الإنشقاق ٦
ترجمه
الإنشقاق ٥ | آیه ٦ | الإنشقاق ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَادِحٌ»: تلاشگرِ رنجبر. «کَدْحاً»: جدّ و جهد در کار همراه با رنج و تعب، به گونهای که در جسم و جان اثر بگذارد. «إِلی رَبِّکَ»: این آیه، بیانگر ذاتِ جویا و کوشای انسان و حرکت دائمی این رهرو رنجبر نالان در کاروان جهان گذران به سوی یزدان سبحان است. «فَمُلاقِیهِ»: به پروردگار خود میرسی. به نتیجه تلاش و رنج خود میرسی. ضمیر (هِ) به رَبّ یا کَدْح برمیگردد.
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۵، سوره انشقاق
- معناى اينكه در بيان چند تا از مقدمات قيامت فرمود آسمان منشق و زمين كشيده مى شود وفرمود((و ازنت لربها و حقت ))
- مفاد آيه : ((يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كد حافملاقيه )) و دلالت آن بر بحث و جزا
- مقصود از اينكه فرمود اكتابش به دست راست داده شود شادمان به سوى((اهل )) خود باز مى گردد
- رد پندار آن كس كه نامه اعمالش از پشت سر به او داده مى شود و در دنيا در((اهل )) خود مسرور بود و مى پنداشت به سوى خدا و براى حساب بازگشتى ندارد
- جوابى كه به اين سوال و اشكال داده شده كه مومنان گنهكار در زمره ((من اوتى كتابهبيمينه )) هستند يا ((من اوتى كتابه وراء ظهره ))؟
- تقسيم اهل محشر به دو طائفه اصحاب يمين و اصحابشمال تقسيمى كلى نيست
- معناى آيه : ((لتركبن طبقا عن طبق ))
- معناى جمله ((والله اعلم بما يوعون ))
- (رواياتى درباره محاسبه اعمال در قيامت ، نزول آيه : ((و اما من اوتى كتابه ....))،((لتركبن طبقا عن طبق )) و...)
نکات آیه
۱ - انسان ها، با شتابى طاقت فرسا به سوى خداوند در حرکت اند. (یأیّها الإنسن إنّک کادح إلى ربّک کدحًا) حرف «ال» در «الإنسان»، براى جنس است. بنابراین «یاأیّها الإنسان» خطاب به یکایک انسان ها است. «کدح»; یعنى، تلاش کردن و به زحمت افتادن (مفردات راغب) و به قرینه حرف «إلى»، معناى «سیرکردن» نیز در آن ملحوظ است. از جمله معانى این کلمه خدشه وارد کردن است (لسان العرب)، ممکن است گفته شود: در آیه از لغت «کدح» - به منظور مبالغه در تلاش - معناى «خدشه وارد کردن» اراده شده است; یعنى، تلاشى شدید که گویا شخص به آن وسیله به خود آسیب مى رساند.
۲ - مرگ انسان، رجوع به خداوند است. (إنّک کادح إلى ربّک کدحًا) مراد از «کدح»، حرکت و تلاشى است که در دنیا انجام مى گیرد و با مرگ پایان مى پذیرد. تعبیر «إلى ربّک» - که ناظر به منتهاى تلاش انسان است - بیان مى دارد که مرگ انسان، مصادف با حضور او نزد خداوند است. آیات بعد دلالت دارد که مراد از حضور در نزد خداوند، آماده شدن براى حسابرسى است.
۳ - مالک و مدبّر بودن خداوند براى انسان ها، دلیل رجوع تمام حرکت ها و تلاش هاى آنها به خداوند است. (کادح إلى ربّک)
۴ - ملاقات خداوند و حضور در پیشگاه او، فرجام محتوم هر انسان و با هر نوع کردار است. (یأیّها الإنسن إنّک کادح ... فملقیه)
۵ - در قیامت، هر انسانى با کردار خویش، مواجه شده و سزاى آن را خواهد دید. * (کدحًا فملقیه) ضمیر مفعولى در «فملاقیه» ممکن است به «کدحاً» برگردد; در این صورت احتمال مى رود مراد ملاقات جزاى عمل بوده و از باب مبالغه، به ملاقاتِ خود عمل، تعبیر شده باشد.
۶ - زمان شکافته شدن آسمان و گسترش زمین و تخلیه درون آن، زمان حضور انسان ها در پیشگاه پروردگار است. (إذا السماء انشقّت ... فملقیه) «إذا» در «إذا السماء انشقت» ظرف است و مظروف آن به قرینه «فملاقیه» محذوف مى باشد; بنابراین مراد چنین خواهد بود: «إذا السماء انشقت ... لاقى الإنسان ربّه».
۷ - انسان، موجودى حرکت آفرین و پر تلاش است. (انشقّت ... مدّت ... کادح إلى ربّک) آیات پیشین درباره آسمان و زمین، افعالى را به کار برد که بیانگر حالت انفعالى آنها بود; ولى در این آیه انسان را به «تلاش کننده» توصیف کرده است. این تفاوت تعبیر، برخاسته از ویژگى انسان در استناد حرکت ها به خود او است.
۸ - قیامت، میعاد ملاقات انسان با خداوند است. (فملقیه)
۹ - ربوبیت خداوند، مقتضى وجود یافتن قیامت و ملاقات انسان ها در آن، با خداوند است. (إلى ربّک کدحًا فملقیه)
۱۰ - حرکت ها و کردارهاى انسان، نزد خداوند حسابرسى خواهد شد. (کادح إلى ربّک کدحًا فملقیه) ملاقات با خداوند، به معناى حضور در نزد او براى حسابرسى است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: زمان انشقاق آسمان ۶
- انسان: تلاش انسان ۱، ۷; فرجام انسان ۴; مالک انسان ۳; مدبر انسان۳; ویژگیهاى انسان ۷
- بازگشت به خدا :۲ تلاش براى بازگشت به خدا ۱ ۲; دلایل بازگشت به خدا ۳ ۲
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴
- خدا: آثار تدبیر خدا ۳; آثار ربوبیت خدا ۹; آثار مالکیت خدا ۳; ملاقات با خدا ۶
- زمین: زمان گسترش زمین ۶
- عمل: آثار اخروى عمل ۵; تجسم عمل ۵; حسابرسى اخروى عمل ۱۰
- قیامت: حقیقت قیامت ۸; زمینه قیامت ۹; نظام جزایى در قیامت ۵
- لقاءالله: حتمیت لقاءالله ۴; زمینه لقاءالله ۹; وقت لقاءالله ۸
- مرگ: حقیقت مرگ ۲