القصص ٧٤
ترجمه
القصص ٧٣ | آیه ٧٤ | القصص ٧٥ | ||||||||||||||
|
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۷۵، سوره قصص
- غرض كلى آيات : بيان بهانه ديگرى از مشركين بر عدم ايمانشان به قرآن
- پاسخ به اين عذر و بهانه مشركين كه اگر ايمان بياوريم از سرزمينمان رانده مىشويم
- جواب ديگرى به آن بهانه : تنعم و بهره مندى مادى درحال كفر و بى ايمانى ، در معرض هلاكت و فنا است
- ترجيح پيروى هدى بر ترك آن با مقايسه حال پيروان هدايت باحال پيروان هوى
- سخن پيشوايان شرك در روز قيامت كه در مقام بيزارى جستن از پيروان خود (مشركين )
- معناى و مراد از جمله ((اءغوينا هم كما غوينا))
- معناى اينكه كورى به اخبار نسبت داده شده ((فعميت عليهم الانباء)) نه به خود مشركين
- پاسخ ديگر به عذر و بهانه مشركين
- بيان اينكه خداوند داراى اختيار تكوينى (يخلق ما يشاء) و تشريعى (ويختار) است
- معناى مختار بودن انسان و بيان اينكه او در برابر اراده تكوينى و تشريعى خدا اختيارىندارد
- مقصود از اينكه فرمود: ((ما كان لهم الخيرة ))
- سه وجه براى اينكه فقط خدا مستحق پرستش است : ((له الحمد فى الاولى و الاخرة و لهالحكم و اليه ترجعون ))
- اثبات توحيد ربوبى خداى تعالى با بيان عجز آلهه مشركين از آوردن نور يا يا آوردنشب
- در قيامت كه روز كشف حقائق است بطلان پندار مشركان آشكار مى گردد (فعلمواان الحق لله...)
- بحث روايتى (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - صحنه روبه رو شدن اهل شرک با مؤاخذه خداوند در روز رستاخیز، صحنه اى شایان توجه و یادآورى (و یوم ینادیهم فیقول أین شرکاءى) «یوم» در «یوم ینادیهم» مفعول براى فعل محذوف «اذکر» است; یعنى، «اذکر یوم ینادیهم...».
۲ - حقارت مشرکان و محروم بودن آنان از افتخار قرب به خدا در قیامت (و یوم ینادیهم) برداشت یاد شده با توجه به تعبیر «ینادى» به دست مى آید; زیرا «ندا» در جایى است که شخص را از دور بخوانند. بنابراین انتخاب این تعبیر به جاى تعبیر «یدعوا»، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
۳ - سخن گفتن خداوند با مردم در روز رستاخیز (و یوم ینادیهم فیقول) ضمیرهاى فاعل در «ینادى» و «یقول» به خداوند بازمى گردد. مراد از «یوم» نیز روز قیامت است.
۴ - پرسش تحقیرآمیز خداوند در قیامت از مشرکان درباره معبودهایشان (و یوم ینادیهم فیقول أین شرکاءى) استفهام در «أین شرکائى» براى تهکّم و استهزا است.
۵ - شرک، اندیشه اى مبتنى بر حدس و گمان است; نه بر پایه دلیل و برهان. (أین شرکاءى الذین کنتم تزعمون) «زعم» (مصدر «تزعمون») به سخنى گفته مى شود که گوینده درباره درستى آن تردید داشته باشد.
۶ - انسان، مسؤول اندیشه ها و گرایش هاى خویش و مورد بازخواست از سوى خداوند در قیامت (و یوم ینادیهم فیقول أین شرکاءى الذین کنتم تزعمون)
۷ - شرک پیشگان، معتقد به وجود شریکان متعدد براى خداوند (و یوم ینادیهم فیقول أین شرکاءى الذین کنتم تزعمون)
موضوعات مرتبط
- خدا: پرسشهاى خدا ۴; تکلم خدا در قیامت ۳; خدا و شریک ۷; محرومان از قرب خدا ۲
- ذکر: ذکر مؤاخذه مشرکان ۱
- شرک: بى منطقى شرک ۵
- مشرکان: پرسش از مشرکان ۴; تحقیر اخروى مشرکان ۲، ۴; عقیده مشرکان ۷; محرومیت اخروى مشرکان ۲; مشرکان در قیامت ۱
- معبودان باطل: پرسش درباره معبودان باطل ۴