الأنعام ٧٢
ترجمه
الأنعام ٧١ | آیه ٧٢ | الأنعام ٧٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ أَنْ أَقِیمُوا ...»: این جمله عطف بر (أُمِرْنَا لِنُسْلِمَ) است، و تقدیر چنین است: أُمِرْنا ِلاَنْ نُسْلِمَ وَ ِلاَنْ نُقیمَ.
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۵۶، سوره انعام
- حكم تكوينى ، مختص به خدا و حكم تشريعى ، همانند امور ديگر، بالاصالة و مستقلا منتسب به خداى تعالى است .
- معنا و تفسير (ان الحكم الا لله ) و (يقص الحق و هو خير الفاصلين ).
- افراط و تفريط دو گروه از مسلمين در مساءله حسن و قبح و رابطه آن با تشريع .
- شرايع و احكام الهى ، معلل به جهات حسن و مزاياى مصالح است ولى نه آنچنانكه افعال و احكام بشرى چنين است .
- عقول بشرى از درك تمام حقائق عاجز است .
- جهات حسن و مصلحت نسبت به احكام و افعال ما حاكميت دارند ولى خداوند محكوم به اين جهات نيست .
- وجه ارتباط اين آيه با ماقبل خودش .
- معناى خزائن غيب و مراد از (( مفاتح الغيب )) .
- مراد از (( كتاب مبين )) .
- فرق (( كتاب مبين )) با (( مفاتح غيب )) .
- عموميت علم خداوند و نامتناهى بودن آن (يعلم ما فى البرّ و البحر... )) .
- حقيقت انسان كه از آن به (( من )) تعبير مى شود، همان روح انسانى است و بس .
- جهت و هدف از گماشتن ملائكه (( حفظه )) براى آدمى تا زمان مرگ .
- ريشه فطرى توجه انسان به خدا و وعده شكر و طاعت دادن او به هنگام گرفتارى هاىشديد.
- تهديد امت به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى .
- وجوهى كه در معناى (( عذاب از فوق )) در آيه شريفه گفته شده است .
- پيشگوئى تفرقه امت و درگيرى هاى بين آنها پس ازرسول خدا (ص ).
- مردم از قوم رسول خدا كه براى نخستين بار نفاق ورزيده ، مخالفت و اعتراض كردند وراه مخالفت را براى سايرين باز كردند.
- آنچه بر سر امت اسلام پديد آمده همه زاييده اختلافات و مشاجرات بعد از رحلت پيامبراست .
- پيغمبر (ص ) معصوم از فراموشى است و خطاب (( ينسينك )) در حقيقت خطاب به امت است .
- آميزش با گناهكاران و حضور در مجلس معصيت ، خطر وقوع در معصيت را براى انسان افزايش مى دهد.
- معناى (بسل ) و مراد از (و ذكر به اءن تبسل نفس ).
- استدلالفاسد و عجيب برخى ، به بعضى آيات براى اثبات اين ادعا كه پيغمبران قبل از بعثت كافر بوده اند.
- معناى اينكه هدايت خدا هدايت است (ان هدى الله هوالهدى ).
- وجه وجهت اثبات ملك و سلطنت براى خداى تعالى در روز قيامت .
- چند نكته :
- رواياتى در ذيل آيه مربوط به نزول بلا بر امت محمد (ص ) و بيان اختلاف و عدم اعتباراين روايات .
- چند روايت در ذيل آيه نهى از نشستن با كسانى كه در آيات خدا خوض مى كنند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «72»
و (به ما امر شده كه) نماز برپا داريد و از خداوند پروا كنيد، و اوست آنكه همگان نزدش محشور مىشويد.
نکته ها
در آيهى 72، از ميان همهى وظايف به «نماز»، و از ميان همهى عقائد به «معاد» اشاره شده است و اين اهميّت آنها را مىرساند.
در يكتاپرستى، آرامش وتمركز است، ولى در شرك وچندتاپرستى، گيجى وتحيّر. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» «1» آيا چند ارباب گوناگون بهتر است يا يك خداى قهّار؟
خداوند هم يكى است: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و هم زود راضى مىشود «يا سريع الرّضا»، ولى غير خدا هم زيادند و هم هر كدام توقّعات گوناگونى دارند و زود راضى نمىشوند.
«1». يوسف، 39.
جلد 2 - صفحه 489
پیام ها
1- با سؤال وجدانها را تحريك كنيد. «قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ»
2- شرك، غير منطقى است، چون انگيزهى پرستش، كسب سود يا دفع ضرر است و بتها قادر به هيچ نفع وضرر رساندن نيستند. «لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا»
3- از غريزهى منفعتخواهى مردم، در راه تبليغ و تربيت آنان استفاده كنيم.
«لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا»
4- شرك، نوعى عقبگرد و ارتجاع اعتقادى است. «نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا»
5- شرك، مايهى سرگردانى و تحيّر است. «حَيْرانَ»
6- در برابر انحرافات، بايد موضعگيرى صريح و مكرّر داشت. قُلْ أَ نَدْعُوا ... قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ ...
7- تسليم خدا شدن، مايهى رشد خودماست. «لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»
8- نماز، همراه تقوا كارساز است. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ»
9- ايمان به معاد و رستاخيز، عامل پيدايش تقوا در انسان است. «وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (72)
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ: و مىآموزيم بر آنكه اقامه نمائيد نماز را وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ: و بترسيد از خدا در اهمال طاعت او، و او است ذات مقدسى كه بسوى جزاى او محشور شويد در روز قيامت.
امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: وصيت مىكنم شما را اى بندگان خدا بترسيد از خداى تعالى، بدرستى كه تقوى مانند مهار است كه مىكشد بنده را به سوى قرب پروردگار. و قوامى است كه به او است مدار. پس تمسك جوئيد به
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 307
استوانهاى تقوى كه آن لزوم عبادت است. و اعتصام ورزيد به حقايق تقوى كه اخلاص در طاعات است. بازگرداند شما را به مواضع پناه راحت و به مكانهاى فراخى عيش و استراحت و به پناهگاههاى امن و منزلهاى عزّت در جوار كردگار. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (72)
ترجمه
و او است كسى كه آفريد آسمانها و زمين را براستى و درستى و روز كه ميگويد باش پس مىباشد.
تفسير
خداوند آسمانها و زمين و تمام مخلوقات آنها را بر وفق حكمت و مصلحت با نظام اتمّ اكمل خلق فرموده است پس حق است و باطل و عبث نيست و چون اراده تكوينى او بخلق چيزى تعلّق گيرد فورا موجود ميشود و مراد از روز مطلق وقت است نه زمان خاص بلكه ميتوان گفت فوق زمان است كه دهر يا سرمد باشد.
جلد 2 صفحه 337
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَن أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيهِ تُحشَرُونَ (72)
و اينكه بپاداريد نماز را و بپرهيزيد از مخالفت خدا و او است آن كسي که حشر و بازگشت شما بسوي او است.
وَ أَن أَقِيمُوا الصَّلاةَ بعضي گفتند عطف است به لنسلم يعني امر شدهايم که نسلم و اقيموا يعني امرنا اقيموا الصلاة و اينکه عطف غلط است زيرا اگر چنين باشد بايد چنين گفته شود و لنقيم الصلاة و نتقوه، و بعضي گفتند عطف بمعني است يعني امرنا بالاسلام و باقامه الصلاة و بتقوي اللّه اينکه هم تمام نيست و احتياج بتأويل دارد، و آنچه بنظر ميرسد اينكه عطف بامرنا است زيرا امر به اينكه ما اسلام بياوريم خطاب اسلموا است يعني اگر خداوند بفرمايد اسلموا لرب العالمين صدق ميكند که بگوئيم امرنا لنسلم لرب العالمين چنانچه بفرمايد اقيموا الصلاة صدق ميكند امرنا لنقيم الصلاة و اقامه صلوة تارة باتيان صلوة است چنانچه در اقامه ميگويي (قد قامت الصلاة) و تارة بحفظ الصلاة است که مندرس نشود و از بين
جلد 7 - صفحه 113
نرود چنانچه اقامه دين حفظ دين است.
وَ اتَّقُوهُ تقوي تارة باتيان بواجبات است که در تركش عقوبت است و تارة بترك محرمات که در فعلش عقوبت است وَ هُوَ الَّذِي إِلَيهِ تُحشَرُونَ مكرر تفسير شده است.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- اقامه نماز فرمانى است که آدمیان باید بر آن گردن نهند. (و أمرنا لنسلم لرب العلمین. و أن أقیموا الصلوة)
۲- نماز داراى جایگاه و اهمیتى ویژه در بین عبادات (و أمرنا لنسلم ... و أن أقیموا الصلوة و اتقوه) یادآور شدن نماز در این سلسله آیات از بین عبادات دیگر، گویاى نقش و جایگاه ویژه آن است.
۳- اقامه نماز و تقوا، نشانه تسلیم شدن در برابر پروردگار است. (و أمرنا لنسلم لرب العلمین. و أن أقیموا الصلوة و اتقوه) چون «تسلیم» مذکور در آیه قبل حالتى درونى و تمکینى نفسانى است، امر به تقوا و اقامه نماز در پى آن مى تواند اشاره به جلوه هاى عملى آن حالت درونى باشد.
۴- تسلیم شدن در برابر پروردگار و اقامه نماز و پروا از او، نشانه برخوردارى از هدایت الهى است. (إن هدى الله هو الهدى و أمرنا لنسلم ... و أن أقیموا الصلوة و اتقوه)
۵- حشر آدمیان، در بستر تاریخ تا قیامت، فقط به سوى خداوند است. (و هو الذى إلیه تحشرون)
۶- باور به اینکه حشر آدمى تنها به سوى خداست، برانگیزاننده او به تسلیم در برابر خداوند و پروا از اوست. (و أمرنا لنسلم لرب ... و اتقوه و هو الذى إلیه تحشرون)
۷- قیامت روز گرد آمدن تمامى آدمیان در پیشگاه خداوند است. (و هو الذى إلیه تحشرون)
۸- هیچ گریزگاه و مأوایى جز خداوند براى انسان نیست. (و هو الذى إلیه تحشرون)
موضوعات مرتبط
- انسان: پناهگاه انسان ۸ ; حشر اخروى انسان ها ۶، ۷ ; حشر دنیوى انسان ها ۵ ; فرجام انسان ۵ ; مسؤولیت انسان ۱
- انگیزش: عوامل انگیزش ۶
- ایمان: آثار ایمان ۶
- بازگشت به خدا:۵، ۶
- تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۴ ; عوامل تسلیم به خدا ۶ ; نشانه هاى تسلیم به خدا ۳
- تقوا: آثار تقوا ۳، ۴ ; عوامل تقوا ۶
- خدا: اختصاصات خدا ۸
- قیامت: اجتماع در قیامت ۷ ; ویژگى قیامت ۷
- نماز: آثار برپایى نماز ۴ ; آثار نماز ۳ ; اهمیت برپایى نماز ۱ ; اهمیت نماز ۲ ; فضیلت نماز ۲ ; وجوب نماز ۱
- واجبات:۱
- هدایت: نشانه هاى هدایت ۴