المائدة ٢٠
ترجمه
المائدة ١٩ | آیه ٢٠ | المائدة ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلَکُم مُّلُوکاً»: شما را شاه نمود. یعنی به سبب کثرت شاهان، گوئی همه شما را شاه گردانده است. یا این که مراد رسیدن بنیاسرائیل به حرّیّت و ثروت و رفاه نسبی است، و استعمال شاه جنبه مَثَل دارد، همان گونه که درباره شخص دارا و بینیازی میگوئیم: فلانی شاهِ زمان خود است (نگا: غافر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْکُرُوا... (۳) يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْکُرُوا... (۴) وَ لَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ... (۴)
مَالِکِ يَوْمِ الدِّينِ (۱) قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا... (۵) وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً... (۳) کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ... (۰) وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ... (۷) إِنَ هٰؤُلاَءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ... (۰) قَالَ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيکُمْ... (۲)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ «20»
و (به ياد آوريد) زمانى كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من! نعمت خدا را بر خود ياد آوريد، هنگامى كه در ميان شما پيامبرانى قرار داد و شما را پادشاهان قرار داد (كه صاحب اختيار مال و جان و ناموس و حكومت شديد) و به شما چيزهايى داد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود.
نکته ها
ياد نعمتها، عامل عشق به خدا، شكر نعمتهاى او و تعبّد و تسليم در برابر دستورات اوست. «اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ»
«ملك» در لغت هم به معناى حاكم و زمامدار و هم به معناى صاحب و مالك آمده است و
جلد 2 - صفحه 266
در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است: هر كس از بنىاسرائيل كه داراى همسر، خدمتكار و مَركب بود به او ملك مىگفتند. «1» ضمناً اگر ملوك به معناى سلاطين باشد، همهى مردم نمىتوانند پادشاه باشند. بنابراين ملك، به معناى صاحب اختيار است.
نعمتهايى چون: عبور از رود نيل، نزول منّ و سلوى و جوشيدن دوازده چشمهى آب از نعمتهاى ويژهى بنىاسرائيل بود كه اين آيه با جملهى «آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً» به آن اشاره مىكند.
پیام ها
1- براى دعوت مردم، خوب است از ابزار عاطفه استفاده كرد. «يا قَوْمِ»
2- بايد پيش از دستورات الهى، مردم را با ذكر الطاف الهى، آماده كنيم. اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ ... (در اين آيه ذكر نعمتهاست و در آيهى بعد يك فرمان مهم صادر شده است.)
3- نعمت نبوّت، حكومت و قدرت از نعمتهاى خداوند است. إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً ...
4- از وظايف انبيا، يادآورى نعمتهاى الهى به مردم است. «اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ»
5- قبل از حضرت موسى نيز در ميان بنىاسرائيل پيامبرانى وجود داشته كه حضرت موسى وجود آنان را به عنوان نعمت يادآورى مىكند. «جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ»
6- از تاريخ عبرت بگيريم. قوم موسى پس از برخوردارى از لطف ويژهى الهى و رسيدن به حكومت، گرفتار ذلت و مسكنت شدند. «لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ» به «باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» «2» تبديل شد.
«1». تفسيرالميزان.
«2». بقره، 61.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 267
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ «20»
بعد از آن براى تسليه خاطر مبارك حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله بيان مخالفت يهود با انبياء خود را مىفرمايد:
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ: ياد كن و بخاطر آور اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله زمانى را كه فرمود موسى قوم خود را، كه بنى اسرائيل بودند. يا قَوْمِ اذْكُرُوا
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 54
نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ: اى گروه من، ياد كنيد نعمت خداى را كه فايض است بر شما. إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ: وقتى را كه قرار داد در ميان شما پيغمبران تا شما را هدايت كنند. مراد پيغمبران زمان موسى عليه السّلام بودند كه در احكام شرع تابع او بودند، يا مراد انبياى بعد از موسىاند. و اخبار به اين از معجزات اوست و به صحت پيوسته كه در هيچ امت پيغمبر به مقدار پيغمبران بنى اسرائيل نبوده. وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً: و قرار داد بعضى از شما، يا در ميان شما پادشاهان بسيار مانند جمعى از انبياء كه هم نبى و هم ملك بودند و بسبب فرط تسلطى كه بنى اسرائيل بعد از فرعون پيدا كردند، قصد قتل يحيى عليه السّلام و عيسى عليه السّلام نمودند. يا چون ايشان مملوك بودند در دستهاى قبطيان، حق تعالى ايشان را از آن برهانيد و مالك نفس خودشان گردانيد و منازل وسيع با نهرهاى جاريه به آنها مرحمت فرمود. از اين جهت ايشان را به ملوك تسميه نمود و فرمود: وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ: و عطا فرمود شما را از من و سلوى و سايه ابر، و بيرون آمدن آب از سنگ و شكافتن بحر و نعم عظيمه، آنچه مرحمت ننمود به كسى از عالميان اهل زمان ايشان.
از ابى سعيد خدرى نقل است هر بنى اسرائيلى كه او را زنى بود و اسبى و خدمتكارى و وجه معيشتى، او را پادشاه خواندندى «1». ابو دردا از حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله روايت نموده كه فرمود: من اصبح معافا فى بدنه و امنا فى سربه (طريقه) و عنده قوت يومه فكانّما حيّزت له الدّنيا بحذافيرها. « «2»» هر كه صبح كند با عافيت بدن و امن راه و نزد او قوت آن روز باشد، پس گويا همه دنيا به حوزه تصرف او درآمده. بعد از آن فرمود: حضرت عزت مىفرمايد اى فرزند آدم، ترا از دنيا همين بس كه سد جوعت كند و عورتت بپوشد و اگر خانهاى باشد كه در آن درآيى نعمتى باشد بر تو، و اگر اسبى باشد كه بر آن نشينى، نعمتى تمام بود، و ترا پاره نان و سبوى آب و ازار عورت پوشش كافى است.
(1 و 2) مجمع البيان ج 2 ص 178 [من اصبح امنا فى سربه معافى فى بدنه ...].
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 55
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ «20»
ترجمه
و هنگاميكه گفت موسى مرقومش را اى قوم من ياد كنيد نعمت خدا را بر شما چون قرار داد در شما پيغمبران را و گردانيد شما را پادشاهان و داد شما را آنچه را كه نداد بهيچيك از جهانيان.
تفسير
خداوند نعمت را بر بنى اسرائيل كه قوم حضرت موسى بودند تمام نمود چون از هيچ طائفه اين قدر پيغمبر مبعوث نشد و آنها هميشه باين انتساب افتخار و مباهات مينمودند و هيچ قومى اين اندازه ذليل نبودند كه آنها در دست قبطيان بودند و معاملات فراعنه با آنها برقيّت و اسارت بقدرى دلخراش بود كه نميشود بيان نمود با آنكه شمه از حالات آنها در سوره بقره گذشت و بعدا هم انشاء اللّه تعالى بموقع خود ذكر خواهد شد و بفضل الهى و سعى حضرت موسى و هارون بجائى رسيدند كه محسود عالميان شدند رؤسا و حكام قبائل و بلاد بودند و داراى خدم و حشم و گفتهاند آنها اول قبيله بودند كه باين مزيت رسيدند و مردم اين قبيل از اعيان را ملوك ميخواندند و خداوند بآنها عناياتى فرمود كه بهيچ يك از جهانيان نفرمود مانند شكافتن دريا براى عبور آنها و مأمور شدن ابر براى سايبانى آنها و آمدن منّ و سلوى براى طعام آنها و ساير مواهب الهيه كه شامل حال آنها گرديد و قدردانى ننمودند بالاتر از همه نعمت وجود حضرت ختمى مرتبت بود كه چون از نسل حضرت ابراهيم (ع) است ميتوان بقوم موسى (ع) نسبت داد زيرا هر دو ثمره يك شجره طيبهاند اگر چه مفسرين اين قسمت را متعرض نشدند و بهمان امثله نعم ظاهريه اكتفا نمودهاند ولى بذوق حقير بايد اهميت اين نعمت
جلد 2 صفحه 193
زياده از آنچه ذكر شده باشد و لذا بعضى از مفسرين خطاب اخير را متوجه بامت پيغمبر آخر الزمان دانستهاند با آنكه خلاف ظاهر است و به بيانيكه عرض شد يا بملاحظه كثرت انبياء بنى اسرائيل ميتوان حلّ اشكال نمود و اللّه اعلم بحقيقة الحال ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذ قالَ مُوسي لِقَومِهِ يا قَومِ اذكُرُوا نِعمَتَ اللّهِ عَلَيكُم إِذ جَعَلَ فِيكُم أَنبِياءَ وَ جَعَلَكُم مُلُوكاً وَ آتاكُم ما لَم يُؤتِ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ «20»
و ياد كن زماني که موسي بقوم خود بني اسرائيل فرمود اي قوم من ياد كنيد نعمة خداوند را که بشما عنايت فرمود که انبيايي از بني اسرائيل در شما قرار داد و سلاطيني از شما مقرر فرمود و بشما داده چيزي که باحدي از عالمين داده نشده.
كلمه (اذ) متعلق بمحذوف است که اذكر باشد و اينکه براي تسليت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که از مخالفت قومش غمگين نباشد زيرا بني اسرائيل با اينکه همه نعمت چه اندازه مخالفت نمودند قالَ مُوسي لِقَومِهِ که بني اسرائيل باشند که از دوازده پسران يعقوب که اسرائيل است دوازده طائفه و قبيله سنگين بوجود آمدند که هر
جلد 6 - صفحه 335
قبيله چندين هزار جمعيت بودند.
يا قَومِ که يا قومي بوده و ياء ساقط شده و كسره ميم دال بر او است.
اذكُرُوا نِعمَتَ اللّهِ عَلَيكُم فراموش نكنيد نعمتهاي خدا را و شكر گذار باشيد و كفران نعمت نكنيد که باعث زوال آن ميشود و مورث عذاب شديد است چنانچه ميفرمايد لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم وَ لَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ سوره ابراهيم آيه 7.
إِذ جَعَلَ فِيكُم أَنبِياءَ که بزرگترين نعم الهي است که باعث نجات از كليه مهالك دنيوي و اخروي است و مورث سعادت دو نشئه است و انبياء بني اسرائيل بسيار بودند چه قبل از موسي مثل يوسف و غير او که ذكر اسامي آنها در قرآن نشده و چه در زمان موسي مثل هارون و يوشع و چه بعد از آن مثل داود، سليمان، زكريّا، يحيي و غير آنها.
وَ جَعَلَكُم مُلُوكاً سلطنت و رياست و دولت و ثروت و اسم و عنوان در بني اسرائيل چه قبل از موسي مثل يوسف و پسران يعقوب و چه بعد از موسي تا زمان بعثت حضرت خاتم بوده که وَ ضُرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ وَ المَسكَنَةُ بقره آيه 61 که منقطع شد.
وَ آتاكُم ما لَم يُؤتِ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ مثل نزول من و سلوي و انفجار دوازده چشمه از سنگ و شكاف دوازده جاده در دريا و حركت ابر بالاي سر آنها و هلاك فرعون و فرعونيان و بدست آوردن ذخائر آنها.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- سرگذشت موسى (ع) با قوم خویش، شایسته یادآورى و پندگیرى (و اذ قال موسى لقومه یقوم) «اذ» در «اذ قال ...»، مفعول براى فعلى مقدر مانند «اذکر» یا «اذکروا» مى باشد.
۲- دعوت بنى اسرائیل از سوى موسى (ع) به یادآورى نعمتهاى الهى بر آنان (و اذ قال موسى لقومه یقوم اذکروا نعمة اللّه علیکم)
۳- لزوم توجه به نعمتهاى الهى و یادآور شدن آنها (اذکروا نعمة اللّه علیکم)
۴- بنى اسرائیل، برخوردار از نعمت پیامبرانى متعدد پیش از موسى (ع) (اذ جعل فیکم انبیاء)
۵- بعثت پیامبرانى در میان بنى اسرائیل، از نعمتهاى بزرگ خداوند براى آنان (اذکروا نعمة اللّه علیکم اذ جعل فیکم انبیاء)
۶- بعثت پیامبران در میان امتها، نعمتى بزرگ براى آنان (اذکروا نعمة اللّه علیکم اذ جعل فیکم انبیاء)
۷- حکومت و فرمانروایى بنى اسرائیل، در برهه اى از تاریخ حیات خویش (و جعلکم ملوکاً)
۸- حکومت و فرمانروایى بنى اسرائیل، نعمتى الهى بر آنان (اذکروا نعمة اللّه علیکم ... و جعلکم ملوکاً)
۹- سرورى قوم موسى (ع) بر دیگر اقوام در گذشته تاریخ خویش (اذکروا نعمة اللّه علیکم اذ ... جعلکم ملوکاً) «ملوک» در برداشت فوق، کنایه از سیادت و سرورى گرفته شده است.
۱۰- استقلال قوم موسى (ع) و خارج شدنشان از بردگى فرعونیان، از نعمتهاى بزرگ خداوند بر آنان (و جعلکم ملوکاً) چون همه قوم موسى نمى توانند ملک (پادشاه) باشند، بنابراین مراد از ملک، با توجه به سابقه بردگى آنان براى فرعونیان، این است که آنها به استقلال رسیدند و سرنوشتشان به دست فرعونیان رقم نمى خورد.
۱۱- فرمانروایى، سرورى و استقلال امتها، از نعمتهاى بزرگ خداوند (اذکروا نعمة اللّه علیکم اذ ... جعلکم ملوکاً)
۱۲- برانگیخته شدن پیامبران در بنى اسرائیل، زمینه حاکمیت و استقلال آنان* (اذ جعل فیکم انبیاء و جعلکم ملوکاً) تقدیم جمله «جعل فیکم انبیاء» بر جمله «جعلکم ملوکا»، مى تواند اشاره به این معنى باشد که وجود انبیا در میان بنى اسرائیل، سبب استقلال و فرمانروایى آنان شد.
۱۳- اختصاص بنى اسرائیل به برخوردارى از برخى نعمتهاى ویژه الهى (و ءاتیکم ما لم یؤت احداً من العلمین)
۱۴- هیچیک از جهانیان از نعمتهاى ویژه اعطا شده به قوم موسى (ع) برخوردار نبوده اند. (و ءاتیکم ما لم یؤت احداً من العلمین)
روایات و احادیث
۱۵- داشتن همسر، خادم و مسکن، از نعمتهاى خداوند بر بنى اسرائیل (و جعلکم ملوکاً) از رسول خدا (ص) در توضیح «جعلکم ملوکاً» در آیه فوق روایت شده: زوجة و مسکن و خادم.[۱] حدیث فوق در صدد بیان معناى تنزیلى براى «ملک» مى باشد، چنانکه در عرف عامه نیز مرسوم است که مى گویند هر کس همسر، خادم و مسکن داشته باشد، پادشاه است.
موضوعات مرتبط
- استقلال: اهمیّت استقلال ۱۱ ; زمینه استقلال ۱۲
- انبیا: بعثت انبیا ۵، ۶ ; نعمت انبیا ۴، ۶ ; نقش انبیا ۱۲
- برده: عتق برده ۱۰
- بنى اسرائیل: اختصاصات بنى اسرائیل ۱۴ ; استقلال بنى اسرائیل ۱۰، ۱۲ ; انبیاى بنى اسرائیل ۴، ۱۲ ; تاریخ بنى اسرائیل ۷، ۹ ; حکومت بنى اسرائیل ۷، ۸، ۹، ۱۲ ; فضایل بنى اسرائیل ۹ ; نعمتهاى بنى اسرائیل ۴، ۵، ۸، ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۱۵
- تاریخ: اهمیّت ذکر تاریخ ۱ ; عبرت از تاریخ ۱
- حکومت: نعمت حکومت ۱۱
- خادم: نعمت خادم ۱۵
- خدا: نعمتهاى خدا ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۵
- ذکر: اهمیت ذکر نعمت ۲، ۳
- مسکن: نعمت مسکن ۱۵
- موسى (ع): دعوت موسى (ع) ۲ ; قصه موسى (ع) ۱ ; موسى (ع) و بنى اسرائیل ۲
- همسر: نعمت همسر ۱۵
منابع
- ↑ الدر المنثور، ج ۳، ص ۴۷، سطر ۵.