، پاداش كامل آن به شما مىرسد و به شما ستم نخواهد شد.
نکته ها
اين آيه دستور آماده باش همه جانبهى مسلمانان در برابر دشمنان و تهيه هر نوع سلاح، امكانات، وسايل و شيوههاى تبليغى حتّى شعار و سرود را مىدهد كه رعايت اين دستورات، سبب هراس كفّار از نيروى رزمى مسلمانان مىشود.
پيامبر صلى الله عليه و آله وقتى با خبر شد كه در يمن اسلحهى جديدى ساخته شده، شخصى را براى تهيهى آن به يمن فرستاد. از آن حضرت نقل شده كه با يك تير، سه نفر به بهشت مىروند:
«سازندهى آن، آماده كننده و تيرانداز». «1»
در اسلام، مسابقات تيراندازى و اسب سوارى و برد و باخت در آنها جايز شمرده شده تا آمادگى رزمى ايجاد شود.
ضمير «لَهُمْ»، به كفّار و كسانى كه در آيهى قبل مطرح بودند و بيم خيانتشان مىرفت، برمىگردد. يعنى در برابر دشمن كه همواره احتمال خيانت او حتّى در صورت عهد و پيمان
«1». تفسير فرقان.
جلد 3 - صفحه 345
مىرود، آماده باشيد.
پیام ها
1- مسلمانان بايد آمادگى رزمى كامل، از نظر تجهيزات، نفرات و ... داشته باشند و آمادهى مقابله با خيانت و حمله دشمن باشند. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ»
2- هدف از آمادگى نظامى، حفظ مكتب و وطن مسلمانان است، نه غارت و استعمار و .... وَ أَعِدُّوا لَهُمْ ...
3- دولت بايد حدّاكثر توان خود را براى تأمين بودجه دفاع از نظام اسلامى و ترساندن دشمنان خدا اختصاص دهد. «مَا اسْتَطَعْتُمْ»
4- تمام مسلمانان بايد آمادهى رويارويى با توطئههاى دشمن باشند و دورههاى رزمى را ديده باشند. «1» «مَا اسْتَطَعْتُمْ»
5- همه جا گفتگو و مذاكره كارساز و كافى نيست، گاهى هم بايد توان و قدرت به ميدان آيد. «مِنْ قُوَّةٍ»
6- در هر زمان، پيشرفتهترين امكانات رزمى را براى دفاع آماده كنيد و از هيچ چيز فروگذار نكنيد، چه قدرت سياسى و نظامى، چه امكانات تبليغى و تداركاتى. «مِنْ قُوَّةٍ»
7- ايجاد رعب در دل دشمن با هر وسيلهاى حتّى با ظاهرسازى لازم است. «مِنْ قُوَّةٍ» در حديث آمده است: با خضاب كردن موى صورت، دشمن را بترسانيد، تا نگويند ارتش اسلام پير است. «2»
8- براى ارعاب و ترساندن دشمنان، آموزش نظامى براى زنان هم لازم است.
مِنْ قُوَّةٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ
9- به امكانات امروز قانع نباشيد و تجهيزات نظامى و دفاعى را تا مرز تهديد
«1». امام خمينى قدس سره در روزهاى اوّل پيروزى انقلاب اسلامى كه جمعيّت ايران حدود سىمليون بود، فرمود: «ما بايد ارتش بيست مليونى داشته باشيم».
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 346
دشمنان گسترش دهيد. مِنْ قُوَّةٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ
10- وحدت و يكپارچگى هم نوعى قدرت است، چون با تفرقه، نمىتوان دشمن را ترساند. مِنْ قُوَّةٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ
11- در اسلام، همهى مسلمانان سربازند و بسيج مردمى ضرورى است. أَعِدُّوا، تُرْهِبُونَ، تُنْفِقُوا و ...
12- اسبهاى جنگى، آن روز و ابزار نظامى امروز، بايد به حال آماده باش نگهدارى و تغذيه شود. «رِباطِ الْخَيْلِ»
13- هم آمادگى نيروها لازم است، هم تجهيزات. «مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ»
14- اسلام، بايد نظام و حكومت داشته باشد، چون بدون آن، دشمنان هراسى ندارند. «تُرْهِبُونَ بِهِ»
15- بايد بُنيه دفاعى مسلمانان در زمينههاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى، نظامى، عقيدتى و ... چنان قوى باشد كه دشمن از هر جهت بترسد و توطئههايش خنثى شود. ( «تُرْهِبُونَ بِهِ»، به طور مطلق بيان شده است)
16- هم ارزشهاى الهى بايد حفظ شود و هم حقوق انسانى. «عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»
17- در اسلام، مكتب و كرامت انسانى مطرح است، نه اغراض شخصى، نژادى و قومى. «عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»
18- همهى دشمنان، شناخته شده نيستند. «لا تَعْلَمُونَهُمُ» شايد مراد منافقان باشند، چون همين تعبير دربارهى آنان هم آمده است. «لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» «1»
19- تنها براى دشمنان شناخته شده برنامهريزى نكنيد، بلكه پيشبينى لازم حتّى براى دشمنان ناشناختهى حال و آينده هم داشته باشيد. «لا تَعْلَمُونَهُمُ»
20- تأمين قدرت دفاعى، بودجه لازم دارد، موعظه و شعار كافى نيست. «تُنْفِقُوا»
21- مردم بايد در بودجهى جنگ و تأمين جبهه، مشاركت كنند و اين تنها
«1». توبه، 101.
جلد 3 - صفحه 347
مخصوص زمان جنگ نيست. وَ ما تُنْفِقُوا ... (آيه مطلق است و مىرساند كه مسلمانان بايد همواره براى آمادگى، پول خرج كنند.)
22- اسلحه و نفرات كافى نيست، پشتيبانىهاى مالى هم لازم است. «وَ ما تُنْفِقُوا»
23- كمك به جبهه، از هر راهى؛ مالى، جانى، آبرو، اطلاعات، قلم و ... لازم است.
«مِنْ شَيْءٍ»
24- هرگونه تلاش وانفاق وبكارگيرى امكانات براى تقويت بنيه نظامى حكومت اسلامى، از مصاديق انفاق در راه خداست. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
25- به شرطى خير و بركت انفاق به شما برمىگردد كه در راه خدا باشد، نه از روى ريا، سُمعه، خودنمايى و روابط و ملاحظات. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
26- كمكهاى مالى، سبب قدرت امّت مىشود و نتيجهى آن به خود مردم و وضع اقتصادى جامعه و عزّت مسلمانان برمىگردد. «يُوَفَّ إِلَيْكُمْ»
27- تضييع حقوق ديگران و پرداخت نكردن مزد و پاداش كارها به طور كامل، ظلم است. «يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (60)
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ: و مهيا و آماده سازيد اى مؤمنان براى ناقضان عهد يا منهزمان بدر. مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ: آنچه توانائى داريد از قوه بر قتال مانند رجال و آلات حرب.
تبصره: در اين رمى مفسرين را اقوالى است:
1- در منهج- عقبة بن عامر رضى اللّه عنه گويد: شنيدم از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه بر منبر سه مرتبه فرمود: الا انّ القوّة الرّمى. بدانيد قوه تير انداختن است، و شايد تخصيص حضرت قوه را بذكر، به جهت آن باشد كه تير و كمان اقوى سلاح است.
2- شيخ ابو القاسم نصر آبادى گفته: مفسران در اين آيه قوه را به معنى رمى تفسير نموده، بلى چنين است اما رمى بر سه وجه باشد. (1- رمى ظاهر به تير و كمان. 2- رمى باطن به تير آه سحر گاهى و صبحگاهى از كمان خضوع و خشوع. 3- رمى سهام حظوظ از دل و توجه بحق و فراغت از ماسوى).
3- أبو علي رود بارى گفته: قوه اعتماد است بر حمايت حق و واثق بودن به عنايت قادر مطلق.
4- نزد بعضى مراد به قوه و اتفاق كلمه است اعتماد به خدا و رغبت در ثوابت او سبحانه.
5- نزد برخى به معنى حصار است.
6- عياشى از حضرت صادق عليه السّلام: شمشير و اسب است.
7- ابن بابويه رحمه اللّه از آن حضرت فرمود: از اين قبيل است خضاب به سياهى.
وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ: و ديگر آماده سازيد از اسبان بسته در راه خدا.
فى المجمع- روى عن النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم انّه قال: ارتبطوا الخيل
جلد 4 صفحه 368
فانّ ظهورها لكم عزّ و اجوافها كنز. «1» فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:
مرابطه نمائيد اسبان را، پس بدرستى كه ظاهر آن عزت، و باطن آن گنج است.
تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ: بترسانيد به اين استعداد، دشمنان خدا و دشمنان خود را كه كفار مكهاند، وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ: و بترسانيد با خيل و سلاح، كفار ديگر را، غير از كافران مكه كه، لا تَعْلَمُونَهُمُ: شما نمىدانيد آنها را، زيرا نماز مىخوانند و روزه مىدارند و كلمتين شهادتين مىگويند اما: اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ: خداى تعالى باطن ايشان را مىداند، زيرا حق تعالى مطلع است بر سراير و ضماير. مراد از اين جماعت يهود بنى قريظه، يا فرس، يا جميع دشمنان دينند. نزد طبرى مراد جن هستند، زيرا اعداء شامل است جميع متظاهرين به عداوت را، پس باقى نماند مگر آنها كه مستور از انظارند. وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ: و آنچه نفقه و خرج مىكنيد از چيزى كه داريد در راه خدا، يعنى در ترتيب سلاح و علوفه اسبها براى جهاد، يُوَفَّ إِلَيْكُمْ: وافى و بتمامه داده خواهد شد به شما جزاى آن در آخرت، وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ: و شما ستم ديده نخواهيد شد به نقص ثواب و تضييع عمل.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا يُعْجِزُونَ (59) وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (60)
ترجمه
و مپندار البته آنانكه كافر شدند پيشى گرفتند بدرستيكه آنها عاجز نمى
جلد 2 صفحه 545
كنند
و آماده سازيد براى آنها آنچه بتوانيد از نيرو و از اسبان بسته شده كه بترسانيد بآن دشمن خدا و دشمن خودتان را و ديگران را از غير آنها كه نميدانيدشان خدا ميداند آنها را و آنچه انفاق كنيد از چيزى در راه خدا ادا كرده ميشود بشما و شما ستم كرده نمىشويد.
تفسير
خداوند براى اطمينان خاطر نبىّ مكرّم خود از شرّ كفّاريكه از جنگ فرار نمودند و در اطراف و جوانب انتها ز فرصت براى حمله بر مسلمانان مينمودند ميفرمايد كه گمان منما كه ظفر بر آنها فوت شد از شما و آنها بر امر خدا و وعده نصرت او سبقت گرفتند و از دست رفتند آنها عاجز نمىكنند شما را از فتح و ظفر بر خودشان و هر وقت باشد خدا شما را بر آنها مسلط خواهد فرمود ولى شما هم در تهيه وسائل جنگ از قبيل تير و كمان و شمشير و زره و هر چه موجب تقويت و شوكت مسلمانان باشد تا حديكه استطاعت و تمكن داريد كوتاهى ننمائيد مخصوصا اسبان بسته شده براى جهاد در راه خدا را كه تا درجه تهيهاش در موقع جنگ مشكل است قبلا آماده نمائيد كه موجب رعب و هراس كفار مكه شود كه دشمن خدا و شمايند و نيز موجب خوف و بيم ساير كفار شود كه شما آنها را نميشناسيد چون نماز مىخوانند و روزه ميگيرند و بنفاق زيست ميكنند و پى فرصت ميگردند خدا آنها را ميشناسد كه چه قدر بد جنسند و آنچه از اموال صرف نمائيد در تهيه وسائل جهاد و دفاع از اعداء دين خداوند عوض و جزاى آنرا در دنيا و آخرت بشما بنحو اتمّ خواهد داد و چيزى از آن كم و كاسته نخواهد شد و از اين آيه ميتوان استفاده نمود كه تحصيل نيرو و قواء جنگى در هر عصرى مناسب با اقتضاء زمان بر مسلمانان از اهمّ واجبات است و بهر قيمتى تمام ميشود بايد تهيه نمايند كه حفظ اسلام منوط بآن است و همچنين اعتبارات و شئونى كه موجب عظمت و شوكت اسلام و رعب كفار از مسلمانان است و حفظ اينمعنى مقدم است بر حفظ فروعى كه اساس اسلام توقف بر آن ندارد و اگر بمفاد اين آيه عمل شده بود كار ما به اين جا نميرسيد و بعضى يحسبنّ بياء قرائت نمودهاند و بنابر اين الّذين كفروا فاعل و سبقوا بتقدير ان ناصبه بجاى دو مفعول قرار گرفته است
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّكُم وَ آخَرِينَ مِن دُونِهِم لا تَعلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعلَمُهُم وَ ما تُنفِقُوا مِن شَيءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَ أَنتُم لا تُظلَمُونَ (60)
و مهيا كنيد و مستعد شويد از براي قتال با كفار بقدري که استطاعت و تواني داريد قوه خود را زياد كنيد و از مرتب كردن اسبان و مهيا داشتن آنها بترسانيد باين ازدياد قوي و باين اسبان دشمن خدا و دشمن خودتان را و ديگران از كفار که فعلا در مقام مبارزه با شما نيستند آنها هم مرهوب شوند و در مقام مبارزه بر نيايند شما آنها را نميدانيد که قلبا با شما كمال عداوت را دارند خداوند ميداند و از قلب آنها آگاه است و آنچه از مال که انفاق ميكنيد هر چه باشد در راه جهاد و در راه الهي خداوند بشما عنايت ميكند وافي و كافي و شما ظلم نخواهيد كشيد و ضرر نخواهيد برد.
وَ أَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ اگر چه در موضوع جهاد با مشركين در عهد
جلد 8 - صفحه 151
رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم وارد شده و لكن بمناط قطعي شامل ميشود جميع مراتب تقويت را در جميع طبقات مسلمين که بايد آنچه قوه و قدرت دارند در حفظ دين و دفع دشمنان دين كوشش كنند در امر بمعروف و نهي از منكر و ارشاد جاهل و هدايت ضال و دفع شبهات معاندين و اعلاء كلمه اسلام و از بين بردن معاندين و جلوگيري از فساد و نشر احكام چه بزبان باشد يا بقلم يا بثبات قدم يا بمال يا باعمال قوي هر قدر که ممكن است.
وَ مِن رِباطِ الخَيلِ اينکه هم بهمان مناط شامل تدارك اسلحه حرب هر چه مناسب وقت و زمان است ميشود آنهم بايد بقدري باشد که ايجاد رعب كند در قلوب آنها چنانچه در چندي قبل مشاهده شد يك زن قدرت نداشت روبند يا نقاب را عقب زند يا يك كوچه صداي ساز بلند شود حتي كفار در روز باران نميتوانستند از منزلهاي خود خارج شوند چه رسد داخل در مساجد و معابد مسلمين شوند و امروز در اثر سستي و مسامحه مسلمين قضايا بر عكس شده.
تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ هر كس بر خلاف دين حق باشد مصداق اينکه جمله است و عدوكم كساني که در مقام اذيت و ظلم و تعديات بمسلمين برآيند و لو اسم اسلام روي خود گذارند وَ آخَرِينَ مِن دُونِهِم كساني که فعلا دسترسي ندارند بمسلمين و قدرت بر ايجاد فساد و تعديات ندارند لكن اگر قدرت پيدا كنند مثل دولت اسرائيلي که تمام يهود در تمام ممالك اسلامي تابع اسلام بودند همين که قدرتي پيدا كردند بواسطه كمك خارجه چه كردند و چه ميكنند و منافقين که در ميان مسلمين هستند و انتظار فرصت دارند.
لا تَعلَمُونَهُمُ شما عداوت و عناد آنها را نميدانيد اللّهُ يَعلَمُهُم سپس خداوند براي تشويق مؤمنين ميفرمايد وَ ما تُنفِقُوا مِن شَيءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ چه انفاق جان باشد يا قوي يا علم يا بيان يا قلم يا مال يُوَفَّ إِلَيكُم خداوند عوضهاي
جلد 8 - صفحه 152
زيادي هم در دنيا و هم در آخرت عنايت ميفرمايد وَ أَنتُم لا تُظلَمُونَ خردلي از بين نميرود و حيف و ميل نميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- افزایش قدرت جنگی و هدف آن: به تناسب دستورات گذشته در زمینه جهاد اسلامی، در این آیه به یک اصل حیاتی که در عصر و زمان باید مورد توجه مسلمانان باشد اشاره میکند، و آن لزوم آمادگی رزمی کافی در برابر دشمنان است.
نخست میگوید: «در برابر دشمنان هر قدر توانایی دارید از نیرو و قدرت و اسبهای ورزیده برای میدان آماده سازید» (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ).
یعنی در انتظار نمانید تا دشمن به شما حمله کند و آنگاه آماده مقابله شوید، بلکه از پیش باید به حدّ کافی آمادگی در برابر هجومهای احتمالی دشمن داشته باشید.
تعبیر آیه به قدری وسیع است که بر هر عصر و زمان و مکانی کاملا تطبیق میکند و اگر این دستور بزرگ اسلامی «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» به عنوان یک شعار همگانی در همه جا تبلیغ شود و مسلمانان از کوچک و بزرگ، عالم و غیر عالم، نویسنده و گوینده، سرباز و افسر، کشاورز و بازرگان، در زندگی خود آن را به کار بندند، برای جبران عقب ماندگیشان کافی است.
سیره عملی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و پیشوایان بزرگ اسلام نیز نشان میدهد که آنها برای مقابله با دشمن از هیچ فرصتی غفلت نمیکردند، در تهیه سلاح و نفرات، تقویت روحیه سربازان، انتخاب محل اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب برای حمله به دشمن و به کار بستن هرگونه تاکتیک جنگی، هیچ مطلب کوچک و بزرگی را از نظر دور نمیداشتند.
سپس قرآن به دنبال این دستور اشاره به هدف منطقی و انسانی این موضوع
ج2، ص165
میکند و میگوید هدف این نیست که مردم جهان و حتی ملت خود را با انواع سلاحهای مخرب و ویرانگر درو کنید، آبادیها و زمینها را به ویرانی بکشانید، سرزمینها و اموال دیگران را تصاحب کنید، اصول بردگی و استعمار را در جهان گسترش دهید، بلکه هدف این است که «با این وسایل دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید» (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ).
زیرا غالب دشمنان گوششان بدهکار حرف حساب و منطق و اصول انسانی نیست، آنها چیزی جز منطق زور نمیفهمند! سپس اضافه میکند، علاوه بر این دشمنانی که میشناسید «دشمنان دیگری غیر از اینها نیز دارید که آنها را نمیشناسید ولی خدا میشناسد» و با افزایش آمادگی جنگی شما آنها نیز میترسند و بر سر جای خود مینشینند (وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ).
این تعبیر متضمن دستوری برای امروز مسلمانان نیز هست و آن این که تنها نباید روی دشمنان شناخته شده خود تکیه کنند و آمادگی خویش را در سر حد مبارزه با آنها محدود سازند بلکه دشمنان احتمالی و بالقوه را نیز باید در نظر بگیرند و حد اکثر نیرو و قدرت لازم را فراهم کنند.
و در پایان این آیه اشاره به موضوع مهم دیگری میکند و آن اینکه تهیه نیرو و قوه کافی و ابزار و اسلحه جنگی، و وسایل مختلف دفاعی، نیاز به سرمایه مالی دارد، لذا به مسلمانان دستور میدهد که باید با همکاری عمومی این سرمایه را فراهم سازید، و بدانید هر چه در این راه بدهید در راه خدا دادهاید و هرگز گم نخواهد شد «و آنچه در راه خدا انفاق کنید به شما پس داده خواهد شد» (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ).
و تمام آن و بیشتر از آن به شما میرسد «و هیچ گونه ستمی بر شما وارد نمیگردد» (وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ).
نکات آیه
۱- تقویت قواى نظامى و تهیه ادوات جنگى براى نبرد با دشمنان خدا، وظیفه اى بر عهده تمامى مسلمانان (و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل)
۲- مسلمانان باید براى تقویت بنیه نظامى تمام تلاش خویش را تا حد ترساندن دشمن، به کار بندند و از هر چه در اختیار دارند دریغ نورزند. (و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل)
۳- اسبهاى سوارى در عصر بعثت، کارآمدترین و مهمترین وسیله براى تقویت بنیه نظامى (و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل) عطف «رباط الخیل» بر «قوة» عطف خاص بر عام است و کاربرد چنین عطفى معمولا براى رساندن اهمیت معطوف و نقش اساسیتر آن نسبت به دیگر مصادیق معطوف علیه است.
۴- جامعه اسلامى باید به پیشرفته ترین ادوات رزمى زمان مجهز باشد. (و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل)
۵- قواى نظامى جامعه اسلامى باید به گونه اى باشد که دشمنان دین را همواره به هراس افکند. (ترهبون به عدو اللّه و عدوکم)
۶- وحشت دشمن از توان رزمى مسلمانان، تعیین کننده مرز قدرت نظامى ضرورى در جامعه ایمانى (و أعدوا لهم ما استطعتم ... ترهبون به عدو اللّه) جمله «ترهبون ... » به منزله تفسیر و توضیحى است براى «ما استطعتم». یعنى توان نظامى باید به حدى رسد که دشمن را به وحشت اندازد، نه کمتر از آن ; هر چند جامعه اسلامى بر بیشتر از این مقدار توانمند باشد.
۷- اهل ایمان باید توان رزمى برتر خویش را به دشمنان دین بنمایانند. (ترهبون به عدو اللّه) وحشت دشمن از توان نظامى مستلزم این است که آنان بر توان نظامى اهل ایمان آگاه شوند. بنابراین مسلمانان باید توان خویش را به گونه اى به آنان بنمایانند.
۸- جامعه ایمانى در عصر پیامبر(ص) مواجه به دو گروه از دشمن: دشمنانى شناخته شده و دشمنانى ناشناخته (عدو اللّه و عدوکم و ءاخرین من دونهم لاتعلمونهم)
۹- لزوم آمادگى نظامى جامعه اسلامى در برابر دشمنان شناخته شده و ناشناخته (ترهبون ... و ءاخرین من دونهم لاتعلمونهم)
۱۰- دشمنان ناشناخته مسلمانان در عصر پیامبر(ص)، داراى نیروى ضعیفتر نسبت به دشمنان شناخته شده (و ءاخرین من دونهم) برداشت فوق با توجه به کلمه «دون» که به معناى پایین و پست است، استفاده شده. گفتنى است «من» در «من دونهم» بیانیه است. بنابراین «ءاخرین من دونهم» یعنى دشمنان دیگرى که از نیرو و توان کمترى برخوردارند.
۱۱- تنها خداوند آگاه به دشمنانى است که براى جامعه ایمانى ناشناخته اند. (لاتعلمونهم اللّه یعلمهم)
۱۲- ترغیب مؤمنان از جانب خداوند به انفاق در راه خدا، تأمین هزینه هاى نبرد و تهیه تدارکات و امکانات رزمى (و ما تنفقوا من شىء فى سبیل اللّه یوف إلیکم)
۱۳- انفاق در راه خدا، داراى پاداشى کامل و تضمین شده از جانب خدا (و ما تنفقوا من شىء ... یوف إلیکم)
۱۴- تأمین کمترین هزینه جهاد، در پى دارنده پاداش عادلانه الهى (و ما تنفقوا من شىء فى سبیل اللّه یوف إلیکم و أنتم لاتظلمون)
۱۵- انفاق امکانات براى تقویت بنیه نظامى جامعه اسلامى، از مصادیق انفاق «فى سبیل اللّه» است. (و أعدوا لهم ما استطعتم ... و ما تنفقوا من شىء فى سبیل اللّه)
۱۶- نبرد با دشمنان دین، از مصادیق «سبیل اللّه» است. (و ما تنفقوا من شىء فى سبیل اللّه یوف إلیکم) سیاق آیه حکایت از آن دارد که از مصادیق «سبیل اللّه» جهاد با دشمنان دین است.
۱۷- خداوند هرگز در پاداش دادن به بندگان خویش ستم روانمى دارد. (و أنتم لاتظلمون)
۱۸- کاستى در پاداش انفاقها و نادیده گرفتن انفاقهاى ناچیز، ستمکارى است. (و ما تنفقوا من شىء فى سبیل اللّه یوف إلیکم و أنتم لاتظلمون)
۱۹- پرداخت مزد کارها به کمتر از مقدار استحقاق، ستمکارى است. (یوف إلیکم و أنتم لاتظلمون) «توفیة» مصدر «یوف» به معناى پرداخت کامل و تمام است و جمله «أنتم لاتظلمون» حال براى ضمیر در «إلیکم» است. مفهوم این دو جمله همان است که در برداشت فوق آمده است.
۲۰- بازداشتن دشمنان از هجوم به جامعه ایمانى و ستمکارى آنان، از منافع جهاد و تأمین هزینه ادوات آن است.* (و ما تنفقوا ... و أنتم لاتظلمون) برخى برآنند که «یوف إلیکم» و «أنتم لاتظلمون» بیانگر ثمرات توان نظامى جامعه در دنیاست. یعنى اگر هزینه جهاد را تأمین کنید و بنیه نظامى جامعه اسلامى را به حدى برسانید که دشمنان وحشت کنند، در نتیجه به شما هجوم نخواهند آورد تا ضررهایى را بر شما تحمیل نمایند. و اگر چنین کردید بر شما مسلط نخواهند شد تا بتوانند ستمى بر شما روا بدارند.
روایات و احادیث
۲۱- قال الصادق(ع) فى قول اللّه تعالى: «و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة» قال: منه الخضاب بالسواد ... .[۱] امام صادق (ع) درباره این سخن خداوند «تا مى توانید براى مقابله با دشمن، نیرو فراهم کنید»، فرمود: از آن جمله خضاب (رزمندگان) با رنگ سیاه است ... .
موضوعات مرتبط
- آمادگى نظامى:۱، ۲ اهمیت آمادگى نظامى ۱، ۲ ۹
- اسبخسوارى:۳
- استراتژى نظامى:۵
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۸، ۱۰
- اسماء و صفات: صفات جلال ۱۷
- انفاق: پاداش انفاق ۱۳، ۱۸ ; تشویق به انفاق ۱۲ ; مصارف انفاق ۱۲ ; موارد انفاق ۱۵
- پاداش: تضمین پاداش ۱۳ ; عدالت در پاداش ۱۴
- جامعه اسلامى: و دشمنان ۹ ; قدرت نظامى جامعه اسلامى ۱۵ ; مسؤولیت جامعه اسلامى ۴، ۵، ۹
- جامعه دینى: دشمنان جامعه دینى ۸، ۱۱
- جنگ: ادوات جنگ ۱، ۴ ; ادوات جنگ در صدر اسلام ۳ ; تأمین ادوات جنگ ۲۰ ; تأمین تدارکات جنگ ۱۲ ; تأمین هزینه جنگ ۱۲، ۲۰
- جهاد: آثار جهاد ۲۰ ; ارزش جهاد ۱۶ ; پاداش تأمین نیازهاى جهاد ۱۴
- خدا: اختصاصات خدا ۱۱ ; پاداشهاى خدا ۱۳، ۱۴، ۱۷ ; تشویق خدا ۱۲ ; خدا و ظلم ۱۷ ; دشمنان خدا ۱ ; علم خدا ۱۱
- دشمنان: ارعاب دشمنان ۲ ; اقسام دشمنان ۸ ; ترس دشمنان ۶، ۷ ; جنگ با دشمنان ۱، ۲۰ ; دشمنان در صدر اسلام ۸ ; دشمنان ناشناخته ۸، ۱۰، ۱۱ ; ضعف دشمنان ۱۰ ; ممانعت از ظلم دشمنان ۲۰
- دین: ارعاب دشمنان دین ۵ ; جنگ با دشمنان دین ۱۶
- سبیل اللّه: موارد سبیل اللّه ۱۶
- ظلم: موارد ظلم ۱۸، ۱۹
- عدالت: ملاک عدالت ۱۹
- قدرت نظامى: تقویت قدرت نظامى ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۵ ; ملاک قدرت نظامى ۶ ; نمایش قدرت نظامى ۷
- کار: اجرت کار ۱۹
- مؤمنان: تشویق مؤمنان ۱۲ ; مسؤولیت مؤمنان ۷
- مسلمانان: دشمنان مسلمانان صدر اسلام ۱۰ ; قدرت نظامى مسلمانان ۶ ; مسؤولیت مسلمانان ۱، ۲
- نظام جزایى:۱۷، ۱۸، ۱۹
منابع
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۳، ح ۲۸۲ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۱۳۸.